محمد عالمزاده نورى مىدانيم كه «نيت» روح عمل محسوب مىشود و عمل- هر چند صالح و هر چه بزرگ- تا به قصد رضاى خدا انجام نگيرد و مصداق بندگى او نگردد، در تكامل حقيقى انسان بىتأثير است. آنچه ارزش واقعى انسان را تأمين مىكند، عبوديت است و هر عملى كه نشان بندگى داشته باشد، […]
محمد عالمزاده نورى
مىدانيم كه «نيت» روح عمل محسوب مىشود و عمل- هر چند صالح و هر چه بزرگ- تا به قصد رضاى خدا انجام نگيرد و مصداق بندگى او نگردد، در تكامل حقيقى انسان بىتأثير است. آنچه ارزش واقعى انسان را تأمين مىكند، عبوديت است و هر عملى كه نشان بندگى داشته باشد، براى آدمى ثمربخش است و براى آنكه عمل نشان بندگى داشته باشد، بايد به نيت الهى انجام گيرد و رنگ خدايى داشته باشد.
روشن است كه نيت بدون «توجه» امكانپذير نيست. كارهاى فاقد «توجه» كه يكسره از سر غفلت صادر مىشوند، ارزش حقيقى (خوب يا بد) ندارند؛ زيرا «توجه» يكى از مقدمات فعل اختيارى است. در مقابل هر چه «توجه» در عمل بيشتر باشد و عمل آگاهانهتر صادر شود، زمينه پيدايش «نيت» در آن بيشتر است. از اين رو، اعمال كاملًا غريزى يا افعالى كه از سر عادت صادر مىشوند، به جهت كمرنگ بودن حضور «توجه» در آن بسيار كم ارزش محسوب مىشوند.
به اين ترتيب پردازش نيت بسيار مهمتر از پرداختن به خود عمل است. اصلاح نيت، اصلاح كيفيت عمل است و اصلاح كيفيت، بر اصلاح كمّيت مقدم است. بيش از آنكه به مقدار عمل توجه كنيم، بايد به چگونگى آن بينديشيم. امام صادق عليه السلام فرمود: «
النّيّة أفضل من العمل
؛ نيت برتر از عمل است».[۱] اخلاص كيمياى عمل است و عمل ناچيز ما را گرانسنگ و پربها مىگرداند. خداى متعال به موسى فرمود: «يا موسي ما أريد به وجهي فكثيرٌ قليله، و ما أريد به غيري فقليلً كثيره؛ آنچه به خاطر من انجام شود، كمش زياد است و آنچه به خاطر غير من انجام شود، زيادش كم».[۲] پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مىفرمايد: «قلبت را خالص كن. عمل كم، تو را كافى است».[۳] عمل فراوان و بدون نيت، خروارى از پوشال است و عمل خالص اندك، قطعهاى جواهر. هرچه درجه خلوص عمل بالاتر باشد، عيار اين جواهر بيشتر است. با دانستن اين سرّ بزرگ و دستيافتن به اين اكسير ارزشمند، بر ماست كه:
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم به ابوذر فرمودند: «
يا أباذر ليكن لك في كلّ شيء نيّة صالحة حتّي في النّوم و الأكل
اى اباذر! در هر چيز نيت صالح داشته باش، حتى در خوابيدن و خوردن».[۴] هر عملى كه براى خشنودى خدا انجام گيرد و با نيت خالص همراه باشد، «يك قدم به سوى قله» محسوب مىشود و هر عملى كه از آهنگ الهى تهى ماند، سرمايه عمر انسان و نيروى او را هزينه مىكند و بهرهاى به بار نمىآورد. «إنّ الإنسان لفي خسرٍ إلّا الّذين آمنوا و عملوا الصّالحات …».[۵] با انگيزه خالص، هر عملى كه از انسان صادر مىشود ارزش معنوى انسان را يك درجه بالا مىبرد. اگر اين نيت، به تمام اعمال و حركات زندگى سرايت يابد، همه لحظات عمر مفيد و ثمربخش مىگردد. به اين ترتيب خواب و خوراك ما نيز براى ما بهره معنوى دارد و زمان سوخته يا مرده محسوب نمىشود. با نيت خالص مىتوان در تمام ساعات و لحظات به خودسازى مشغول بود و از هر شبانه روز به اندازه ۲۴ ساعتِ تمام، بازدهى معنوى و معرفتى انتظار داشت.[۶] امام على عليه السلام به مالك اشتر فرمود: «همه اعمال اگر نيت شايسته داشته باشد، خدايى مىگردد».[۷] «خودسازى» فعاليتى نيست كه به زمان مشخصى اختصاص داشته باشد. آسايش و تفريح ما نيز عبادت است، اگر به قصد خشنودى خدا انجام گيرد و يك قدم به سوى كمال و سعادت به شمار مىرود اگر رنگ «اطاعت» داشته باشد. هر چه معرفت انسان كاملتر و نيت او خالصتر باشد، اين عمل قدم بزرگترى به سمت قله مقصود خواهد بود.
