محمد سلطانى و رسول عربان اشاره در مقاله پيش، درباره اقسام خوراكىها و نيز فعل و انفعالات آنها در بدن پرداختيم و خوراكىها را به دوازده نوع غذاها، دواها، غذاهاى دوايى و دواهاى غذايى … تقسيم كرديم. اكنون براى تكميل و روشن شدن بيشتر آن اقسام، مطالبى تذكر داده مىشود، تا شناختى كاملتر و بهتر […]
محمد سلطانى و رسول عربان
اشاره
در مقاله پيش، درباره اقسام خوراكىها و نيز فعل و انفعالات آنها در بدن پرداختيم و خوراكىها را به دوازده نوع غذاها، دواها، غذاهاى دوايى و دواهاى غذايى … تقسيم كرديم. اكنون براى تكميل و روشن شدن بيشتر آن اقسام، مطالبى تذكر داده مىشود، تا شناختى كاملتر و بهتر حاصل شود.
مطلب اول
در دواها و غذاها، قوا و نيروهايى[۱] نهفته است كه سبب تأثيرات و افعالى در بدن مىشود. اين قوا، داراى مراتبى هستند؛ و افعالى هم كه از آنها صادر مىشوند نيز همان مراتب را دارند كه به توضيح آنها مىپردازيم:
افعال و آثار ادويه و اغذيهاى است كه مقتضاى مزاج عناصر اشيا است؛ يعنى اجزاى اوليهاى كه غذا از آنها تشكيل شده است و عبارتند از اركان چهارگانه (خاك، آب، هوا، نور خورشيد) و كيفيات اوليه كه عبارتند از حرارت، برودت، رطوبت و يبوست؛ مانند گرمى و سردى كه زنجبيل يا خرفه در بدن ايجاد مىكند.
وقتى دوا يا غذايى مركب از چند جزء باشد، اين مركب، داراى مزاج و كيفيتى غير از مزاج تك تك اجزاى خود است و تأثير ديگرى غير از تأثير اجزاى خود در بدن ايجاد مىكند چون هر دوا و غذاى مركبى، از اجزايى تركيب شده است. از طرفى، اجزاى خود آنها، مزاجى براى خود دارند و از عملكرد مزاجِ اجزاى اوليه در يك ديگر، كيفيات دومى به دست مىآيد كه از لوازم كيفيات اوليه است؛ مثل اينكه غذا يا دوا به واسطه برودت مفرط يا يبوست مفرط ايجاد قبض در بدن مىكند و مانند احراق كه به واسطه حرارت مفرط در اخلاط بدن ايجاد احتراق در خون مىكند.
برخى دواها و غذاهاى مركب داراى مزاج ثانوىاند و اينها خود بر دو قسم است:
الف. مزاج ثانوى طبيعى، مانند شير كه مركب است از دهنيت (چربى)، مائيت (آب)، جبنيت (ماده پنير) و صاحب كتاب مفرح القلوب در اينجا مىفرمايد:
مزاج ثانوى طبيعى همان مركب القوى است؛ يعنى هرچه كه داراى آثار متعدد است، مركب القوى است؛ اما در عرف عام مركب القوى به چيزى گفته مىشود كه دو اثر متضاد داشته باشد كه برخى از تأثيرات زود ظاهر مىشود و بعضى ديرتر؛ مثل ترياك كه اول ايجاد حرارت مىكند و بعد ايجاد برودت و در مواردى از تأثيرات داخل ظاهر مىشود و در خارج از بدن اثر ديگرى دارد؛ مثل كلم و ترب و عدس كه اگر از خارج ضماد شوند و روى عضو گذاشته شدند، منضج و محلل ماده هستند؛ ولى اگر خورده شوند، ضد اين دو اثر را ايجاد مىكنند.
ب. مزاج ثانوى صناعى كه اين هم بر دو قسم است:
مزاج ثانوى صناعى چون شامل تمام معجونهاى دوايى و غذايى مىشود، شناخت قواعد آن اهميت فوق العادهاى دارد. بايد بدانيم چه چيز را با چه چيز ديگر و به چه مقدار از هر كدام تركيب كنيم، تا دارو و غذايى مركب با آثار دلخواه و مثبت در بدن حاصل شود. چون بسيارى از خوراكىهاى روزمره ما مركبند، لذا شناخت قواعد و مزاج ثانوى مركبات اهميت ويژهاى مىيابد؛ مثلًا براى تقويت مغز، گوشت مرغ بايد با نخود پخته شود و در سرد مزاجان كمى دارچين و زعفران به آن اضافه شود و در گرم مزاجان، با مقدارى گلاب خوشبو شود و براى تقويت قواى عمومى بدن امام صادق عليه السلام فرمود:
شكى نبى من الانبياء الى الله عزوجل الضعف فقال له اطبخ اللحم باللبن فانهما يشدّان الجسم؛[۲]
پيامبرى از پيامبران درباره ضعف بدنش به خداوند شكايت كرد و خداوند فرمود: «گوشت را با شير بپز كه اين دو، جسم را محكم مىكنند»
همچنين رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
شكى نوح عليه السلام الى ربه ضعف بدنه فاوحى الله تعالى اليه ان اطبخ اللحم باللبن فَكُلْها فانى جعلتُ القوة و البركة فيهما؛[۳]
حضرت نوح از ضعف بدنش به خدا شكايت كرد. خداوند متعال به او وحى فرمود: «گوشت را با شير بپز و بخوركه من، قوت و بركت را در اين دو قرار دادهام.
و در روايت، اين تركيب براى رفع ضعف قلب كه شايد منظور ضعف نفس باشد، نيز توصيه شده است.
بنابراين بحث تركيب غذا در اصلاح و تهذيب اخلاق و نفس، بسيار مهم است. گاهى بايد قواى حيوانى تضعيف شود، تا اخلاقى اصلاح شود و گاهى بايد قواى عمومى بدن يا مغز يا قلب تقويت شود، تا مشكلى اخلاقى حل شود و با تركيب نادرست و جاهلانه، نتيجه معكوس مىگيريم و كار اصلاح اخلاق با موانع و مشكلات بيشترى رو به رو مىشود؛ چون اخلاق، وابسته به امورى است كه يكى از آنها تعديل قواى بدن است. چه بسا دارو و غذايى مركب قواى غضبى يا شهوى را از حدّ اعتدال خارج كند و مهار آن، بسى دشوار شود. مطالبى چند در شناخت اغذيه باقى مانده است كه در مقالات بعد به نظر خوانندگان گرامى مىرسانيم؛ إنشاءالله.
مطلب دوم
اشيايى كه در اطراف خود مىبينيم، برخى عناصر مفرد و داراى كيفيت اولىاند كه اين كيفيات، حاصل تأثير صورت نوعى آنها در ماده آنها مىباشد؛ مانند آتش كه داراى صورت ناريه است و از تأثير اين صورت در ماده آتش، حرارت و يبوست توليد مىشود و اگر اين آتش در چيز ديگرى هم عمل كند، همين تأثير را
دارد. برخى اشيا مركبند كه بيشتر چيزهاى اطراف ما، از اين قبيل است؛ مانند گياهان و جمادات و تركيب در اين اشيا كيفيتى ايجاد مىكند كه حاصل از تركيب كيفيات عناصر چهارگانه است و از طرفى، اين تركيب عناصر، موضوع براى قبول يك صورت نوعى خاص ديگرى مىشود كه تأثير خاصى هم دارد و تأثير دوا و غذا يا اجسام در بدن يا تنها به صورت است، يا فقط به ماده و يا به كيفيت تنها و يا به صورت و ماده يا به صورت و كيفيت و يا به هر سه كه تأثير هر كدام با ديگرى متفاوت است.
نكته:
بعضى از مركبات، صورت نوعيه ندارند؛ مثل خاك مخلوط به آب يا شكر مخلوط با آرد نخودچى و دليل اينكه صورت نوعيه ندارند عدم تحقق مزاج جديد است يعنى امتزاج به تنهايى كافى نيست بلكه امتزاج اتحادى مىخواهد و آن هم گاهى با طبخ حاصل مىشود گاهى با كوبيدن و گاهى با به هم زدن بسيار و با نبود صورت نوعيه جديد، اثر جديدى ندارند و مركباتى كه صورت نوعيه دارند دو نوعند:
الف. تركيبى محكم دارند كه اجزا به هيچ وجه از هم جداشدنى نيستند و اين نوع دوا و غذاها طورى تركيب شدهاند كه اجزاى آنها با شستن يا پختن حتى پس از ورود در بدن حرارت غريزى بلكه حرارت آتش نمىتواند آنها را از هم جدا كند؛ لذا يك كيفيت و يك خاصيت از آن ظاهر مىشود.
ب. تركيبى محكم و كامل ندارند، لذا اجزاى آنها به شستن در بعضى موارد يا به پختن در بعضى موارد ديگر يا بعد از ورود به بدن در بعضى موارد جدا مىشوند؛ مثلًا كاهو يا كاسنى جزء لطيفى دارند كه با شستن زائل مىشود؛ لذا از شستن آنها نهى شده است. همچنين عدس جزء لطيفى دارد كه با پختن جدا مىشود و در آب آن داخل مىشود لذا نبايد آب آن را دور ريخت يا گوشت مرغ و ترب و كلم كه جوهرى لطيف دارند و با پخته شدن، وارد آب آنها مىشود. در اين موارد، با وجود آنكه تركيب اتحادى و صورت نوعيه هم دارند ولى اين تركيب تام و محكم نيست و قابل تجزيه است.
چكيده
در اين مقاله دانستيم كه اشيا دو قسمند: مفرد و بسيط كه شامل آب، آتش، هوا و خاك است و اشياى مركب. اين اشياى مركب، از اجزايى تشكيل شدهاند كه هر جزء، خود مزاجى دارد و از تركيب اين اجزا، مزاج ديگرى پديد مىآيد كه آن هم تأثيراتى دارد. همچنين از اين تركيب، صورتى ايجاد مىشود كه آن هم اثرى ديگر دارد و غذاها، داروها و اشياى اطراف ما از اين تركيبها مىباشد كه به ماده، صورت و كيفيت در بدن تأثير دارند. مهم اين است كه ما اين مزاجها را به خوبى شناسايى كنيم و قواعد تركيب را به درستى رعايت كنيم، تا براى تهيه دوا و غذايى مركب، نتيجه صحيح را دريافت كنيم؛ زيرا اين دواها و غذاهاى مركبى كه آماده نموده و استفاده مىكنيم تأثيرى مستقيم در اخلاق و صفات نفسانى ما دارند.
پیوستها:
[۱] . آنچه سبب تأثير و افعالى در بدن و اشيا مىشود.
[۲] . طب الائمه، ابن بسطام، ص ۶۴٫ و ر. ك. كافى، ج ۶، ص ۳۱۶، ح ۳٫ شبيه همين روايت از امام صادق عليه السلام روايت شده است.
[۳] . بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۱۰۱، ح ۱۷٫
این مطلب بدون برچسب می باشد.