ردی قاطع بر جریان احمدالحسن البصری چکیده: با توجه به این که در سال های گذشته، فرقه ایی با ادعای یمانی بودن و…. در زمینه مهدویت، به اسم فرقه احمدالحسن الیمانی دربین شیعیان تشکیل شده است ودر جهان تشیع در حال گسترش یافتن است وهمچنین با توجه به فعالیت گسترده این گروه، […]
ردی قاطع بر جریان احمدالحسن البصری
چکیده:
با توجه به این که در سال های گذشته، فرقه ایی با ادعای یمانی بودن و…. در زمینه مهدویت، به اسم فرقه احمدالحسن الیمانی دربین شیعیان تشکیل شده است ودر جهان تشیع در حال گسترش یافتن است وهمچنین با توجه به فعالیت گسترده این گروه، در فضای مجازی و حقیقی، تصمیم برآن شد که در این مقاله ابتداء به شناخت مختصری از یمانی حقیقی، پرداخته شود و پس ازآن به شناخت این فرقه انحرافی، موسس ان، ادعاهای انان و …پرداخته شود. پس از شناخت کافی به رد های کلی و عامی که براین فرقه وارد شده است، به صورت مختصر پرداخته شده است؛ واز آنجا که این فرقه ضاله در فضای مجازی، که امروزه با فضای حقیقی تفاوتی ندارد، بسیار فعال است تصمیم گرفته شد تا دو اشکال اساسی قوی، راحت و همه فهم را که به طرفداران احمد الحسن در سال۲۰۱۹ توسط نویسنده وارد شده را و هم چنین تمامی شبهات حول ان دو اشکال را، که با ادله متقن پاسخ داده شد را دراختیار خواننده عزیزقراربگیرد؛ تا مهرابطالی باشد، بر حقانیت این فرقه ضاله.
کلیدواژه ها:
احمدالحسن،احمداسماعیل،دروغین،شبهه،پاسخ،مدعی،روایات
مقدمه:
با توجه به این که بحث های ظهورمنجی و علامات اخرالزمان و یا علامت های قبل از ظهو، همیشه از داغ ترین و پرطرفدارترین بحث های میان جوامع مختلف ،بوده است. این اعتقادات به خاطر دشمنی با حقیقت، شهرت، پول و…دچار افت هایی هم بوده است، افت هایی مثل مدغیان دروغین.
در عصر کنونی یکی از این مدعیان دروغین، که توانسته با فعالیت گسترده خود عدهی زیادی از ساده دلان را بفربید، احمد اسماعیل بصری معروف به الحمدالحسن یمانی نام دارد. او که متاسفانه در کشورخودمان نیز طرفدارانی دارد؛ این امام ینترنتی، فعالیت بسیارگسترده ای در فضای مجازی داد و این امر انسان را وادار میکند ،تا نسبت به دیگران احساس مسئولیت کند و جامعه خویش را بوسیله واکسن استدلال، برهان و تعقل دربرابر این ویروس منحوس، واکسینه کند.
در این مقاله سعی شده ابتداء، با شناختی صحیح از یمانی موعود و هم چنین شناختی صحیح ، از یمانی کذاب کنونی یعنی احمد اسماعیل، فرقه، اهداف و ادعاهای انان و به شناختی کلی از این فرقه برسیم و پس ازآن به چند اشکال وارد از خود همین فرق ها بین یمانی حقیق و غیر ان پرداخته میشود. اما با توجه به این که اکثریت فکرمیکنند، رد احمد الحسن احتیایج به فقه الحدیث، رجال و… و امکان رد کردن این فرقه برای عوام بخصوص نیست ، برآن شدیم تا دو اشکال اساسی، قوی و عقلی منطقی را که وارد بر این انسان کذاب است، را بیان کنیم و به سوالات و شبهات پیرامون این دو اشکال جواب بدهیم. این دو اشکال و پاسخ های حول، ان نتیجه بحث مجازی نویسنده با یکی از بزرگترین طرفداران احمد اسماعیل است؛ و شبهات وارده بر دو اشکال نیز تماما، از سوی انان وارد شده و توسط نویسنده پاسخ داده شده است. خواننده محترم با یادگیری این جواب ها، که مبنی بر اصول اعتقادی محکم و منطقی است میتواند برای همیشه ازشر این فرقه ضاله درامان باشد.
در روایات شیعه و واهل سنت بخش مهمی ازروایات مربوط به، ظهور منجی و حوادث قبل و بعد از ان میباشد. ازجمله نشانه های ظهور در اخبار اخرالزمان، که در روایات شیعه و یافت میشود خروج یمانی میباشد.
