۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » صفحه اصلی » مقالات برگزیده
  • 05 ژانویه 2016 - 13:31
  • 281 بازدید

بهار سالك (نگاهى به سيره عبادى امام راحل قدس سره)

اشاره‏ ميان زمان‏ها، برخى اوقات از ويژگى ممتازى برخوردارند كه در آن‏ها، باران رحمت الهى باريدن گرفته و قلوب تشنه معرفت را سيراب مى‏كند. پيامبراكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايند: إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا؛[۱] در ايّام زندگى شما، لحظاتى فرا مى‏رسد كه در معرض نسيم حيات‏بخش الهى قرار […]

اشاره‏

ميان زمان‏ها، برخى اوقات از ويژگى ممتازى برخوردارند كه در آن‏ها، باران رحمت الهى باريدن گرفته و قلوب تشنه معرفت را سيراب مى‏كند. پيامبراكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايند:

إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا؛[۱]

در ايّام زندگى شما، لحظاتى فرا مى‏رسد كه در معرض نسيم حيات‏بخش الهى قرار مى‏گيريد و فرصت مناسبى به دست مى‏آوريد، بكوشيد از آن فرصت‏ها استفاده كنيد و خويشتن را در مسير فيض الهى قرار دهيد.

ماه‏هاى با بركت رجب و شعبان و رمضان، بهار سلوك به شمار مى‏روند و از زمان‏هايى هستند كه سالك الى الله، بهره‏گيرى معنوى از آن‏ها را بر خود لازم دانسته و غفلت از اين فرصت‏ها را مايه خسران مى‏داند. اولياى الهى، برنامه خاصى در اين زمان‏ها داشته‏اند. در اين نوشتار به اختصار، به برخى برنامه‏هاى امام خمينى رحمه الله در ماه‏هاى مبارك شعبان و رمضان اشاره مى‏كنيم، تا علاقه‏مندان از آن الگو برگرفته و در جان ايشان همتى مضاعف در بهره‏گيرى از اين دو ماه عزيز برانگيزد.

ماه شعبان‏

ماه مبارك رمضان، ماه ضيافت الهى، و ماه شعبان، پيش درآمد آن است؛ پس اعمال زيادى بايد انجام داد، تا توفيق شركت در اين مهمانى را يافت. يكى از اين اعمال، خواندن ادعيه است. امام خمينى رحمه الله در اين رابطه مى فرمايد:

ماه شعبان مقدمه است براى ماه مبارك رمضان كه مردم براى ورود در ماه مبارك رمضان و ورود در «ضيافة الله» مهيا بشوند. شما وقتى مى‏خواهيد به مهمانى برويد، غالباً يك وضع ديگرى خودتان را درست مى‏كنيد. لباسى تغيير مى‏دهيد و يك‏طور ديگرى وارد مى‏شويد. ماه شعبان براى اين است كه همان طور كه مى‏خواهيد مهمانى برويد، خودتان را مهيا مى‏كنيد و سر و ظاهرتان را يك قدرى فرق مى‏گذاريد با آن وقتى كه در خانه هستيد، در ضيافت خدا هم ماه شعبان براى مهيا كردن اين افراد است، مهيا كردن مسلمين است براى ضيافت خدا. ادبش مناجات شعبانيه است.[۲]

اگر به آثار امام خمينى رحمه الله نظرى گذرا بيفكنيم، سفارش آن بزرگوار به خواندن مناجات شعبانيه كاملًا مشهود است. وى درباره اهميت اين مناجات مى‏فرمايد:

اگر نبود در ادعيه الّا دعاى مناجات شعبانيه، كافى بود براى اين‏كه امامان ما، امامان بحقند؛ آن‏هايى كه اين دعا را انشا كرده و تعقيب كردند. تمام اين مسائلى كه عرفا در كتاب‏هاى طولانى خودشان نوشته‏اند يا خودشان مى‏گويند، در چند كلمه مناجات شعبانيه هست؛ بلكه عرفاى اسلام از همين ادعيه و از همين دعاهايى كه در اسلام وارد شده است، استفاده كرده‏اند.[۳]

همچنين جايى ديگر مى‏فرمايد:

