۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » مقالات منتخب طلاب
  • 06 فوریه 2024 - 10:41
  • 60 بازدید
  • نویسنده : سید مهدی سجادی
تبیین مقوله جهاد از منظر شیعه
تبیین مقوله جهاد از منظر شیعه

تبیین مقوله جهاد از منظر شیعه

    تبیین مقوله جهاد از منظر شیعه چکیده مقاله پیش رو، پیرامون تبیین و توضیح مبحث جهاد بر اساس انواع آن از منظر آیات و روایات شیعه بود. اهمیت و ضرورت مبحث جهاد از آنجایی آشکار می­شود که عدّه­ای از مردم و گاها توده­ای از خواص، از درک فواید و مزایای بازدارندگی، سیاسی و […]

 

 

تبیین مقوله جهاد از منظر شیعه

چکیده

مقاله پیش رو، پیرامون تبیین و توضیح مبحث جهاد بر اساس انواع آن از منظر آیات و روایات شیعه بود. اهمیت و ضرورت مبحث جهاد از آنجایی آشکار می­شود که عدّه­ای از مردم و گاها توده­ای از خواص، از درک فواید و مزایای بازدارندگی، سیاسی و . . . غافل شده و دین را محصور به امورات صرفا عبادی و فردی می­بیند. هدف اصلی این نوشته، درک مفهومی واضح و صحیح از مقوله جهاد از منظر شیعه است. این مقاله به سه بخش اصلی تقسیم‌شده که به ترتیب به مباحثی نظیر؛ معنای جهاد در لغت و در اصطلاح و تفاوت آن با دیگر لغات همچون قتال و جنگ؛ انواع و اقسام جهاد و تفاوت میان آن‌ها بحث شده است. همچنین درباره­ی جهاد از منظر آیات و روایات مطالبی بیان گردیده. در ادامه آثار و فواید جهاد از نظر فردی و اجتماعی مورد بررسی قرارگرفت و درآخر نتیجه­ای از این مباحث ارائه‌شده است که از جمله­ی آن نتایج می­توان به حیات بخش بودن جهاد بر اساس تحقیق لغوی این واژه از منظر شیعه رسید.­ این مقاله از نوع مقالات علمی_مروری می­باشد.

کلیدواژه: جهاد، قتال، جنگ، نفس، دشمن، شهید.

۱٫       مقدمه

جهاد یکی از واجبات دینی است که کمتر به آن پرداخته می­شود و سخن از آن کمتر به میان می­آید. اهمیت و ضرورت مبحث جهاد از آنجایی آشکار می­شود که عدّه­ای از مردم و گاها توده­ای از خواص، از درک فواید و مزایای بازدارندگی، سیاسی و . . . غافل شده و دین را محصور به امورات صرفا عبادی و فردی می­بیند. در این مقاله قصد داریم مفهومی واضح و صحیح از جهاد را بیان کرده و به تبیین آن با استفاده از آیات و روایات شیعه بپردازیم. از جمله سؤالاتی کهدر نوشته به آن پرداخته می­شود، چیست مفهوم جهاد، چرایی جهاد، انواع و اقسام جهاد از منظر آیات و روایات می­باشد. جهاد در فرهنگ اسلامی شامل جهاد اصغرکه همان مقاومت و دفاع از اسلام در برابر حمله­ی دشمنان است؛ جهاد کبیر که جهاد فرهنگی و به‌اصطلاح امروزی پایداری در جبهه جنگ نرم است و جهاد اکبر که مبارزه با امیال نفسانی و هوای نفس است؛ مهم‌ترین آن‌ها (همان‌گونه که از نامش پیداست) جهاد اکبر است.

از پیشینه­های این عنوان، از اوایل ظهور اسلام تا کنون مطالب زیادی بیان شده که بسیاری از آن در فقه شیعه به آن اشاره شده ولی به بیان تمامی اقسام آن نبوده و صرفا با بیان حکم شرعی بوده است. اما کتبی که در دوران معاصر به این موضوع پرداخته شده، کامل­تر و مفصل­تر است که از جمله آن­ها می­توان به کتاب جهاد استاد بزرگوار، شهید مطهری و نیز جهاد اسلامی و آزاد عقیده ایشان، کتاب جهاد در اسلام نوشته نعمت الله صالحی و . . . اشاره نمود.

این مقاله به سه بخش اصلی تقسیم‌شده که به ترتیب به مباحثی نظیر؛ معنای جهاد در لغت و در اصطلاح و تفاوت آن با دیگر لغات همچون قتال و جنگ؛ انواع و اقسام جهاد و تفاوت میان آن‌ها بحث شده است. همچنین درباره­ی جهاد از منظر آیات و روایات مطالبی بیان گردیده. در ادامه آثار و فواید جهاد از نظر فردی و اجتماعی مورد بررسی قرارگرفت و درآخر نتیجه­ای از این مباحث ارائه‌شده است

ان‌شاءالله که این مقاله سرآغازی باشد برای شروع جهاد با نفس اماره که هر آنچه در این جنگ سخت، آزموده شویم، به هدف غایی خلقت نزدیک شده و به آن دست می‌یابیم.

 

۲٫       کلیات و مفاهیم

۲_۱٫   جهاد در لغت

جهاد در لغت از ریشه «ج  ه  د» به معنای مشقت و زحمت و همچنین به معنای توان و طاقت است (راغب اصفهانی ۱۴۱۲: ۱۰۱) و همچنین صاحب قاموس می­گوید:

«اصل کلمه جهاد از «جهد» (به فتح جیم و ضم آن) است و به معنای تلاش توأم با رنج و زحمت می­باشد. جهاد مصدر باب مفاعله و به معنی بسیار تلاش کردن می­باشد و نیز اسم است به معنی جنگ. جنگ را از آن جهت جهاد گویند که تلاش توأم با رنج است.» (قرشی بنایی ۱۴۱۲: ۲/۷۸ و ۷۷)

۲_۲٫   جهاد در اصطلاح

صاحب جواهر در تعریف اصطلاحی جهاد می‌گوید:

«الجهاد، بذل النفس و المال و الوسع فی اعلاء کلمة الاسلام و اقامة شعائر الایمان؛ جهاد بذل جان و مال وتوان در راه اعتلای اسلام و برپا داشتن شعائر دین است.» (نجفی ۱۴۰۴: ۲۱/۳)

و در شرح لمعه آمده است:

«الجهاد شرعاً بذل النفس و ما یتوقف علیه من المال فی محاربة المشرکین او الباغین فی سبیل اعلاء کلمة الاسلام علی وجه مخصوص؛ در شرع مقدس اسلام جهاد عبارت است از بذل جان و مال به طریقی مخصوص برای جنگ با مشرکان و یا افراد باغی در راه اعتلای کلمه اسلام» (عاملی ۱۴۱۰: ۲/۳۷۹)

اصطلاح «جهاد فی‌سبیل‌الله» به‌جای قتال و حرب و نزاع و مخاصمه اصطلاح پرمعنایی برای مبارزات مسلمان است، جهاد یعنی کوشش و تلاش و این معنا شامل هم جنگ می‌شود و هم مبارزات دیگر را و با سبیل‌الله ماهیت جهاد مشخص می‌شود که فرق سایر جنگ‌ها با جهاد مسلمانان در این است که هدف از جهاد مسلمین خداوند است و لاغیر ولی جنگ‌های دیگران بر اساس اهداف مادی و یا غیرمادی مثل میهن‌پرستی استوار می‌باشد. اسلام دین صلح است، دین‌دوستی است، دین تمدن است، دین حفظ حقوق انسان‌ها است، اما دین ظلم‌پذیری نیست، دین زیر بار ستم رفتن نیست، دین تواضع در مقابل مستکبرین نیست لذا ازیک‌طرف ظلم به دیگران را نفی می‌کند، جنایت را رد می‌نماید و قاتل یک نفر را قاتل همه انسان‌ها می‌داند و از طرف دیگر به مسلمانان اجازه داده بلکه بر آنان واجب نموده که از حق خود دفاع کنند و در مقابل متجاوزین بایستند.