به عنوان نمونه امام صادق(علیه السلام) میفرمایند:
((پیش از قیام قائم پنج نشانه خواهد بود که همگی از علامات محتوم است: یمانی و سفیانی و صیحه و کشتن نفس زکیه و فرو رفتن زمین در بیداء[۱].)) (صدوق، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۶۵۰، ح۷.)
بنابراستدلال بعضی از علما او از طرف خاندان منتسب به اهل بیت پیامبر و از سادات میباشد. سیدابن طاووس در کتاب خود به اسم فلاح السائل به این مطلب با حدیثی از امام صادق علیه السلام به این مطلب، اشاره میکنندکه ایشان فرمودند:
((…و قیام مردی از خاندان عمویم زید در یمن))( سید بن طاوس ، ص ۱۷۱)
یمانی کیست؟
یمانی، پیرو مذهب اهل بیت علهم السلام بوده و از انجا که در روایت امده، که ایشان مردم را به سوی امام زمان دعوت میکند باید شیعه دوازده امامی باشد. بعضی از علما معتقدند خروج یمانی از نشانه های حتمی ظهور حضرت حجت عج میباشد؛ با توجه به روابات فهمیده میشود که یمانی از یاران منجی موعود عج میاشد و در روایات اشاره هایی به چگونگی خروج، اهداف، نشانه ها ومکان خروج اوشده است که به برخی از ان ها اشاره خواهد شد.
مکان خروج
باتوجه به انچه در روایات مربوط به یمانی امده، از نشانه های قطعی در مورد یمانی، خروج او کشور یمن برای یاری حضرت مهدی (عج) و مبارزه با سفیانی میباشد. با این که اسمی از او به طور مشخص در روایات نیامده لکن به خاطر خروج از یمن، یمانی نامیده شده است.
چگونگی زمان خروج
در روایات به طور صریح، به این مطلب اشاره شده است که، یمانی به همراه سفیانی و خراسانی دریک سال، یک روز ویک ماه خروج خواهند کرد، و بین خروج انها فاصله ایی نیست. در حدیثی از امام باقر علیه السلام در کتاب، ارشاد شیخ مفید چنین امده: ((قیام سفیانی، خراسانی و یمانی، در یک سال، یک ماه و یک روز خواهد بود که هدایت یافته ترین پرچم، پرچم یمانی است زیرا که به حق دعوت می کند.))( شیخ مفید، ج ۲، ص ۳۷۵)
یمانی شخصیتی قبل و متصل به ظهور
باتوجه به انچه در روایات، از ویژگی های یمانی امده دشمنی و جنگ او با سفیانی است؛ باتوجه به قرائن دیگر رد روایات، از ویژگی های یمانی و سفیانی، میتوان پی به این برد که از زمان امدن یمانی، تا ظهور حضرت مهدی(عج) فاصله چندانی نخواهد بود؛ به خاطر همین مساله بعضی این فاصله، را از شش ماه تا یک سال، تخمین زده اند. ازجمله این روایات که در کتاب، غیبت نعمانی امده است کلام امام باقرعلیه السلام است، که میفرمایند:
((سفیانی و قائم هر دو در یک سال نمایان میشوند))( نعمانی، ص۲۶۷)
جریان های دروغین
جریان مهدویت باتوجه به اهمیت فراوان و جهان شمولی که دارد، در طول تاریخ مورد هجمه های زیادی، از سوی مخالفان و دشمنان واقع شده است؛ و همانند دیگر مباحث مهم اعتقادی مثل نبوت، امامت و…که دچار آفت مدعیان دروغین شد، این جریان اعتقادی اصیل نیز، سالم از فتنه دشمنان نمانده است؛ فتنه هایی که به وسیله ساختن مدعیان دروغین در طول تاریخ، قصد تخریب این جریان الهی را داشتهاند.
جریان انحرافی یمانی
از جریان های انحرافی بحث مهدویت، که چندسالی است در کشور عراق شکل گرفته است و درحال گسترش میان شیعیان، بخصوص شیعیان عراق و ایران است، میتوان به جریان احمد اسماعیل ملقب به احمد الحسن اشاره کرد. جریانی که ادعاهایی عجیب، انحرافی والبته بزرگ در زمینه مهدویت دارد؛ و باتوجه به گسترش سریع و دارا بودن امکانات زیاد، میتوان به بودن دست هایی پشت پرده از طرف دشمنان اسلام ناب و مذهب حقه تشیع پی برد.
