با سلام و تشکر. مشکل و سؤالی دارم که امیدوارم شما بتوانید آن را حل کنید؛ چون خیلی من را تحت تأثیر قرار داده. مشکلم این است که ناامید شدهام از خودم و تصمیماتم. بارها تصمیم گرفتهام که بندۀ خوب خدا باشم و گناه و صفات رذیله را ترک کنم. برای اینکار چند کتاب هم […]
با سلام و تشکر.
مشکل و سؤالی دارم که امیدوارم شما بتوانید آن را حل کنید؛ چون خیلی من را تحت تأثیر قرار داده. مشکلم این است که ناامید شدهام از خودم و تصمیماتم. بارها تصمیم گرفتهام که بندۀ خوب خدا باشم و گناه و صفات رذیله را ترک کنم. برای اینکار چند کتاب هم مطالعه کردهام و صفات بدم را شناختهام؛ اما بعد از چندین بار تصمیم جدی، هنوز هم گناه از من سر میزند و هنوز هم صفات رذیله دارم. ناامید شدهام؛ البته نه از خدا بلکه از خودم و تصمیماتم. انگار قرار نیست من آدم خوبی بشوم و بندۀ واقعی و پاک خدا باشم. چهکار کنم؟
پاسخ:
ضمن عرض سلام و تشکر از شما در این باره نکاتی را بیان میکنیم که امیدواریم برای رفع مشکل، برای همۀ ما مفید باشد و توفیق عمل به آنها را بیابیم:
باید بدانید که در مملکت وجود هر شخص، نیروهایی از خیر و شر وجود دارند که هر یک سپاهیانی دارند. برای تقویت سپاه خیر و تضعیف سپاه شرّ، علاوه بر تصمیم جدی باید با برنامهریزی دقیق و واقعی و زمانمند اقدام کرد. در غیر اینصورت، حرکت بهسوی تهذیب و اصلاح نفس، در حدّ تصمیم باقی میماند و اگر هم به عمل منتهی شود، معمولاً عملی خواهد بود مقطعی و گذرا که بعید است به درمان قطعی و اصلاح کامل بینجامد.
عَلَى الْعَاقِلِ أَنْ يُحْصِیَ عَلَى نَفْسِهِ مَسَاوِيَهَا فِی الدِّينِ وَ الرَّأْیِ وَ الْأَخْلَاقِ وَ الْأَدَبِ فَيَجْمَعَ ذَلِكَ فِی صَدْرِهِ أَوْ فِی كِتَاب وَ يَعْمَلَ فِی إِزَالَتِهَا؛۱
بر عاقل است که بدیهای خود را در زمینه دین، اعتقاد، اخلاق و آداب شمارش کند و آنها را در حافظهاش یا در نوشتهای گردآوری کند و در رفع آنها بکوشد.
اما نکتۀ مهم اینجا است که باید بدانید برخی از رفتارها و نیز خلقیات باید در صدر توجه شما باشند؛ چرا که منشأ رفتارها یا خلقیاتی دیگر هم میشوند. مثلاً نگاه آلوده و افسار گسیخته، رفتاری ناشایست و گناهی است که منشأ برخی رفتارهای ناشایست دیگر از جمله انحراف جنسی میشود. همچنین رذیلۀ «حسادت» منشأ رذائل و گناهان دیگری مانند غیبت میشود. با این اوصاف، کسی که در پی درمان گناهِ غیبت خود است، اگر بداند که منشأ غیبت او مثلاً حسادتِ او است میفهمد که باید ابتدا به درمان حسادت بپردازد تا این صفتِ زشت، باعث بد گویی از دیگران نشود؛ اما اگر اینگونه عمل نکند و فقط بخواهد با تصمیمهای متعدد به درمان غیبت بپردازد، مریضی را میماند که بهجای درمان اصل و منشأ بیماری فقط علائم بیماری را درمان میکند و لذا بهبودی کامل نمییابد.
الْجُبْنُ وَ الْحِرْصُ وَ الْبُخْلُ غَرَائِزُ يَجْمَعُهُمْ سُوءُ الظَّنِّ بِاللَّهِ تَعَالَى؛۲
ترس، آزمندی و بخل، غرائزی[صفاتی] هستند که بدگمانی به خدا، آنها را گرد هم میآورد.
تدریجی بودن تربیت، از یک سو کار ما را سهل و آسان میکند؛ چرا که انسان میفهمد که از او نخواستهاند که یکشبه و یکباره همچون سلمان و ابوذر شود؛ اما از سوی دیگر سختی کار را میفهماند و اینکه باید برای اصلاح نفس و به قول شما «آدم خوب و بندۀ پاک خدا شدن» مدتها زحمت کشید و در این طلب، ثابت قدم ماند.
خداوند متعال در چند جای قرآن۳ با تأکید بر استقامت و پایداری در عقائد و راه خدا، آثار متعددی و شگرفی برای اهل استقامت بیان میفرماید که چنین است:
الف. نه ترسی [از آینده] بر آنان است و نه اندوهی [از گذشته] دارند؛
ب. آنان اصحاب بهشت جاویدان هستند.
ج. فرشتگانی بر آنان نازل میشوند و به آنان بشارت میدهند:
– نترسید و غمگین نشوید و بشارت باد شما را به بهشت موعودتان.
– ما در زندگی دنیایی و نیز در آخرت، اولیای شما هستیم.
– در بهشت جاویدان هر چه میل داشته باشید و هر چه درخواست کنید، در اختیارتان خواهد بود.
– این نعمتها، فرو فرستاده از جانب خداوندِ غفور و رحیم است.
د. خداوند آبی گورا به آنان خواهد نوشاند.
لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی كُلِّ يَوْمٍ…؛۴
از ما نیست کسی که هر روز، خود را محاسبه نکند… .
معولاً برای ما و شما اشتغالات روزانه و غفلتها، سبب میشود که پس از مدتی، دچار افت معنوی شویم، برخی داشتههای معنوی را از دست بدهیم، از هدف دور شویم و حتی گاهی عقبگرد کنیم؛ معمولاً در چنین شرایطی، دوری از هدف و افت ما چون تدریجی است کمتر محسوس است. گاهی ممکن است نسیم رحتمی باعث شود یکباره به خود
بیاییم و دریابیم که طی روزها، هفتهها یا ماههای گذشته چه داشتههای معنوی پرارزشی را از دست دادهایم.
در این میان، شاهکلیدی که چنین قفل سترگی را میگشاید، محاسبه است. محاسبه مانند خطکشی است که اگر در کنار اعمال، گذشته قرار گیرد، انحرافهای جزئی را به ما گوشزد میکند و مانع افزایش انحراف و کجروی از صراط مستقیم میشود.
این صحنهها، حافظهها و خیالات، خود خوراک و سرمایهای میشوند برای حرامها و گناهان بعدی. در بسیاری اوقات، این عملکرد حتی بهصورت ناخودآگاه انجام میپذیرد؛ یعنی شخص بدون اینکه توجه داشته باشد، این میکروب اولیه در درونش تکثیر و تقویت میشود و این صحنهها و خاطرات، ترکیب و تقویت میشوند، تا راه را برای گناه بعدی باز کنند. طبق روایتی از امیرالمومنین۷ مشغولیت فکر به گناه، خود عاملی برای انجام گناه معرفی شده است:
مَنْ كَثُرَ فِكْرُهُ فِی الْمَعَاصِی دَعَتْهُ إِلَيْهَا؛۵
هر کس فکرش زیاد مشغول گناهان شود، همین فکر، او را به گناه فرامیخواند.
آن حضرت در جای دیگر میفرمایند:
مَنْ كَثُرَ فِكْرُهُ فِی اللَّذَّاتِ غَلَبَتْ عَلَيْه؛۶
هر کس فکرش زیاد مشغول لذتها شود، لذتها بر او غلبه خواهند کرد.
در اینباره سخن بسیار است و پرداختن تفصیلی به آن، مقدمات و سخنان بسیاری میطلبد.
اما ممکن است بپرسید: کسی که در گذشته گناهانی انجام داده چگونه از چنین آثار و تبعاتی در امان باشد؟
در پاسخ میگوییم: بهترین راهکار، مقابله به ضد است؛ یعنی فکر و خیال بد و آلوده را با فکر و خیال پاک و نورانی تضعیف کنید. اینکار در ابتدا بسیار سخت جلوه میکند؛ اما پس از برداشتن گامهای نخست، مرتب سادهتر میشود. برای این منظور، موضوعات فکریِ مفید و معنوی برای خود فراهم کنید و فکر خود را مشغول آنها نمایید؛ از جمله سؤالاتی معنوی و مذهبی برای خود طرح کنید و ذهن را با آن مشغول نمایید. همچنین بکوشید نیت خود را پیش از هر عمل وارسی کنید و آن را به نور اخلاص، منور نمایید. اخلاص در نیت، یکی از رفتارهای ذهنی است که باعث نورانیت فکر و ذهن و از بین بردن سیاهیهای متأثر از گناه میشود.
وَ لَوْ لا فَضْلُ اللهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدا… ؛۷
اگر فضل خداوند بر شما و رحمت او نبود، هیچگاه احدی از شما تزکیه نمیشد…
و این یعنی اینکه انسانِ علاقهمند به تزکیه، باید تمام توجه و تکیه خود را به فضل و رحمت خدا قرار دهد و اگر هم اقدامی میکند، آن اقدام عملی را از فضل و رحمت خدا بداند. با این اوصاف، ما و شما و همۀ علاقهمندان به تزکیه و تهذیب، باید متضرعانه از درگاه خداوند و اولیای طاهرینش مدد بجوییم. جالب اینجا است که طبق برخی روایات، فضل خدا، حضرت محمد مصطفی۶ و رحمت او امیرالمؤمنین۷ است. از آن بزرگوران مدد بجویید و به یاد ما ماندگان از اینراه هم باشید.
هَلَكَ مَنْ لَيْسَ لَهُ حَكِيمٌ يُرْشِدُه؛۸
هلاک میشود کسی که شخص حکیمی را نداشته باشد که او را ارشاد کند.
پینوشتها
این مطلب بدون برچسب می باشد.