شب قدر، شبی است که درهای رحمت الهی باز و گسترده است، شبی است که خداوند منتظر است، سفره پهن است، من فراری بودهام، کریم سفره را پهن کرده است… باید سر این سفره نشست و از خدا خواست، سیاهی دل را میشود با اشک چشم پاک کرد… فقط خواست ؛ باید فقط التماس؛ باید […]
شب قدر، شبی است که درهای رحمت الهی باز و گسترده است، شبی است که خداوند منتظر است، سفره پهن است، من فراری بودهام، کریم سفره را پهن کرده است…
باید سر این سفره نشست و از خدا خواست، سیاهی دل را میشود با اشک چشم پاک کرد…
فقط خواست ؛ باید
فقط التماس؛ باید
ای خدا غرق گناهم چه کنم؟
نکنی گر تو نگاهم چه کنم؟
به امید کرمت آمده ام
ندهی گر تو پناهم چه کنم؟
(سخنرانی شب قدر مسجد کمرزرین۱۳۸۷)
این مطلب بدون برچسب می باشد.