مناجات شعبانيه از بزرگ‏ترين مناجات و از عظيم‏ترين معارف الهى و از بزرگ‏ترين امورى است كه آن‏هايى كه اهلش هستند، مى‏توانند تا حد ادراك خودشان استفاده كنند …[۴]

شخصى كه اين‏گونه به عظمت از اين مناجات ياد مى‏كند، بى‏ترديد خود غواصى است كه از گوهرهاى معنوى اين دريا بهره مى‏برد. يكى از كسانى كه در خدمت امام بوده است مى‏گويد:

در ماه شعبان، گاهى شب‏ها پشت در اتاق مى‏خوابيدم؛ مى‏ديدم يك ساعت مانده به اذان صبح، امام بيدار مى‏شد و وضو مى‏گرفت و پس از نماز شب، مشغول مناجات شعبانيه مى‏شد. من شاهد بودم چگونه امام مناجات شعبانيه را مى‏خواند و به درگاه خدا ناله مى‏كرد. ايشان مقيد به خواندن مناجات شعبانيه بود و در اين مناجات، به قدرى گريه مى‏كرد كه من … با صداى گريه ايشان از خواب بيدار مى‏شدم، با اين‏كه بسيار آرام و آهسته، اعمال شب را انجام مى‏داد كه كسى بيدار نشود.[۵]

قطره‏اى از اقيانوس معارف مناجات‏

امام خمينى رحمه الله براى درك اسرار معارف قرآن و مناجات امامان عليهم السلام به ويژه مناجات شعبانيه، ذوق عرفانى را ضرورى مى داند. آن بزرگوار مى‏فرمايد:

چه بسا مسائل عرفانى‏[۶] كه در قرآن و اين مناجات‏هاى ائمه اطهارعليه السلام و همين مناجات شعبانيه هست كه اشخاص، فلاسفه، عرفا ممكن است تا حدودى درك كنند، عناوين را بفهمند؛ لكن آن ذوق عرفانى چون حاصل نشده است، نمى‏توانند وجدان كنند ….

امام رحمه الله در مناجات شعبانيه به اين فراز خيلى عنايت داشته و در مواردى سخن يا نوشته خود را به آن مزين مى‏فرمود:

الهى هَبْ لِى كَمالَ الْانْقِطاع الَيْكَ وَ انِرْ ابْصَارَ قُلُوبِنا بِضِياء نَظَرِها الَيْكَ حَتّى تَخْرِقَ ابْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ الَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصيرَ ارواحُنا مُعَلَّقَهً بِعِزّ قُدْسِكَ الهى وَاجْعَلْنِى مِمَّنْ نادَيْتَهُ فَاجابَكَ وَ ناجَيْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ؛

وقتى به آثار بيانى و قلمى آن سفر كرده به عرش، نظرى بيفكنيم، در مى‏يابيم آن ذوق عرفانى كه در سخنان ضرورى مى‏دانست، در وجود خود نيز به كمال رسيده بود و برخى از كلمات اسرار گونه را براى ما بيان فرمود.

معظم له درباره كمال انقطاع مى‏فرمايد:

اين كمال انقطاع، خروج از منزل خود و خودى و هرچه و هركس، و پيوستن به او است و گسستن از غير، هِبه‏اى الهى است به اولياى خُلَّص پس از صَعْق حاصل از جلال كه دنبال گوشه چشم نشان دادن او است «وَ لاحَظْتَهُ».[۷]

امام راحل قدس سره محبوس بودن در حجاب، اعم از نورانى و ظلمانى را سبب محجوب بودن فطرت مى‏داند و خارج شدن از آن را ضرورى دانسته و راهكار خروج را، هم مجاهدت و تلاش فرد و هم هدايت خداوند متعال معرفى مى‏كند:

و تا انسان در حجاب خود است و به خود سرگرم است و خَرْق حُجُب حتّى حُجُب نورى را نكرده، فطرتش محجوب است و خروج از اين منزل، علاوه بر مجاهدات، محتاج به هدايت حق تعالى است.[۸]

آن عالم فرزانه براى توضيح اين سخن به مطلب كليدى ديگرى اشاره مى‏كند:

و ابصار قلوب تا به ضياءِ نَظر او نور نيابد، حُجُب نور خرق نشود و تا اين حُجب باقى است، راهى به معدن عظمت نيست و ارواح، تعلُّق به عزّ قدس را درنيابند و مرتبت تَدَلّى‏[۹] حاصل نيايد «ثُمَّ دَنى فَتَدَلّى‏».[۱۰] و ادنى از اين، فناى مطلق و وصول مطلق است ….

