۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » نکات کوتاه
  • 10 مارس 2018 - 9:14
  • 313 بازدید
مأمون
مأمون

مأمون

🔻مأمون در برگشت از جنگ با رومی ها در محلی استراحت می کرد. برايش خبر آوردند كه در این منطقه يك نهري هست و آنقدر آبش زلال است كه وقتي سكه را داخلش مي‏ اندازيم خطوط سكه از بالا به راحتي خوانده مي‏شود و بسيار هم سرد است تا حدی که هیچ کس نمی تواند […]

🔻مأمون در برگشت از جنگ با رومی ها در محلی استراحت می کرد. برايش خبر آوردند كه در این منطقه يك نهري هست و آنقدر آبش زلال است كه وقتي سكه را داخلش مي‏ اندازيم خطوط سكه از بالا به راحتي خوانده مي‏شود و بسيار هم سرد است تا حدی که هیچ کس نمی تواند داخل آب برود.
🔸مأمون آمد و دید و خيلي خوشش آمد. او به نهر نگاه می کرد که ناگهان يك ماهي خيلي بزرگ ديد. مامون گفت هر کس این ماهی را بگیرد من یک شمشیر به او جایزه می دهم! اطرافیان رفتند ماهي را گرفتند. ماهي را كه گرفتند ماهي پريد داخل آب و مقداری آب به لباس و بدن مامون پاشید و خیس شد. دوباره ماهي را گرفتند و جلوي مأمون گذاشتند. مأمون سردش شد و لرز كرد. مرتب داد می زد سرد است سرد است. اطرافش آتش روشن کردند اما فايده نمي‏كرد. گفتند بگوييد اطباء بيايند. همراه لشکر اطباء بودند. طبيبان درجه يكي را هم به استخدام گرفته بود. اطباء آمدند، نبضش را گرفتند و گفتند كه آثار حيات را نشان نمي‏دهد و ما دوایی برایش نداریم. خودش هم آثار مرگ را حس کرده بود.
🔹مامون گفت خيلي خوب! لشكر را منظم كنيد و من را بالای بلندی ببرید تا یک بار دیگر لشکرم را ببینم. بالای بلندی رفت و ديد كه فرسخ تا فرسخ، اسب سوار، علم، بيرق، سپر، شمشير و… هست. آن وقت به آسمان نگاه كرد و گفت: يا مَن لاَ يَزُولُ مُلكُه اِرْحَمْ مَن يَزوُلُ مُلكُه (یعنی ای کسی که ملکش نابود نمی شود به کسی که ملکش نابود می شود رحم کن)، و بعد از مدت کوتاهی بیهوش شد و دوباره به هوش آمد و گفت: يَا مَن لاَ يَمُوت اِرحَم مَن يَمُوتُ (یعنی ای کسی که نمی میرد به کسی که می میرد رحم کن) و بعد مرد.
(مروج‏الذهب/ترجمه،ج‏۲،ص:۴۵۶)

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *