خدا آقاي مجتهدي را رحمت كند. آقاي توكل كه چلوكبابي داشت، از آقاي گلكاران نقل می کرد که ایشان مي گفت: شام براي آقاي مجتهدي بردم. بعد آقای مجتهدی گفتند: «آب بياور!» رفتم پارچ آب بياورم. 🔸وقتی آمدم ايشان گفت: «السلام عليك يا اباعبدالله» و شروع به گریه كرد. مي گفت سفره پهن بود و […]
خدا آقاي مجتهدي را رحمت كند. آقاي توكل كه چلوكبابي داشت، از آقاي گلكاران نقل می کرد که ایشان مي گفت: شام براي آقاي مجتهدي بردم. بعد آقای مجتهدی گفتند: «آب بياور!» رفتم پارچ آب بياورم.
🔸وقتی آمدم ايشان گفت: «السلام عليك يا اباعبدالله» و شروع به گریه كرد. مي گفت سفره پهن بود و تا اذان صبح ايشان گريه مي كرد. گاهی ما مي خوانديم يا ايشان مي خواند و ایشان گریه می کرد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.