اما احمد اسماعیل کیست؟
احمد اسماعیل السلمی البصری موسس این فرقه انحرافی، فردی عراقی تبار است. او درسال ۱۹۸۶ میلادی در استان بصره متولد شده است، و در سال ۱۹۹۹ از دانشکده مهندسی نجف فارغ التحصیل شد و مدتی نیز، در حوزه شهید محمد صدر در نجف اشرف درس طلبگی خواند.
او ادعا میکند، بارها حضرت حجت (عج )را در خواب و بیداری مشاهده کرده است و آن حضرت اورا، مامور به هدایت جامعه کرده است و در سال۲۰۰۱ میلادی، ادعاهای باطل خود را علنی کرد و با مواجه تند علما مواجه شد. او بعد فریفتن عده ای از شیعیان عراق وفعالیت های نظامی طرفدارانش، تحت تعقیب پلیس بغداد قرار گرفت و به همین علت از عراق گریخت و پس ازآن از طریق اینترنت با طرفداران خویش، در ارتباط است.
چرا احمد الحسن؟
طرفداران احمد اسماعیل، با توجه به روایتی در وصف امام زمان(عج)، برای این که او را منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام کنند، به جای احمد اسماعیل، به او احمد الحسن میگویند در حالی که روایت نه به طور مستقیم، نه از نظر دلالت ربطی به این شخص ندارد.
برخی از ادعاها
او ادعاهای باطلی دارد، که به صورت خلاصه به انها اشاره خواهد شد:
۱٫ادعای سیادت و فرزند امام عصر(عج) بودن:
اوخود را، فرزند با واسطه امام عصر(عج) میداند؛ و ادعای سیادت میکند؛ در حالی که، به اقرار خاندان او در عراق و به واسطه تحقیقات وزیر امنیت عراق، این خاندان از سادات نیستند. منبع:( الصنهاجی، مهدی بن تومرت، ص۱۲۱)
او که مدعی است با پنج واسه فرزند امام مهدی عج می باشد لکن برزگان عشیره اش اقرار دارند که نسب پنجم او به فردی به اسم داوود ابن هنبوش برمیگردد نه امام عصر عج
۲٫امام سیزدهم:
او مدعی است بعد از امام عصر(عج)، ۱۲امام دیگر خواهد امد؛ و او امام سیزدهم، است.
۳٫یمانی و فرستاده امام عصر(عج)
او خود را، فرستاده و نائب امام عصر و یمانی موعود نیز، میداند. اینها تنها گوشه ایی، از اباطیل و ادعاهای پوشالی احمد اسماعیل می باشد.
رد این مدعی دروغین
در رد ادعاهای باطل این مدعی دروغین، همین بس که استناد او برای اثبات حقانیت خودش یا به احادیث بسیار ضعیف السند است،که بسیار عام و چند وجهی هستندو یا دست به دامان، خواب دیدن و استخاره گرفتن میشود هرچند رد این نی شخصی بسیار راحت است، ابتدا به چند اشکال کلی، پیرامون این فرقه پرداخته میشود وسپس به شکل تفصیلی به دو مورد، از بهترین استدلال های علمیکلامی و شبهات وارد شده پیرامون این استدلال ها، از طرف احمدالحسنی ها،که حاصل بحث های خود نوسینده با طرفداران وی است پرداخته خواهد شد.
اشکالاتی کلی براحمد اسماعیل
۴٫او چگونه امام و نائب امامی است که جدای از اینکه با خواب دیدن مردم را به خودش دعوت میکند،
هیچگاه نه خودش، نه طرفدارانش، حاضر به بحث علمی و مناظره نیستند؟ آیا این بود شیوه ائمه علیهم السلام؟
۵٫طرفداران وی، همیشه درحال مغالطه و عوض کردن معانی روایات مربوط به ظهور و غیر ظهور هستند، تا بتوانند از این راه غلط، احمدالحسن را اثبات کنند.
دو اشکال اساسی به احمد الحسن
مقدمه
اما به عنوان مقدمه قسمت اصلی بحث، لازم است ذکر شود که ، یکی از مواردی که میتوان به راحتی به وسیله آن مدعیان دروغین را رد کرد، پیداکردن تناقض در کلام، اعمال و پیش گویی های انان است؛ زیرا از محکم ترین دلایل اثبات قران، نبوت، انبیا و…نبود عدم تناقض است زیرا وجود تناقض ناشی از، مولایی غیرحکیم است و مسلما اگر ادعا الهی باشد ازخالق حکیم تناقضات بروز نخواهد کرد.
نویسنده در سال۲۰۱۹میلادی از طریق فضای مجازی،وارد بحث با طرفداران احمد اسماعیل شد؛ بحث به این صورت بود که نوسینده با وارد کردن دو اشکال اساسی و پاسخ دادن حول شبهات اشکالات وارده، از جانب طرفداران احمد الحسن، ادعاهای کذب آنان را روشن کرد.[۲] فرقه ای انحرافی،که از جواب های آنان بوی سازمانده ایی منظم، از ایادی بیگانه ای مثل صهیونیسم و وهابیت به مشام می رسد.گفتنی است اموزش این دو اشکال بر احمد اسماعیل و شبهات حول انها، برای مخاطبین عزیز به عنوان سلاحی برای مقابله با این فرقه ضاله،قابل استفاده میباشد.
چند نکته:
قبل ازشروع بحث اصلی، به نکات زیر توجه شود:
۴٫شیوه بحث به این صورت بوده که، نویسنده دو اشکال اساسی را مطرح میکند و طرفداران احمد الحسن، برای جواب که در حقیقت فرار از این اشکال ها بود، ده ها شبها دیگر مطرح میکردند و نویسنده به همه انها پاسخ داد
که در نتیجه توسط طرفداران احمدالحسن مسدود(بلاک)شد.
۵٫پایه اشکالات وارد شده برمبانی احمدالحسنی ها، اعتقادت محکمی هم چون عصمت امام، حکمت خداوند ، وجه اکمل بودن و افضل بودن امام نسبت به مردم، ایات صریحه قران کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام می باشد.
اشکال اول به احمد الحسنی ها:
اگر صوت هایی که از احمد اسماعیل،در سایت او منتشر میشود را گوش کنید، نکته ایی بارها به چشم میخورد غلط خواندن قران کریم، نهج البلاغه و بدتر از آن، اشتباهات نحوی و صرفی او در حرف زدن است، یعنی هنگامی که عربی فصیح صحبت میکند، بارها مجرور را منصوب منصوب را مجرور و….میخواند؛ این شخص چگونه امامی است که ایات قران کریم را،که بر خاندان وحی نازل شده و طبق حدیث شریف، عدل امام معصوم است به غلط میخواند مگر قواعد ادبیات عرب را نمیشناسد که بارها، خطای ادبیاتی دارد چگونه علم ندارد و بدتر از این افرادی که به ظاهر باید از او پایین تر باشند، مثل یک طلبه سال های اول حوزه از جهات ادبیات و روخوانی مشکلی ندارد ولی این امام ساختگی، قران را اشتباه میخواند؟ لازم است این امام نزد طلاب برود، واین قواعد را بیاموزد. این چه امامی است که زبان مادری خویش را نیز به درستی نمیتواند صحبت کند؟
هنگامی که این سوالات، برای طرفداران فرقه ضاله احمدالحسنی ها بیان شد باکمال وقاحت، برای توجیه امام دروغین خودشان بسیاری از مطالب حقه عقلی و نقلی را زیر سوال بردند؛ و در پاسخ شروع به مطرح نمودن شبهات زیرکردند:
جواب های احمدالحسنی ها به اشکالاول:
جواب اول احمد الحسنی ها:
قران های الان غلط است و هیچ کدام از قرائت های حال حاضر، قرائت اهل بیت علهیم السلام نیست و آنچه احمدالحسن میخواند صحیح است و مطابق با قرائت اهل بیت است.
رداین شبهه:
((عاصم در بين قرای معروف به خصوصيات و خصائلي ممتاز بوده كه به او شخصيتي قابل توجه بخشيده است. ضابطي بينهايت استوار و در اخذ قرآن از ديگران محتاط تر بوده است . قرائت را از كسي غير از ابو عبدالرحمن السلمي كه از علي عليه السّلام فرا گرفته بود اخذ نميكرد . آن را به زر بن حبيش كه قرائت را از ابن مسعود آموخته بود عرضه ميكرد. در تمام دورههاي تاريخ، قرائت عاصم، قرائتي بوده كه بر همه قرائت ها، ترجيح داشته و بين عامه مسلمانان، رواج داشته و همگان بدان توجه داشتند.)) (محمدهادی معرفت، ۱۳۸۱، ص۲۳۵)
((قرآن را بخوان آنچنانكه که مردم میخوانند))( وافی ج ۵، باب اختلاف القرآءات، ص ۲۷۳)
جواب دوم احمد الحسنی ها:
خود اهل بیت علهم السلام،طبق روایت قران را اشتباه میخواندند اصحاب به ایشان تذکر میدادند و علم نحو را تشبیه به بوی گند میکردند روایت:
((محمد ابن مسلم میگوید:امام صادق علیه السلام اینگونه قرائت کرد: وَ لَقَدْ نَادَينَا نُوحاً پس به ایشان گفتم: فدایاتان شوم نُوحٌ اگر به قاعده عربی دقت کنید پس امام فرمود مرا از این سخنان ازار دهنده رها کنید))( نورى، حسين بن محمد تقى، ۱، ۱۴۰۸ق)
رد این شبهه:
جواب سوم احمدالحسنی ها:
قران تحریف شده است واین مورد در، روایات نیز بدان اشاره شده است؛ و هنگامی که حضرت مهدی ظهور کند، قرانی جدید همراه خود میاورد.