در صدر اسلام جنگ‌های زیادی اتفاق افتاد که اکثر آن‌ها برای دفاع بود، یعنی عده‌ای از دشمنان اسلام، حمله می‌کردند یا قصد حمله را داشتند و پیامبر اعظم هم به مسلمانان فرمان دفاع را می‌داد و معمولاً مسلمانان در این جنگ‌ها ازنظر تعداد و تجهیزات در درجه پایین‌تری از دشمن قرار داشتند.

۲_۲_۱٫                       تفاوت جنگ و جهاد

جهاد برخلاف جنگ بر اساس انگیزه‌های مادی و مالی انجام نمی‌شود چنانکه هدف از آن کشتن انسان دیگری نیست، بلکه بخشیدن حیات به جامعه‌ای است که به هر طریقی گرفتار علل و عوامل ضد کمالی شده و مجاهدان با تیغ تیز شمشیر، غده‌ها و بخش‌های بیمار را از جامعه می‌زدایند و می‌کوشند تا فرصت تازه‌ای به دیگر افراد جامعه بخشند تا در یک فضای مناسب، با بهره‌مندی از آزادی فکری و آموزه‌های وحیانی و عقلانی و عقلایی، مسیر کمالی خود را بیابند و در یک گفتمان مثبت و سازنده قرارگرفته و رشد و نمو کنند.

۲_۲_۲٫                 تفاوت قتال و جهاد

قتال بر وزن فِعال (مفاعلة) برای عملی است که کسی با دیگری می‌کند، ولی نه به نحو صرف اینکه او مفعول به باشد (با فعل گذرا یا متعدی اشتباه نشود) بلکه ظاهراً طرف دیگر نقشی فاعلی دارد، یعنی هم فاعل است هم مفعول به. البته در وزن تفاعل نگاه به نقش فاعلی دو طرف است و در فِعال نگاه با یک‌طرف است و در برابر طرف دیگر نسبتاً ساکت است. درواقع همان حرف‌اضافه «با» ی فارسی است.

قتال یا تقاتل (که اقتتال نیز به همان معنی است) می‌شود رزم و «بکش‌بکش با دیگری»، یعنی جنگ و نبرد و ستیز و پیکار خونین، درگیری‌ای که درش دو سو به جان همدیگر دست‌اندازند و زیان جانی بزنند و خون بریزند.

ولی جهاد و مجاهدت اعم از این است. «جهد» یعنی تلاش و در باب فِعال یعنی تلاش با (در برابر) دیگری، یعنی تلاشی که کسی در برابر کس دیگر می‌کند. پس اگر من تلاش کنم و نقاشی زیبایی بنگارم جهاد نکرده‌ام، ولی اگر کشتار کنم «با دشمن جنگیده‌ام» پس جهاد کرده‌ام، همچنین اگر با نفسم بستیزم، با شرایط سخت مبارزه کنم و … همان نقاشی کشیدن نیز در برخی شرایط جهاد است، مثلاً در مسابقه‌ای که رقیبانی دارم نقاشی بکشم که آنان نمی‌خواهند من نقاشی‌ام خوب شود و سنگ‌اندازی کنند.

بخشی از سخنان آیت‌الله خامنه‌ای (حفظه العالی) در مورد قتال و جهاد:

«مجاهدت هم اعم از مقاتله است؛ مقاتله يعنى جنگ نظامى، مجاهدت مجموعه‌‌اى از انواع مبارزه‌‌ها است؛ جنگ نظامى، جنگ فكرى، جنگ روحى، جنگ اجتماعى، مجموع این‌ها اسمش مجاهدت است، مجاهدت شامل همه‌‌ى این‌ها هم هست. آن‌کسانی كه اهل مجاهدت در راه خدايند – يكى از خصوصيّات مجاهدت و معناى جهاد اين است كه دشمن در مقابل انسان باشد؛ هر تلاشى را جهاد نمی‌گویند؛ ممكن است كسى يك كار علمى‌‌اى هم بكند [امّا] جهاد نباشد؛ جهاد، آن حركتى است كه در مواجهه‌‌ى با يك خصم، با يك دشمن، انجام می‌گیرد.» (بیانات آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با هیئت رزمندگان اسلام، ۳۰/۹/۱۳۹۲)

۲_۳٫   انواع جهاد

جهاد بر سه قسم است:

۲_۳_۱٫                       جهاد اصغر

مقاتله و جنگ در جبهه رزم با دشمنان اسلام است

۲_۳_۲٫                       جهاد کبیر

جهاد کبیر را از آیه‌ی ۵۲ سوره‌ی مبارکه فرقان برداشت می‌شود و اختلاف موجود بین علما بر سر مرجع ضمیر (ه) در «جَهادهم به» است که بعضی از علما بر این اشاره دارند که ضمیر (ه) به قرآن برمی‌گردد؛ و بعضی دیگر از علما بر این نظرند که مرجع ضمیر (ه) به مصدر اصتیادی از فعل «فلاتطع» برمی‌گردد که اقوال به شرح زیر می­باشد:

قول اول: جهاد علمی و فرهنگی است که به‌وسیله معارف قرآن کریم با کژی‌ها و انحرافات در جامعه مبارزه می‌شود.

قرآن کریم در این زمینه به پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) می‌فرماید: «فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَ جَاهِدِهم بِهِ جَهاداً کَبیراً» (فرقان، ۵۲) پس تو هرگز از کافران فرمان مبر و در راه حق و عدالت و خشنودی خدای یکتا، به‌وسیله این کتاب پرشکوه با آنان به جهادی بزرگ بپرداز و روشنگری کن. برترین و پرشکوه‌ترین جهادها و تلاش‌ها در پیشگاه خدا، جهاد علمی و فکری و فرهنگی است؛ جهاد کسانی است که با روشنگری خویش، بافته‌ها و ساخته‌ها و شبهات بداندیشان و گمراه گران را از اذهان و افکار می‌زدایند و مردم را با روح و جان دین خدا و هدف‌های بلند آن آشنا می‌سازند؛ زیرا جهادی است که گفتمان درست فکری و فرهنگی را به جامعه ارائه می‌دهد و اجازه نمی‌دهد تا گفتمان باطل مستبدانه با سرکوب افکار و فرهنگ‌های عقلانی و عقلایی دیگر بر جامعه مسلط شود.

قول دوم: جهاد کبیر یعنی تبعیت نکردن از دشمن. در این زمینه، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جمع رئیس و اعضای مجلس خبرگان می‌فرمایند:

«فَلا تُطِعِ الکفِرینَ وَ جهِدهُم بِه‌ جِهادًا کَبیرًا» (فرقان،۵۲) در تفاسیر گفته‌اند مراد از این ضمیر «بِه‌»، قرآن است، با این­که حالا کلمه‌ی قرآن در عبارت نیامده است که ضمیر به آن برگردد لکن، هم مرحوم طبرسی در «مجمع‌البیان» [گفته است‌]، هم مرحوم علّامه‌ی طباطبائی؛ مرحوم علامه‌ی طباطبائی میگویند سیاق کلام نشان می‌دهد که مراد از «بِه‌» یعنی «بالقرآن»؛ بنده هم آنجا همین را در سخنرانی گفتم؛ بعد که آمدم، به ذهنم رسید که یک وجه واضحی در اینجا وجود دارد که «فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَ جاهِدهُم بِه‌»، یعنی «بعدم الاطاعة»؛ عدم‌الاطاعة یعنی آن مصدری که فعل از آن انشقاق پیدا [می‌کند] و مستتر در آن فعل است؛ فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَ جاهِدهُم بِه‌، یعنی به این عدم‌الاطاعة، جِهادًا کَبیرًا؛ پس عدم‌الاطاعة شد جهاد کبیر؛ این معنا اقرب به ذهن است؛ حالا من البتّه فحص نکردم ببینم در بین مفسرین کسانی این احتمال را داده‌اند یا نه، لکن به‌هرحال این احتمال، احتمال مهمی است. جهاد کبیر یعنی این؛ جهاد برای عدم تبعیت، برای عدم دنباله‌روی از دشمن. پس مسیر و جهت‌گیری این مجلس این است؛ مسیر انقلابی، مسیر انقلابی گری، تعقیب راه انقلاب، تحکیم اسلام، تحکیم دین خدا. (بیانات آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با رئیس و اعضای مجلس خبرگان-۰۶/۰۳/۱۳۹۵)

در روایات جوهر سیاه‌قلم عالم از خون سرخ شهید برتر دانسته شده «مِدادُ العُلماءِ اَفضَلُ مِن دِماءِ الشُهداءِ» (ابن‌بابویه ۱۳۷۶: ۶/۳۴۵) این تفضیل از آن رو است که جهادهای مالی و جانی، زمینه‌سازی فرصتی برای گفتمان علمی و فرهنگی در جوامع بشری و رهایی بشر از گفتمان ستمگرانی است که با استبداد رأی و خودکامگی، هرگونه اندیشه‌های رقیب را سرکوب کرده و ضد ارزش‌ها را جایگزین ارزش‌ها و هنجارهای رفتاری می‌کنند. تلاشی که انسان در جهاد کبیر می‌کند، رهایی خود و دیگران از تسلط فکری و فرهنگی است و اجازه نمی‌دهد تا گفتمان باطل، بینش و نگرش او را سامان دهد و رفتارش را تحت کنترل درآورد و او را بنده فکری و فرهنگی خود سازد. در جهاد اکبر، انسان به خودش اجازه نمی‌دهد تا هواهای نفسانی بر او چیره شود.

۲_۳_۳٫                       جهاد اکبر

مبارزه با نفس اماره که به انجام دادن بدی‌ها فرمان می‌دهد، بالاترین نوع جهاد محسوب می‌شود. پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله) جهاد با نفس را «جهاد اکبر» نامیدند؛ امام علی(عليه السّلام) فرمودند:

«رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) گروهى را براى جهاد با كفار فرستادند پس از اينكه مراجعت كردند فرمودند: خوش‌آمدید، اينك جهاد اصغر را بجاى آورديد؛ و جهاد بزرگ هنوز به‌جای مانده است، گفتند: يا رسول اللَّه جهاد اكبر چيست؟ فرمود: جهاد با نفس.» (طبرسی ۱۳۷۴: ۱۴)

۲_۳_۴٫                       تفاوت میان جهاد اکبر و جهاد اصغر

منظور از جهاد اصغر، جنگ ظاهری بین دو گروه است و مقصود از جهاد اکبر مبارزه و مجاهدت با نفس است و میان این دو، جنگ و جهاد تفاوت‌هایی به شرح ذیل وجود دارد:

۱٫­ در جهاد اصغر دشمن ظاهر است؛ «قَاتلوا الّذین یُقاتِلونَکُم» (بقره، ۱۹۰)، در جهاد اکبر مخفی و پنهان است.

۲. در جهاد اصغر مدت کوتاه است، در جهاد اکبر مدت طولانی، بلکه همیشگی است.

۳. در جهاد اصغر مرگ یک‌بار است، آن‌هم احتمالاً، ولی در جهاد اکبر و مبارزه با نفس، در هر کاری انسان با مرگ معنویت خود مواجه می‌شود.

۴. در جهاد اصغر و جنگ ظاهری، زمان و مکان مشخص است، در جهاد اکبر چون نفس انسان خارج از منطقه جغرافیایی است، هیچ مکان و زمان و سنگر و دژ کارسازی نیست، حتی در شب تاریک و در حال اشک و سجده، نفس، انسان را رها نمی‌کند.

۵. در جنگ ظاهری و جهاد اصغر، شکست از دشمنان زود نمودار می‌شود، ولی در جهاد اکبر گاهی انسان هشتاد سال از نفس و هوس خود شکست می‌خورد، ولی توجه ندارد.

۶. در جهاد اصغر، هجوم دشمن ظاهری زمان و برنامه و بودجه لازم دارد، لیکن در جهاد اکبر وسوسه نفس فوری و مجّانی صورت می‌گیرد.

۷. در جهاد اصغر از دشمن ظاهری فرار ممکن است، ولی در جهاد اکبر از دشمن باطنی (نفس) فرار ممکن نیست

۸. در جهاد اصغر صلح و سازش با دشمن ممکن است، ولی در جهاد اکبر صلح و سازش با دشمن درون ممکن نیست

  1. در جهاد اصغر، مریض و کور و زن و پیرمرد معاف هستند، ولی در جهاد اکبر هیچ‌کدام معاف نیستند.

۱۰. هر کس در جهاد اکبر بر دشمن نفس پیروز شود، در جهاد اصغر نیز شرکت می‌کند، لیکن هرکس در جهاد اصغر شرکت کرد، معلوم نیست در جهاد اکبر پیروز شود.

۱۱. حفظ و تداوم جهاد اصغر به‌وسیله جهاد اکبر است، هم قبل از جهاد اصغر و هم بعدازآن، هم در حین جهاد اصغر، جهاد اکبر لازم است؛ اما حفظ و تداوم جهاد اکبر وابسته به جهاد اصغر نیست.

۱۲. در جهاد اکبر، درگیری و مبارزه با خود شیطان است، در جهاد اصغر با پیروان شیطان.

۱۳. در جهاد اکبر مباشرت لازم است، ولی در جهاد اصغر با مال هم می‌توان جبهه را کمک کرد.

۱۴. پیروزی در جهاد اصغر نیاز به تجهیزات مادی دارد؛ «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ» (انفال، ۶۰) (ترجمه: در برابر آنان آنچه قدرت و توان دارید از نیرو (نفرات و سازوبرگ جنگی) و اسبان ورزیده (برای جنگ) آماده کنید.)

پیروزی در جهاد اکبر نیاز به اشک و ناله در درگاه الهی دارد «وَ سِلاحُهُ البُکاء» (فرازی از دعای کمیل) و «أعنِّی بالبکاء علی نفسی» (فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی)

۱۵. در جهاد اصغر، همه مردم موظف به شرکت نیستند؛ «وَ مَا کَان المُؤمِنُون لِیَنفِروا کَافّة» (توبه، ۱۲۲) (حسن‌زاده عاملی ۱۳۹۲: ۱۳۸) (ترجمه: و مؤمنان را نسزد که (همگی به‌سوی جهاد) بیرون روند.)

ولی در جهاد اکبر مردم موظف به شرکت هستند.

۲_۴٫   اقسام جهاد

در آموزه‌های دینی به سه نوع از جهاد اشاره‌شده؛ جهاد ظاهری، جهاد متوسطه و جهاد عالیه، جهاد ظاهری همان جهاد اصغر می‌باشد (که در این مختصر موضوع بحث ما است). جهاد متوسطه، اولین مرتبه‌ی جهاد اکبر یعنی جهاد با نفس است و جهاد عالیه، شامخ‌ترین مرتبه‌ی جهاد اکبر یعنی جهاد باعقل است. (حسن‌زاده عاملی ۱۳۹۲: ۱۳۸)

جهاد اصغر بر دو نوع می‌باشد؛ جهاد دفاعی (دفاع)، جهاد ابتدایی

۲_۴_۱٫                       جهاد دفاعی

هنگامی‌که دشمنان به ناحیه‌ای از کشور اسلامی حمله کنند، بر تمام مسلمانان واجب است در مقابل آنان از دین، کشور، شرف و ناموس خود دفاع کنند و برای حفظ آن‌ها از مال و جان خود دریغ نورزند. در این جهاد، حتی بچه‌هایی که به تکلیف نرسیده‌اند اما توانایی دفاع دارند و نیز زنان که در شرایط عادی جهاد از ایشان برداشته‌شده است، باید در حد توان خود در دفاع شرکت کنند. در جهاد دفاعی اذن و اجازه حاکم شرع لازم نیست و مسلمانان نباید در شرایط حساس هجوم دشمن منتظر اجازه ولی‌فقیه باشند.

چنانچه کسی به سرزمین اسلام حمله کند و مال، ثروت، استقلال و آزادی آنان را مورد تعرض قرار دهد به‌منظور آنکه مسلمانان را تحت سیطره‌ی خود درآورد، در این شرایط دین تکلیف می‌کند که مسلمانان به دفاع برخیزند و از سرزمین اسلام و عزت و سربلندی خود دفاع کنند و هرگز تسلیم دشمن نشوند.

قرآن کریم درباره‌ی جهاد دفاعی می‌فرماید:

«…ولو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض و لکن الله ذوفضل علی العالمین» (بقره، ۲۵۱)

ترجمه: …اگر خداوند بعضی از مردم را به‌وسیله‌ی بعضی دیگر دفع نمی‌کرد، زمین تباه می‌شد، ولی خدا برجهانیان فضل و کرم خویش را ارزانی می‌دارد.

نمونه‌ی‌ بارز جهاد دفاعی، هشت سال دفاع مقدس مردم ایران در برابر رژیم بعثی عراق است. در سال‌های دفاع مقدس همه‌ی‌ مردم ایران با حضور یکپارچه‌ی خود در تمام صحنه‌ها، از جبهه‌ی اسلام حمایت می‌کردند. در صف مقدم جبهه، رزمندگان دلیر اسلام، ارتشیان، سپاهیان، بسیجیان و عشایر که همگی هدف واحدی را دنبال می‌کردند، جان خود را بر کف نهادند و به مبارزه با دشمن پرداختند. در پشت جبهه نیز مردم با کمک‌های خود به حمایت و پشتیبانی از رزمندگان مشغول بودند.

در این دفاع مقدس، زنان هم دوشادوش مردان به فعالیت و تکاپو برای نجات کشور خود می‌پرداختند و از نثار جان، مال،‌ فرزند، همسر و عزیزترین بستگان خود در راه دفاع از اسلام و میهن دریغ نمی‌ورزیدند.

هرچند در این دفاع مقدس، مردم ایران تحت رهبری ولی‌فقیه به دفاع پرداختند، از دیدگاه اسلام حتی اگر اذن ولی‌فقیه هم نبود، بازهم مردم مکلف به دفاع از سرزمین و ارزش‌های خود بودند. البته، بهتر است حاکم شرع فرماندهی جنگ و مسئولیت آن را بر عهده بگیرد.

ناگفته نماند که در این جنگ هشت‌ساله، دشمن از نیروی نظامی قوی و پشتیبانی مالی و نظامی قدرت‌های بزرگ برخوردار بود، اما ملت ایران به دلیل داشتن ایمان مستحکم به حقانیت خود و با اتحاد و همبستگی توانست دشمن را از کشور خود بیرون راند.

در این جنگ، جوانان برومند با نثار خون خود، جانبازان عزیز که سند افتخار نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند، با تقدیم اعضای بدن خود و آزادگان سرافراز با تحمل رنج و سختی دوران اسارت، زمینه‌های پیروزی ملت ایران را فراهم ساختند. این عزیزان با داشتن ایمانی قوی و روحیه‌ای خلل‌ناپذیر بر دشمن پیروز شدند و این در تاریخ اسلام بی‌سابقه نیست.

در تاریخ پرفرازونشیب اسلام، به‌خصوص در صدر اسلام، نمونه‌های فراوانی را می‌توان مشاهده کرد که سپاهیانی اندک با امکانات و تجهیزات جنگی ناچیز، به دلیل داشتن روحیه‌ای قوی، با توکل به خداوند و ایمان به امدادهای غیبی الهی به میدان جنگ می‌شتافتند و در مقابل دشمنان بهره‌مند از امکانات رزمی و سپاهیان بی‌شمار به پیروزی دست می‌یافتند و دشمن را شکست می‌دادند.

در صدر اسلام جنگ‌ها غالباً دفاعی بود و مسلمانان معمولاً در جنگ‌ها پیش‌قدم نمی‌شدند، بلکه همواره به دفاع از خود می‌پرداختند و هنگامی‌که دشمن از جنگ دست برمی‌داشت، آنان نیز از جنگ کنار می‌رفتند و به نشر دین اسلام و تربیت و تهذیب انسان‌های مؤمن می‌پرداختند.

پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله) در جنگ خیبر و فتح مکه نیز برای رفع توطئه و از بین بردن شرک و بت‌پرستی جنگ را آغاز کردند. در جنگ خیبر، یهودیان که کافر حربی بودند، علیه اسلام توطئه و مردم را به جنگ با مسلمانان ترغیب و تشویق می‌کردند. در آن شرایط، پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله) لازم دیدند که برای نابودی توطئه اقدام کنند و دست دشمنان دین را کوتاه نمایند. در فتح مکه نیز پیامبر (صلی‌الله علیه وآله) برای اینکه کافران قریش را از حمله به مسلمانان بازدارد و نیز برای از بین بردن و رفع شرک و بت‌پرستی جهاد کردند.

قابل‌ذکر است که انقلاب پرشکوه اسلامی ایران که از مکتب الهی و قرآن الهام گرفته بود و به دنبال آن هشت سال دفاع مقدس، زمینه‌ی مساعدی فراهم آورد تا استعدادها شکوفا شود و نیروی ابتکار و خلاقیت در مردم به وجود آید، همه‌ی این‌ها در پرتو ایمان و اعتقادی بود که دین مبین اسلام به ارمغان آورد و آن را به پیروان راه حق و حقیقت ارزانی داشت.

۲_۴_۲٫                       جهاد ابتدایی

در این نوع جهاد، مسلمانان به‌منظور گسترش دین اسلام در سرزمین­های کفر، اعتلای کلمه‌ی توحید، برقراری احکام اسلامی و نجات انسان­ها از گمراهی و نادانی به جهاد برمی‌خیزند.

این حرکت جهادی در پاسخ به حمله و هجوم دشمن صورت نمی‌گیرد، بلکه با هدف عرضه­ی دین اسلام به کافران و گسترش این آیین نجات‌بخش در سراسر جهان تحقق می‌پذیرد. در جهاد ابتدایی، هدف مسلمانان اساساً کشورگشایی و تجاوز به حقوق و آزادی‌های انسان‌های دیگر و گرفتن اموال آنان نیست، بلکه منظور اصلی آنان دعوت مردم به دین اسلام، گسترش حقایق دینی و ترویج شعایر مذهبی است.

در قرآن کریم آیاتی درباره‌ی جهاد ابتدایی نازل‌شده است که مسلمانان را در پرداختن بدین امر حیاتی و انسان‌ساز راهنمایی می‌کند. در سوره‌ی‌ توبه چنین می‌خوانیم:

«یَا اَیّهَا الذّینَ آمَنُوا قَاتَلوا الذّینَ یَلونَکُم مِن الکُفارِ وَ لِیَجِدُوا فِیکُم غَلظَةً وَ اَعلَمُوا اِنّ الله مَعَ المُتّقِین» (توبه ، ۱۲۳)

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! با کافرانی که نزدیک شما هستند، جنگ کنید تا در شما شدت و درشتی یابند و بدانید که خدا با پرهیزگاران است.

بنابراین آیه‌ی شریفه، یکی از اهداف جهاد ابتدایی این است که دشمنان اسلام در سپاه مسلمانان قدرت و قاطعیت ببینند و هیچ‌گاه به فکر حمله و تعرض به آنان نیفتند، بلکه سپاه اسلام را نیرومند و استوار بیابند که با قدرت و اطمینان کامل به میدان جنگ قدم می‌گذارند و در راه خداوند از نثار جان خود دریغ نمی‌ورزند. هدف آنان نشان دادن قدرت اسلام، سرافرازی مسلمانان و شایستگی رهبری مؤمنان است و این هدف‌ها در پرتو حمایت و یاری پروردگار به مؤمنان ارزانی شده است.

هنگامی‌که خطری جان، دین، فرهنگ، اقتصاد، ارزش‌ها و اعتقادات مسلمانان را در سراسر جهان تهدید می‌کند یا انسان‌هایی مورد ظلم و ستم گروهی قرار می‌گیرند، بر مسلمانان واجب است که برای دفع خطر و از بین بردن ظلم و ستم، به میدان مبارزه و جهاد بیایند. این در حقیقت نوعی جهاد ابتدایی محسوب می‌شود، زیرا حفظ شئون جوامع اسلامی و حمایت از کیان اسلام بر همه‌ی‌ مسلمانان واجب است. از سوی دیگر، مسأله ی اساسی اقدام به جهاد، ریشه‌کنی کفر، شرک و فساد و جایگزینی دین مبین اسلام و برقراری مبانی آن است.

اگر یکی از حکومت‌های جابر مانع نشر دعوت اسلام در میان ملت خود شود و نیز مانع از این شود که مسلمانان صدای اسلام را به گوش توده‌ی مردم برسانند، بر مسلمانان لازم است که با جنگ ابتدایی چنین مانعی را از پیش پای اسلام بردارند تا مردم آزادانه بتوانند از تعالیم حیات‌بخش اسلام آگاه و از مزایای احکام عادلانه‌ی‌ آن بهره‌مند شوند.

نمونه‌ی‌ دیگر جهاد ابتدایی در سوره‌ی حجرات چنین تعریف شده است:

«اگر دو گروه از مؤمنان با یکدیگر به جنگ برخاستند، میان آنان آشتی افکنید و اگر یک گروه بر دیگری تعدّی کرد، با آنکه تعدّی کرده است، بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد. پس اگر به فرمان خدا بازگشت، میانشان صلحی عادلانه برقرار کنید و عدالت ورزید که خدا عادلان را دوست دارد.» (حجرات، ۹)

این آیه‌ی شریفه نشان می‌دهد که پیکار با متجاوزان به‌منظور به وجود آمدن صلح و آرامش در جامعه‌ی اسلامی اهمیت بسزایی دارد و جهاد فقط به جنگ با کافران و مشرکان اختصاص ندارد. اسلام حکم می‌کند که حتی اگر گروهی از ایمان آورندگان هم به ظلم و تجاوز بر گروه دیگری دست بزنند، باید با آنان نیز مبارزه کرد تا نتوانند به تجاوز و ظلم خود ادامه دهند. دستورهای اسلامی این اصل اساسی را بیان می‌کنند که جوامع اسلامی برای به دست آوردن قدرت و توانایی به‌منظور استقرار احکام الهی باید در میان خود آرامش و امنیت را برقرار کنند. اگر برخی از اهل ایمان درصدد ظلم و تجاوز به گروه دیگری باشند و امنیت را از جامعه‌ی اسلامی سلب کنند، در این صورت با دشمنان اسلام فرقی نخواهند داشت و باید آنان را از ستم کردن بازداشت.

شایان‌ذکر است که هدف از این نوع مبارزه فقط برپاداشتن عدالت و حفظ و تداوم صلح و آرامش در جامعه‌ی اسلامی است و به‌هیچ‌وجه جنبه‌ی کینه‌توزی و انتقام‌جویی شخصی در آن مطرح نیست.

یکی دیگر از مصداق‌های جهاد ابتدایی این است که مسلمانان وظیفه‌دارند با کسانی که هرگونه کار حرام و گناهی را انجام می‌دهند و موجب گسترش فساد و رواج بی‌دینی در جامعه می‌شوند، به جنگ بپردازند و با جهاد خویش آنان را در مسیر حرکت به‌سوی پروردگار قرار دهند. قرآن کریم می‌فرماید:

«قَاتلُوا الذّینَ لا یُومِنُونَ بِاللهِ وَ بِالیَومِ الآخرِ وَ لایَحرِمُونَ مَا حَرَمَ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ لا یَدیِنُونَ دِین الحَقِ مِن الذّینَ اُوتُوا الکِتاب…» (توبه ،۲۹)

فقهای شیعه، دفاع سازمان‌یافته در برابر تهاجم دشمن به بلاد اسلامی و مسلمانان را واجب دانسته‌اند؛ اما در مسأله‌ی جهاد ابتدایی به دو گروه تقسیم‌شده‌اند؛ گروه نخست کسانی­اند که جهاد ابتدایی را در زمان غیبت جایز ندانسته و آن را منوط به حضور و اجازه خود معصوم دانسته نه نائب عام وی که فقیه است، حضرت امام خمینی (ره) جزء دسته اول محسوب می‌شوند؛ اما دسته دوم کسانی­اند که جهاد ابتدایی را در دوران غیبت جایز دانسته و درنتیجه به‌عنوان یکی از وظایف ولی‌فقیه معرفی می‌کنند، رهبر معظم حضرت امام خامنه­ای (حفظه الله) جزء این دسته محسوب می‌شوند. ایشان در پاسخ به یک استفتاء در این زمینه چنین می‌فرمایند:

«بعید نیست که حکم به جهاد ابتدائى توسط فقیه جامع‌الشرایطی که متصدّى ولایت امر مسلمین است، درصورتی‌که مصلحت آن را اقتضا کند، جایز باشد، بلکه این نظر اقوى است». (بنی‌هاشمی خمینی ۱۳۸۸: ۷۷۹)

فقهای‌ اهل‌ سنّت‌ جهاد ابتدایی‌ را در صورت‌ وجود مصلحت‌ اسلام‌ و مسلمانان‌ در آن‌ واجب‌ دانسته‌اند که‌ تشخیص این مصلحت بر عهده‌ی حاکم‌، چه‌ عادل‌ و چه‌ فاسق‌، است، به‌ نظر آنان اطاعت‌ از حاکم‌ در امر جهاد مانند نمازهای‌ یومیه واجب می‌باشد. (             السرخسي ۱۳۹۰: ۱/۱۵۶-۱۵۷)

۳٫        نگاهی به جهاد از منظر آیات و روایات

۳_۱٫    جهاد در آیات

جهاد امر مقدسی است که در دین اسلام مورد تأکید فراوان قرارگرفته است. اگر جهاد و حکم الهی درباره‌ی آن نبود، کیان اسلام در معرض خطر قرار می‌گرفت. قرآن شریف پس از هرچند آیه‌ای دستور جهاد می‌دهد یا از فضیلت آن سخن می‌گوید و بیشترین آیات آن، بعد از معاد، درباره‌ی جهاد و فضیلت‌های آن است.

قرآن کریم مؤمنان را به پیکار و جهاد در راه خداوند تشویق و فضیلت و پاداش بزرگی را برای آنان ذکر کرده است و مجاهدان در راه خداوند را بر نشستگان برتری داده است.

«جهاد» در حداقل هفده سوره قرآن کریم از جمله بقره، آل‌عمران، نساء، مائده، انفال، توبه، نحل، حج، نمل، احزاب، شوری، محمد، فتح، حدید، حشر، ممتحنه، صف و قریب ۴۰۰ آیه در رابطه با جهاد نازل‌شده است. چون بررسی یک‌یک آن‌ها در این مقال نمی‌گنجد به ذکر چند نمونه بسنده می‌کنیم.

۱- «لایَستَوی القَاعِدوُنَ مِن المُؤمِنِینَ غَیرَ اولی الضّرَرَ وَ المُجَاهِدِین فِی سبَیِلِ الله بِاَموالِهِم وَ اَنفُسِهِم، فَضَلَ الله المُجاهِدِینَ بِاَموالِهِم وَ اَنفُسِهِم عَلَی القَاعِدِینَ دَرَجةً وَ کَلا وَعَدَ الله الحُسنی وَ فَضَلَ الله المُجاهِدینَ عَلَی القَاعِدِینَ اَجراً عَظِیماً» (نساء، ۹۵)

ترجمه: مؤمنانی که بی‌هیچ رنج و آسیبی از جنگ سر برمی‌تابند، باکسانی که به مال و جان خویش در راه خدا جهاد می‌کنند، برابر نیستند. خداوند کسانی را که به مال و جان خویش جهاد می‌کنند، بر آنان که از جنگ سر می‌پیچند، برتری داده است و خدا همه را وعده‌های نیکو داده است و جهاد کنندگان را بر آن‌ها که از جهاد سر می‌تابند، به مزدی بزرگ برتری داده است.

۲- «وَمَا لَکُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا» (نساء، ۷۵)

ترجمه: و چرا شما در راه خدا [و در راه نجات] مردان و زنان و کودکان مستضعف نمی‌‏جنگید همانان که می‌گویند پروردگارا ما را از این شهرى که مردمش ستم‌‏پیشه‏‌اند بیرون ببر و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده و از نزد خویش یاورى براى ما تعیین فرما.

می توان از این آیه این را برداشت کرد که جهاد فقط در مورد مال و ناموس خود یا کشور خود نیست بلکه نسبت به دیگر مسلمانان نیز است که اگر مورد ظلم و ستم دشمنان خود قرار می‌گیرند باید از آن‌ها دفاع کرد و به کمک آن‌ها پرداخت.

  1. «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتالِ» (انفال، ۶۵)

ترجمه: اى پيامبر، مؤمنان را به جهاد برانگيز.

در اینجا خداوند با آوردن فعل امر «حَرِّض» بیان وجوب جهاد را دارد

  1. «فَلْيُقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ وَ مَنْ يُقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً» (نساء، ۷۴)

ترجمه: پس بايد كسانى كه زندگى دنيا را به آخرت سودا مى‌كنند، در راه خدا بجنگند؛ و هر كس در راه خدا بجنگد و كشته يا پيروز شود، به‌زودی پاداشى بزرگ به او خواهيم داد.

  1. «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ» (توبه، ۷۳)

ترجمه: اى پيامبر، با كافران و منافقان جهاد كن و بر آنان سخت بگير و جايگاهشان دوزخ است و چه بد سرانجامى است.

«لَوْ لا دَفْعُ اللّهِ النّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللّهِ كَثِيراً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ.» (حج، ۴۰)

ترجمه: و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض ديگر دفع نكند صومعه‌ها و كليساها و كنيسه‌ها و مساجدى كه نام خدا در آن‌ها بسيار برده مى‌شود، سخت ويران مى‌گردد! و قطعاً خدا به كسى كه [دين] او را يارى مى‌كند، يارى مى‌دهد؛ خداوند نيرومند و شكست‌ناپذير است.

۳_۲٫    جهاد در روایات

روایات و احادیث بسیاری در مورد جهاد وجود دارد و بسیار مورد تأکید اهل‌بیت (علیهم‌السلام) قرارگرفته است.

