🔻ما ها گاهى يک خداى تخيلى را عبادت مى كنيم در حالی که فرمود در ملا اعلی هم ملائكه مقرب سرگردان خدا و دنبال معرفت خدا هستند. (بحار الأنوار، ج۶۶، ص۲۹۲) 🔸چيزى به عنوان خدا جايى نيست كه دیده شود یا بشر آن را تصور كند. جِسميَّتى یا صورت نورى یا مكانى، (يک خورده دورتر […]
🔻ما ها گاهى يک خداى تخيلى را عبادت مى كنيم در حالی که فرمود در ملا اعلی هم ملائكه مقرب سرگردان خدا و دنبال معرفت خدا هستند.
(بحار الأنوار، ج۶۶، ص۲۹۲)
🔸چيزى به عنوان خدا جايى نيست كه دیده شود یا بشر آن را تصور كند.
جِسميَّتى یا صورت نورى یا مكانى، (يک خورده دورتر یا يک خورده بالاتر) برای خدا نیست.
🔹منتهى خداي متعال گاهى بعضى چيزها را به دليلى استناد به خودش داده است. مثلا فرموده از روح خودم در آدم دمیدم. در حالی که خدا روح ندارد و همه ارواح مخلوقات حق هستند. ارواح در عالم غيب جدا جدا پيدا هستند و قالب دارند. (البته برخی هم بى قالب هستند.)
🔻لذا در ذیل این آیه که خداى متعال در مورد آدم مى فرمايد:
«وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحی»
(حجر ۲۹)
🔸در روایت دارد که راوى مى پرسد: [اگر خدا روح ندارد] پس اين روح در این آیه چیست؟ حضرت مى فرمايند: همان جورى كه يك جايى به نام مسجد داریم که ما مى گوئيم بيت اللّه(خانه خدا) است و نسبت به خدا مى دهيم به خاطر اين كه به مسجد يك نظر و توجهی خاص دارد؛ خدا به روحى هم كه در بنى آدم دميده شده به نحوی توجه خاص داشته و لذا فرموده از روح خودم در او دمیدم.
(التوحيد؛ للصدوق، ص ۱۷۱)
🔹این نحوه بیان نشان می دهد یک انتخاب و توجه خاصی از خداى متعال نسبت به آن روح صورت گرفته است نه اينكه روحى از خداوند كنده شده و در آدم دميده شده باشد. آن روح كه در بنى آدم دميده شده، يك مخلوقى است منتهى همين جورى كه مسجد الحرام را يا كعبه را به خدا منسوب مى كنند و می گویند خانه خدا، روح را هم به خدا منسوب مىكنند. عرش را هم همين جور به خدا نسبت می دهند نه اینکه فكر كنيم خداوند يك جايى نشسته است. جايى ديگر خبرى نيست.
این مطلب بدون برچسب می باشد.