🔻در يک روايتى دارد كه خيلى هم جالب است مى فرمايد: الْعِلْمُ نُقْطَةٌ كَثَّرَهَا الْجَاهِلُون (عوالي اللئالي ، ج۴، ص۱۲۹) 🔸ترجمه: علم یک نقطه است ولی نادانان آن را تکثیر کردند. اگر قرار بشود به كسى علم حقيقى بدهند پیوسته به اين طرف [دنبال معنویات] مى رود نه به آن طرف [دنبال مادیات و دنیا […]
🔻در يک روايتى دارد كه خيلى هم جالب است مى فرمايد:
الْعِلْمُ نُقْطَةٌ كَثَّرَهَا الْجَاهِلُون
(عوالي اللئالي ، ج۴، ص۱۲۹)
🔸ترجمه: علم یک نقطه است ولی نادانان آن را تکثیر کردند. اگر قرار بشود به كسى علم حقيقى بدهند پیوسته به اين طرف [دنبال معنویات] مى رود نه به آن طرف [دنبال مادیات و دنیا طلبی].
پیوسته از تكثر به سمت وحدت مى آيد.
🔹اين چيزى كه ما به آن علم مى گوئيم اصلاً يك چيز ديگر است كه خلط شده است و مصداق «كثرّها الجاهلون» است.
[مثل مواقعی که ما معنای عربی یک آیه چند کلمه ای را بلد نیستیم و نکات و دقائق آنرا نمی فهمیم برای فهم آن، آن را به اندازه چند سطر ترجمه و تفسیر می کنند تا ما آن را بفهمیم. چون نادان به عربی بودیم آن چند کلمه مختصر و مفید و پر معنا را تکثیر کردیم. آخرش هم همه آن معنا را معلوم نیست توانسته باشیم در ترجمه منتقل کرده باشیم.]
🔸وقتى كه علم درست معنى بشود معلوم می شود مدار اصلى علم، نقطه است. آن وقت باب ديگرى باز مى شود. يعني معلوم می شود عجب آن روز تا حالا بايد به يمين مى رفتيم اما ما به سمت شمال به دنبال علم رفته ايم. ما در كثرات دنبال علم مىگشته ايم.
🔹خيلى از اين مطالب تازه در برزخ براى ما معلوم مى شود. تازه خيلى خدا تفضّل و احسان بكند معلوم مى شود؛ كه عجب ما بين مصادیق علم خلط كرديم.
این مطلب بدون برچسب می باشد.