سؤال بسیاری از اساتید اخلاق سفارش میکنند که برای رسیدن به حقیقت و کمال باید به اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام توسل داشته باشید. لطفاً بفرمایید منظور از توسل چیست و برای توسل داشتن باید چه کاری انجام دهیم؟ مقدمه همانگونه که اشاره کردهاید، همه بزرگان اخلاق و کسانی که در وادی معرفت و […]
بسیاری از اساتید اخلاق سفارش میکنند که برای رسیدن به حقیقت و کمال باید به اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام توسل داشته باشید. لطفاً بفرمایید منظور از توسل چیست و برای توسل داشتن باید چه کاری انجام دهیم؟
مقدمه
همانگونه که اشاره کردهاید، همه بزرگان اخلاق و کسانی که در وادی معرفت و معنویت به جایی رسیدهاند، بر توسل مداوم و روزانه به ساحت مقدس اهلبیت علیهم السلام تأکید فراوان داشتهاند. بسیاری از آنها طی این مسیر طولانی و پر فراز و نشیب را بدون توسل به اهلبیت علیهم السلام و استمداد از آن بزرگوران ممکن نمیدانستهاند. سیره همیشگی خودشان هم بر همین منوال بوده است، اولاً غالباً میکوشیدهاند در جوار یکی از حرمهای اهلبیت علیهم السلام مثل نجف اشرف یا کربلا یا قم یا … سکونت داشته باشند، ثانیاً با تمام مشغلههای علمی و مراجعات مردمی و… هر روز، وقت قابل توجهی را به توسل به اهلبیت علیهم السلام اختصاص میدادند؛ مانند امام خمینی قدس سره که در چند سالی که ساکن نجف اشرف بودند، هر روز رأس ساعت معینی به حرم امیرالمؤمنین علیه السلام مشرف شده، ایستاده زیارت جامعه کبیره میخواندند. یا آیت الله بهجت رحمه الله که مقید بودند هر روز بعد از نماز صبح پیاده به حرم حضرت معصومه علیهاالسلام مشرف شوند و در آن بارگاه نورانی، زیارت جامعه کبیره بخوانند.
بزرگان ما با وجود تفاوتهایی که در مسلک داشتهاند، همگی به توسل، زیارت و اقامه عزای اهلبیت علیهم السلام اهتمام ویژه داشتهاند و این مطلب، به معرفت آنها دربارة اهلبیت علیهم السلام بر میگردد. آنها به خوبی دریافته بودند که اهلبیت علیهم السلام واسطه فیض میان حضرت حق و مخلوقات او هستند. در دعای ندبه، خطاب به امام عصر -ارواحنا فداه- عرض میکنیم:
اَیْنَ بابُ اللهِ الَّذی مِنْهُ یُوْتی؛
کجاست آن باب الهی که از آن باب، وارد میشوند؟
لازم است که به سیره بزرگان خود -که الگوهای ما هستند- اقتدا کنیم و برای رسیدن به مقاصد معنوی و مادی خود، از توسل به اهلبیت علیهم السلام غافل نباشیم. برای این منظور ابتدا باید معنا و حقیقت و شرایط توسل را بشناسیم و سپس راهها و روشهایی که برای توسل بیان شده را بدانیم تا بتوانیم در توسلات خود موفّق باشیم؛ انشاءالله.
معنای توسل
معنای لغوی
بیشتر لغتشناسان این واژه را چنین معنا کردهاند:
وَسَّلْتُ إِلى رَبِّي وَسِيلَةً، أيْ: عَمِلْتُ عَمَلاً أتَقَرَّبُ بِهِ إلَيْهِ؛۱
[هرگاه میگوییم:] به درگاه پروردگارم اتخاذ وسیله نمودم؛ یعنی عملی انجام دادم تا بهوسیله آن به خدا نزدیک شوم.
معنای اصطلاحی
مقصود از توسل، آن است كه بنده، چيزى يا شخصى را نزد خداوند واسطه قرار دهد، تا به وسيله او به خدا نزدیک شود. توسل به اهلبیت علیهم السلام یعنی اینکه اهلبیت علیهم السلام را به دلیل مقام و منزلتی که دارند وسیله قرار دهیم تا به خداوند نزدیک شویم.
وسائل، برای تقرب به خدا یکسان نیستند؛ برخی بهتر و زودتر ما را به خدا نزدیک میکنند؛ چرا که حضرت حق به همه وسائل توجه یکسان ندارد؛ پس باید بکوشیم بهترین وسیله را برای تقرب به درگاه الهی برگزینیم.
طبق آیات و روایات فراوان و دلایل عقلی، مؤثرترین و بهترین وسیله برای توسل و تقرب به خدا، اهلبیت علیهم السلام هستند. از سلمان رحمه الله روايت شده است كه گويد: شنيدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مىفرمودند:
خداوند عزيز و جليل مىگويد: «اى بندگان من! آيا اتفاق نيفتاده كه فردى از شما حاجتهاى بزرگى بخواهد كه شما آن حوايج را نمىدهيد، مگر اينكه محبوبترين خلق نزد شما را حاضر كند و شما به احترام آن شفيعِ محبوب و دوست داشتنى، درخواستهاى او را بدهيد؟
آگاه باشيد و بدانيد كه باكرامتترين و برترين خلق نزد من، محمّد و برادرش على و پس از آن، امامان هستند؛ آنانى كه وسيله تقرب به من مىباشند. آگاه باشيد كه هر كس حاجت مهمى دارد و مىخواهد نفعى به او برسد يا مشكلى برايش پديد آمده و خواهان دفع ضرر آن است، اگر مرا به محمد و خاندان پاكش بخواند، آنچنان حاجتش را برآورده مىکنم كه بهتر و برتر باشد از برآورده ساختن كسى كه محبوبترين خلق را نزد او شفيع قرار مىدهند.۲
حقیقت توسل به اهلبیت علیهم السلام
حقیقت توسل به اهلبیت علیهم السلام یاد و ذکر متضرعانه و خاشعانه و درخواست همراه با تواضع از اهلبیت علیهم السلام، برای استمداد و دستگیری از شخص متوسل است. متوسل حقیقی، مانند کسی است که در دریا افتاده، در حال غرق شدن است و با همه وجود و ملتمسانه از دیگران میخواهد دست او را بگیرند و او را نجات دهند. انسان مؤمن و سالکی هم که میداند در مبارزه با نفس و شیطان، راه طولانی و سختی را در پیش دارد و تنها اهلبیت علیهم السلام را مددکار خود میداند، همیشه به یاد ایشان است و با همه وجود و از عمق جان از ایشان تقاضای نجات و دستگیری میکند.
شرایط تحقق توسل
توسل، مانند هر کار دیگری دارای شرایط و آدابی میباشد که با وجود آن شرایط، نتایج توسل حاصل میشود۳که با توجه به مجال اندک، به بیان برخی از این شرایط میپردازیم:
الف. معرفت اهلبیت علیهم السلام
تنها کسانی میتوانند به اهلبیت علیهم السلام متوسل شوند که ایشان و مقام و منزلت آنها را نزد خدا بهتر بشناسد. برای اینکه بهتر بتوان به این بزرگوران متوسل شد، لازم است که معرفت بیشتری به آنها داشت. هر انسانی که فاقد شناختی صحیح از اهلبیت علیهم السلام است اصلاً یا موفق به توسل نمیشود یا اگر هم موفق شود، به نتیجهبخش بودن توسلش امید چندانی ندارد و نمیتواند توسلاتش را ادامه دهد.
برای شناخت هر چه بیشتر اهلبیت علیهم السلام باید جان و دل را بهوسیلة عمل به دستورات دینی نورانی کرد و نیز با تأمل، تفکر و مطالعه دربارة شخصیت و فضائلشان – بهویژه در مضامین بلند زیارت جامعه کبیره- بر شناخت خود افزود. برای فهم بهتر این زیارت، مطالعه کتاب «ادب فنای مقربان» از استاد ارجمند حضرت آیتالله جوادی آملی –حفظهالله- را به شما توصیه میکنیم.
ب. خودشناسی
یکی از شرایط دیگر توسل، خودشناسی است. تا انسان خودش را نشناسد و به فقر و نیازهای خود پینبرد و به هدف عالی خلقت خود واقف نشود، نمیتواند اهل توسل شود و اساساً نیازی به توسل احساس نمیکند، مگر در مشکلات مادی؛ از این رو انسان باید هدف متعالی خلقت خود را بشناسد و به فلسفه حیات به خوبی پی ببرد، تا به اهمیت توسل به اهلبیت علیهم السلام پی برده، بتواند در مقام توسل و تمنا موفق شود.
ج. تقوا
تقوا و رعایت کردن حدود الهی، شرط اساسی جلب عنایات ویژه حضرت حق و اهلبیت علیهم السلام است. در زمان حیات ائمه علیهم السلام ، بسیار اتفاق میافتاد که شیعیان و دوستانشان برای عرض ارادت و نیاز به درگاهشان میآمدند؛ ولی به دلیل بیتقوایی، از سوی آن بزرگوران مورد مؤاخذه قرار میگرفتند.
بدون تقوا نمیتوان اهل توسل حقیقی به ساحت اهلبیت علیهم السلام بود؛ چراکه قرآن کریم تقوا را شرط قبولی اعمال صالح میداند:«إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ الْمُتَّقينَ»۴ و در آیات دیگر نیز تقوا را مقدمه ارتباط با صادقان -که مصداق بارز آن اهلبیت علیهم السلام هستند۵– میداند و میفرماید:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقين؛۶
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از [مخالفت فرمان] خدا بپرهيزيد و با صادقان باشيد.
د. حضور قلب
توجه و حضور قلب، روح هر عمل و شرط تأثیر آن است؛ از این رو توسل بدون حضور قلب و توجه، مانند جسم بیجان بیتأثیر میباشد. لازم است در همه توسلات، توجهمان معطوف به اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام باشد.
ه. استمرار
یکی دیگر از شرایط عام برای توسل، استمرار و استقامت در این مسیر است. اینکه انتظار داشته باشیم با یک یا چند بار انجام یک عمل عبادی -از جمله توسل به اهلبیت علیهم السلام، به نتایج دلخواه برسیم- انتظار بیجایی است. به هر حال عالم، عالم اسباب است و باید توسلات ما به مرور تأثیر نموده، مشکلات و موانع رشد و ترقی ما را برطرف کند. توسلات و توجهات ما، مانند قطرات بارانی است که برای بر طرف کردن سیاهیهای وجود ما باید مدام ببارد تا تأثیر مورد نظر را بگذارد؛ از این رو در روایات تأکید شده هر عمل خیری را که تصمیم میگیرید انجام دهید، حداقل یک سال ادامه دهید.۷
از طرفی سیر و حرکت ما به طرف حق تعالی تا بینهایت است و لذا توسلات ما هم باید همیشگی و مداوم باشد. هر مرحلهای را که پشت سر میگذاریم، باز مراحل بلندتری هست که برای طی آنها به دستگیری و توجه اهلبیت علیهم السلام نیاز داریم. پس هر روز و هر شب، بلکه هر لحظه باید دست به دامن آل محمد علیهم السلام شد.
پینوشتها:
این مطلب بدون برچسب می باشد.