به‌صورت اجمالی به بیان و شرح چندی از احادیث می‌پردازیم

۳_۲_۱٫                        وجوب جهاد بر مردان و افراد سالم

قَال رَسُول اللّه (صلی‌الله عليه و آله):

«كَتَبَ اللّه الجِهادَ عَلَى رِجالِ أُمّتِى، وَالغِيرَةَ عَلَى نِساءِ أُمّتى، فَمَن صَبَرَ مِنهُنّ وَاحْتَسَبَ اعْطَاهَا اللّهُ أَجرَ شَهيدٍ» (نوری ۱۴۰۸: ۱۱/ ۲۴)

ترجمه: پيغمبر خدا (صلی‌الله علیه وآله) فرمود: خداوند، جهاد را بر مردان و غيرت (تعصب ناموسى) را بر زنان امت من واجب كرد؛ پس هر زنى كه بردبارى پيشه كند و خويشتن‌دار باشد، خداوند ثواب و پاداش شهيد را به وى عطا فرمايد.

۳_۲_۲٫                       جهاد، وجوب كفايى

عَن عَلىّ صَلواتُ اللّهِ عليه انّه قَال: وَالجِهادُ فَرضٌ عَلَى جَميعِ المُسلِمينَ لِقَولِ اللّهِ «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ» فَان قَامَتْ بِالجهادِ طَائِفةٌ مِنَ المُسلِمِينَ وَسعَ سَائِرَهُم التَخلّفَ عَنهُ مَا لَم يَحتَجْ الَّذينَ يَلونَ الجِهادَ الَى المَددِ، فَان احْتَاجُوا لَزِمَ الجَميعَ انْ يَمُدُّوهُم حَتّى يَكتَفُوا قَال اللّهُ عزّوجلّ «وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً» وَان ادَّهم امْر يَحتاجُ فيه الى جَماعَتِهِم نَفَرُوا كُلُّهم، قَال اللّهَ عزّوجلّ: «وَ انْفِرُوا خِفافاً وَ ثِقالًا وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ.» (مجلسی ۱۴۰۳: ۹۷/ ۴۸) (تمیمی مغربی، ۱۳۸۳: ۱/۳۴۱)

ترجمه: از على (علیه‌السلام) نقل‌شده كه فرمودند:  به دليل قول خدا «كتب عليكم القتال» (بقره: ۲۱۶) جهاد بر تمامى مسلمانان واجب است. پس هرگاه گروهى از مسلمانان به جهاد روی‌آورند و به ديگران نيازى نباشد، از بقيه ساقط است و درصورتی‌که به كمك بقيه هم نياز باشد، بر همه واجب است تا جايى كه به حد كفايت برسد. خداوند عزوجل فرمود: «شايسته نيست مؤمنان همگى (به‌سوی ميدان جهاد) كوچ كنند» (توبه: ۱۲۲). اگر يك وضعيت اضطرارى پيش آمد كه به وجود همه در جنگ نياز باشد، همه بايد به‌سوی جهاد بروند. خداوند عزوجل فرمود: «همگى به‌سوی ميدان جهاد حركت كنيد، سبک‌بار باشيد يا سنگین‌بار و در راه خدا با اموال و جان‌هاى خود، جهاد كنيد» (توبه ۱۴۱).

۳_۲_۳٫                        جهاد در راه خدا، از ويژگى شيعه بودن

قَال على (علیه‌السلام):

مَنْ احَبَّنا بِقَلْبِهِ وَ كانَ مَعَنا بِلِسانِهِ وَ قاتَلَ عَدُوَّنا بِسَيْفِهِ فَهُوَ مَعَنا فِى الْجَنَّةِ فِى دَرَجَتِنا. (وَ امّا) مَنْ احَبَّنا بِقَلْبِهِ وَاعانَنا بِلِسانِهِ وَ لَمْ يُقاتِلْ مَعَنا بِيَدِهِ فَهُوَ مَعَنا فِى الجَنَّةِ دُونَ دَرَجَتِنا. (تميمى آمدى ۱۴۱۰: ۲/۶۳۷)

ترجمه: امام على (علیه‌السلام): كسى كه ما را دوست بدارد و با زبان و بيان خود از ما دفاع كند و با دشمنان ما بجنگد، در بهشت با ماست و در جايگاه و درجۀ ما خواهد بود. (و اما) كسى كه ما را دوست داشته باشد و با زبان و بيانش دين ما را يارى نمايد، اما در ركاب ما در ميدان جنگ حضور نيابد و همراه ما نباشد، او [نيز] همچون ما در بهشت خواهد بود، اما در جايگاهى پايين‌تر.

۳_۲_۴٫                        جهاد دری از درهای بهشت

قال اميرالمؤمنين (عليه‌السلام): «إنّ الجِهادَ بابٌ مِنَ اَبوابِ الجَنّةِ فَتَحَهُ اللهُ لِخاصَّةِ اَوليائِهِ.» (شریف الرضی ۱۴۱۴، خ٢٧)

ترجمه: امام علی (علیه‌السلام) جهاد در راه خدا يک دري است از درهاي بهشت که خداوند آن را تنها براي اولياي خاص خودش باز گذاشته است.

۳_۲_۵٫                        جهاد از اركان ايمان به خدا

وَ سُئِلَ عَلی(علیه السلام): عَنِ الْإِيمَانِ فَقَالَ الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ … والجهاد منها على اربع شُعب: على الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الصِّدْقِ فِي الْمَوَاطِنِ وَ شَنَئانِ الْفَاسِقِينَ فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْكَافِرِينَ وَ مَنْ صَدَقَ فِي الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَيْهِ وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ وَ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَ أَرْضَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ. (شریف الرضی ۱۴۱۴، ح۳۱)

ترجمه: از امام على (علیه‌السلام): در مورد ايمان سؤال شد. فرمود: ايمان بر چهار ركن استوار است: صبر، يقين، عدل و جهاد … جهاد، خود بر چهار بخش تقسيم مى‌شود: امربه‌معروف، نهى از منكر، صداقت و راست‌گویی درهرحال و دشمنى با فاسقان.

پس هر كس به معروف امر كرد، پشتوانه نيرومند مؤمنان است؛ و آن‌کس كه از زشتى‌ها نهى كرد، بينى منافقان را به خاك ماليد و آن‌کس كه در ميدان نبرد صادقانه پايدارى كند حقى را كه بر گردن او بوده ادا كرده است و كسى كه با فاسقان دشمنى كند و براى خدا خشم گيرد، خدا هم براى او خشم آورد و روز قيامت او را خشنود سازد.

۴٫        آثار فواید جهاد

با توجه به مطالب پیش‌گفته روشن شد که هدف از جهاد، دست‌یابی جوامع به محیط مناسب و ایجاد فرصت‌های برابر و مناسب برای همگان است تا بتوانند در مسیر کمالی قرار گیرند و دست‌کم از آزادی انتخاب برخوردار شوند؛ زیرا برخلاف جوامع کفر که گفتمان غالب فجوری و هنجارشکن آن اجازه هیچ‌گونه فرصت به اندیشه‌ها و رفتارهای هنجاری نمی‌دهد، جهاد و آزادسازی سرزمین‌ها و انسان‌ها از زنجیرهای اسارتی که بر عقل و گردن و جان و تن ایشان گذاشته‌شده در حقیقت فراهم آوری فرصت‌های برابر انتخاب احسن و رفتن در مسیر کمالی است.

جهاد برای مجاهدان، فواید و آثاری دارد، چنان‌که برای جوامع نیز آثار و کارکردهای خاص به دنبال دارد که در این بخش با توجه به تحلیل قرآنی به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.