تا خويشتنى به وصل جانان نَرسى‏ خود را به رهِ دوست فنا بايد كرد

نجواى سرّى حق با بنده خاص خود صورت نگيرد، مگر پس از صَعْق و اندكاك جَبَل هستى‏[۱۱] خود،

رَزَقَنا اللهُ وَ ايَّاك …[۱۲]

امام رحمه الله به معارف بلندى كه در اين مناجات است، اشاره مى‏كند و فهميدن آن‏ها را بدون رياضات شرعى امرى ناممكن مى‏شمرد. و مى‏فرمايد:

… همين جملاتى كه در اين مناجات بزرگ است و بعض جملات ديگرى كه در آن هست، مسائلى است كه به حسب ظاهر سهل است و واقعاً ممتنع است. رياضات بسيار مى‏خواهد تا انسان بتواند بفهمد كه «ناجيتَه [با فتح تا] نه ناجيته [با ضم تا]، «ناجَيتَه» اين چيست؟ خدا با آدم مناجات مى‏كند؛ مناجات چى است؟ ائمه چه خواسته‏اند؟ اين از دعاهايى است كه من غير از اين‏

دعا نديدم كه روايت شده است همه ائمه اين دعا را مى‏خواندند. اين دليل، بر بزرگى اين مناجات است كه همه ائمه اين مناجات را مى‏خواندند. اين چه بوده است؟ بين آن‏ها و خداى تبارك و تعالى چه مسائلى بوده است؟[۱۳]

ماه مبارك رمضان‏

امام خمينى رحمه الله توجه ويژه‏اى به ماه مبارك رمضان داشت و ملاقات‏هاى خود را در ماه رمضان تعطيل مى‏كرد، تا براى دعا و تلاوت قرآن و اعمال اين ماه فرصت بيشترى پيدا كند.

آن بزرگوار در ماه رمضان از شب تا صبح، عبادت، نماز و دعا به جا مى‏آوردند، بعد از نماز صبح، مقدارى استراحت مى‏كرد و صبح زود، براى كارهاى خود آماده بود.[۱۴]

امام رحمه الله درباره ماه رمضان چنين مى‏سرايد:

ماه رمضان شد، مى و ميخانه بر افتاد عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد
افطار به مى‏كرد برم پير خرابات‏ گفتم كه تو را روزه به برگ و ثمر افتاد
با باده وضو گير كه در مذهب رندان‏ در حضرت حق، اين عملت بارور افتاد[۱۵]

ماه رمضان، ماه ضيافت الهى است و ضيافت الهى نيز معدن عظمت است كه در مناجات شعبانيه، وصول به آن، از خواسته‏ها شمرده مى‏شود. امام در اين باره مى فرمايد:

ضيافة الله، همان «معدن عظمت» است. خداوند- تبارك و تعالى- براى ورود به معدن نور و عظمت، از بندگانش دعوت فرموده است؛ ليكن بنده اگر لايق نباشد، نمى‏تواند به چنين مقام با شكوه و مجللى وارد گردد.[۱۶]

انس با قرآن‏

توجه به قرآن و تلاوت و تدبر در آن، وظيفه هر مسلمان است. امام خمينى در اين ماه بيشتر از ماه‏هاى ديگر بر سر اين مائده آسمانى نشسته و از اين خوان گسترده الهى بهره مى‏برد.

الف. تلاوت‏

بى‏ترديد، تلاوت كلام الهى داراى آثار زيادى است. ريزش باران رحمت الهى در ماه مبارك رمضان، ماه نزول قرآن‏[۱۷] بيشتر است و هنگام تلاوت، بهره انسان از اين باران رحمت افزايش مى‏يابد.