رد این شبهه:
۱٫شبهه پوسیده تحریف قران، بارها توسط بزگان به دلایل محکم عقلی رد شده است؛ و در رد همین شبهه بس از که خالق حکیم محال است چیزی را،که به عنوان معجزه جاوید نازل کرده است را، بتوان تحریف کرد چون این گونه دیگر اصلا معجزه نیست. فرض بفرمایید این همه سال بندگان خویش را،رها کرده تا توسط قرانی انحراف یافته، از مسیر کمالی که برایشان در نظر گرفته بود دور شوند و به مقصد پروردگار حکیم نرسند. این همه تاکید پیامبر(صلی الله علیه و اله)در حدیث ثقلین و…به قران کریم، العیاذ بالله اشتباه بوده و پیامبرمردم را، مامور تمسک، به کتابی میکرده که منحرف شده است؟چگونه است قرانی که، این همه روایت درفضل قرائت، انس، حفظ و…آن امده، در مورد قرانی تحریف شده باشد؟ در حالی که در جای خودش، ثابت شده است که این قران کنونی، همان قران زمان ائمه علیهم السلام است. و چگونه پیامبری که درحدیث ثقلین، قران را ثقل و ماترک خود معرفی میکند و آن را عدل اهل بیت علهم السلام قرارمیدهد کتابی اشتباه منحرف شده باشد. وآیا حقیقتا ممکن است قرانی که پیامبر در وصف ان فرمود ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا که مایه هدایت ابدی است، منحرف شده باشد؟ یعنی العیاذ بالله حضرت نبی نمیدانسته اند یا…حاشاو کلا چون که، نسبت دادن چنین احتمالاتی نسبت به مولای حکیم و نبی مکرم وخاندان ایشان(علیهم السلام)، یا از جاهل بر میایدیا منافق.
این تقریبا تمام مباحثی است که، در اشکال اول بر دجال بصره وارد شد، و به شبهات پیرامون آن پاسخ داده شد و مشاهده شد که این فرقه انحرافی، برای ثابت کردن عقاید انحرافی خود دست به دامن زیر سوال بردن قران، اهل بیت و عقاید حقه مسلّمه شیعه شد.
اشکال دوم بر احمد الحسنی ها:
مقدمه:
((اگر سهو النبی ممکن باشد، احتمال دارد این خطا به نبوت او سرایت کند.))(علامه حلی، ۱۴۱۷ق، ص۴۷۲.)
در کتاب عیون اخبار الرضا روایتی از حضرت رضا علیه السلام نقل میشود ،که گفت وگویی است بین اباصلت و امام علیه السلام ؛ در این گفت وگو امام رضا علیه السلام یکی از ملاک های شناخت امام را معرفی میکنند:
به نقل از اباصلت هروی:((امام رضا (ع) با هر گروه و ملیتی از مردم، با زبان مادری او سخن میگفت، به خدا سوگند او از خود آنها به زبان محلی شان داناتر بود و از خودشان فصیح تر صحبت می کرد، روزی به او گفتم: ((ای پسر رسول خدا، من از آشنایی شما به این همه زبانهای مختلف در شگفتم! چه طور ممکن است یک انسان به این همه زبانهای رایج و ملتهای مختلف آشنا کامل داشته باشد؟! آن حضرت در پاسخ فرمود: ای اباصلت! من حجت خداوند بر تمامی مردم روی زمین هستم، و پروردگار متعال حجت و خلیفه ی خویش بر قومی نمی گرداند کسی را که زبان و گویش آنها را بلد نباشد، آیا سخن امیرمؤمنان را نشنیده ای که فرمود: به ما فصل الخطابعطاشده است و آیا فصل الخطاب غیر از آشنایی به لغات و زبانهای گوناگون چیز دیگری است؟))( شیخ صدوق، ج ۲۰، ص ۲۳۰)
اشکال دوم بر احمد الحسنی ها:
باتوجه به روایت امام رضا علیه السلام، یکی از عقلی ترین واسان ترین راه های مورد تایید شرع برای اثبات امامت مدعی ان، این است که مدعی با شرایط صحیح و معقول، بیاید و به زبان های مختلف صحبت کند، زیرا این مورد از مواردی است که تعریف معجزه، یعنی انچه مردم عاجز از انجام ان هستند بر ان صدق میکند؛ البته در روایات مختلف ذکرشده،که بارها این معجزه، توسط ائمه سلام الله علهم به اثبات رسیده است؛که جلوتر به چند روایت، از روایات ان اشاره میشود. البته از امامی که در زبان مادری خویش را نیز،اشتباه میکند و قواعد ان را، رعایت نمیکند انتظاری نمیرود. ولی هنگامی که در فضای مجازی این اشکال، به عنوان اشکال اساسی دوم یعنی درخواست معجزه، و ان هم معجزه تکلم به زبان های مختلف مطرح شد، با جواب هایی بس اشتباه و پر از شبهه که بوی شبهات وهابیت را نیزمیداد،مواجه شدیم هر چند برای عزیزان ثابت شد که اینها در راه اثبات دجال بصره، ابایی از زیرسوال بردن عصمت معصومین، صحت قران و…که از ضروریات دین و مذهب است ندارند.
جواب اول احمد الحسنی ها:
۱٫هیچ جای قران نیامده است،که پیامبر یا معصوم باید به زبان ها مختلف تکلم کند، و به عنوان معجزه بیان نشده است؟
رد این شبهه:
جواب دوم احمدالحسنی ها:
خداوند در قران میفرماید:
((و ما هیچ رسولی در میان قومی نفرستادیم مگر به زبان ان قوم))(ابراهیم،۴)
با توجه به این ایه لزومی ندارد که حجت خدا احمد الحسن به زبان دیگری صحبت کند.
رد این شبهه:
۲٫اگر بگوییم کلام شما صحیح است و احمد الحسن، به عنوان عام رسول یا جانشین رسول(امام عصر) است ؛ باید حداقل بتواند زبان عربی را خوب صحبت کند؛ در حالی که زبان عربی راهم پر از اشتباه و غلط صحبت میکند البته این مطلب با چشم پوشی از، خواندن پر از غلط قران و نهج البلاغة، که لکه نگی است بر دامن این مدعی دروغین میباشد.
جواب سوم احمدالحسنی ها:
خود پیامبرخدا، حضرت موسی هنگامی که برای هدایت میرود به خداوند عرض میکند من صحبت کردن بلد نیستم ((برادرم هارون که ناطقه اش از من فصیح تر است))(قصص،۳۴)ودرخواست کرد که هارون نیز همراه ایشان برود. از طرفی فرعون هم، حضرت موسی را به سخره گرفت و گفت ((ام انا خیر من هذا الذی هومهین و لایکاد یبین مگر نه این است که من از این کسی که خوار و بی مقدار است و نمیتواند روشن وگویا سخن بگوید بهترم؟))(زخرف،۵۴)
رد این شبهه:
۲٫شما برای از بین بردن جایگاه و وجاهت کلام حضرت موسی علیه السلام، به کلام فرعون که خود از جهنمیان است تمسک میکنید؛ یعنی کلام اومورد قبول شما است، انجا که انا ربکم الاعلی میگوید چه؟ان را هم قبول دارید؟ یا کلام آن دسته از کافران که پیامبران را العیاذ بالله مجنون،شاعر و ساحر میخوانند را هم قبول دارید؟ خب معلوم است کلام فاسقی مثل فروعون،که اتفاقا دراین ایه به قول خودتان در مقام تمسخر حضرت است را نمیتوان قبول کرد؛ با این استدلال در ظاهر هم جزء فرعونیان قرار گرفتید هر چند، در باطن پیرو فرعونتان احمد اسماعیل که انا حجة الله میگوید هستید.
جواب چهارم احمدالحسنی ها:
پیامبر اسلام هنگامی که برای دعوت به اسلام، به کشور های دیگر نامه مینوشتند، به زبان عربی نامه کتابت میشد؛ و این خود دلیل بر این امر است که، به زبان های دیگر مسلط نبودند.
رد این شبهه:
۱٫اثبات شی نفی ماعداه نمیکند، یعنی این حضرت رسول صلی الله علیه و اله نامه هایشان به زبان عربی کتابت نمی شد، هیچ دلالتی بر این مطلب ندارد که ایشان، زبان دیگری غیر عربی نمیدانستند.
