عمر بن جنادة الانصاري جوان يازده سالهاي است كه از اصحاب امام حسین علیه السلام است و آن شعر زيباي «اميري حسين و نعم الأمير ، سرور فؤاد البشير النذير» متعلق به اوست. 🔸روز عاشورا خدمت آقا آمد تا برای جهاد اذن بگیرد. اين نوجوان، پدرش در حمله اولی که صبح شد کشته شد. (حملة […]
عمر بن جنادة الانصاري جوان يازده سالهاي است كه از اصحاب امام حسین علیه السلام است و آن شعر زيباي «اميري حسين و نعم الأمير ، سرور فؤاد البشير النذير» متعلق به اوست.
🔸روز عاشورا خدمت آقا آمد تا برای جهاد اذن بگیرد. اين نوجوان، پدرش در حمله اولی که صبح شد کشته شد. (حملة اولي كه روز عاشورا اوّل جنگ شد و پنجاه نفر از اصحاب حضرت در آن حمله يك جا كشته شدند.)
🔹حضرت فرمودند نه تو برو خدمت مادرت باش؛ ديگر سزاوار نيست که تو هم کشته شوی. رفت پیش مادرش و قضیه را گفت. مادرش دست بچه اش را گرفت و آمد خدمت حضرت سيدالشهداء و عرض كرد:
يابن رسول الله! سزاوار است كه مادر شما به شما عزادار بشود و من به بچه ام عزادار نشوم؟ اين بچه ميخواهد جان خودش را در راه شما فدا كند.
🔸خلاصه مادرش آورد و به حضرت سيدالشهداء تقديمش كرد. حضرت اذن دادند و رفت. يك نوجوان يازده ساله و آن اشعار را خواند كه:
اميري حسين و نعم الأمير…
از يك بچّه این حرف، خيلي حرف است.
(بحار الأنوار، ج۴۵، ص: ۲۸)
🔻اين گونه عملکرد، تأثير مادر را هم نشان ميدهد. ما گاهي برای رسیدن به نتيجه زحمات سلوکی که می کشیم، تعجيل ميكنيم يا نمي دانيم كه انسان اگر گذشت كرد خداي متعال درختش را بارور ميكند.
🔸زن و مرد فرقي نميكند. اگر گذشت آمد، نصيب ميآيد. اگر خیر و نصيب آمد ثبت ميشود و زن و مرد فرقي نمي كند. حالا اين زن چه خودش چه بچه هاش هر دو گذشت کردند. از بچهاش و شوهرش گذشت کرد.
🔹بخصوص بعد از کشته شدن شوهر، تمام خواستۀ اين زن در فرزندش تجلّي پيدا كرده بود اما از آن هم گذشت؛ لذا همۀ خير و موفقیت آن فرزند برای اين زن هم هست و به او هم می دهند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.