۴_۱٫   آثار فردی جهاد

جهاد در حوزه امربه‌معروف و نهی از منکر یکی از علل رهایی انسان از خسران و زیانی است که همه انسان‌ها در دوره زندگی خویش در دنیا گرفتار آن هستند، زیرا چنان‌که سوره عصر تبیین می‌کند، تنها کسانی از خسران و زیان ابدی رهایی می‌یابند که خود اهل ایمان و عمل صالح بوده و دیگران را نیز بدان دعوت کنند. بر این اساس می توان گفت که از آثار جهاد، رهایی انسان از خسران و زیان است.

دست‌یابی به مقامات انسانی ازجمله آثاری است که درآیات مختلف قرآنی بدان اشاره‌شده است. این آثار مجموعه‌ای از مقامات انسانی است که گاهی با یکدیگر همپوشانی دارند و گاهی از باب عام و خاص هستند. دست‌یابی به هر یک از این مقامات از راه دیگر بسیار دشوار و نیازمند ریاضت‌های جانکاه است ولی انسان به‌سادگی می‌تواند از راه جهاد به‌سرعت به بسیاری از آن‌ها دست یابد. هر چه مجاهدت از خلوص بیش‌تر و تأثیرگذارتر برخوردار باشد، مقاماتی که انسان به آن دست می‌یابد نیز برتر و بالاتر است. ازجمله آثاری که برای جهاد درآیات ۱۴۶ و ۱۴۸ سوره آل‌عمران و نیز ۱۲۰ سوره توبه و ۶۹ سوره عنکبوت بیان‌شده، قرار گرفتن در مقام محسنان است که قرآن برای آنان ارزش و اعتبار بسیاری قائل شده است.

قرار گرفتن در مقام متقین (بقره، ۱۷۷) و صابران (آل‌عمران، ۱۴۶) ازجمله این مقامات است. پرداختن به هر یک از این مقامات نوشتار جداگانه‌ای می‌طلبد و امکان طرح آن در این مقاله کوتاه نیست.

از دیگر آثاری که برای اهل جهاد بیان‌شده، دست‌یابی به تزکیه نفس و تصفیه قلب است که یکی از مهم‌ترین آرزوهای هر مسلمان و راه رسیدن به بسیاری از مقامات انسانی و کمالات وجودی چون مقام عبودیت ربوبی و خلافت الهی است. (آل‌عمران، ۱۴۰ تا ۱۵۴)

۴_۲٫   جهاد، ضامن آرامش اجتماعی

دست‌یابی به آرامش و سرور اجتماعی و شادی عمومی تنها از راه جهاد و دفع تجاوزات دشمن، شدنی است (توبه، ۱۴ و ۱۵)؛ زیرا با کیفر دادن دشمنان و متجاوزان، پیروزی بر آنان (صف، ۱۰ و ۱۳) و تحقق اراده الهی و رضایت و خشنودی او، سرور به جامعه بازمی‌گردد و آرامش فراگیر می‌شود. (توبه، ۱۴ و ۲۵ و ۲۶ و ۵۲)

آیات دیگر قرآن، هدایت خاص الهی (عنکبوت، ۶۹) هلاکت دشمنان و نابودی کافران و رهایی از ترس از تجاوزات و دشمنی‌های آنان (آل‌عمران،۱۴۰ و ۱۴۱ و انفال، ۷) و دست‌یابی به ولایت عمومی (انفال، ۷۲) را درگرو جهاد می‌شمارد.

البته این‌زمانی تحقق می‌یابد که همه مردم در کنار هم دیگر باشند و با اتحاد (آل‌عمران، ۱۵۲ و انفال، ۴۵ و ۴۶) و احسان و نیکی (بقره، ۱۹۵) و اخلاص (آل‌عمران، ۱۷۳ و ۱۷۴) و توکل بر خدا (توبه آیه ۵۱) همراه با نظم و انضباط و اطاعت از فرماندهی (صف، ۴) با ذکر خدا (توبه، ۵۱) و پرهیز از غرور (انفال، ۴۷) با اطاعت از ولی الامر و پرهیز از سستی (نساء، ۱۰۴ و انفال، ۴۵ و ۴۶ و ۲۴) در جهاد مشارکت کنند.

۵٫       نتیجه­‌گیری

جهاد یکی از واجبات دین مبین اسلام است که درآن اهمیت‌های بسیاری وجود دارد؛ برخلاف تفکری که در مورد جهاد وجود دارد که جز خشم و خونریزی، چیز دیگری ندارد، می توان گفت که جهاد به خودی خود، موجب، آرامش جامعه است و همان‌طور که در تعریف اصطلاحی جهاد گفته شد انگیزه آن حیات بخشیدن به جامعه است که درون آن را ظلم و فساد فراگرفته است.

۶٫       منابع

منابعي كه در اين مقاله از آن بهره گرفته‌شده:

  • قرآن کریم
  • شريف الرضى، محمد بن حسين (۱۴۱۴)‏، نهج‌البلاغه (للصبحي صالح)، قم، انتشارات هجرت.
  1. ابن‌بابویه، محمد بن على (۱۳۶۷)، من لا يحضره الفقيه، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
  2. بنی‌هاشمی خمینی، سید محمدحسن (۱۳۸۸)، توضیح المسائل مراجع، قم، انتشارات جامعه مدرسین.
  3. تميمى آمدى، عبدالواحد بن محمد (۱۴۱۰)، غررالحکم و درر الكلم، قم، مؤسسه آل البيت.
  4. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد (۱۳۸۳)، دعائم الاسلام، قاهره، دارالمعارف.
  5. راغب اصفهانى، حسين بن محمد (۱۴۱۲)، مفردات ألفاظ القرآن، ۱ جلد، بيروت، دارالقلم.
  6. جمعى از محققان در پژوهشگاه تحقيقات اسلامى (۱۴۲۹)، فرهنگ موضوعى جهاد و دفاع، قم، انتشارات زمزم هدايت.
  7. حسن‌زاده آملی، حسن (۱۳۹۲)، شرح رساله انسان کامل از دیدگاه نهج‌البلاغه / شارح: داود صمدی آملی حسن، قم، نشر روح و ریحان.
  8. السرخسي، محمد بن احمد (۱۳۹۰)، شرح كتاب السير الكبير، قاهره، معهد المخطوطات العربية.
  9. طبرسى، على بن حسن (۱۳۷۴)، مشكاة الأنوار / ترجمه عطاردى – تهران، دارالکتب الاسلامیه.
  10. عاملى، شهيد ثانى، زين الدين بن على (۱۴۱۰)، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية، قم، انتشارات هجرت.
  11. قرشی بنایی، علی اکبر (۱۴۱۲)، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
  12. مجلسى، محمدباقر بن محمدتقی (۱۴۰۳)‏، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار علیهم السلام، بیروت، دار إحياء التراث العربي.
  13. نجفى، صاحب الجواهر، محمد حسن (۱۴۰۴)، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، بیروت، دار إحياء التراث العربي.
  14. نورى، حسين بن محمدتقی (۱۴۰۸)، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل البيت.

 

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *