پرسش شبهات فکری و اعتقادی زیادی به ذهنم خطور میکند؛ آیا برای برطرف شدن این مشکل راهی هست؟ پاسخ مقدمه دستورات اسلام در سه بخش عقاید، اخلاق و احکام عملی خلاصه میشود. بخش عقاید به دلیل نقش زیربنایی، از اهمیت خاصی برخوردار است. اگر عقاید انسان سامان نگیرد، انسان در اخلاق و عمل به دستورات […]
شبهات فکری و اعتقادی زیادی به ذهنم خطور میکند؛ آیا برای برطرف شدن این مشکل راهی هست؟
پاسخ
مقدمه
دستورات اسلام در سه بخش عقاید، اخلاق و احکام عملی خلاصه میشود. بخش عقاید به دلیل نقش زیربنایی، از اهمیت خاصی برخوردار است. اگر عقاید انسان سامان نگیرد، انسان در اخلاق و عمل به دستورات شرعی توفیق چندانی نمییابد. از طرفی خطورات ذهنی، انسان را دچار اضطراب و پریشانی میکند؛ از این رو پرداختن به رفع شبهات اعتقادی و جلوگیری از خطورات ذهنی ضروری است و دغدغه شما برای گرهگشایی از این مشکل، قابل تقدیر میباشد.
پس از بیان این مقدمه، در پاسخ میگوییم: به نظر میرسد با توجه به ریشهها و عوامل زمینهساز خطورات و شبهات، راهکارهای مقابله با این موضوع در سه بخش –راهکارهای شناختی، راهکارهای عملی و رفتاری و راهکارهای عبادی-۱ قابل تحلیل باشد که به توضیح آنها میپردازیم:
الف. راهکارهای شناختی
جوان مسلمان باید اعتقادات خود را بر تحقیق، تفکر، مطالعه و پرسش بنا بگذارد. هرچه انسان در این مرحله عمیقتر و جدیتر تلاش علمی کند و با عقل خود اعتقادات اسلامی را بپذیرد، در مراحل بعد، خطورات کمتری سراغ او خواهد آمد و هرگاه با شبههای روبهرو شود، با اندکی تأمل و فکر آن را برطرف کرده، نمیگذارد به مرض مهلک شک و تردید تبدیل شود.
افتخار اسلام عزیز این است که به خلاف بعضی نحلهها و ادیان تحریف شده، پیروان خود را به تفکر و تعقل در همه زمینهها، به ویژه مسائل اعتقادی دعوت میکند.
این همه اصرار بر تفکر و تعقل در دین، به سبب اعتمادی است که اولیای دین بر عقلپذیری و درست بودن مبانی دینی دارند.
بر هر مسلمانی با هر شغل و گرایشی، لازم است قسمتی از وقت روزانه خود را به تحصیل علم و در درجه اول، علم عقاید اختصاص دهد تا زیربنای فکری او قوی و محکم بسته شود.
امام کاظم علیه السلام میفرماید:
تَفقَّهُوا في دِينِ اللهِ، فإنَّ الفِقهَ مِفتاحُ البَصيرَةِ، و تَمامُ العِبادَةِ، و السَّببُ إلَى المَنازِلِ الرَّفيعَةِ و الرُّتَبِ الجَليلَةِ في الدِّينِ و الدنيا. و فَضلُ الفَقيهِ علَى العابِدِ كَفَضلِ الشَّمسِ علَى الكواكِبِ. و مَن لم يَتَفَقَّهْ في دِينِهِ لم يَرضَ الله ُ لَهُ عَمَلاً؛۲
در فهم عمیق دين خدا بکوشید كه فهم و فقه، كليد بينايى و كاملكننده عبادت و سبب رسيدن به جايگاههاى بلند و پايگاههاى بزرگ در دين و دنيا است. برترى فقيه [=دينشناس] بر عابد، همچون برترى خورشيد بر ستارگان است. هر كس در دين خود تفقه نكند، خدا از هيچ عمل او خرسند نمىشود.
اگر این تلاش علمی در سنین جوانی اتفاق بیفتد که قلب انسان، پاکتر و عقل او نورانیتر است، تأثیر آن در محکم کردن اعتقادات، بیشتر و عمیقتر خواهد بود.
کتابهای اعتقادی و اخلاقی، کتابهای بالینی انسان هستند. لازم است انسان به آنها مکرر مراجعه کند، تا مطالب آن در شخصیت او نهادینه شود.
کتابهای اعتقادی را حتی با محتوای تکراری باید خواند. بیانهای مکرر و متنوع، اثر زیادی در باورمندی انسان نسبت به اعتقادات خواهد داشت.
بسیاری از جوانان کتابی اعتقادی را یکی، دو بار مطالعه میکنند و میپندارند وظیفة خود را در بخش اصلاح عقاید انجام دادهاند. چه بسا همین کار را هم برای کسب نمره امتحانی، نه از باب وظیفه عقلی و شرعی انجام میدهند؛ در حالی که ارتباط و انس با کتابهای علمی و همچنین ارتباط با علما و اساتید باید مداوم باشد تا با تکرار مطالب و استدلالها، اعتقادات از فکر به قلب برسد و از علم به باور تبدیل شود و چنانچه شبهه جدیدی سراغ او آمد، بتواند جواب آن را بیابد.
چنانکه حضرت امیر علیه السلام میفرماید:
بِتَکَرُّرِ الْفِکْرِ یُنْجَاب الشَّکَّ؛۳
فقط با فکر مکرر است که شکها برطرف میشود.
و در بیان نورانی دیگری میفرماید:
مَنْ أَکْثَرَ الْفِکْرَ فِیما تَعَلَّمَ أَتْقَنَ عِلْمُهُ وَ فَهِمَ مَا لَمْ یَکُنْ یَفْهَمُ؛۴
هر کس در آنچه یاد گرفته، زیاد فکر کند، دانشش متقن و محکم شود و آنچه را نفهمیده بود، خواهد فهمید.
گاهی اطلاعات و داشتههای انسان بر اثر مشغلهها و غفلتها غبار غفلت میگیرند. لازم است با تکرار و مرور آنها، گردهای غفلت را پاک کرد تا به صفحه وجود آدمی بازگشته، تأثیر خود را بگذارند.
همچنین بر هر مسلمانی لازم است با عالمان دینیِ مطلع از مبانی دینی، در ارتباط باشد تا بتواند در دنیای جنگ فرهنگها و تهاجم فرهنگی، ایمان خود را حفظ کند و گرنه در این جنگ نابرابر، مغلوب خواهد شد. با وجود این همه وسائل ارتباط جمعی و شخصیتها و مراکز علمی متعدد، چنین ارتباطی سخت نیست.
به فرموده همه فقها مطالعه کتابهایی که مطالب انحرافی و شبهات فکری در آن وجود دارد، برای افرادی که اطلاعات علمی کافی و فکر اعتقادی قوی ندارند، حرام است و نباید آنها را مطالعه کنند.
شایان ذکر است که این حکم، فقط مربوط به کتابهای گمراه کننده نیست؛ بلکه هرگونه مطلبی در هرجا –مانند سایتهای گمراه کننده، بلوتوثها، پیامکها و…- همین حکم را دارند و باید افراد کم اطلاع یا بیاطلاع از آنها دوری کنند. حتی رفاقت و همنشینی با افرادی که با شبهه پراکنی در انسان تردید ایجاد میکنند و انسان قدرت مقابله فکری با آنها را ندارد، جایز نیست. این افراد، مصداق بارز افرادی هستند که برخی در قیامت میگویند:
ای کاش فلانی را دوست خود انتخاب نکرده بودم.۵
ب. راهکارهای عملی و رفتاری
خطورات، افکار و تصاویری هستند که در ذهن انسانها میآیند و دارای انواع و اقسام خوب و بد هستند. آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رحمه الله فرموده اند: «افکار و خطورات بد، از القائات شیطان و ایادی او، و افکار و میلهای خوب، از امدادهای ملائکه حاصل میشود».۶
اعمال قبلی انسان زمینهساز نوع القائات و خطورات هستند. اگر انسان رعایت تقوا را در اعمال و رفتار خود بکند، ملائکة الله به عنوان سپاهیان الهی، به امداد او آمده، او را یاری میکنند و اگر مرتکب گناهان، معاصی و حتی مکروهات شدید شد، شیطانها او را احاطه کرده، تفکرات و خطورات بد و تمایلات نامناسب را به دل او رسوخ میدهند. در سوره مبارک زخرف می فرماید:
وَ مَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَانِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ*وَ إِنهَُّمْ لَيَصُدُّونهَُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يحَْسَبُونَ أَنهَُّم مُّهْتَدُون؛۷
و هر كس از ياد خدا روىگردان شود، شيطانی را به سراغ او ميفرستيم؛ پس همواره قرين او است! * و آنها [شياطين] اين گروه را از راه خدا بازمىدارند؛ در حالى كه گمان مىکنند هدايتيافتگان حقيقى، آنها هستند!
بر اساس آیات و روایات متعدد و معتبر، گناهان، دلها را ظلمانی، سخت و دیرباور میکنند؛ چنانکه قرآن کریم در سوره مبارک روم به این مهم تصریح میکند:
ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذينَ أساؤُا السُّوأى أنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُن؛۸
سپس سرانجام كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند، به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به مسخره گرفتند.
همچنین در سوره مبارک مطففین میفرماید:
كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُون؛۹
چنین نیست [که آنها میپندارند]؛ بلکه اعمالشان چون زنگاری بر دلهایشان نشسته است.
آری؛ گناه و معصیت، نه تنها خطورات فکری و شک و تردید به دنبال خواهد داشت؛ بلکه در صورت ادامه دادن و توبه نکردن، به تکذیب آیات الهی هم منجر خواهد شد.
در نقطه مقابل، هر چه انسان به پیامدهای عقایدِ صحیح که همان رعایت تقوای الهی باشد، بیشتر عمل کند، نورانیت و لطافت دل او بیشتر میشود و عقایدی که تا به حال در ذهن خود میدانست را با تمام وجود میچشد و میبیند؛ در نتیجه از مرحله علم به مرحله یقین خواهد رسید و ایمانش تقویت میشود، تا جایی که حاضر است همه چیز خود را در راه اعتقاداتش قربانی کند.
در روایات متعددی، تقوا را پناهگاهی معرفی کرده است که انسان را از خطر وسوسههای نفسانی و شیطانی و افکار منحرف حفظ خواهد کرد.۱۰
بسیاری از انسانها به سبب نداشتن تلاش علمی لازم یا به سبب انجام گناهان، دچار تردید و شک هستند. این تردید، در گفتار و رفتار آنها بروز دارد و مانند ویروسی به دیگران نیز سرایت میکند.
اگر انسان به چنین افرادی علاقه داشته باشد، این سرایت، سریعتر و عمیقتر خواهد بود؛ لذا لازم است انسان از چنین افرادی هر چه بیشتر دوری کند.
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید:
جِمَاعُ الشَّرِّ فِي مُقَارَنَةِ قَرِينِ السَّوْء؛۱۱
جمع کردن بدی در همراهی با همراه بد است.
نیز در بیان ارزشمند دیگری میفرماید:
خُلْطَةُ أبْنَاءِ الدُّنْيَا رَأسُ الْبَلْوَى وَ فَسَادُ التَّقْوَى؛۱۲
همراهی و همنشینی با اهل دنیا، ریشه همه بلاها و فاسد کنندة تقوا است.
نفس آدمی چنان است که اگر او را مشغول نکنی، او تو را مشغول میکند؛ لذا باید با امور شایسته و لازم مثل عبادات، مطالعه، شرکت در جلسات مفید، احسان به خانواده و اطرافیان، تفریحات سالم و… او را مشغول کرد تا فرصت مشغول کردن ما را نداشته باشد. خیالات و خطورات فاسد، معمولاً موقع بیکاری سراغ انسان میآیند؛ لذا یکی از آفات بزرگ عقل و دین، بیکاری است که به شدت در فرهنگ دینی مذمت شده است.
حضرت صادق علیه السلام میفرماید:
إنَّ الله عزّ و جَلَّ يُبْغِضُ كَثْرَةَ النَّومِ و كَثْرَةَ الفراغِ؛۱۳
همانا خداوند عزوجل از زیاد خوابیدن و بیکاری زیاد، بیزار است.
و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ریشه هوسرانیها را بیکاری۱۴ و بیکاری در دنیا -و لو به اندازه یک ساعت- را مایه حسرت روز قیامت میداند.۱۵
موقعی که شبهه یا تصویر بدی یا… به ذهن انسان خطور میکند، باید سریعاً با گفتن اذکاری۱۶ مانند «لا اله الا الله»۱۷ و مشغول کردن قوّه خیال، آن خطور را از ذهن پاک کرد و نباید به آن خطور در ذهن ادامه حیات داد، وگرنه به مراحل و مطالب بدتری کشیده خواهد شد. به همین خاطر حضرت علی علیه السلام میفرماید:
لاتَرْتَابُوا فَتَشُکُّوا وَ لاتَشُکُّوا فَتَکْفُرُوا وَ لاتَرْخصُوا لِاَنْفُسِکَم فَتُدْهِنُوا؛۱۸
مردد نشوید که به شک میافتید، و شک نکنید که کافر میشوید، و نفسهای خود را رها نکنید که شما را فریب میدهد.
