در روایت دارد كه حضرت موسي بن جعفر عليهماالسلام خودشان زندان رفتن را انتخاب كردند. دليلش اين بود كه بر حضرت عرضه شد كه بنا شده است بلائي بر سر شيعه بیاید. گویا شیعیان خلاف تقيه عمل كردند و اسراری فاش شد و مستحق بلا شدند، حضرت فرمودند كه خدايا اين بلا را از شیعیان […]
در روایت دارد كه حضرت موسي بن جعفر عليهماالسلام خودشان زندان رفتن را انتخاب كردند. دليلش اين بود كه بر حضرت عرضه شد كه بنا شده است بلائي بر سر شيعه بیاید. گویا شیعیان خلاف تقيه عمل كردند و اسراری فاش شد و مستحق بلا شدند، حضرت فرمودند كه خدايا اين بلا را از شیعیان من برگردان، من خودم آنرا به دوش می کشم.
🔸لذا حضرت مخيّر شدند به اينكه خودشان زندان باشند و براي شيعه بلائي نيايد يا اینکه خودشان آزاد باشند اما آن بلا را شيعه تحمل كند.
حضرت فرمودند كه خودم زندان را قبول ميكنم و چندین سال در زندان به بدترین شکنجه ها و عذاب ها مبتلا شدند.
🔹این مطلب خيلي حرف است، خيلي عنايت بوده است كه يك امام اين جور برای شیعیان خودش فداکاری کند.
(الكافي، ج۱، ص: ۲۶۰)
شيعه از ابتدا مأمور به يک نوع همراهي و مدارا با مخالفین بوده است. از وقتي كه بعضي ها تقيه را مراعات نكردند فاصله زياد شد؛ به جوري كه مثلا فردوسي را که ميخواستند دفن كنند يک عالم سني آمد و گفت اين رافضي و شیعه است و در قبرستان مسلمان ها دفنش نكنيد و نگذاشتند دفن كنند بلکه در يك باغي که نزديكی هاي قبرستان داشت دفنش كردند؛ به خاطر اینکه اشعارش در مورد اميرالمؤمنين عليه السلام زياد است.
🔸اين برخوردها به اين خاطر است كه در طول زمان تقيه نشده و الا اگر کمی ملايم تر پیش رفته بودند این دشمنی ها و عداوت ها اتفاق نمی افتاد. چقدر الآن وهابي ها حساسيت نشان مي دهند و مي كشند؟! علتش همين مراعات نکردن ها است.
🔹در رساله ذهبيه آقا علي بن موسي الرضا عليه السلام دارد كه مكرر به مأمون خطاب می کنند «يا اميرالمؤمنين! يا اميرالمؤمنين!» بقيه اهل بیت علیهم السلام هم همين جور بودند.
حتی در برخی روایات از حضرت موسي بن جعفر عليهالسلام هست كه به هارون الرشید فرمودند: يابن عم! یعنی حضرت اظهار خويشاوندي كردند؛ حضرات خودشان گاهي مراعات هايي مي كردند كه شيعه به مشكل نخورد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.