يكى از مرتبطين با امام رحمه الله مى‏گويد:

امام در ماه مبارك رمضان، بسيار با قرآن مأنوس بودند. من ياد ندارم كه در اين ماه شريف، خصوصاً در ماه رمضان آخر عمرشان كه اوايل سال ۸۶ بود، به محضر ايشان مشرف شوم و ايشان را جز در حالت قرآن خواندن ببينم. هر وقت كه كارى پيش مى‏آمد و به محضرشان مى‏رسيدم، مى‏ديدم مشغول تلاوت قرآن مجيد هستند.[۱۸]

ب. تدبر

قرآن كريم، داراى نكات و لطايف و ظرايفى است كه به تدبر نياز دارد. سيره امامان معصوم عليهم السلام تدبر در اين بحر عميق بوده است، تا بتوانند جواهر بيشترى به دست آورند. حضرت رضا عليه السلام هر سه روز، يك ختم قرآن انجام مى‏داد و مى‏فرمود:

اگر بخواهم، در كمتر از سه روز هم مى‏توانم يك قرآن ختم كنم؛ اما هنگامى كه به آيات شريف مى‏رسم، تفكر و تدبّر مى‏كنم كه اين آيه در چه موضوعى فرود آمده و چه وقتى نازل شده است؛ لذا قرآن را هر سه روز، يك دور قرائت مى‏كنم.[۱۹]

امام خمينى رحمه الله شاگرد اين مكتب نيز به پيشواى معصوم خود تأسى كرده و تدبر در آن را امر لازم مى‏شمرد.

مرحوم حجت الاسلام و المسلمين سيد احمد خمينى رحمه الله مى‏گويد:

امام، وقتى در نجف بودند، در ماه مبارك رمضان هر سه روز يك بار قرآن را ختم مى‏كردند؛ اما زمانى كه در جماران بودند، به خاطر كهولت سن، هر ده روز يك بار، قرآن را ختم مى‏كردند. ايشان همواره با قرآن مأنوس بودند، يك جزء قرآن را هشت قسمت كرده و هر قسمت را در زمانى خاص قرائت مى‏كردند. گاهى مى‏ديدم مدت‏ها در يك جمله قرآن مكث مى‏كردند.[۲۰]

مراقبت بر مستحبات و مكروهات‏

مستحبات و مكروهات نيز از احكام تكليفى هستند كه نبايد به آن‏ها بى‏توجه بود. انجام هر يك از اين اعمال در عروج و نزول بنده سالك تأثير ويژه‏اى دارد؛ از اين رو اهتمام هميشگى به آن‏ها

سيره عارفان بزرگى چون امام خمينى رحمه الله بوده است.

آيت الله قديرى مى‏گويد:

وقتى امام در ماه مبارك رمضان در فصل گرماى نجف براى نماز جماعت ظهر و عصر با زبان روزه به مدرسه مرحوم آيت الله بروجردى تشريف مى‏آوردند، اول هشت ركعت نوافل ظهر را مى‏خواندند و بعد نماز ظهر را با اذان و اقامه نسبتاً طولانى به جا مى‏آوردند و بعد از تعقيب نماز ظهر، هشت ركعت نوافل عصر را مى‏خواندند و بعد، نماز عصر را با اذان و اقامه مانند نماز ظهر ادا مى‏كردند و بعد از تعقيبات، تشريف مى‏بردند.[۲۱]

يكى از فضلاى مرتبط با امام رحمه الله مى‏گويد:

امام، براى ماه‏هاى ويژه‏اى چون رمضان، برنامه‏اى خاص داشتند؛ به طورى كه در اين ماه عزيز، شعر نمى‏خواندند، شعر نمى‏سرودند و به شعر گوش نمى‏دادند و دگرگونى خاصى متناسب با اين ماه مبارك در زندگى خود ايجاد مى‏كردند؛ به گونه‏اى كه اين ماه را سراسر به تلاوت قرآن مجيد، دعا و انجام مستحبات مربوط به ماه رمضان سپرى مى‏كردند.[۲۲]

حضرت على عليه السلام در سخنى، روزه نفس از لذت دنيا را سودمندترين روزه مى‏داند. آن حضرت مى‏فرمايد:

صَوْمُ النَّفْسِ عَنْ لَذَّاتِ الدُّنْيَا أَنْفَعُ الصِّيَام؛[۲۳]

روزه نفس از لذت‏هاى دنيا [/ امساك و پرهيز از آن‏ها] سودمندترين روزه‏ها است.

