۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » مقالات منتخب طلاب
  • 24 فوریه 2024 - 11:33
  • 44 بازدید
  • نویسنده : محمد مهدی کمالی
ارتباط استهلال، پیشرفت علوم و نظم اجتماعی
ارتباط استهلال، پیشرفت علوم و نظم اجتماعی

ارتباط استهلال، پیشرفت علوم و نظم اجتماعی

ارتباط استهلال، پیشرفت علوم و نظم اجتماعی   چکیده استهلال ازآن‌جهت که نقشی در تعیین برخی احکام شرعی دارد، در بین علما بارها مورد تفحص قرارگرفته است. ولی با توجه به پیشرفت علوم و ادعای تشخیص بدون رؤیت بالفعل و همچنین اختلافات عملی که در تعیین اول ماه در برخی سال‌های اخیر اتفاق افتاد، ضرورت […]

ارتباط استهلال، پیشرفت علوم و نظم اجتماعی

 

چکیده

استهلال ازآن‌جهت که نقشی در تعیین برخی احکام شرعی دارد، در بین علما بارها مورد تفحص قرارگرفته است. ولی با توجه به پیشرفت علوم و ادعای تشخیص بدون رؤیت بالفعل و همچنین اختلافات عملی که در تعیین اول ماه در برخی سال‌های اخیر اتفاق افتاد، ضرورت بازخوانی برخی زمینه‌های بحث پدیدار شد. سؤال اصلی این است که روش ایجاد نظم اجتماعی در تعیین ایام شرعی چیست؟ در این نوشته از روش کتابخانه‌ای و تحلیل داده‌ها استفاده شده است. ابتدا نوع ارتباط موضوع احکام شرعی با رؤیت هلال را بررسی کرده و سپس با ملاحظه‌ی وضعیت تکوینی ارتباط ماه و خورشید و زمین، امکان علمی پیش‌بینی‌پذیری رؤیت هلال مورد کنکاش قرار گرفته است. نهایتاً به دغدغه‌ی نظم اجتماعی در تعیین ایام شرعی، و سپس از سه جهت ثبوت، اثبات و تطبیق به آن پرداخته شده است. این نتیجه گرفته شده که با توجه به اطمینان آور نبودن نتایج علوم در تعیین اول ماه، کماکان رؤیت با چشم تنها راه اثبات است هرچند با تقریب مبانی می‌توان اندکی از اختلاف کاست.

کلیدواژه

استهلال، رؤیت هلال، ابزارهای علمی، نظم اجتماعی

مقدمه

استهلال به معنی تلاش برای رؤیت هلال جهت تعیین اول ماه است. ناظر به این مسئله که موضوعِ چندی از تکالیف دینی، اول ماه عرفی است که با استهلال تعیین می‌گردد، و استهلال طریقی برای تعیین یک واقعیت تکوینی است، پیشرفت علوم می‌تواند جایگزین رؤیت هلال گردد. البته باید پیش‌بینی‌ها یا مقارن‌بینی‌ها به حدی باشد که ایجاد اطمینان کند. لذا هرچند چندین قرن است که علمای زیادی به این مسئله پرداخته‌اند، ولی شناخت دقیق‌تر عوامل تکوینی می‌تواند معنی روایات را روشن‌تر کرده و ابزار علمی ممکن است بتواند جایگزین رؤیت گردد. لذا در هر دوره از پیشرفت علم در باب نجوم، این پژوهش‌ها می‌تواند تکرار گردد.

از طرفی دغدغه‌ی برخی، وحدت مسلمین در ایام‌الله مثل اعیاد یا ماه مبارک رمضان است. درصورتی‌که از حیث تکوینی امکان چنین ماجرایی باشد، شاید بتوان در این راستا چاره‌اندیشی‌هایی کرد.

در این مکتوبه، در فصل اول، کلیات و مفاهیم پایه بیان می‌گردد. سپس در فصل دوم، به بررسی جایگاه رؤیت در ادله‌ی فقهی پرداخته می‌شود. در فصل سوم، وضعیت تکوینی مؤثر در نگاه به رؤیت‌پذیری ماه پرداخته می‌شود و در فصل آخر، امکان نظم اجتماعی بررسی خواهد شد.

۱-کلیات و مفاهیم

۱-۱ بیان مسئله

در شریعت مقدّس اسلام بسیاری از وظایف و عباداتِ فردی و اجتماعیِ مسلمانان بر اساس ماه‌های قمری، و تشخیص آغاز و انجام ماه‌های قمری هم مبتنی بر رؤیت هلال است. مراسم بسیار مهم و اساسی حج، تعیین روز عرفه و عید قربان، روزه ماه مبارک رمضان، شب‌های قدر، ایام تاریخی مهم مانند مبعث، غدیر، عاشورا و مهم‌تر از همه عید فطر همگی وابسته به رؤیت هلال‌اند و حتی برخی وظایف مانند روزه عید فطر مردّد بین محذورین است که اگر روزی آخر ماهِ رمضان باشد روزه‌اش واجب و اگر عید فطر باشد روزه‌اش حرام است. به دلیل همین نقش اساسی و تأثیر گسترده، رؤیت هلال وسیله‌ای بس آسان و در دسترس است که می‌تواند عاملی برای تحقق اختلاف یا اتّحاد مسلمانان باشد. حتی اگر بتوان باوجود اختلاف، در اموری مثل روزه یوم الشکّ اوّل ماه مبارک یا احیای دو شب به نیّت لیلةالقدر، مشکل را حل کرد، در تعیین روز عرفه و عید قربان و عید فطر چنین راهی وجود ندارد. مگر می‌توان مسلمانان را مکلّف کرد که در یوم الشکّ آخر ماه مبارک، طریق احتیاط پیش گیرند و مثلاً با مسافرت روزه خود را افطار کنند؟

گذشته از جنبه‌های شرعیِ فردی، بازتاب اجتماعی دوگانگی و تفرقه در این امور را که بسیاری از اوقات به پاره‌ای اعتقادات مسلمانان نیز ضربه می‌زند، نباید ازنظر دور داشت.

تشخیص درست و مطابق ضوابطِ شرعی اوّل ماه‌های قمری آن‌قدر مهم است که در روایاتی می‌خوانیم که پس از فاجعه اندوه‌بار و جانکاه عاشورا، نفرین فرشته‌ای در حقِّ قاتلانِ حضرت اباعبداللّه الحسین (علیه السّلام) موفّق نشدنِ آنان به اعمال و وظایف عید قربان و فطر و ماه مبارک است.[۲][۳]

۱-۲ ضرورت

هرچند پرداختن به این موضوع بارها و بارها توسط بزرگان شیعه و سنی تکرار شده، لکن دخالت پیشرفت‌های علمی به‌عنوان جایگزینی برای رؤیت، لزوم بررسی مجدد مسئله را با هر دوره از پیشرفت علم ضروری می‌سازد. در گذر زمان، نوع نگاه محققین به وضعیت تکوینی کرات، هم برداشت آن‌ها از مسئله را دستخوش تغییر کرده و هم‌نظر فقهی آن‌ها را به‌وضوح تحت تأثیر قرار داده است. همچنین خوش‌بینی برخی دیگر نسبت به وضعیت فعلی علم، سبب شده مظنونات را حجت در نظر گرفته و مبتنی بر آن پیشنهادها و تحلیل‌ها ارائه گردد. لذا لازم است در هر دوره با واکاوی دقیق و تطبیق اصول فهم ادله بر مسائل، مواردی مثل استهلال مورد بازبینی قرار گیرد.

۱-۳ پیشینه

از زمان ائمه‌ی اطهار (علیهم السّلام)، سؤالاتی حول رؤیت برای متشرعین پیش می‌آمده و در هر دوره، علما از شیخ طوسی (رحمه‌الله) تا امام خمینی (رحمه‌الله) به آن پرداخته‌اند. در بررسی‌های جدید علاوه بر نظر رساله‌ایِ مراجع معظم تقلید، افرادی به بررسی موردی مسئله پرداخته‌اند. آیات، حجج اسلام و اساتیدی چون منتظری، محمدجواد فاضل، رضا مختاری، محمود هاشمی شاهرودی با نگاه فقهی و اساتیدی چون محمدرضا صیاد، محسن قاضی میرسعید، محمد عوده و برنارد یالوپ با نگاه نجومی به آن پرداخته‌اند. گستره‌ی مطلب آن‌قدر وسیع است که استاد رضا مختاری ۵ جلد کتاب با نام رؤیت هلال نگاشته و به بررسی مطلب پرداخته است.

چیزی که نگارنده را بر آن داشت که مطلب جدیدی بنویسد، جمع‌بندی دقیق‌تر نظرات فقهی با نگاه تفصیلی به وضعیت تکوینی است. چر ا که طبق آنچه مطالعه شد، نوعاً نگاه آیات عظام به وضع تکوینی مسئله دقیق نیست که سبب نظرات فقهی خاص شده است. اساتید نجومی هم در بحث فقهی صاحب‌نظر نیستند. علم روز هم در هر برهه، داشته‌های جدیدی عرضه می‌کند. لذا لازم است پیرامون مسائل فقهی مرتبط با علم روز، تازه‌به‌تازه نگاشته‌هایی تقریر شود و با قرینه‌ی تکوین، به ایراد نظریه‌ی فقهی پرداخته شود.

۱-۴ سؤالات تحقیق

سؤال اصلی:

چه راه‌حلی برای رفع اختلاف اول ماه وجود دارد؟

سؤالات فرعی:

  1. رؤیت در ادله‌ی شرعی چه نقشی دارد؟
  2. نقش قطع و اطمینان در ادله‌ی شرعی چیست؟
  3. وضعیت تکوینی در استهلال چیست؟
  4. اختلاف‌نظر علما در تعیین اول ماه بر چه مبانی تکیه می‌کند؟
  5. پیشنهاد نهایی ایجاد نظم اجتماعی در رؤیت هلال چیست؟

۱-۵ مفاهیم

۱-۵-۱ استهلال

استهلال به‌عنوان اصطلاحی فقهی مدنظر است که استفاده از روش‌های مورد تأیید شارع، جهت تعیین اول ماه قمری می‌باشد. اول ماه قمری یا روز خاصی از ماه‌های قمری، موضوع برخی احکام شرعی مثل روزه، حج و… قرارگرفته لذا در تعیین شیوه، لسان یا تصریح روایات برای تأیید یا تخطئه روش عرفی موردنیاز است.

۱-۵-۲ تکوین

تکوین در این نوشته، اشاره به وضعیت فیزیکی موجود در عالم با صرف‌نظر از تعاریف و نگاه‌های عرفی یا شرعی به آن است. اینکه محور حرکت وضعی زمین نسبت به حرکت انتقالی آن عمود هست یا نیست به نظر شارع یا متشرع وابستگی ندارد و باید با ابزارهای متناسب، صحت آن را سنجید.

۱-۵-۳ ماه قمری

برای تعیین معنای ماه قمری، تعاریف متعددی مطرح است که هر یک با رویکرد خاصی احداث شده‌اند که در ادامه، چندین تعریف ارائه خواهد شد. معنایی که مدنظر نگارنده است، ماه قمری عرفی است که شاخصه‌ی آن رؤیت ماه نو در آسمان می‌باشد.

 ۲- بحث فقهی

۲-۱ نقش رؤیت

چنان که گفته شد، استهلال به‌عنوان ملاکی برای تعیین زمان، جهت برخی شعائر دین مثل ماه مبارک رمضان یا حج است. خداوند می‌فرماید: (هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَلِک إِلَّا بِالْحَقِّ یفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ)[۴] در نگاه به روایات در بحث استهلال اولین مطلبی که به چشم می‌خورد، تشخیص هلال ماه به‌وسیله‌ی دیدن است. سؤال اولی که مطرح می‌شود این است که آیا دیدن هلال برای احکام شرعی مثل روزه‌ی ماه مبارک رمضان یا حج، موضوعیت دارد یا طریقیت یا اماریت؟ اگر موضوع باشد رؤیت بالفعل برای هر شخص یا رؤیت بالفعل برای اهل بلد موضوع اثبات وجود حکم شرعی است. اگر طریقیت داشته باشد درواقع رؤیت به‌عنوان طریق برای وصول به موضوع دیگری مثل شروع عرفی ماه در نظر گرفته‌شده است. و اگر اماریت شرعی باشد موضوع حکم شرعی، همان اول ماه عرفی است و درواقع، رؤیت، اماره‌ی شرعی برای تشخیص موضوع عرفی می‌شود. حال یا مطلق است یا به‌عنوان اماریته العرفی.[۵] اگر مطلق باشد، رؤیت همواره عندالشک، مرجع تشخیص است و اگر بعنوانه العرفی اماره باشد، مادامی رؤیت، اماره‌ی شرعی است که ظن نوعیِ عرفیِ بالفعل برای تعیین موضوع ایجاد کند. البته در مانحن فیه اگر موضوع، اول ماه عرفی باشد، رؤیت ماه برای موضوع، قطع‌آور و چه‌بسا دخیل در موضوع (موضوع، اول ماه عرفی است و رؤیت در اول ماه عرفی دخیل است. توضیح بیشتر در ادامه‌ی نوشته بیان خواهد شد.) است. لذا اگر موضوعیت رؤیت (شخصی یا رؤیت اهل بلد) منتفی گردد، شقوق دیگر تفاوتی نمی‌کند.

اجمالاً از پذیرش حرف اول می‌گذریم زیرا اولاً روایات صریحی داریم که موضوعیت رؤیت شخص یا اهل بلد برای اثبات اول ماه را رد می‌کند. مثل روایت عَلِی بْنُ مَهْزِیارَ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنِ اَلْمُفَضَّلِ وَ عَنْ زَیدٍ اَلشَّحَّامِ جَمِیعاً عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ: أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ اَلْأَهِلَّةِ فَقَالَ «هِی أَهِلَّةُ اَلشُّهُورِ فَإِذَا رَأَیتَ اَلْهِلاَلَ فَصُمْ وَ إِذَا رَأَیتَهُ فَأَفْطِرْ» قُلْتُ أَرَأَیتَ إِنْ کانَ اَلشَّهْرُ تِسْعَةً وَ عِشْرِینَ یوْماً أَقْضِی ذَلِک اَلْیوْمَ فَقَالَ «لاَ إِلاَّ أَنْ تَشْهَدَ لَک بَینَةٌ عُدُولٌ فَإِنْ شَهِدُوا أَنَّهُمْ رَأَوُا اَلْهِلاَلَ قَبْلَ ذَلِک فَاقْضِ ذَلِک اَلْیوْم.»[۶] که جایگزینی بینه برای رؤیت شده و یا روایت حَمَّادٌ عَنِ اَلْحَلَبِی عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ «کانَ عَلِی عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ یقُولُ: لاَ أُجِیزُ فِی اَلْهِلاَلِ إِلاَّ شَهَادَةَ رَجُلَینِ عَدْلَینِ.»[۷] که بحث بینه برای اثبات اول ماه مطرح شده و کلاً با مراجعه به ابواب ۵، ۶، ۱۱، ۱۲ و ۱۴ از ابواب احکام شهر رمضان در کتاب وسائل الشیعه،[۸] تواتر معنوی بر عدم موضوعیت رؤیت برای آغاز شهر اثبات می‌شود.

ثانیاً در طول تاریخ کسی قائل به موضوعیت رؤیت برای اثبات اول ماه نشده است. ثالثاً هرچند ظهور اولیه‌ی هر قید در کلام، موضوعیت است لکن قیودی مثل رؤیت یا علم، ظهور در طریقیت دارند. مثل جایی که می‌گویی اگر دیدی مغازه باز است نان بخر! شفاف است که در این مورد هیچ‌گاه ذهن، تصور موضوعیت برای رؤیت نمی‌کند. البته اگر قرینه‌ی خاصه برای موضوعیت باشد می‌تواند موضوع باشد مثل رؤیت برای بحث شهادت زنا که موضوع است نه طریق! اما در ما نحن فیه قرینه‌ی خاصه برای موضوعیت نداریم. لذا بحث عدم موضوعیت رؤیت در استهلال مفروغ عنه است. استاد رضا مختاری نیز که حول استهلال و فروعات آن تحقیقات مفصلی انجام داده‌اند در مقامات مختلف هم در مقالات فصلنامه‌ی «فقه اهل‌بیت» و هم کتاب «رؤیت هلال» به آن پرداخته و به‌وضوح آن را پذیرفته و مفروغ عنه دانسته است. در جای‌جای کتاب «الافق او الآفاق» آیت‌الله منتظری (رحمه‌الله) نیز موضوعیت ماه عرفی برای مسائل شرعی، هم از زبان نگارنده و هم نقل‌قول‌ها، پیش‌فرض و مفروغ عنه دانسته شده است. نظر آیت‌الله خویی (رحمه‌الله) در موسوعه ذیل بحث طرق اثبات اول ماه و دیگر بزرگان نیز همین امر است.

۲-۲ دلیل دخالت شارع

دومین سؤالی که مطرح می‌شود این است که اگر رؤیت، موضوع نیست و موضوع دلیل، امری عرفی است دخالت شارع در آن به چه معناست؟ پاسخ این است که از ابتدا تاکنون در این موضوع عرفی، شک وجود داشته و تعیین وظیفه عندالشک به عهده‌ی شارع است. ثانیاً اگر اماریت رؤیت را مطرح کنیم حتی در موارد ظن به خلاف هم باید طبق اماره عمل شود. (اگر قائل به شرطیت ظن نوعی بالفعل در اماریت این اماره نباشیم. البته اگر باشیم هم عند الشک، مرجع است.) پس بحث کردن حول این موضوع ضروری می‌باشد.

۲-۳ نقش قطع

سؤال سوم اینکه آیا قطعِ مطرح شده در روایات و آیات، قطع طریقی است یا قطع موضوعیِ طریقی یا قطع موضوعیِ وصفی؟ چنانچه در آیه شریفه، بحث تبین در موضوع دلیل مطرح شده: (وَکلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّی یتَبَینَ لَکمُ الْخَیطُ الْأَبْیضُ مِنَ الْخَیطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیلِ[۹]) توضیح اینکه دخالت قطع در دلیل، یا طریقی است یا موضوعی. در قطع طریقی، قطع بالفعل موضوعیت ندارد بلکه به‌عنوان مشیر به کشف واقع استعمال شده لذا اگر اماره‌ی شرعی وجود داشته باشد می‌تواند در غیاب قطع بالفعل، جایگزین آن گردد. اما قطع موضوعی دو گونه است: قطع موضوعی طریقی و قطع موضوعی وصفی. در قطع موضوعی وصفی، قطع به‌عنوان حالته النفسانی موضوع دلیل قرار گرفته ولی در قطع موضوعی طریقی، به‌عنوان کاشفیته و طریقیته در موضوع اخذ شده. درواقع چیزی نظیر تفاوت اماریت شرعی مطلق و اماریت شرعی بعنوانه العرفی که پیشتر گذشت. فرق میان قطع طریقی محض با قطع موضوعی طریقی این است که در قطع طریقی محض هیچ‌گونه التفاتی به قطع وجود ندارد و قطع در موضوع حکم اخذ نشده و در ترتب حکم بر موضوع دخالتی ندارد و تنها طریق دسترسی به حکم واقعی است؛ به خلاف قطع موضوعی طریقی که به آن التفات می‌شود و از این نظر که طریق به واقع است، در ترتب حکم بر موضوع دخالت دارد. این که گفته‌شده امارات و اصول عملی، قائم‌مقام قطع موضوعی نمی‌شوند، منظور قطع موضوعی وصفی است، نه قطع موضوعی طریقی که جایگزین می‌پذیرد، زیرا در ظاهر، موضوعی است، ولی درواقع طریقیت دارد. [۱۰]

با نگاه به روایات و اینکه بینه یا سی روز جایگزین رؤیت شده، معلوم می‌شود که قطع موضوعی وصفی مطرح نیست. و چون قطع در روایات اخذ شده مثل روایت محمد بن الحسن بإسناده عن محمد بن الحسن الصفار، عن محمد بن عیسی قال: کتَبَ إِلَیهِ [امام] أَبُو عَمْرٍو أَخْبِرْنِی یا مَوْلَای أَنَّهُ رُبَّمَا أَشْکلَ عَلَینَا هِلَالُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَلَا نَرَاهُ وَ نَرَی السَّمَاءَ لَیسَتْ فِیهَا عِلَّةٌ فَیفْطِرُ النَّاسُ وَ نُفْطِرُ مَعَهُمْ وَ یقُولُ قَوْمٌ مِنَ الْحُسَّابِ قِبَلَنَا إِنَّهُ یرَی فِی تِلْک اللَّیلَةِ بِعَینِهَا بِمِصْرَ وَ إِفْرِیقِیةَ وَ الْأُنْدُلُسِ فَهَلْ یجُوزُ یا مَوْلَای مَا قَالَ الْحُسَّابُ فِی هَذَا الْبَابِ حَتَّی یخْتَلِفَ الْفَرْضُ عَلَی أَهْلِ الْأَمْصَارِ فَیکونَ صَوْمُهُمْ خِلَافَ صَوْمِنَا وَ فِطْرُهُمْ خِلَافَ فِطْرِنَا فَوَقَّعَ (علیه‌السلام) لَا تَصُومَنَّ الشَّک أَفْطِرْ لِرُؤْیتِهِ وَ صُمْ لِرُؤْیتِهِ. که رؤیت را در مقابل شک آورده که ظهور در مشیریت به قطع دارد. پس قطع موضوعی است. و با توجه به این‌که جایگزین دارد، وصفی نیست. لذا از این سه قسم، قطع موضوعی طریقی می‌تواند در دلیل، ملاک باشد.

از فروعات پاسخ به این سؤال، موضوع راه‌های ثابت شدن اول ماه است. ضمناً با توجه به مواردی که علما برشمرده‌اند، (دو شاهد عادل، شیاع، گذشت ۳۰ روز و…) ادعای اجماع بر مدعای مطرح شده تحت عنوان طریقی موضوعی بودن قطع در بحث رؤیت هلال را می‌توان عنوان کرد.

۲-۴ معنای عرفی

پرسش چهارم که شاید شاه‌کلید حل مسئله است، تعیین معنای عرفی اول ماه می‌باشد. درواقع با نگاه به نظرات علما در طول تاریخ، عامل شکل‌دهنده‌ی رویکرد آن‌ها کاملاً متأثر از نوع نگاه به واقعیت تکوینی و پیرو آن، تبیین معنای عرفی اول ماه است. چنانچه محدث بحرانی (رحمه‌الله) که کروی بودن زمین را رد می‌کرده، بر نظریه‌ی اتفاق آفاق تأکید دارد آنجا که فرموده: «و بالجمله، فبطلان هذا القول [یعنی کرویّه الارض] بالنظر الی الادلّه السمعیه و الاخبار النبویه اظهر منان یخفی، و ما رتّبوه علیه فی هذه المساله من هذا القبیل، و عسی ان ساعد التوفیق انْ اکتب رسالهً شافیهً مشتملهً علی الاخبار الصحیحه فی دفع هذا القول ان شاء اللّه تعالی.»[۱۱] و نظر صاحب جواهر (رحمه‌الله)[۱۲]، سید مرتضی (رحمه‌الله)[۱۳] یا حتی اختلاف‌نظر علامه (رحمه‌الله) در منتهی[۱۴] با قواعد[۱۵]، ارشاد[۱۶] و تذکره[۱۷]، مبتنی بر تغییر نگاه به مسئله‌ی تکوینی باشد. درواقع با پذیرش پیش‌فرض موضوعیت عرفی برای دلیل و ارتباط آن با توصیف تکوینی ارتباط ماه و خورشید و زمین، تبیین معنای عرفی اول ماه و وصف تکوینی آن، نقش کاملاً تعیین‌کننده در تعیین نتیجه‌ی بحث خواهد داشت.

۳- بحث تکوینی

در تبیین این مطلب، به چند مؤلفه خواهیم پرداخت:

۳-۱ مؤلفه‌ی اول: آیا زمین مسطح است؟

در عصر کنونی شاید کرویت زمین، با ابزارهای موجود رصد، جزء یقینیات بدیهی است. ولی عدم اثبات همین موضوع حتی در اوایل قرن ۱۲، باعث شده مرحوم محدث بحرانی (رحمه‌الله) با اطمینان زمین را کروی دانسته و افق متحد در کل زمین را به‌عنوان امری واضح در نظر گرفته است.[۱۸] البته این نگاه منحصر به ایشان نشده و برخی علمای دیگر نیز چنین تصوری داشته‌اند. اما توجه به کرویت زمین و هم‌زمانی اوقات مختلف مثل صبح، ظهر و شب برای مکان‌های مختلف درآن‌واحد، نگاه دقیق‌تری برای توصیف اول ماه عرفی ایجاب می‌کند.

۳-۲ مؤلفه‌ی دوم: شروع ماه عرفی چه ارتباطی با تکوین دارد؟

اگر زمین مسطح نباشد، تعیین تبیین معنای عرفی اول ماه، متوقف بر درک صحیحی از وضعیت واقعی ماه، خورشید، زمین و حتی دیگر سیارات است. آنچه که عرف آن را اول ماه می‌داند، رؤیت هلال ماه پس از مخفی شدن آن یا به‌اصطلاح، خروج ماه از محاق (= حالتی از ارتباط بین کره‌ی زمین و ماه و خورشید که برای ساکنین زمین هلال ماه قابل‌رؤیت نیست) به حدی است که قابل‌رؤیت باشد. با توجه به اینکه قطع اخذ شده در دلیل (چه آیه را فرض کنیم و چه برخی روایات) را به‌عنوان قطع موضوعی طریقی در نظر گرفتیم، اثبات اطمینان آورِ موضوع دلیل – اگر ممکن باشد – می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری در اتحاد یا اختلاف آفاق و حتی نوع اختلاف آفاق در اثر قرب و بعد و طول و عرض جغرافیایی گردد. گویا امثال مرحوم فخرالمحققین (رحمه‌الله) که رؤیت هلال در مناطق شرقی را برای مناطق غربی اطمینان آور دانسته‌اند نیز امر تکوینیِ مایل بودن زاویه‌ی حرکت وضعی زمین را لحاظ نکرده‌اند. ظاهراً در مطرح کردن شب مشترک، کفایت بلاد قریبه و عدم‌کفایت بلاد بعیده، کفایت بلاد با طول جغرافیایی مشترک و… منشأ ادعا همین نوع نگاه به اتفاقات تکوینی است که اول ماه عرفی، نشات گرفته از آن می‌باشد.

۳-۳ مؤلفه‌ی سوم: اتفاقات تکوینی به چه منوال است؟

مواردی به‌عنوان پیش‌فرض در نظر علما گرفته‌شده که اگر صحیح نباشد، نظر فقهی مرتبط با آن نیز به چالش کشیده خواهد شد. طبق احصائی که پیش‌تر اشاره شد، از نگاه همه‌ی بزرگواران، رؤیتی که در موضوع احکام آورده شده، طریق است. لذا هر نوع نگاه به وضعیت تکوینی، تعریف متناظری در عالم عرف ایجاد خواهد کرد که نظر فقهی مجتهد، تحت تأثیر آن خواهد بود. تصوراتی که ممکن است از عالم تکوین برداشت شود که منجر به اظهارنظر غیردقیق در مسئله استهلال گردد عبارت است از:

  • مسطح بودن زمین
  • مورب نبودن محور حرکت وضعی زمین
  • عدم برآورد صحیح از فاصله‌ی زمین تا ماه نسبت به قطر زمین
  • ثابت بودن مدار ماه
  • ثابت بودن مدت‌زمان چرخش ماه به دور زمین
  • کره‌ی کامل بودن زمین

مثلاً تصور مسطح بودن زمین باعث شده به‌راحتی اتحاد آفاق مطرح گردد، مورب نبودن محور حرکت وضعی باعث شده اتحاد افق در قطر (نصف‌النهار) یا کفایت رؤیت در بلاد شرقی برای غرب ادعا شود، عدم برآورد فاصله زمین و ماه مباحثی مثل رؤیت با هواپیما را عنوان کرده و امثال ذلک. با دقت در وضعیت تکوینی و تصویر صحیحی از آن، موارد زیادی از اظهار نظرات را می‌توان از این حیث به نقد کشید. ابتدا چند نوع ملاک اندازه‌گیری را مطرح می‌کنیم:

ماه هلالی (Synodic month): ماه هلالی یا یک ماه گردش، که عبارت است از مدت زمان لازم برای رسیدن ماه از یک وضعیت هلالی به وضعیت هلالی کاملاً مشابه. طول متوسط این ماه برابر است با ۲۹٫۵۳۰۵۹ روز (۲۹ روز و ۱۲ ساعت و ۴۴ دقیقه و ۲٫۷۸ ثانیه).

  • ماه نجومی (Sidereal month): ماه نجومی عبارت است از فاصله‌ی زمانی میان دو وضع متوالی یکسان ماه نسبت به ستارگان ثابت. مدت آن برابر است با ۲۷٫۳۲۱۶۶ روز.
  • ماه بی‌هنجار (Anomalistic month): ماه بی‌هنجار عبارت است از فاصله‌ی زمانی میان دو عبور متوالی ماه از حضیض زمینی. مدت آن برابر است با ۲۷٫۵۵۴۶۴ روز.
  • ماه اعتدالی (Tropical month): ماه اعتدالی عبارت است از فاصله‌ی زمانی میان دو عبور متوالی ماه از نقطه‌ی اعتدال بهاری. مدت آن برابر است با ۲۷٫۳۲۱۵۸ روز.
  • ماه گرهی (Nodical month): ماه گرهی یا ماه جَوزَهَری عبارت است از فاصله‌ی زمانی میان دو عبور متوالی ماه از گره صعودی. مدت آن برابر است با ۲۷٫۲۱۲۲ روز.[۱۹]

در کنار این مفاهیم تکوینی، دو مفهوم قراردادی نیز وجود دارد:

  • ماه هجری قمری قراردادی: یاحسابییا رسمی به‌عنوان گاه‌شماری قمری یکنواخت در سطح جهان شناخته شده‌است. در این گاه‌شماری از روش محاسباتی خطی و غیرتجربی برای تقریب زدن طول ماه‌های قمری استفاده می‌شود. ماه‌های قمری در آن به‌طور متناوب ۳۰ روزه (ماه‌های فرد) و ۲۹ روزه (ماه‌های زوج) در نظرگرفته می‌شود و در هر سی سال، ۱۱ سال، با ۳۰ روزه کردن آخرین ماه (ذی‌حجه)، کبیسه می‌شود. بر اساس کبیسه‌گیری رایج در یک دوره‌ی سی‌ساله، سال‌های متوالی ۲، ۵، ۷، ۱۰، ۱۳، ۱۶، ۱۸، ۲۱، ۲۴، ۲۶، ۲۹ طول سال به‌صورت کبیسه (۳۵۵ روزه) است، یعنی چنانچه باقی‌مانده حاصل تقسیم سال قمری به عدد ۳۰ یکی از اعداد مذکور باشد آن سال کبیسه‌است؛ و در نوزده سال دیگر طول سال عادی (۳۵۴ روزه) می‌باشد. با توجه به خطی و قراردادی بودن محاسبه‌ی این گاه‌شماری نسبت به سال قمری حقیقی (برابر ۳۵۴٬۳۶۷۰۸ روز) طی حدود ۲۴۱۹ سال یک‌بار به‌اندازه‌ی یک روز نیاز به تصحیح دارد.

این گاه‌شماری برای کاربردهای محلی و مذهبی که آغاز ماه براساس مشاهده یا محاسبه‌ی استهلال واقعی می‌باشد، ملاک قرار نمی‌گیرد و با گاه‌شماری هجری قمری هلالی در بعضی ماه‌ها یک یا دو روز متغیر است، ولی به علت خطی بودن در گاه‌شماری تطبیقی کاربرد دارد.[۲۰]

  • ماه هجری قمری اُمُّ‌القُری: گاه‌شماری رسمی کشور عربستان سعودی است. این تقویم سال ۱۳۴۶ قمری آغاز شد و از سال ۱۴۰۰ قمری زیر نظر گروه نجومی استخراج می‌شد و از سال ۱۴۲۰ قمری، روز اول هر ماه براساس محاسبه نجومی تولد ماه (مقارنه ماه)، با توجه به غروب خورشید قبل از افول ماه، طبق موقعیت و افق کعبه در شهر مکه تعیین می‌گردد. این تقویم ممکن است در بعضی ماه‌ها یک روز از تقویم هجری قمری هلالی جلوتر باشد.[۲۱]

توضیح گاه‌شماری هجری قمری هلالی: این شیوه، معمول‌ترین شیوه‌ی محاسبه‌ی ماه‌ها در تقویم قمری است که در کشورهای اسلامی به‌منظور تعیین اعیاد و مناسبت‌های مذهبی استفاده می‌شود، که روز اول هر ماه در این گاه‌شماری بر اساس مشاهده یا پیش‌بینی مشاهده‌پذیری هلال ماه نو در شامگاه روز ۲۹ یا ۳۰ ماه قبل، تعیین می‌شود. این نوع روش آغاز ماه، پیش از اسلام به‌ویژه در بین اقوام سومری، بابلی و یهودی نیز رایج و سابقه‌ی طولانی داشته‌است. پیش‌بینی وضعیت رؤیت هلال ماه‌های قمری به مقادیر مشخصه‌های ماه و خورشید و موقعیت جغرافیایی رصدگر در لحظه‌ی غروب خورشیدِ روز بیست‌ونهم ماه قبل بستگی دارد. (هرچند چنان‌که در ادامه بیان خواهد شد، پیش‌بینیِ اطمینان آوری برای همه‌ی نقاط زمین، هنوز اتفاق نیفتاده است.) درواقع در این گاه‌شماری کارشناسان با محاسبه‌ی مشخصه‌های ماه و خورشید در زمان غروب خورشید روز بیست‌ونهم ماه قمری و مقایسه‌ی آن با معیارها، وضعیت رؤیت‌پذیری هلال ماه را پیش‌بینی می‌کنند. این امکان وجود دارد که هلال ماه نو در مکانی بر روی کره زمین، دقایقی بعد از غروب خورشید روز بیست‌ونهم رؤیت شود و در مکان دیگری رؤیت نشود که این اختلافِ یک شبانه‌روزی در رؤیت هلال ماه‌های قمری، اختلاف یک شبانه‌روزی را در گاه‌شماری هجری قمری هلالی محلی کشورهای اسلامی سبب می‌شود. مطابق حکم شرعی اگر هلال ماه در شامگاه بیست‌ونهم ماه رؤیت شود، آن ماه به پایان رسیده و فردا اول ماه بعد است؛ ولی اگر هلال ماه در شامگاه روز بیست‌ونهم رؤیت نشد، ماه ۳۰ روزه می‌شود. در گاه‌شماری هجری قمری، برای توالی ماه‌های ۲۹ و ۳۰ روزه نظم و قاعده مشخصی وجود ندارد. ازاین‌رو ممکن است چند ماه متوالی ۲۹ روزه یا ۳۰ روزه وجود داشته باشد. در تقویم قمری هلالی نهایتاً امکان سه ماه ۲۹ روزه متوالی یا چهار ماه ۳۰ روزه متوالی وجود دارد.[۲۲]

طبق این گاه‌شماری، اول هر ماه این‌گونه تعریف می‌شود: «زمانی که خروج ماه از محاق به قدری برسد که قابل رؤیت باشد.» طبق این تعریف، چند نکته حائز اهمیت است:

  1. رؤیت پذیری هلال، به مکان ناظر کاملاً بستگی دارد. لذا تصوری که آیت‌الله خویی از وضعیت تکوینی رؤیت هلال داشته‌اند، (در ادامه، نظر ایشان دقیق‌تر بررسی خواهد شد.) دقیق به نظر نمی‌آید.
  2. بحث در گاه‌شمار هلالی، شبیه آنچه در موضوعیت رؤیت در روایات بیان کردیم، رؤیت‌پذیری است نه خود رؤیت. برای رؤیت‌پذیری ماه، چندین عامل دخیل است:
  • حداقل ارتفاع ماه: ۷ درجه
  • حداقل جدایی زاویه سمتی از خورشید: ۱۳٫۳
  • حداقل ضخامت کمان ماه: ۱۵ ثانیه قوسی
  • فاز ماه (در صد مساحت روشنایی): ۱ درصد
  • مکث ماه، مدت‌زمان حضور ماه در آسمان از غروب خورشید تا افول ماه است. (لحظه متوسط رؤیت‌پذیری ۴: ۹ ضرب‌در زمان مکث است)
  • سن هلال ماه (زمان پس از مقارنه تا غروب) نیز از ملاک‌های نجومی رؤیت است. هلال ماه تا ۲۰ ساعت «جوان»، ۲۰–۲۷ ساعت «میان‌سال» و بیشتر از ۲۷ ساعت «پیر» تلقی می‌شود.
  • هنگام استهلال، اوج ماه رؤیت را مشکل‌تر و حضیض آن را نسبتاً آسان‌تر می‌کند. (به علت تغییر فاصله و تفاوت اندازه قوسی قطر ماه)
  • طول کمان هلال ماه در بهترین وضعیت حداکثر ۱۸۰ درجه است.
  • زاویه هلال با افق نیز در صورت هم سمتی ماه با خورشید ۱۸۰ درجه است.[۲۳]

لذا وقتی در تعریف ماه عرفی، رؤیت‌پذیری مطرح باشد، حالت تکوینی خاصی مدنظر است و رؤیت بالفعل مطرح نیست. لذا اولاً مباحثی مثل رؤیت با تلسکوپ در تحلیل بحث جایگاهی ندارد چون رؤیت، دخیل در عنوان نیست که اطلاقی داشته باشد یا نداشته باشد. ثانیاً با توجه به آنچه در ادامه خواهد آمد، همیشه و برای همه‌جا، با همه‌ی ابزارهای پیشرفته‌ی کنونی، پیش‌بینی اطمینان‌آوری وجود ندارد.

به‌عنوان جمع‌بندی، دو مطلب در راستای این نوشته قابل بررسی است:

  1. آیا رؤیت‌پذیری هلال پیش‌بینی‌پذیر است؟
  2. ارتباط رؤیت‌پذیری در یک نقطه از زمین با دیگر نقاط زمین چیست؟

۳-۴ پیش‌بینی پذیری رؤیت

استاد محمدرضا صیاد، پژوهش‌های نسبتاً مفصلی در این حوزه داشته که مقالاتی مرتبط با آن منتشر کرده است و مبتنی بر آن‌ها، ابهاماتی در مورد نتیجه‌گیری اطمینان‌آور در جواب دو پرسش بالا به وجود می‌آید.

۳-۴-۱ طول ماه هلالی

اولین تصوری که در اذهان وجود دارد، ثابت بودن طول ماه قمری هلالی است. درصورتی‌که این فرضیه را بپذیریم، به‌راحتی می‌توان رؤیت هلال را پیش‌بینی کرد. اما طبق تحقیقاتی که بارها و توسط چندین نفر انجام شده، نه‌تنها طول ماه هلالی ثابت نیست، بلکه طول ماه هلالی متوسط هم ثابت نیست.

مقدار متوسط طول ماه هلالی از سال ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۶ میلادی، ۵۳۰۵۸۹/۲۹ شبانه‌روز یا معادل ۲۹ شبانه‌روز و ۱۲ ساعت و ۴۴ دقیقه و ۹/۲ ثانیه است. طول ماه هلالی متوسط، ثابت نیست و به علت تأثیر عوامل نجومی، به مقدار بسیار کمی تغییر می‌کند. طول ماه هلالی حقیقی نیز ثابت نیست و به علت تأثیر عوامل نجومی، به مقدار قابل‌ملاحظه‌ای تغییر می‌کند. از سال ۱۳۶۳ هجری شمسی (مطابق ۱۹۸۴ میلادی) به بعد، چند تن از پژوهشگران علم نجوم با انجام پژوهش‌ها و محاسبات رایانه‌ای گسترده درباره‌ی تعداد زیادی از لحظه‌های ماه نو نجومی، طول ماه‌های هلالی حقیقی و همچنین ترسیم نمودارهای خاص، به تغییرات دقیق طول ماه هلالی حقیقی، پی برده‌اند. نتایج کارهای چهارتن از این پژوهشگران به شرح زیرند:

آقای محمدرضاصیاد، تغییرات طول ماه هلالی حقیقی را در بازه‌ی زمانی تقریباً ۳۸ سال شمسی یا در طی ۴۶۹ طول ماه هلال حقیقی (ماه گَردهای شمارة ۴۵۹ تا شمارة ۹۲۷) که مربوط به لحظه‌های ماه نو نجومی از ۲۸ ژانویة ۱۹۶۰ تا ۲۹ دسامبر ۱۹۹۷ می‌باشد، مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که طول ماه هلالی حقیقی، در بازة زمانی یاد شده، بین ۲۹ شبانه‌روز و ۶ ساعت و ۵۳ دقیقه (کوتاه‌ترین زمان، مربوط به ماه‌گرد[۲۴] شمارة ۵۲۶ با تاریخ ماه نو نجومی ۲۹ ژوئن ۱۹۶۵) تا ۲۹ شبانه‌روز و ۱۹ ساعت و ۵۵ دقیقه (طولانی‌ترین زمان، مربوط به مربوط به ماه گَرد شمارة ۶۳۱ با تاریخ ماه نو نجومی ۲۴ دسامبر ۱۹۷۳) و با دامنة تغییرات ۱۳ ساعت و ۲ دقیقه در طرفین مقدار متوسط طول ماه هلالی، تغییر می‌کند. افزون بر این، دورة تغییرات طول ماه هلالی حقیقی، معادل نیم دورة ساروس[۲۵](Saros) است. به عبارت دقیق‌تر، پس از سپری شدن ۱۱۱ یا ۱۱۲ ماه هلالی، طول ماه‌های هلالی حقیقی با تغییرات جزیی نسبت به ترتیب دوره‌های قبلی، در دوره‌های بعدی تکرار می‌شوند. نیم دوره‌های ساروس اول تا چهارم به ترتیب شامل ۱۱۲، ۱۱۱‌،۱۱۲ و ۱۱۲ ماه هلالی حقیقی است.[۲۶]. ایشان در پژوهش‌هایی پیش از این، از ۲۳ نوامبر ۱۹۶۵ تا ۴ دسامبر ۱۹۸۳ برابر ۲۲۳ طول ماه هلالی، از ماه‌گرد ۵۳۱ تا ۷۵۳، طول ماه هلالی را بین ۲۹ شبانه‌روز و ۶ ساعت و ۵۵ دقیقه تا ۲۹ شبانه‌روز و ۱۹ ساعت و ۵۵ دقیقه با دامنه‌ی نوسان ۱۳ ساعت بدست آورد و دوره‌ی تغییرات آن را (مدت زمان تکرار تغییرات طول ماه) نیم دوره‌ی ساروس ارزیابی کرد.[۲۷]

