🔻گاهى از اوقات يک حالى به انسان دست مى دهد که كارها خيلى خوب سامان پيدا مى كند. در اين مواقع، اگر انسان به باطن امر دقت بكند می بیند یک حیاتی پیدا کرده و این حيات يک نوع روحى است كه در انسان مى آيد. 🔸در روايات هم از آن تعبير به «روح» شده […]
🔻گاهى از اوقات يک حالى به انسان دست مى دهد که كارها خيلى خوب سامان پيدا مى كند.
در اين مواقع، اگر انسان به باطن امر دقت بكند می بیند یک حیاتی پیدا کرده و این حيات يک نوع روحى است كه در انسان مى آيد.
🔸در روايات هم از آن تعبير به «روح» شده است. آن وقت وجود اين روح با غفلت جور در نمى آيد. اگر انسان بخواهد يك خورده موقعيت اين روح را نشناسد و مراعات نكند و مثلا در مجالس بي خود بنشيند، اين روح مى رود. به تعبیری قهر مى كند و مى رود.
🔹ما ها چون در مراحل مراقبه ضعيف هستيم از این اتفاقات برایمان زیاد می افتد.
اگر خداوند به حضرت يحيى مىفرمايد:
«وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا»
(مریم: ۱۲)
یعنی ما در کودکی به یحیی حکمت دادیم.
قبلش به او سفارش می کند:
«يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ»
(مریم: ۱۲)
یعنی ای یحیی کتاب(حکمت) را محکم بگیر و حفظ کن.
🔸اين عبارت در همه ما ها هست. در اول كار در روح ما صباوت(کودکی) هست و كودک است؛ نمى تواند حالات خود را به قوت، نگه دارد. اما با تمرین و مراقبه و مواظبت دائم بر عمل صالح باید آن را حفظ کرد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.