خانم مصطفوى، فرزند مرحوم امام مى‏گويد:

امام، چهارده سال در نجف بودند. از بستگان خود دور بودند. هواى گرم نجف را تحمل مى‏كردند و آنجا روزهايى به آن بلندى را روزه مى‏گرفتند. خادم منزلشان، صبح كه مى‏آمد، گلايه مى‏كرد و مى‏گفت: «خانم! من سينى غذاى سحر آقا را مى‏برم؛ وقتى برمى‏گردانم، احساس نمى‏كنم از اين سينى غذايى خورده شده باشد. شايد يك كمى مثلًا يك نصف كتلت خورده‏اند». آقا با اين شرايط روزهاى طاقت فرساى نجف را روزه مى‏گرفتند.[۲۴]

پیوست‌ها:

[۱] . بحارالأنوار، ج ۶۸، ص ۲۲۱٫

[۲] . صحيفه امام، ج ۱۳، ص ۳۱( با اندكى تصرف).

[۳] . همان( با اندكى تصرف).

[۴] . همان، ج ۱۷، ص ۴۵۶٫

[۵] . رفتار شناسى امام خمينى، مرضيه مظهرى، عروج، اول، ۱۳۸۷ ش، ص ۹۵( با اندكى تصرف).

[۶] . صحيفه امام، ج ۱۷، ص ۴۵۷٫

[۷] . صحيفه امام، ج ۱۸، ص ۴۴۴( با اندكى تصرف).

[۸] . همان، ص ۴۴۳( با اندكى تصرف).

[۹] . اشاره به مرتبه و مقام فناى صفاتى است كه پيش از فناى ذاتى و فناى مطلق حاصل شود.

[۱۰] . سوره نجم: ۸« آن گاه نزديك و نزديك‏تر شد».

[۱۱] . اشاره به مضمون آيه ۱۴۳ سوره أعراف:« فَلَمَّا تَجَلّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَ خَرَّ مُوسى صَعِقاً؛ چون پروردگارش بر كوه تجلّى كرد، كوه را خُرد كرد و موسى بيهوش افتاد».

[۱۲] . صحيفه امام، ج ۱۸، ص ۴۴۴( با اندكى تصرف).

[۱۳] . همان، ج ۱۷، ص ۴۵۸( با اندكى تصرف).

[۱۴] . فرازهايى ازابعاد روحى، اخلاقى و عرفانى امام خمينى، ع- ز- گ، ۱۳۶۱ ش، ص ۷۱٫

[۱۵] . ديوان امام، مؤسسه تنظيم و نشر آثار، چاپ اول، ۱۳۸۸ ش، ص ۳۳۲٫

[۱۶] . جهاد اكبر، امام خمينى رحمه الله، مؤسسه تنظيم و نشر آثار، چاپ نهم، ۱۳۷۸ ش، ص ۴۵٫

[۱۷] . شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ …( سوره بقره: ۱۸۵).

[۱۸] . بر ساحل آفتاب، ص ۴۴۱٫

[۱۹] . كَانَ يَخْتِمُهُ فِي كُلِّ ثَلَاثٍ وَ يَقُولُ لَوْ أَرَدْتُ أَنْ أَخْتِمَهُ فِي أَقْرَبَ مِنْ ثَلَاثٍ لَخَتَمْتُ وَ لَكِنِّي مَا مَرَرْتُ بِآيَةٍ قَطُّ إِلَّا فَكَّرْتُ فِيهَا وَ فِي أَيِّ شَيْ‏ءٍ أُنْزِلَتْ وَ فِي أَيِّ وَقْتٍ فَلِذَلِكَ صِرْتُ أَخْتِمُ فِي كُلِّ ثَلَاثَة( وسائل‏الشيعه، شيخ حر عاملى، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، قم، ۱۴۰۹ ق، ج ۶، ص ۲۱۷).

[۲۰] . رفتار شناسى امام خمينى، ص ۱۰۵٫

[۲۱] . برساحل آفتاب، ص ۲۷۱٫

[۲۲] . همان، ص ۲۶۷٫

[۲۳] . غررالحكم، آمدى، قم، انتشارات دفتر تبليغات، ۱۳۶۶ ش، ص ۱۷۶٫

[۲۴] . برساحل آفتاب، ص ۲۶۶٫

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *