كسانی كه بنا است از حيث اجتماعي رشد كنند دو نحوه هستند: 🔸یک دسته افرادي هستند كه رشدي موقت و غير مستقيم و رشد فواره وار می كنند. این نوع از رشد خوب نیست و به درد هم نميخورد. اينها يك مقدار كه به بالا ميروند بعد از آن سقوط ميكنند. 🔹اما در نوع دوم […]
كسانی كه بنا است از حيث اجتماعي رشد كنند دو نحوه هستند:
🔸یک دسته افرادي هستند كه رشدي موقت و غير مستقيم و رشد فواره وار می كنند. این نوع از رشد خوب نیست و به درد هم نميخورد. اينها يك مقدار كه به بالا ميروند بعد از آن سقوط ميكنند.
🔹اما در نوع دوم رشد اجتماعی که براي رشدهاي حساب شده است، قبلش شكستگي زياد ميخواهد.
🔅اگر رشدي واقعی بخواهند به كسي بدهند اول خوب او را ميشكنند.
شايد در قرآن اشاره به اين مطلب شده باشد مثلاً در داستان حضرت يوسف عليه السلام تعبيرات خيلي زيباست.
در سیر این قضیه قرآن اول جريان چاه را ميآورد بعد جريان تخت پادشاهی را ذکر می کند.
اول اين پستي بعد آن بلندي…
اين شكستگي براي همه لازم است. اين قاعده در موارد متعدد در قرآن خيلي زيبا ذكر شده است.
هركسي را شكستگي بيشتر دادند بنا است رشد بیشتری بكند. و الا بعضي بودند كه روح خشك و خشني داشتند در ابتدا هم موفق بودند ولي در طي روزگار محكم زمين خوردند.
انسان اول بايد شكستگي دل و خشوع برايش حاصل شود.
🔸علت اين كه در سير اساتيد مرحوم قاضي و ديگران دستور اوليه آنها ذكر يونسيه در سجده بوده است این است که هم ذكر یونسیه و هم سجده اين شكستگي را ايجاد ميكند.
خود سجده انسان را ميشكند.
سجده غير از ايستادن و ذكر گفتن است.
🔹البته بعضي اذكار را بايد ايستاده گفت آن در جاي ديگري است ولي ذكر يونسيه در سجده است.
خود چينش الفاظ ذكر یونسيه باعث شکستگی است، در سجده که گفته شود شكستگي بیشتری ایجاد می کند. در تاريكي گفتنش هم باز شكستگي بیشتری ميآورد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.