مرحوم آیت الحق، حاج شیخ حسن مولوی قندهاری که عالمی مهذّب و از اساتید بزرگ اخلاق و دائم در حال مراقبه و توجه بود، ضمن توصیه های معنوی خود، سفارش می کرد که یکی از چهارده معصوم علیهم السلام، به ویژه حضرت بقیة الله عج الله تعالی فرجت را در اعمال عبادی شریک کنید. 🔸برای […]
مرحوم آیت الحق، حاج شیخ حسن مولوی قندهاری که عالمی مهذّب و از اساتید بزرگ اخلاق و دائم در حال مراقبه و توجه بود، ضمن توصیه های معنوی خود، سفارش می کرد که یکی از چهارده معصوم علیهم السلام، به ویژه حضرت بقیة الله عج الله تعالی فرجت را در اعمال عبادی شریک کنید.
🔸برای فهم بهتر این مطلب، ذکر این داستان خالی از فایده نیست:
سلطانی برای شکار به صحرا رفت و به دجله رسید. مرد فقیری را دید که خسته و ناامید، کنار تور ماهی گیری خود نشسته است. از او تفقد کرد و پیرمرد در جواب گفت: «از صبح هر چه تور انداختم، حتی یک ماهی هم در تور من نیامد».
سلطان به ذکاوت دریافت که روزنه رزق او تنگ است و بهرهای ندارد. به او گفت: «ضرری ندارد. یک تور هم به شراکت بینداز؛ هر چه صید کردی، با هم نصف میکنیم».
پیرمرد برخاست توری به شراکت انداخت. تور، پر از ماهی شد و پیرمرد بسیار خوشحال گردید. پادشاه گفت: «اکنون نیمی از صید، از آن من است و نیمی از آن تو». پیرمرد پذیرفت؛ اما سلطان گفت: «من نیمه خود را به تو بخشیدم. همه ماهی از آن تو باشد». پیرمرد خوشحال شد و با دستی پر به منزل رفت. فردا دو مأمور آمدند و مرد را به حضور سلطان بردند. چشم پیرمرد که به سلطان افتاد، او را شناخت و گمان کرد برای نیمه صید، او را احضار کردهاند. بلافاصله گفت: «قربان! ماهیهای شما حاضر است». سلطان گفت: «ای مرد! ما دیروز با هم شریک شدیم. با اینکه من نیمه صید خود را به تو بخشیدم، دیشب به خود می گفتم که شریک سلطان باید وضع و روزی بهتر از این یابد. حال که ما را در کار شریک کردی و شریک سلطان شدی، باید زندگی بهتری داشته باشی». سلطان دستور داد وسائل آسایش زندگی به او بخشیدند و شاد و مسرور مرخص شد.
با توجه به این داستان، کرم و عنایت حضرت بقیة الله عج الله تعالی فرجه کمتر از سلاطین ظاهری نیست؛ لذا اگر در عمل و عبادتی شریک باشند، جزای نیکو و بسیار خواهند داد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.