🔻در ايام محرم روی جريان عاشورا فكر ميكردم می دیدم از شب عاشورا به بعد، بخش عظيم مسئوليت جريان عاشورا و سنگيني آن (اگر نگوئيم بخش اعظم آن) روي دوش حضرت زينب عليها السلام بود. 🔸خود حضرت سيدالشهداء عليه السلام روز عاشورا با همه آن سختي ها به شهادت رسیدند و تمام شد و خدمت […]
🔻در ايام محرم روی جريان عاشورا فكر ميكردم می دیدم از شب عاشورا به بعد، بخش عظيم مسئوليت جريان عاشورا و سنگيني آن (اگر نگوئيم بخش اعظم آن) روي دوش حضرت زينب عليها السلام بود.
🔸خود حضرت سيدالشهداء عليه السلام روز عاشورا با همه آن سختي ها به شهادت رسیدند و تمام شد و خدمت جدّشان رفتند، ولي مسئولیت تک تک اين زن ها و بچه ها، داد، ناله، تشنگي، گم شدن، حتي فوت بعضي از اين بچه ها، اين ها همه روی قلب حضرت زينب چقدر سنگيني مي كند؟!
🔹تازه در این بین، مديريت كردن قضايای مختلف به دوش ایشان بود مثلا دارد كه حضرت زينب عليها السلام مي فرمايند وقتي كه بعد از شهادت، لشگر به خيام حمله كرد حضرت زينب اول دستور دادند هر كس هر مقدار طلا و نقره پیشش هست در بياورد و بيرون بريزد تا اين ها به هواي طلا و نقره متعرض زن ها و بچه ها نشوند. یعنی حضرت باید حواسشان به همه چیز باشد.
🔸يكي از مصیبت ها و اذيت هايي كه به حضرت زينب عليهاالسلام وارد شد دو تا از فرزندان خودشان بودند كه آن روز شهيد شدند. حالا آن عشق و پيوندشان با حضرت سيدالشهدا جدا و برادرشان که از دست رفت و آن همه مشكلات جدا، تا شب هم تا دير وقت دستشان به بچه ها و جمع كردن و كشته و فوت و آتش گرفتن خيمه ها و مراقبت و پرستاری از حضرت سجاد علیه السلام و… بند بوده اما با این حال نماز شبشان ترک نشد.
🔹اين ها در زبان آسان مي آيد؛ به زبان هم آسان نمي آيد ولي عمق قضيه خيلي است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.