🔻قرآن می فرماید: فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (توبه ۱۱۱) ترجمه: پس از این معامله ای که کردید بسی شاد باشید که این به حقیقت سعادت و فیروزی بزرگ است. 🔸این آیه برزخ قضايا را به تصویر مى كشد. در برزخ اعمال به يك اعتبار، همه، چه زنده چه مرده، […]
🔻قرآن می فرماید: فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
(توبه ۱۱۱)
ترجمه: پس از این معامله ای که کردید بسی شاد باشید که این به حقیقت سعادت و فیروزی بزرگ است.
🔸این آیه برزخ قضايا را به تصویر مى كشد. در برزخ اعمال به يك اعتبار، همه، چه زنده چه مرده، فروشنده هستند. چه در برزخ اموات، چه در برزخ اعمال، همه در حال فروشندگى هستند و مشترى ها متفاوت هستند.
🔹مثلا شخصى كه سخنرانی می کند و کارش برای خدا نیست اگر صورت حقيقى کارش نمايان بشود يك وقت مى بيند دارد مثل دستفروش ها كف مى زند و اعلام مال مى كند؛ از يافته ها و از مطالبی که جمع کرده است.
🔸این گونه افراد خودشان را صاحب مال مى دانند و اين هم طبيعى است. اصلاً هر كسى دارد با يافته هاى خودش زندگى مى كند؛ اگر براي اين ها ماليت قائل نبود نگه نمى داشت؛ لذا براي ريز و درشت مطالب ماليت قائل است. بعضى هايش تجربيات كارى است. بعضى هايش را از دیگران جمع کرده و بعضی را هم با خیالات خود سر هم کرده است.
حالا آمده سراغ ارائه يعنى فروشندگى بمعنای اعم.
***
🔻انسان در روابط اجتماعى اش به گونه اى دچار فروشندگى خواهد شد.
مخصوصا كه حس برترى جوئى در افراد كولاك مى كند و زياد خودش را نشان مى دهد و گاهى اصلا اين حالت شديد مى شود و از حالت بيع بيرون مى آيد و مى خواهد با سعى و تلاش ديگران را به نوعى به اسارت بگيرد و مطالب را به ايشان تحميل كند.
🔸اگر صور برزخى قضايا براى ما شفاف بشود مى بينيم كه صغير و كبير در حال ارائه و بيع هستيم؛ مال ما چى هست؟
آنچه كه يافته ايم و مى پنداريم كه اين ها ماليت دارد؛ منتهى برزخ غير دنياست.
🔹گاهى يك نفر را مى بينى كه يك بساطى پهن كرده و چى مى فروشد؟!
فرض كنيد چيزى شبيه به دم ماهى كه به هيچ دردى نمى خورد. ولى خيلى روي آن شعار داده مى شود.
گاهى از علوم هم همين جور است. ما فكر مى كنيم كه يافته هايمان خيلى زيباست ولى وقتى نور حق به آن ها بتابد نشان مى دهد كه همه آشغال است.
🔸بعد از ۳۰ سال زندگی علمی، ما يك بساطى پهن كرده ايم كه در آن، آشغال داريم مى فروشيم. مردم هم به به و چَه چَه مى كنند ولى هيچ چیزی در آن نيست و خودمان هم نمى دانيم كه هيچى تهش نيست.
🔹درست همين يافته هاى خودمان را محك قرار مى دهيم و ديگران را هم مى خواهيم با همين یافته ها جرح و تعديل بكنيم؛ صغير و كبير و عالم و عالى و دانى را با همين ها محك مى زنيم. يك نگاهی به آشغال هاى خودمان مى كنيم، آنچه كه از زيد شنيده ايم را هم يك نگاه مى كنيم، طبق اين ها به او نمره مى دهيم.
🔸اینطور است كه پیوسته ما در ظلمات بیشتر فرو می رویم و در نادانى عميق تر فرو مى رویم.
****
🔻قرآن فرمود بشارت باد بر شما به بیعی که انجام داده اید. بيعى كه بشارت در آن است اين است كه اولا با خداى متعال باشد. اين كار را مى شود انجام داد، يعنى بايد بشود. همين كار از مراقبه مى آيد كه مخاطبِ انسان را يا مشترىِ انسان را خدا قرار مى دهد كه به يك اعتبار ديگر كارى به كسى ندارد.
🔸مراتب اخلاص هم از همين جا شروع مى شود. منبر مى خواهد برود، كتاب مى خواهد بنويسد، درس مى خواهد بگويد، مى تواند مخاطبينش را به صورت وسيع مدنظر قرار بدهد و هدف قرار بدهد و مى تواند هم اصلاً بين خودش باشد و خداي خودش.
🔹يكى از عللى كه در سابق يک سرى قضايا را براى بعد از فوتشان مى گذاشتند همین بود. چه مطالب گفتنى كه مى گفتند نگوييد تا بعد مرگ يا اتفاقاتى كه افتاده بود يا حتى انتشار كتاب هایشان را به بعد از مرگ موکول می کردند. به خاطر همين كه اخلاصشان آلوده نشود.
وقتی بعد از مرگ منتشر شد براى انسان لطمه ندارد.
****
🔻آنچه ما مى خواهيم مورد معامله قرار بدهيم بايد جنس خوب باشد که غالبا خوب نيست و يكى از مشكلات ما هم همين است.
🔸بعد هم خريدار است كه بايد در همه احوال خداى متعال قرار داده بشود. ما ها غالبا اين را ملاحظه نمى كنيم. يعنى همين درسى كه من مى روم مى خوانم يا مى گويم را مى شود با خدا معامله كرد ولى چون كه ما خيلى اهل مراقبه نيستيم به اين توجه نداريم كه همان را هم قدم به قدم براى خدا ببريم و با خدا اصلا صحبت كنيم و با خدا حرف بزنيم.
🔹توجهمان به مخاطبين است که كم یا زياد شده اند؛ نماز جماعت هم انسان مى رود كم و زياد شدن ماموم برايش مهم مى شود. معلوم است كه در باطن ناخالصى دارد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.