۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » صفحه اصلی » مقالات برگزیده
  • 05 ژانویه 2016 - 14:56
  • 222 بازدید

ياد مراد

حسن محمودى‏ آن دل كه به ياد تو نباشد دل نيست‏                          قلبى كه به عشقت نتپد جز گِل نيست‏ انسان در فكر هرچه باشد، روحش به همان افق تمايل مى‏يابد. تمايل قلبى، در صورتى به سوى امام عصر عليه السلام خواهد بود كه ياد آن بزرگوار وجود ما را فراگرفته باشد. در دعايى از […]

حسن محمودى‏

آن دل كه به ياد تو نباشد دل نيست‏                          قلبى كه به عشقت نتپد جز گِل نيست‏

انسان در فكر هرچه باشد، روحش به همان افق تمايل مى‏يابد. تمايل قلبى، در صورتى به سوى امام عصر عليه السلام خواهد بود كه ياد آن بزرگوار وجود ما را فراگرفته باشد. در دعايى از امام رضا عليه السلام چنين آمده است:

لاتُنسنا ذكرَهُ و انتظارَه؛[۱]

[خداوندا!] ياد و انتظار مهدى [عليه السلام‏] را از خاطر ما مبر.

در قرآن كريم و كلمات اولياى دين نيز بر ياد ولى خدا تاكيد شده است.

خداوند كريم، ما را به ذكر و ياد نعمت‏هايش امر فرموده است: اذكروا نعمت الله عليكم؛[۲]

يادآور نعمت خدا در حق خود باشيد.

و در جاى ديگر، به اين نعمت اشاره كرده است، تا براى بشريت اين ابهام پيش نيايد كه فقط بايد به فكر روزى مادى باشند؛ بلكه بايد فكر و ياد خويش را به بالاترين نعمت معطوف كنند، تا با اين ياد، سازندگى اخلاقى حاصل شود.

درباره واقعه روز غدير كه روز معرفى امام و جانشين رسول خدا صلى الله عليه و آله است، مى‏فرمايد:

اليوم أكملت لكم دينكم وأتممت عليكم نعمتي؛[۳]

آن روز كه امام تعيين و معرفى شد، دين، كامل و نعمت، تمام شد؛ پس نعمت تام، امام است و ما به ياد امام امر شده‏ايم.

امام صادق عليه السلام درباره آيه «ثم لتسئلن يومئذ عن النعيم‏»[۴] فرمود: «نحن النعيم‏؛[۵] نعمتِ [مذكور در اين آيه‏] ما هستيم».

و دربارة آيه «وأسبغ عليهم نعمه ظاهرة و باطنة»[۶] نيز فرمود: نعمت ظاهر، امام ظاهر و نعمت باطن، امام غايب است.

همان گونه كه گذشت، در روايات، مصداق كامل و بارز نعمت در آيات قرآن كريم، امام معرفى شده و خداوند بارها از بندگانش، ياد نعمت را خواسته است.

زندگى بى‏حضور گرم او، بى‏روح است و لذتى در پى ندارد. ايمان مؤمن، وقتى به مرحله كمال قدم مى‏گذارد كه پيوسته در ياد و فكر ولى خدا باشد:

بقية الله خيرٌ لكم إن كنتم مؤمنين؛[۷]

اگر مؤمن باشيم، اين خير و بركت، زندگى ما را نورانى خواهد كرد.

در روايتى زيبا از امام كاظم عليه السلام نقل شده است:

يغيب عن أبصار الناس شخصه و لايغيب عن قلوب المؤمنين ذكره …؛[۸]

با جسم او [/ حضرت مهدى عليه السلام‏] از چشمان مردم غايب است؛ ولى ياد او از قلوب مؤمنان غايب نيست.

ياد امام مهدى عليه السلام از قلوب مؤمنان غايب نمى‏شود؛ يعنى يكى از نشانه‏هاى ايمان، استقرار ياد و ذكر امام زمان عليه السلام در دل مؤمنان‏

است و غفلت از آن يگانه دهر، جز مردگى قلب حاصلى ندارد. اين غفلت، آن‏گاه انسان را به شرم و خجالت بيشتر نزديك مى‏كند كه دريابيم همه هستى ما از او است و او هميشه و همه جا به شيعيان خود نظر دارد و لحظه‏اى آن‏ها را ا ز ياد نمى‏برد.

امام عصر عليه السلام در توقيعى به شيخ مفيد، فرمود:

إنا غير مهملين لمراعاتكم و لاناسين لذكركم …؛[۹]

ما در مراعات حال شما غافل نيستيم و شما را از ياد نمى‏بريم.

تربيت انسان‏

ياد نورانى‏ترين شخص عالَم، باطن انسان را منور كرده و از ظلمات رها مى‏سازد و زمينه تربيت صحيح و كمال او را فراهم مى‏كند.

از مهم‏ترين آثار ياد امام عليه السلام، تربيت انسان است. در پرتو ياد مداوم آن حضرت، مى‏توانيم خود را تحت تربيت آن بزرگوار درآوريم؛ چرا كه يكى از شؤون آن حضرت، تربيت نفوس آماده است.

در زيارت آل‏ياسين آمده است:

السلام عليك يا داعى الله و ربانى آياته؛ از آيت الله بهاء الدينى رحمه الله پرسيدند: «ربّانى آياته يعنى چه؟». فرمود: «يعنى مربى نفوس، يعنى تربيت كننده جهان، يعنى تربيت كننده انسان و غير انسان، امام زمان عليه السلام است».[۱۰]

حال اگر بخواهيم از تربيت بهترين مربى اخلاق بهره‏مند گرديم، لازمه‏اش ذكر و ياد امام زمان عليه السلام است.

اگر حضرت را ياد كنيم، اثر ياد آن بزرگوار، زندگى ما را فرا مى‏گيرد. اين آثار، در كلام آيت الله مصباح يزدى اين گونه انعكاس يافته است.

در پرتو توجه مداوم به ساحت نورانى مولايمان حجت بن الحسن- ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- مى‏توانيم مشمول ولايت و عنايت خاص حضرت و دعاهاى ويژه و خالصانه‏اش شويم. توجه حقيقى به آن وجه خدا در واقع، پيوند قطره‏اى ناچيز به اقيانوس عظمت و نورانيت است كه احساس تاريكى و تنهايى ما را به روشنى و يگانگى مبدل مى‏سازد.

اين، يعنى تحت تربيت قرار گرفتن. مگر از مربى غير از سرپرستى، عنايت خاص و دعاى خالصانه چيز ديگرى انتظار مى‏رود؟ ما براى سير الى الله و رسيدن به انسان كامل، چاره‏اى جز مدد از معيار انسانيت نداريم. اين مدد، در سايه ياد و توجه به مظهر اسماى الهى، امام عصر عليه السلام حاصل خواهد شد.

آنچه مهم است، ياد مداوم است، نه ياد مقطعى و فقط هنگام مشكلات و گرفتارى‏ها. اگر هاله‏اى از ياد حضرت، وجود ما را فرا گرفت، مى‏توانيم و شايستگى آن را داريم كه تحت تربيت آن بزرگوار قرار گيريم.

ياد امام زمان عليه السلام آثار ديگرى از جمله استغفار حضرت، قرار گرفتن

‏ راهكارهاى ياد امام عليه السلام‏

  1. تفكر

تفكر، عنصرى است كه دانسته‏هاى انسان را عمق بخشيده و به باور نزديك مى‏سازد. در روايات اهل‏بيت عليهم السلام سفارش بسيارى به اين عبارت تحول‏آفرين شده است. عذاب ويل از سوى نبى رحمت صلى الله عليه و آله براى كسى قرار گرفته است كه آيات قرآن (آيات آخر آل عمران) را بخواند و در آن‏ها تفكر نداشته باشد.

ويلٌ لمن قرأها و لم يتفكر فيها؛[۱۱]

اين تفكر است كه علم حصولى را به علم حضورى تبديل مى‏كند و عبادت را روح و جان مى‏بخشد و برترين عبادات است. تشويق به تفكر در نعمت‏هاى خدا، ما را به سوى بالاترين نعمت‏ها و تفكر پيرامون آن وجود نورانى رهنمون مى‏شود. تفكر درباره آن وجود شريف و قافله سالار انسانيت، از بهترين عبادات و عامل اصلى سعادت و جلب خيرات در زندگى به شمار مى‏آيد. اين راهكار، علاوه بر ازدياد ياد، باعث كسب معرفت بيشتر نيز مى‏شود.

پاره‏اى از موارد شايسته تفكر در اين خصوص بدين قرار است:

الف: تفكر درباره حقوق حضرت مهدى عليه السلام بر ما

از جمله اين حقوق، حق حيات است. از امام صادق عليه السلام حكايت شده است:

لو بقيت ألارض بغير إمام لساخت؛[۱۲]

ب: تفكر در فراهم كردن اسباب يارى امام عصر عليه السلام.

امام صادق عليه السلام فرمود:

لو ادركتُه لخدمته ايام حياتى؛[۱۳]

اگر دوران حضرت مهدى عليه السلام را درك مى‏كردم تمام عمر را به ايشان خدمت مى‏كردم.

در اين نكته بايد انديشيدكه خدمت به امام عصر عليه السلام چه موهبت بزرگى است كه خود ائمه اطهار: حاضر بودند تمام ساعات عمرشان را در خدمت آن بزرگوار بسر برند.

به طور قطع ما به اين خدمت‏گزارى محتاج‏تريم. تفكر درباره اين مطلب، ياد آن يگانه را در صفحه دل ما پررنگ‏تر مى‏كند.

ج: تفكر درباره نظارت حضرت بر اعمال شيعيان‏

از نظر علمى و ايمانى، اگر به اين باور برسيم كه كارهايمان در محضر امام عصر عليه السلام شكل مى‏گيرد و خدمت آن حضرت عرضه مى‏شود، توفيق ياد آن حضرت افزون مى‏شود و زمينه رشد و كمال به اوج خود مى‏رسد.

بر اساس آيات كريم قرآن و روايات فراوان، اعمال ما به محضر آن امام عزيز عرضه مى‏شود.

قل اعملوا فسيرى الله عملكم و رسوله و المؤمنون؛[۱۴]

در روايات، مؤمنان در آيه به ائمه عليهم السلام تفسير شده است.[۱۵] و خاتم امامان هم امام زمان هستند كه طبق آيه شريف، اعمال بر آن بزرگوار عرضه مى‏شود.

محبوب جان‏ها، از همه كارهاى ما خبر دارد. پرونده‏هاى ما، عامل غم و شادى حضرت هستند. ياد حضرت در زمره اعمالى است كه آن بزرگوار را شاد و زمينه كمال را فراهم مى‏كند.

  1. هماهنگ كردن محيط اطراف

 آن زليخا از پسندا تا به عود                    نام جمله چيز يوسف كرده بود

در ديدار اول يوسف عليه السلام با بنيامين، يوسف عليه السلام از او پرسيد: «آيا ازدواج كرده‏اى؟»

بنيامين گفت: «بله»

يوسف عليه السلام پرسيد: «چند بچه دارى؟»

بنيامين گفت: «سه بچه به اسم‏هاى قميص، ذئب و دم».

يوسف عليه السلام با تعجب پرسيد: «چرا اين اسم‏ها را انتخاب كرده‏اى؟»

بنيامين گفت: «به سبب اين‏كه برادرم را فراموش نكنم و هر وقت يكى از بچه‏ها را صدا مى‏زنم، ياد تو برايم زنده شود».[۱۶]

يكى از راهكارهاى ياد حضرت بقية الله- روحى فداه- اين است كه محيط اطرافمان را به گونه‏اى آرايش كنيم كه هر لحظه ما را به ياد ولى خدا بيندازد. روى ميز خود، تابلويى زيبا از نام «ابا صالح المهدى» بگذاريم؛ بر ديوار منزلمان يا محل كارمان، حديثى زيبا يا شعرى با مضامين عالى كه يادآور آن بزرگوار باشد نصب كنيم و ….

يك چشم زدن غافل از آن شاه نباشيد                        شايد كه نگاهى كند آگاه نباشيد

آيت الله مصباح در اين باره مى‏گويد:

اگر ما بخواهيم معرفت و محبتمان به ولى عصر عليه السلام ثابت بماند، بايد آثارش را زنده نگه داريم … نام مقدسش را جلوى چشم خود، روى ميزمان يا لابه‏لاى كتاب‏هايمان داشته باشيم.[۱۷]

البته هركس به تناسب كار خود مى‏تواند اين فرهنگ را ايجاد كند.

  1. دوستى با مهدى دوستان‏

همان طور كه در دعاى ندبه براى ناله و گريه در فراق امام عصر عليه السلام يارى مى‏طلبيم «هل من معين فأطيل معه العويل و البكاء»[۱۸] در ياد آن بزرگوار نيز بايد از دوستان يارى طلبيد و مدد خواست.

يكى از بهترين راهكارهاى عملى ياد حضرت، دوستى با كسانى است كه اين ياد، براى آن‏ها ملكه شده و بودن با آن‏ها، انسان را به ياد حضرت و مسايل معنوى سوق مى‏دهد.

شايد تأكيد بر ديدار عالِم مهذب نيز به همين سبب باشد كه نگاه به عالمِ عامل، ياد خدا و ولى خدا را براى انسان تداعى مى‏كند و عقب ماندگى ما را از قافله واصلان به عشق حضرت حق و ياد امام عصر عليه السلام، متذكر شده و ما را به حركت وا مى‏دارد.

حواريون از حضرت عيسى عليه السلام پرسيدند:

«با چه كسانى نشست و برخاست كنيم؟»

حضرت عيسى، چنين پاسخ داد:

«روشن است كه ياد ولى خدا از ياد خدا جدا نيست».[۱۹]

راهكارهاى ديگر در شماره بعد خواهد آمد؛ إن‏شاءالله.

پیوست‌ها:

[۱] . كمال الدين، شيخ صدوق، قم، جمكران، ۱۳۸۲ ش، باب ۴۵، ح ۴۴٫

[۲] .سوره بقره: ۲۳۱٫

[۳] . سوره مائده: ۲۰٫

[۴] . سوره تكاثر: ۸٫

[۵] . كنز الدقائق، تهران، انتشارات وزارت ارشاد اسلامى، ۱۳۶۸ ش، ج ۱۴، ص ۴۲۱٫

[۶] . سوره لقمان: ۲۰٫

[۷] . سوره هود: ۸۶٫

[۸]. الامام المهدي في القرآن والسنه، سعيد ابومعاش، مشهد، بنياد پژوهش‏هاى اسلامى آستان قدس رضوى، ۱۳۸۳ ش، ص ۲۵۵٫

[۹]. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۵٫

[۱۰] . ارتباط معنوى با حضرت مهدى عليه السلام، حسين گنجى، قم، جمكران، چاپ اول، ص ۴۹٫

[۱۱] . ميزان الحكمه، محمدى رى‏شهرى، قم، دارالحديث، اول، ۱۳۷۷ ش، ج ۱۰، ح ۴۷۰۸٫

[۱۲] . اصول كافى، شيخ كلينى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل‏بيت عليهم السلام، ج ۱، ص ۲۵۲٫

[۱۳] . بحارالانوار، علامه مجلسى، دارالكتب الاسلاميه، ج ۵۱، ص ۱۴۸٫

[۱۴] . سوره توبه: ۱۰۵٫

[۱۵]. نور الثقلين، جمعه الحويزى، قم، مؤسسه اسماعيليان، چهارم، ۱۳۷۳ ش، ج ۲، ص ۲۶۲٫

[۱۶]. بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۲۳۸٫

[۱۷]. آفتاب ولايت، مصباح يزدى، قم، مؤسسه پژوهشى امام خمينى قدس سره، چهارم، ۱۳۸۴ ش، ص ۴۴٫

[۱۸] . مفاتيح الجنان، دعاى ندبه.

[۱۹]. بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۵۱٫

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *