مرحوم آیت الله بهجت قدس سره خاطرات زيبائى از بزرگان داشتند از جمله از مرحوم آسيد جمال گلپایگانی قدس سره نقل می کردند که من وقتى از اصفهان نجف آمدم قلبم كدر شد. 🔸مدتى گذشت ديدم زلال نمى شوم. خيلى درصدد بودم كه علتش را بفهمم. چون طبیعتا نجف بايد حال انسان بهتر باشد. چرا […]
مرحوم آیت الله بهجت قدس سره خاطرات زيبائى از بزرگان داشتند از جمله از مرحوم آسيد جمال گلپایگانی قدس سره نقل می کردند که من وقتى از اصفهان نجف آمدم قلبم كدر شد.
🔸مدتى گذشت ديدم زلال نمى شوم. خيلى درصدد بودم كه علتش را بفهمم. چون طبیعتا نجف بايد حال انسان بهتر باشد.
چرا من اين جورى شدم؟!
درصدد بودم تا اینکه علت را پيدا كردم. علت مربوط به گوشتى بود كه ما از قصابها مى گرفتيم. قصابها اين چوبى را كه استخوان روى آن خورد مى كردند شبها بيرون مى گذاشتند و گاهى هم هميشه بيرون بود. سگ ها شب مى آمدند و اين چوب را زبان مى زدند و طبيعتا نجس مى شد.
🔹مرحوم آسيد جمال فرموده بودند من متوجه شدم كه اين گوشتى كه ما از اینها می گیریم و مصرف مى كنيم نجس است و به همین خاطر حال معنوی ما بد شده است. اين را که اصلاح كرديم ديگر حالمان خوب شد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.