اصلاح نيت، نياز به تمرين و تلاش دارد و بدون «توجه»، حاصل نمىشود. بزرگان و عارفان از كيمياى اخلاص اندوخته فراوانى از ارزش و معرفت و معنويت براى خود گرد آوردهاند. حضرت آيت الله بهجت قدس سره پيش از آغاز درس خود لحظاتى به ذكر و توجه مىپرداختند و در هيچ شرايطى اين برنامه را ترك نمىكردند. در سيره امام راحل قدس سره نيز همين تقيد بيان شده است. اين برنامه تجديد نيت موجب مىشود كلاس درس علاوه بر بهره علمى كه براى شاگردان دارد، بهره معنوى نيز براى استاد داشته باشد. «لحظاتى پيش از عمل» با احياى نيت و توجه به خدا، مىتوان به عمل ارزش اخلاقى و معنوى بخشيد و آن را در فرايند كمال و سعادت سهيم گردانيد و اين درسى است كه اميرمؤمنان عليه السلام در مبارزه با «عمرو بن عبدود» به ما مىآموزد.
در دقت و تأمل در لحظاتِ پيش از عمل، چند كار انجام مىگيرد:
اول: اطمينان از رضايت خدا به اين عمل؛ دوم: در خواست از خدا براى خلوص نيت و سلامت انگيزه؛ سوم: خلوت و مناجات با خدا و عرضه عمل به پيشگاه او؛ چهارم: تصميم جدى بر بيرون راندن همه انگيزههاى مزاحم.
بنده خدا همواره در آغاز عمل انديشناك رضاى اوست. پس از عمل هم توفيق خدايى را در انجام آن فراموش نمىكند. به همين جهت شكرگزار درگاه خدا براى انجام اين عمل است.
نشان خلوصِ عمل، آن است كه انسان توقع نداشته باشد كه ديگران او را بر اين عمل بستايند. امام صادق عليه السلام فرمود: «عمل خالص آن است كه نخواهى جز خدا كسى تو را به خاطر آن بستايد».[۸] و از اين خالصتر آن است كه نه تنها منتى به خدا نمىگذارد و توقعى از او ندارد بلكه يكپارچه انجام عمل را به لطف و عنايت خدا استناد دهد و شكرگزار توفيق الهى باشد و خالصتر از آن، اينكه اصلًا در پيشگاه خداوند خود و عمل خود را به حساب نياورد. درجات خلوص نيت مستقيماً به درجات معرفت ما از خدا بستگى دارد. از سوى ديگر درجات معرفت نيز با تلاش در تطهير نيت بالا مىرود.
نيت معرفت نيت معرفت …[۹] يادآورى: اهميت تلاش براى اصلاح نيت، به معنى تعطيل عمل تا اطمينان از خلوص آن نيست. خدا انجام وظايف شرعى را از ما خواسته است. ترك آن به بهانه نداشتن خلوص نيت، نافرمانى خدا محسوب مىشود. عمل صالح، به احتمال شائبه ريا نبايد رها شود؛ گرچه براى اصلاحِ نيتِ خود، بايد بسيار سختگير و پرتوقع باشيم.
پیوستها:
[۱] . وسائل الشيعه، ج ۱، ص ۳۶، ح ۵٫
[۲] . كافى، ج ۸، ص ۴۶، ح ۸٫
[۳] .\iُ« أخلص قلبك يكفك القليل من العمل»؛\E
بحار الانوار، ج ۷۸، ص ۹۰٫
[۴]. مكارم الاخلاق، ج ۲، ص ۳۷۰ و امام صادق عليه السلام:
\iُ« لابدّ للعبد من خالص النّيّة في كلّ حركة و سكون، لأنّه إذا لم يكن هذا المعني يكون غافلًا؛\E
بنده خدا بايد كه در هر حركت و سكون خود نيت خالص داشته باشد، زيرا اگر اين گونه نباشد از غافلين خواهد بود»( بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۲۱۰، ح ۳۲). و پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم:
\iُ« إذا عملت عملًا فاعمل لله خالصاً. لأنه لا يقبل من عباده الأعمال الّا ما كان خالصاً؛\E
هرگاه عملى انجام دادى آن را براى خدا خالص گردان، زيرا خدا از بندگانش عملى نمى پذيرد مگر آنكه خالص باشد»( همان، ج ۷۷، ص ۱۰۳).
[۵] . سوره عصر.
[۶].\iُ« و هب لي الجدّ في خشيتك و الدّوام في الاتّصال بخدمتك».\E
( دعاى كميل)
[۷] ..\iُ« … و إن كانت كلّه لله إذا صلحت فيها النّيّة»؛\E
نهجالبلاغه، نامه ۵۳٫
[۸] .. نهجالبلاغه، نامه ۲۶٫
[۹] . نبايد از چنين رابطهاى، تصور« دور» يا شبهه تقدم مرغ و تخم مرغ به ذهن آيد. حركت بر چنين مدارى، مانند حركت بر روى يك فنر است. اين حركت از هر نقطهاى آغاز شود، پس از ۳۶۰ درجه به همان نقطه منتهى نمى شود، بلكه به نقطهاى مشابه آن اما در سطحى بالاتر و كاملتر مىانجامد. بنابراين- همان گونه كه در رابطه ايمان و عمل صالح نيز پيش از اين اشاره شد- در نمودار بالا نيت اول با نيت دوم و معرفت اول با معرفت دوم اختلاف مرتبه دارند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.