۲٫در دنیای سیاست امروز، یکی از سیاست های اصلی هر کشور این است که بزرگان آن کشور،در ارتباط با کشور های دیگر به زبان خود گفت وگو میکنند؛ ودر جلسات و نامه ها از مترجم استفاده میشودکه این امر یعنی تکلم به زبان خود، نشانه بزرگی و قدرت آن کشورمیباشد. برای مثال رهبر معظم انقلاب، با آن که به زبان و مکالمه عربی تسلط دارند، در دیدار های خود با بزرگان کشور های عربی، به زبان فارسی صحبت میکنند و در این دیدار ها از مترجم استفاده میشود، یا حجت الاسلام نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان درمصاحبه های اخیر خود با صدا و سیمای ایران، با وجود این که به زبان فارسی، تسلط دارند به زبان عربی صحبت کردند. این ها شاهد مثال هایی است از اینکه این امراز اصول دیپلماتیک، و نشانه قدرت در ارتباط با کشور های دیگر است.
جواب پنجم احمدالحسنی ها:
در هیچ کجای از روایات نیامده است، که اهل بیت علهم السلام به زبان دیگری صحبت کرده باشند؛ و هیچ دلیل روایی بر این مطلب وجود ندارد.
رد این شبهه:
باید درجواب گفت اتفاقا، روایات متعددی در این زمینه وجود دارد. و اهل بیت علیهم السلام نه تنها به زبان غیر عربی مثل فارسی ترکی و…صحبت میکردند بلکه به گویش های مختلف نیز، مسلط بودند با اهل ان گویش به گفت گو میپرداختند. اری از ولی و حجت حقیقی خداوند متعال، که وصل به سرچشمه قدرت نامنتهای الهی است، انجام چنین معجزاتی بعید نیست .ولی انچه از ان مطمئن هستیم این است که انجام چنین کارهایی بر مدعیان دروغین ممکن نیست و به فضل خداوند سبب رسوایی انان خواهد شد. در اینجا به بخشی از این روایات اشاره خواهیم کرد.
تکلم به زبان ترکی در روایت علامه مجلسی در بحارالانوار:
ابوهاشم جعفری گفته است: ((درمدینه، امام علی النقی علیه السلام با «بغا» از نگهبانان متوکل عباسی که ترک زبان بود، به ترکی سخن گفتند. وی از اسب پیاده شد و جای اثر پای اسب امام را بوسید. او را قسم داده و خواستم از سخنان امام به من خبر دهد.
بغا پرسید: هذا نبیّ؟ این شخص پیامبر است؟ گفتم: پیامبر نیست. گفت: او مرا با نامی که در سرزمین های ترک نشین در کودکی صدا می زدند و هیچ کس تا امروز از آن خبر نداشت صدا زد!)) (مجلسی محمد باقر،ج۵۰،ص۱۲۴)
تکلم امام معصوم به زبان فارسی و اسلاوی در کتاب بحار الانوار:
علی بن مهزیارگفته است(( به محضر امام علی النقی علیه السلام شرفیاب شدم و امام به فارسی با من سخن گفتند. روزی غلام خود را خدمت امام فرستادم. اوکه سقلابی بود، در هنگام بازگشت بسیار شگفت زده بود، پرسیدم: چه خبر شده است؟ گفت:چگونه شگفت زده نشوم! امام هادی علیه السلام پیوسته به زبان سقلابی ( اسلاوی) همانند یکی از خود ما سخن می گفت، به گونه ای که تصور کردم او سقلابی است و در آنجا بزرگ شده است.))(همان،ج۵۰،ص۱۳۰)
ابوهاشم جعفری نیز گفته است((من با متطیب در محضر امام علی بن محمد النقی علیه السلام به فارسی سخن گفتم. امام روی به من نموده و با تبسم فرمود: گمان می کنی غیر از تو کسی فارسی را به خوبی نمی داند؟
متطیب به امام عرض کرد: جانم فدای شما باد! شما فارسی را خوب می دانید؟ امام پاسخ دادند: آری.))(همان،ج۵۰،ص۱۳۶)
جواب ششم احمد الحسنی ها:
آگاهی به همه زبان ها، مختص به خداوند متعال است و فقط اوست که میتواند به همه زبان ها تسلط داشته باشد؛ اگر غیر از خداوند متعال کسی مثل اهل بیت به همه زبان ها تسلط داشته باشد این براری مخلوق و خالق میشود و اشتراک غیر در صفات مخصوص خداوند به حساب میاید.
رد این شبهه:
۲٫چه کسی گفته است در این صورت مخلوق با خالق برابری میکند؟آن هم در صفت خاص و اگر انسان، مثلا در صفت وجود با خداوند متعال مشترک شد هر چند این صفت در انسان بالعرض و در باری تعالی بالذات است در اینجا خالق با مخلوق برابری کرده است؟ بماند که اثبات نشدهاست ، که تسلط به همه زبان ها از صفات خاص خداوند متعال است، ونمیشودکس دیگری، درآن شریک باشد.
جواب هفتم احمدالحسنی ها:
اگر امام یا پیامبر بتواند، به زبانهای مختلف صحبت کند وتسلط کامل داشته باشد؛ این امر سبب میشود که ازحالت عادی بودن خارج شود، ومتمایز از مردم شود، و به خاط همین مردم نبوت او را نپذیرند از همین جهت بود که به گفته قران میگفتند:
((اشراف قوم او که کافر شدند (به مردم) گفتند که این شخص جز آنکه بشری است مانند شما که میخواهد بر شما برتری یابد فضیلت دیگری ندارد و اگر خدا میخواست (رسول بر بشر بفرستد) همانا از جنس فرشتگان میفرستاد، ما این سخنانی که این شخص میگوید در میان پدران پیشین خود هیچ نشنیدهایم.[۶] )) (مومنون،۲۴)
رد این شبهه:
۱٫مگر در روایات مختلف بیان نشد، که حضرات ائمه علیهم السلام به زبان های مختلف صحبت میکردند؟ مگر این صراحت قران نیست که حضرت سلیمان علیه السلام، زبان حیوانات را میدانست و با انان به تکلم میپرداخت کجا باعث غیر عادی بودن ایشان میشد؟
۲٫کفار آن زمان توقع داشتند پیامبر، شخصی باشد فرشته گونه روی هوا راه برود، غذا نخورد، به بازار نرود و…. خود این اگرچه فهم اشتباهی است، ولی این توقع نشان دهنده طلب تمایز، و معجزه داشتن از مدعی الهی است.و انها هم معتقد بودند پیامبر باید شخصی غیر عادی، باشد از ان جهت که مدعای خود را به دیگران اثبات کند. حتی این مساله، برای کفار جاهلی ان زمان واضح بوده ولی برایپیروان احمداسماعیل، چگونه روشن نیست جای سوال دارد؟
۳٫با توجه به تعریف معجزه مشخص میشود، معجزه چیزی است که دیگران عاجز از انجام ان هستند و فقط شخص مدعی است، که قادر بر انجام ان است؛ و خود این باعث فرق بین مدعی حقیقی و غیر آن میشود. اری معجزه همان چیزی که یمانی اینترنتی، قادر بر انجام کوچک ترین ان نیست و هم اکنون او با فریتن انسان های ساده دل و جاهل به شیادی خود ادامه میدهد.
نتیجه گیری:
نتیجه ایی که میتوان از مطالب گذشته گرفت این است که فرقهی ضالهی احمدالحسن یمانی با توجه ه ادله عقلی و نقلی بسیار سست بی بنیان است و با دها دلیل همزمان رد میشود و این که فعالیت گسترده ایی دارند حتی به اقرار بسیاری از متخصصان این امر دارای حمایت صهیونیسم و امریکا است.
این فرقه راه بردی جز استفاده ازجهل مردم ندارد؛ وبر مومنین خصوصا طلاب لازم است با روشنگری ایتام محد و المحمد را از چنگال دشمنان محمد و ال او نجات دهند به وسیله برهان قاطع و ادله واضحه تا ریشه کنی این غده سرطانی از جامعه شیعی.
منابع:
*قران کریم
۱٫شیخ صدوق.کمال الدین،ج۲
۲٫سیدابن طاووس.فلاح السائل
۳٫شیخ مفید.الارشاد
۴٫نعمانی.غیبت نعمانی
۵٫مهدی بن تومرت.الصنهاجی
۶٫معرفت.محمدهادی.علوم قرآنی ۱۳۸۶
۷٫فیض کاشانی ملامحسن.وافی
۸٫نوری محمد حسین.مستدرک المسائل
۹٫علامه حلی.کشف المراد
۱۰٫شیخ صدوق عیون اخبار الرضا
و…
[۱] «قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْيَمَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ وَ الصَّيْحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاءِ؛
[۲] اشکالات و پاسخ ها نگهداری شده و الان در خدمت قاری محترم قرار خواهد گرفت.
[۳] و شبه عدم وجود خارجی و در صورت وجود قتل او نیز میرود
[۴]ثقفی تهرانی محمد،تفسیر روان جاوید، جلد ۳ صفحه ۲۲۰
[۵] و غیر از صفت خالقیت البته چند صفت خاص دیگربرای خداوند از همین صفت انتزاع شده است.
[۶] فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا هَٰذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلَائِكَةً مَا سَمِعْنَا بِهَٰذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ
این مطلب بدون برچسب می باشد.