مرحوم ملا محمد صالح مازندرانی رحمه الله در شرح خود بر اصول کافی ذیل این حدیث چنین میفرماید:
ارتیاب به معنای تشویش و اضطراب، سوء ظن و بدگمانی و به معنای شک آورده شده است و شاید مراد این باشد که خویشتن را به واسطه اندیشیدن در شبهات و تخیلاتی که معارض حق هستند، دچار تشویش و اضطراب فکری نکنید؛ زیرا این امر، به شک کردن در حق میانجامد.
اما با وجود این مطلب اگر دیدید یک شبهه فکری، زیاد به ذهن شما خطور میکند و برای آن جوابی ندارید، حتماً با مراجعه به علما و متخصصان، جواب آن را بیابید و آن جواب را پیوسته مرور کنید تا این شبهه از ذهن شما خارج شود.
شرح راهکارهای عبادی در شماره بعد میآید، انشاءالله.
ج: راهکارهای عبادی
۱) دعا و توسل
انسان باید کنار تلاش و کوشش برای حل مشکلاتش، همواره دست دعا و تقاضا به درگاه حضرت حق بلند کند و بیش از اینکه به تلاش خود امیدوار باشد، به رحمت و فضل الهی دل ببندد. چنانچه در حدیث شریف است که حضرت صادق علیه السلام میفرمایند:
عَلَيْكَ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّهُ شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاء؛۱۹
بر تو باد به دعا که در آن، شفای هر دردی وجود دارد.
و از سیرة مبارک حضرت رسول صلی الله علیه و آله نقل شده است که حضرت در هر روز از شش چیز به خدا پناه میبرد و برای جلوگیری از آنها دعا میکرد که عبارت بودند از: شک، شرک، تعصب، غضب، ظلم و حسد.۲۰
یکی از راههای مبارزه با شبهات و خطورات و وسوسههای شیطانی، استفاده از اذکار و ادعیهای است که از اهلبیت علیهم السلام به مارسیده است که با توجه به هدف و شکل این اذکار، آنها را در چند بخش میآوریم:
– رساندن اعتقاد به قلب با اذکار
برخی تصور میکنند برای اینکه به مبانی دینی اعتقاد راسخ پیدا کنند، فقط باید تلاش علمی و تفکر و تعقل کنند؛ در حالی که تفکر و تعقل، اگرچه شرط ضروری برای رسیدن به ایمان و یقین و در امان ماندن از خطورات قلبی است؛ اما شرط کافی نیست. باید دانش عقلی را به یقین قلبی تبدیل کرد که یکی از راههای آن، استفاده از اذکار و اوراد است. چنانچه بزرگان فرمودهاند: «قلب انسان، مانند کودکی است که باید با تکرار کلمات و تلقین، آرام و با حوصله، به او صحبت نمودن را آموخت».۲۱
هنگامی که مؤمن در خلوت آرام خویش مکرر بگوید: «لا اله الا الله» یا «الحمد لله» یا «لا حول ولا قوة الا بالله» یا… کم کم قلب او هم مضامین این اذکار را باور میکند.
لذا لازم است کنار تلاش و مطالعه علمی، از اعمال صالح مانند نماز و اذکار صحیح هم استفاده نمود تا به یقین رسید و از خطورات شیطانی در امان ماند. خاصیت ذکر، زنده و آباد کردن دل و دور شدن شیطان و نورانیت و آرامش است.۲۲
– اذکار برای دفع شیطان
قرآن کریم در سوره مبارک اعراف میفرماید:
إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون؛۲۳
پرهیزگاران، هنگامی که گرفتار وسوسههای شیطان میشوند، همان دم متذکر یاد خدا شده، بصیرت مییابند.
آری؛ یکی از راههای خلاصی از افکار و وسوسههای شیطانی، پناه بردن به ذکر خداست. خاصیت ذکر، این است که شیطان را از انسان دور کرده، امنیت روانی و آرامش را به ارمغان میآورد. معمولاً شیطان، هنگام غفلت به سراغ ما میآید و افکار پلید را به ذهنمان خطور میدهد.۲۴
برای دفع شیاطین، اذکار زیبا و متعددی به ما رسیده که برخی آنها را بیان میکنیم:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هرگاه وسوسه به سراغ شما آمد، سه بار بگویید: آمنتُ بِاللهِ وَ رَسولِهِ وَ لا حَوْلَ ولاقُوَّةَ اِلا بِالله، که باعث برطرف شدن وسوسه شما میشود».۲۵
امام صادق علیه السلام فرمود: «هنگام وسوسه، لا اله الا الله بگویید».۲۶
شخصی خدمت نبی اکرم صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: «یا رسول الله! من مردی هستم که وسوسه زیاد به سراغم میآید، قرض بسیار دارم و عیالوار و نیازمند هستم». حضرت فرمود: «این کلمات را تکرار کن: تَوَكّلتُ علَى الحَيِّ الذي لا يَموتُ، و الحَمدُ للهِ الّذي لَم يَتَّخِذْ صاحِبَةً و لا وَلَدا، و لَم يَكُن لَهُ شَريكٌ في المُلكِ، و لَم يَكُن لَهُ وَليٌّ مِن الذُّلِّ و كَبِّرْهُ تَكبيرا». پس از مدتی آن مرد آمد و گفت: «وسوسههای من برطرف شد؛ قرضم نیز ادا شد و رزق من هم توسعه یافت».۲۷
راوی میگوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «یابن رسول الله! شیعیان شما میگویند ایمان دو نوع است؛ ایمان مستقر و پایدار و ایمان موقت و متزلزل. عملی به من یاد بدهید تا آن را بگویم و ایمانم مستقر و پایدار و کامل گردد. حضرت فرمود: «بعد از هر نماز واجب بگو: رَضِيتُ بِاللهِ رَبّاً وَ بِمُحَمَّدٍ نَبِيّاً وَ بِالْإِسْلَامِ دِيناً وَ بِالْقُرْآنِ كِتَاباً وَ بِالْكَعْبَةِ قِبْلَةً وَ بِعَلِيٍّ وَلِيّاً وَ إِمَاماً وَ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ الْأَئِمَّةِ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيْهِمْ اللهُمَّ إِنِّي رَضِيتُ بِهِمْ أَئِمَّةً فَارْضَنِي لَهُمْ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.»۲۸
– استفاده از حرزها (پیشگیری از وسوسهها)
قبلاً بیان شد هنگامی که خطورات سراغ انسان میآیند، اذکار و دستوراتی که از آنها برای رفع خطورات استفاده میشود که به آنها اشاره شد. اما برای اینکه اصلاً شیاطین سراغ انسان نیایند و قدرت و فرصت نفوذ و تسلط بر انسان را پیدا نکنند، چه باید کرد؟ چگونه علاج واقعه را قبل از وقوع بنماییم؟
اهلبیت علیهم السلام برای جلوگیری از نزدیک شدن شیاطین، ادعیه و حِرزهایی آموختهاند که خاصیت آنها دور کردن شیاطین و حفظ انسان از آفات و بلاها است. برخی مردم، این ادعیه و حرزها را طبق دستور، نوشته و میخوانند و همراه خود دارند و از برکات آنها هم استفاده میکنند.
اهلبیت علیهم السلام که شیطان و راههای نفوذ او را میشناسند و هم به علوم مختلف و اسباب و راههای مقابله با شیاطین عالم هستند، این ادعیه و حرزهای نجات بخش را سخاوتمندانه در اختیار ما قرار دادهاند تا بوسیله آنها خود را نجات دهیم.۲۹
برای اطلاع از این ادعیه و احراز به کتابهای مکارم الاخلاق مرحوم طبرسی، صفحه ۴۱۵ و همچنین کتاب مهج الدعوات مرحوم سید بن طاووس اعلی الله مقامه الشریف، صفحه ۳ و کتاب مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی رحمه الله مراجعه نمایید.
– ذکر اهلبیت علیهم السلام
اهلبیت علیهم السلام از آنجا که واسطه فیض ربوبی و اسماء حسنای الهی هستند؛ اطاعتشان، اطاعت خدا و محبت و معرفتشان، محبت و معرفت خداست و همچنین ذکرشان مانند ذکر خدا شفابخش و مایه آرامش است. امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید:
ذِكْرُنَا أهْلَ الْبَيْتِ شِفَاءٌ مِنَ الْوَعْكِ وَ الْأسْقَامِ وَ وَسْوَاسِ الرَّيْب؛۳۰
یاد ما اهلبیت، شفابخش هر ناخوشی و بیماری و وسوسة تردیدآور است.
لذا ذکر لسانی و قلبیِ اسامی مبارک اهلبیت علیهم السلام و توسل و توجه به ایشان، دژ محکمی است که هرگز شیطان، قدرت نزدیک شدن به آن را ندارد. آنان که هر روز دست توسل به اهلبیت علیهم السلام میزنند، در حفظ و حراست آن بزرگواران خواهند بود. بدین منظور خواندن زیارات ایام هفته که هر کدام به یک یا چند تن از معصومان علیهم السلام اختصاص یافته است، توصیه میشود.
یکی از اموری که در برطرف کردن وسوسهها و خطورات باطل، بسیار مؤثر است، روزه گرفتن میباشد که در روایات متعددی به آن سفارش شده است. حضرت علی علیه السلام میفرماید:
گرفتن سه روز روزه در هر ماه و روزه ماه شعبان، وسوسه دلها و غصههای قلبی را برطرف میکند.۳۱
روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «آیا شما را به چیزی آگاه نکنم که اگر شما آن را انجام دهید، شیطان از شما همچون دوری شرق از غرب دور میگردد؟» اصحاب عرض کردند: «بله یا رسول الله!» حضرت فرمود: «روزه؛ روزه، صورت شیطان را سیاه میکند».۳۲
تذکرات
الف. مسأله خطورات ذهنی، مسألهای نیست که مخصوص شما باشد؛ بلکه همه افراد –به ویژه افرادی که در صدد تهذیب هستند- بیشتر با آن درگیر هستند وشیطان بیشتر به سراغشان میآید. این مشکل، از اول اسلام هم مطرح بوده است؛ از این رو در روایات زیادی نقل شده است که مسلمانان نزد نبی مکرم صلی الله علیه و آله آمده، از خطورات نفسانی شکایت میکردند.۳۳
ب. چنانچه اشاره شد، خطورات دارای انواع و اقسامی هستند که پاک شدن کامل آنها، مستلزم طهارت کامل نفس و مراقبه شدید و همیشگی است. نجات از خطورات از مراحل مهم و بالای تهذیب و دغدغة عالمان و عارفان بوده است.
از حضرت رضا علیه السلام دربارة حدیث نفس و خطورات سؤال شد، حضرت فرمود: «کیست که بتواند حدیث نفس و خطورات نداشته باشد؟!»۳۴
لذا انتظار نداشته باشید به سرعت و با چند روز و حتی چند ماه تلاش، به طور کلی از درگیری با آنها نجات یابید. در نظر داشته باشید چیزی را میخواهید که خلاصه سلوک و تهذیب است و حاصل یک عمر تلاش برخی خوبان بوده است؛ لذا با صبر و حوصله با این مشکل برخورد کنید و ناامید نباشید.
ج. در نظر داشته باشید که برای حل شدن مشکل، باید تمام راههایی که عرض شد را با هم دنبال کنید و پرداختن به برخی و رها کردن برخی، نتیجه لازم را نخواهد داشت. اگر موارد فوق را عمل کنید، مشکل خطورات شما انشاءالله برطرف میشود. اتفاقات خوبی در زندگی شما خواهد افتاد و برکات فراوانی در زندگیتان سرازیر میشود، البته به شرط دوام و استقامت.
د. خداوند متعال با رحمت خویش از خطورات تا زمانی که به شک و تردید پایدار و عمل و اعتقاد کشیده نشود، خواهد گذشت و انسانها را به سبب خطورات، عقاب نخواهد کرد؛ هر چند برای از بین بردن آثار این خطورات باید استغفار کرد و ذکر گفت.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
لِكُلِ قَلْبٍ وَسْوَسَةٌ فَإِذَا فَتَقَ الْوَسْوَاسُ حِجَابَ الْقَلْبِ وَ نَطَقَ بِهِ اللِّسَانُ اُُخِذَ بِهِ الْعَبْدُ وَ إِذَا لَمْ يَفْتُقِ الْحِجَابَ وَ لَمْ يَنْطِقْ بِهِ اللِّسَانُ فَلَا حَرَج؛۳۵
برای هر قلبی، وسوسه است. هرگاه وسوسه، حجاب قلب را پاره کند [یعنی در قلب رسوخ کند] و زبان، آن را آشکار کند، بنده به سبب آن مؤاخذه شود؛ اما اگر وسوسه، حجاب قلب را پاره نکند و زبان هم آن را نگوید [شخص به آن خطور معتقد نشود] اشکالی ندارد و بنده مؤاخذه نمیشود.۳۶
پینوشت
این مطلب بدون برچسب می باشد.