🔻در سابق برخی علومى داشته ‏اند منتهى پنهان و مخصوص بوده است؛ مثلا مى‏ گويند در دوران كريم‏ خان زند که تازه توپ های جنگی آمده بود؛ در يكى از شهرستان‏ ها کریم خان داشت جنگ مى ‏كرد. شب شد. خسته شده بود. يك دفعه شمشيرش را به جايى زد و گير كرد. آن قدر خسته بود كه ديگر رها كرد و دنبال استراحت رفت.
فردا آمد ديد كه ديشب شمشيرش را زده به لوله توپ فلزی و شمشير تا نصفه داخل لوله توپ رفته است. همه تعجب کردند.
🔸بعد پيگيرى كردند؛ فهميدند يک مردى در يكى از شهرها این شمشير را براى كريم خان درست كرده و آن را با مايعی که از يک گياهى درست می کرده، آب ديده كرده است؛ لذا دیگر این شمشیر حتى فولاد را هم می برد. در مورد آن گياه تحقیق كردند. فهميدند گياهى است كه داركوب از آن استفاده می کند. وقتى نوكش را تند تند به درخت‏ مى‏ زند بعد براي اين كه نوكش آسيب نبيند نوكش را به گياهي خاصي مي‌كشد و بعد دوباره شروع مى ‏كند. و الا مگر جنس نوك داركوب چیست؟! يك چيزى از جنس ناخن است. آن قدر که او با سرعت به درخت مى‏ زند تا سوراخ ‏كند سرش بايد كنده شود. این همه استحکام به خاطر اين است كه خداوند متوجهش كرده كه چه كار بكند.
🔹آری! علومى بین گذشتگان بوده منتهى ديگر پيگيرى نشده و از بین رفته است؛ حتى افراد زيادی بودند كه علوم بالاتر و دقيق‏تری داشتند ولى كم شدند و علومشان هم رفت.