ریچارد استفنسن (Richard Stephenson) از دانشگاه دارام (Durham) انگلستان و لئو بائولین (Liu Baolin) از رصدخانة پِرپِل مانتِین (Purple Mountain Observatory) چین، تغییرات طول ماه هلالی حقیقی را برای مدت ۵۰۰۰ سال میلادی (۱۰۰۰ قبل از میلاد تا ۴۰۰۰ میلادی) مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه‌ی جالب رسیدند که طول ماه هلالی حقیقی، در بازة زمانی یادشده، بین ۲۹ شبانه‌روز و ۶ ساعت و ۲۶ دقیقه (کوتاه‌ترین زمان در سال ۳۰۲ قبل از میلاد) تا ۲۹ شبانه‌روز و ۲۰ ساعت و ۶ دقیقه (طولانی‌ترین زمان در سال ۴۰۰ قبل از میلاد) و با دامنة تغییرات ۱۳ ساعت و ۴۰ دقیقه در طرفین مقدار متوسط طول ماه هلالی، تغییر می‌کند

علاء جواد (Ala’a H.Jawad)، عضو انجمن منجمین غیر حرفه‌ای کویت، تغییرات طول ماه هلالی حقیقی را برای مدت ۸۰۰ سال میلادی (۱۶۰۰ تا ۲۴۰۰) مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه جالب رسید که طول ماه هلالی حقیقی، در بازة زمانی یاد شده، بین ۲۹ شبانه‌روز و ۶ ساعت و ۳۱ دقیقه (کوتاه‌ترین زمان با تاریخ ماه نو نجومی ۱۸ ژوئن ۱۷۰۸) تا ۲۹ شبانه‌روز و ۱۹ ساعت و ۵۹ دقیقه (طولانی‌ترین زمان با تاریخ ماه نو نجومی ۱۵ دسامبر ۱۶۱۰) و با دامنة تغییرات ۱۳ ساعت و ۲۸ دقیقه در طرفین مقدار متوسط طول ماه هلالی، تغییر می‌کند. افزون بر این، دورة تغییرات طول ماه هلالی حقیقی از دو نوع دوره تشکیل شده است: یکی دورة کوتاه (کمی بیش از ۱ سال شمسی، تقریباً معادل ۱۴ ماه هلالی، کمینه ۱۳ ماه و بیشینه ۱۸ ماه هلالی) و دیگری دورة طولانی (تقریباً معادل ۹ سال شمسی) که چندین دورة کوتاه یاد شده در درون آن قرار دارد.[۲۸]

از این تغییرات نتیجه گرفته می‌شود که حتی طول ماه قمری در هر دوره‌ی تناوب (نیم دوره‌ی ساروس) نیز، ثابت نیست و تغییرات اندکی دارد. به تبع آن، حتی متوسط طول سال قمری نیز در حال تغییر است که مثلاً از سال ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۶ میلادی، ۳۶۷۰۶۸/۳۵۴ شبانه‌روز یا معادل ۳۵۴ شبانه‌روز و ۸ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۷/۳۴ ثانیه است. دلیل این تغییرات گسترده این است که ماه، در اصطلاح نجومی یک «سیارک» است و مدار حرکت آن از برآیند نیروی گریز از مرکز و نیروی بین دو جسم (بین ماه و دیگر اجرام سماوی) به دست می‌آید. با توجه به نیروی بین دو جسم که از رابطه‌ی زیر به دست می‌آید:

کم بودن جرم ماه باعث می‌شود که حرکت هر جرم سماوی بر حرکت ماه تأثیر بگذارد. علاوه بر آن، ماه حتی مدار ثابتی هم ندارد و در هر دوره، در چند مدار مختلف دور زمین می‌گردد.

شکل ۱ – مدارهای متفاوت ماه

۳-۴-۲ پیش‌بینی ماه متغیر

اگر بدانیم که طول ماه ثابت نیست، دومین راه حل برای پیش‌بینی رؤیت هلال، استفاده از نرم‌افزارهای کامپیوتری یا فرمول‌ها یا معیارهاست. مثلاً طبق فرمول زیر که توسط مهدی دانشیار (مرکز نجوم آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (علیه السّلام)- دپارتمان فیزیک دانشگاه پونا) ارائه شده، می‌توان تخمینی از طول ماه هلالی به دست آورد: [۲۹]

 

سرعت زاویه‌ای ماه نسبت به زمین:

سرعت زاویه‌ای زمین نسبت به خورشید:

شماره ماه‌گرد نجومی: T

اختلاف طول ماه هلالی با حالت متوسط: A

که در آن:

W2=0.11492131 rad/s

W1 = 0.008597032 rad/s

A = 7.1 h

پس اختلاف طول ماه هلالی مورد نظر با حالت متوسط:

)

یا می‌توان از نرم‌افزارهای کامپیوتری مثل Moon Calc ساخته‌ی احمد منذور یا Accurate Times استفاده کرد. آنچه ادعا شده، برآوردهای تقریبی و احتمالی برای رؤیت هلال است. از آن رو که رؤیت، طریق به واقعیت عرفیِ نشات گرفته از واقعیت تکوینی خاصی است، مادامی که این محاسبات نجومی اطمینان‌آور نباشد، نمی‌تواند در راستای منظم‌سازی تشخیص اول ماه، مؤثر واقع گردد. آنچه که آقای اکبر هاشمی در این راستا با خوش‌بینی به آن نگریسته، هنوز قابل استفاده نیست.[۳۰] آنچه استاد محمدجواد فاضل نیز از آن دفاع کرده‌اند، مبتنی بر بعض فروضی است که در این نوشته تلاش در اثبات خلاف آن کرده‌ایم.[۳۱]

معیار دقیق‌تری که برای تشخیص رؤیت‌پذیری هلال وجود دارد، معیار یالوپ[۳۲] است. در سال ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۸ میلادی (۱۳۷۵ تا ۱۳۷۶ شمسی) دکتر برنارد یالوپ منجم انگلیسی با تکمیل و رفع نقص‌های معیار هندی و بابلی به ضابطه جدیدی دست یافت. داده‌های رصدی این معیار شامل ۲۹۵ گزارش رؤیت هلال طی سال‌های ۱۸۵۹ تا ۱۹۹۶ میلادی (۱۲۳۷ تا ۱۳۷۴ شمسی) است که وی آن‌ها را از مقاله داگت و شفر اخذ کرده است. در مدل یالوپ پارامتری به نام q تعریف و محاسبه می‌شود که بر اساس آن رؤیت‌پذیری هلال پیش‌بینی می‌گردد. بر اساس ۲۹۵ رصد هلال و بر اساس معیارهای هندی و بروین پایه‌ریزی شده و معیار آن محاسبه پارامتر q برای بهترین زمان (۹/۴ مکث ماه) می‌باشد.

برای محاسبه پارامتر q از اختلاف ارتفاع ماه وخورشید در دستگاه زمین مرکزی (ARCV) بر حسب درجه و بدون در نظر گرفتن پدیده شکست جوی و ضخامت میانی هلال در دستگاه مختصات ناظر مرکزی (´W) بر حسب دقیقه قوسی استفاده می‌شود.

نکته قابل توجه در این معیار این است که محاسبات برای زمان غروب خورشید انجام نشده است. او به این نکته توجه کرد که رؤیت هلال‌های بحرانی (شامگاهی) پس از غروب خورشید رخ می‌دهد. درواقع رصدگران مجبور هستند منتظر بمانند تا تضاد رنگی بین هلال ماه وآسمان به‌وجود آید. با دانستن این مطلب او پیشنهاد می‌کند که محاسبات در بهترین زمان، انجام شود و این زمان هنگامی است که از لحظه غروب خورشید به میزان چهار نهم مدت مکث گذشته باشد.[۳۳]

وی اولین کسی است که با محاسبه ریاضی (اندازه‌گیری q‌) رؤیت هلال ماه را در شش گزینه تعریف می‌کند:

۱- رؤیت فقط با چشم مسلح یعنی با ابزار (محدوده[۳۴] D) البته در اینجا نوع ابزار را مشخص نمی‌کند. می‌دانیم می‌توان بعضی از هلال‌ها را با دوربین‌های دو چشمی معمولی دید و بعضی از هلال‌های بحرانی را با تلسکوپ‌های قوی و البته بین این دو نوع هلال را نیز می‌توان از دوربین‌های متوسط و متعارف استفاده کرد. تمام اینها به تجربه رصدگر، نوع هلال، مشخصه‌های هلال و از همه مهم‌تر شرایط آب و هوایی بستگی دارد.

۲- احتمال رؤیت با چشم غیرمسلح با کمک ابزار (محدوده C). یالوپ معتقد است اگر هلالی در این محدوده قرار گرفت احتمال دارد بتوان با کمک ابزار، هلال ماه را با چشم غیرمسلح رؤیت کرد و یا به عبارت ساده پس از رؤیت شدن هلال با ابزار و مشخص نمودن جای هلال با شاخصی و… رصدگر توان خودش را به کار بسته تا بتواند هلال ماه را با چشم غیرمسلح رؤیت کند. ایشان در این قسمت از معیار خود مطمئن نیست که حتماً می‌توان هلال را با چشم غیرمسلح رؤیت کرد لذا احتمال رؤیت را بیان می‌کند و برای همین است که فردای آن روز را سی‌ام ماه قمری می‌شناسد.

۳- در صورت مناسب بودن شرایط آب و هوایی هلال دیده می‌شود. (محدوده B) یالوپ در این قسمت از معیار خود بیان می‌کند اگر شرایط جوی مناسب و افق عاری از آلودگی، غبار و رطوبت باشد آنگاه هلال ماه با چشم غیرمسلح نیز رؤیت خواهد شد.

۴- هلال با چشم غیر مسلح به راحتی قابل مشاهده است (محدوده A)

۵ و ۶- هلال غیرقابل مشاهده حتی با ابزار (محدوده E و محدوده F)

معیار یالوپ با سایر معیارها تفاوت اساسی دارد که پاره‌ای از این تفاوت‌ها به شرح زیر است:

۱- معیار یالوپ هم در دستگاه مختصات زمین مرکزی وهم ناظر مرکزی قابل محاسبه است در حالی‌که در ضابطه‌های دیگر، محاسبات تنها در یک دستگاه مختصات انجام می‌شد.

۲- معیارهای دیگر بر پایه‌ی ارتفاع ماه از سطح افق تنظیم شده‌اند در حالی که در معیار یالوپ اختلاف ماه و خورشید مطرح است.

۳- در ضابطه‌های دیگر فقط به رؤیت یا عدم رؤیت هلال پرداخته می‌شود در حالی‌که در معیار یالوپ به چگونگی رؤیت هلال نیز پرداخته می‌شود.

۴- این معیار پیشنهاد می‌کند که محاسبات در زمانی غیر از زمان غروب خورشید انجام شود.

شکل ۲ – نقشه‌ی رؤیت‌پذیری هلال ماه ذو القعدة ۱۴۴۳ قمری، در غروب سه‌شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۱ شمسی، بر اساس معیار عوده که شکل منتشر شده از لحاظ ظاهری با معیار یالوپ شبیه است.

آنچه تا اینجای کار به نظر می‌رسد این مطلب ادعا شده که رؤیت هلال به‌جز در محدوده‌ی C اطمینان‌آور است. ولی اتفاقاتی افتاد که این معیار با همه‌ی ملاحظات و در نظر گرفتن تجربیات گذشته، باز هم نقض شد و اطمینان‌آور بودن آن مورد نقد قرار گرفت. آقای علیرضا بوژمهرانی در نوشته‌ی خود، مواردی را ذکر کرده که نقض این معیار است.[۳۵] خانم مریم دانشورپور نیز در پایان نامه‌ی خود، تا حدی به نقد این معیار پرداخته‌است.[۳۶]

مهندس محمد شوکت عوده[۳۷] (انجمن نجوم کشور پادشاهی اردن) در سال ۲۰۰۶ میلادی معیار جدیدی در زمینه رؤیت پذیری هلال ارائه نموده است. این معیار از نظر مبانی به معیار دکتر یالوپ شباهت زیادی دارد. او برای ارائه معیار خود ۷۳۷ گزارش مستند رؤیت رصد هلال را مورد بررسی قرار داده که از نقاط قوت کار وی به حساب می‌آید. وی به تقلید از یالوپ، مشخصه‌ای به نام وی (V) تعریف می‌کند و پیشنهاد می‌کند که محاسبات در بهترین زمان (Best time) انجام شود. از نظر ظاهری نقشه‌های مهندس عوده شبیه نقشه‌های دکتر یالوپ است. با توجه به اینکه این نقشه‌ها با اغلب رویت‌ها تطبیق دارد، دو نکته در این دو نقشه قابل تأمل است:

  • منطقه بندی مربعی مکان‌ها تقریباً از جنس چند صد کیلومتر است و پذیرش چنین معیارهایی، با حجیت رؤیت بلاد قریبه (به حدی که مسافرت در عصر تشریع به آن‌ها در حد مثلاً ۱ روز باشد)، سازگار است.
  • مرزبندی نقشه‌ها بصورت سهموی است و این تصور که رؤیت بلاد شرقیه برای غربیه کفایت می‌کند یا بلاد هم‌قطر، ماه یکسانی دارند را به چالش می‌کشد.

افراد دیگری مثل مهندس قاضی میرسعید یا سید قاسم رستمی هم معیارهایی برای رؤیت هلال دارند. وجه مشترکی که بین همه‌ی این ملاک‌ها دیده می‌شود، این است که طبق هیچ معیاری نمی‌توان ضابطه‌ی اطمینان آوری برای همه‌ی بلاد بیان کرد. گرچه ممکن است در قسمت رویت‌پذیر که هنوز نقض نشده، ادعای ایجاد اطمینان گردد ولی از آن رو که اطمینانِ حجت، ما یطمئن به العقلا و نه اطمینانِ شخصیِ بی‌ضابطه است، حجیت قول هیوی در زمان فعلی، محل نقض قرار می‌گیرد هرچند ممکن است در آینده، ضوابط اطمینان‌آوری تبیین گردد.

۴-رؤیت هلال و نظم اجتماعی

از گذشته یکی از دغدغه‌هایی که برخی علما داشته‌اند، اتحاد مسلمین در ایامی بوده است که موضوع تکالیف شرعی هستند. یکی از روحانیان شیعه مقیم آلمان درباره وضع ثبوت اوّل ماه در اروپا طیّ استفتایی نوشته است: «همه ساله در خصوص رؤیت هلال اوّل ماه مبارک و نیز اوّل ماه شوّال با مشکلی اساسی مواجهیم… اختلاف همیشگی بین اهل سنّت و شیعیان و شیعیان مقلّد آیت‌اللّه خوئی و مقلّدان دیگر آقایان، مناسب وضع مسلمانان به خصوص در مناطق غیر اسلامی نیست و گاهی به دست افراد مغرض یا ناآگاه بهانه‌ای برای تحلیلهای تفرقه انگیز داده است.»[۳۸] یکی از نزدیکان امام موسی صدر درباره ایّام اقامت ایشان در لبنان می‌گوید: «پیوسته هنگام فرارسیدن عید فطر، ایشان با مشکلات فراوانی روبرو می‌شدند؛ زیرا سنّی‌ها بنا به فتواهای علما یا دولتهای خود همیشه زودتر از شیعیان اعلامِ عید می‌کردند و در نتیجه یک روز را برخی از مسلمانان عید می‌دانستند و برخی دیگر روزه می‌گرفتند.»[۳۹] این مسئله مختص اختلاف نظر علمای شیعه نیست. حتی برخی کشورها که ضوابط دیگری دارند نیز چنین بی نظمی‌هایی دارند. شورای عالی قضائی عربستان طبق تقویم اُمّ القری درست مانند تقویم رسمی ایران روز چهارشنبه هم‌زمان با دی ماه ۱۳۸۳ را روز اوّل ذی حجه ۱۴۲۵ اعلام کرد. روزنامه‌ها و رادیو و تلویزیون عربستان نیز روز چهارشنبه را اوّل ماه دانستند؛ ولی ناگهان عصر جمعه برابر با سوم ماه، شورای عالی قضائی عربستان اعلام کرد که جمعه چهارم ماه و روز سه شنبه اوّل ماه بوده است.

با توجه به ناهماهنگی‌هایی که بخاطر اعلام زود هنگام هلال شوال ۱۴۱۲ تا ۱۴۱۶ و ۱۴۱۸ و هلال رمضان ۱۴۱۹ صورت پذیرفت و حتی تهمت‌هایی به مراجع و بخصوص رهبر انقلاب زده شد، چنین دغدغه‌ای رنگ جدیدی به خود گرفت. این موضوع از چند جهت قابل بررسی است. یکی جنبه‌ی ثبوتی و مقام تکوین، یکی جنبه‌ی اثباتی و مقام تشریع و سوم جنبه‌ی امکانی و مقام تطبیق که بحث در آن‌ها ترتیب طولی دارد؛ زیرا اگر اثبات کنیم که از لحاظ تکوینی این مسئله شدنی نیست، رویات وارده در اتحاد بلاد در ایام، با این قرینه معنای دیگری پیدا خواهند کرد. اگر در مقام ثبوت، شدنی باشد و در مقام اثبات، دلالت کافی بر چنین اتحادی تبیین گردد، در مقام تطبیق و پیاده سازی، باید راه حلی اندیشیده شود.

۴-۱ مقام ثبوت

از لحاظ تکوینی در هر لحظه از زمان، تمام اوقات شبانه‌روز روی کره‌ی زمین موجود است. مثلاً زمانی که در ایران ۳ و ۳۰ دقیقه‌ی صبح است، در انگلستان ۱۲ شب، در آرژانتین ۹ شبِ گذشته، در کانادا ۶ عصر روز گذشته، در آلاسکا ۳ بعدازظهر روز گذشته، در ایسلند ۱ بعدازظهر روز گذشته و با حرکت به شرق، در آلماتی ۶ صبح امروز، در کره‌ی جنوبی ۹ صبح امروز و در فیجی ۱۲ ظهر امروز است. اضافه بر آن، در همه‌ی این کشورها، بلا استثنا مسلمان زندگی می‌کند. پس در هر لحظه، نیمی از مساحتی که مسلمانان در آن زندگی می‌کنند روز و نیمی شب است. از لحاظ تکوینی، شب قدر، روز عید، روز عرفه و… از یک محل در کره‌ی زمین باید شروع گردد، ۲۴ ساعت طول بکشد تا یک دور زمین بچرخد و به همه جای آن برسد. مثلاً اگر بالقطع در فلان لحظه، شب قدر شروع گردد، قطعاً در آن لحظه مثلاً اگر ایران و آرژانتین و انگلستان در شب قدر به سر ببرند، آلماتی، کره‌ی جنوبی و فیجی در روز به‌سر می‌برند. پس استشهاد برخی بزرگان به نزول ملائکه و امثال آن، با نگاه به وضع تکوینی برای اثبات مدعا به هیچ وجه کفایت نمی‌کند و این آیات و روایات باید به تعبیر دیگری ترسیم گردند.[۴۰]

در بحث استهلال هم وضع مشابهی وجود دارد. اگر تصور کنیم که ادعای آیت‌الله خویی (رحمه‌الله) درست باشد و اول ماه تکوینی با وضعیت زمین بی‌ارتباط باشد، (و این نهایت مطلبی است که در وجه اتحاد ایام آغاز ماه می‌توان تصور کرد.) و در لحظه‌ی خاصی، ماه برای کل زمین، رویت‌پذیر گردد، در این لحظه‌ی خاص، برخی جاهای زمین روز و برخی جاها شب است. حال مثلاً در جایی که ساعت ۹ شب یا ۳ یا ۶ عصر است فردا را اول ماه حساب می‌کنیم؛ که این قدر متیقن است؛ اما جایی که در همان لحظه ساعت ۱۲ ظهر است چه حکمی دارد؟ ۹ صبح چه؟ آن هم فردا روز اول ماه است؟ تا چه مرزی پیش برویم که همان روز، اول ماه باشد؟ اگر مثلاً در ایران ساعت ۳ و ۳۰ دقیقه‌ی بامداد شنبه باشد، شنبه اول ماه است؛ اما در آلماتی چه؟ در فیجی که ۱۲ ظهر است چه؟ یا جایی که ۱ بعدازظهر شنبه است؟ همه شنبه اول ماه باشد؟ اگر شنبه اول ماه باشد ما برخی جاها را همان روز اول ماه حساب کرده‌ایم و برخی جاها را فردا. چه ملاکی جدا می‌کند که تا کجا را امروز اول ماه بدانیم تا کجا را فردا؟ دقت کنیم که فاصله‌ی ایسلند با فیجی ۱ ساعت است و بسیار به هم نزدیکند. با این ملاک، اگر از شرق به غرب برویم، شنبه در ایران اول ماه است. در انگلستان، آرژانتین، کانادا هم به تبع آن شنبه اول ماه است؛ یعنی فردای روزی که خروج ماه از محاق اتفاق افتاده است. حال اگر به شرق برویم، در آلماتی، کره‌ی جنوبی و فیجی، همان روز اول ماه است. پس باید در ایسلند هم به تبع فیجی، همان روز اول ماه باشد. اصلاً تصور صحیحی شکل پیدا نمی‌کند.

راه حل این مشکل این است که اعتبار کنیم مثلاً اگر در لحظه‌ی تکوینی خروج از محاق، شهری قبل از زوال بود، اول ماه همان روز ااست و اگر بعد از زوال بود، اول ماه فردای آن روز است. با این اعتبار، اگر در لحظه‌ی خاص، در ایران، ۱۵ دقیقه به زوال مانده باشد و در عراق، ۱۵ دقیقه از زوال گذشته باشد، دو اول ماه یا دو عید متفاوت خواهند داشت. پس ثبوتا اتحاد آفاق در هیچ فرضی قابل تصور نیست.

اگر بحث شب مشترک را مطرح کنیم، معنای ابتدایی که به ذهن می‌رسد، اشتراک تمام شب بین دو بلد است که از نگاه تکوینی باز هم تصویر روشنی ندارد. برخی بزرگان تصور کرده‌اند که در قطر مشترک، شب مشترک اتفاق می‌افتد که این هم صحیح نیست. اصلاً با اختلاف از خط استوا، طول شب و روز تغییر می‌کند. لذا امکان تکوینی برای تطبیق شب در عرض مشترک معقول نیست. اصلاحی که در کلام بزرگان صورت گرفته، اشتراک بیشترِ شب است. این هم تعبیر دقیقی نیست و مشکل را هم حل نمی‌کند.[۴۱] فرض کنیم شب ۸ ساعت باشد، در این صورت شهری که ۴ ساعت با شهر مفروض فاصله داشته باشد، در نیمی از شب مشترکند. قطعاً این شهر هم با شهری که ۴ ساعت دیگر با آن فاصله دارد، در نیمی از شب مشترکند؛ و این حکم یعنی رؤیت هلال در هر نقطه، تا ۴ ساعت به سمت شرق و تا ۴ ساعت به سمت غرب کفایت می‌کند. هرچند چنین تصوری محال نیست ولی اولاً با این تحدید بیان نشده و چه بسا منظور قائل نباشد. ثانیاً برداشت آن از روایات در غایت بعد است. ثالثاً مشکل اتحاد آفاق را حل نمی‌کند.

۴-۲ مقام اثبات

در بررسی منابع دینی ناظر به بحث اختلاف، روایاتی یافت می‌شود که در تبادر اولیه، حالت واقعی را واحد، و اختلاف را امری ناخوشایند ترسیم می‌کند. امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: وقتی که امام حسین (علیه السّلام) با ضربه شمشیر از پا افتاد… و سرش را بریدند یک منادی از میان عرش این ندا داد «ای اُمتی که بعد از پیامبرش سرگردان و گمراه شدید خداوند شما را به انجام اعمال هیچ عید قربان و عید فطری موفق نگرداند». و به خدا قسم دیگر نه موفق بر آن شدند و نه موفق خواهند شد تا آن که خون خواه امام حسین (علیه السّلام) قیام کند[۴۲].[۴۳] حمد بن اسماعیل رازی از امام جواد (علیه السّلام) نقل می‌کند که به آن حضرت گفتم فدایت شوم، در باره روزه چه می‌فرمایید؟ زیرا روایتی نقل شده است که مردم موفق به انجام روزه نخواهند شد. آن حضرت فرمودند: همانا دعای آن فرشته در حقشان مستجاب شد. گفتم، فدایت شوم! چگونه؟ آن حضرت فرمودند: وقتی مردم امام حسین (علیه السّلام) را کشتند، خداوند به فرشته‌ای دستور داد که بانگ دهد: ای امت ظالمی که عترت پیامبرتان را کشتید! خداوند شما را به انجام روزه و اعمال فطر موفق نگرداند[۴۴].[۴۵]

البته امثال این روایات برای وجود ایام متحد در کل زمین، موید است نه دلیل! دلیلی که آورده شده همان نزول ملائکه در شب قدر، یا عباراتی از دعاها مثل «اسئّلُکّ بِحّقَّ هّذّا الیّومِ الَّذِی جّعّلتّهُ لِلمُسلِمِینّ عیداً[۴۶]» است. با توجه به وضع تکوینی، روز عید نمی‌تواند برای کل مسلمین باشد. پس باید روایت را به نسبت هر شخص معنا کرد. یعنی هر شخص با توجه به محدوده‌ی سکونت خود، عید مختص به خود دارد. همان طور که در فراز دعای عرفه: «اعطِنِی فِی هّذِهِ العّشِیَّهِ»[۴۷] هر کس در لحظه‌ای عشیه را درک می‌کند که تکوینا عصر شده باشد و نه در آنِ واحد. توجیه روایات هم هر چه باشد، شامل ما نحن فیه نمی‌شود. شاید عوامل ارضی و سمائی مانع فهم اعیاد شود. چرخش شب قدر یا اول ماه به بیانی که گفتیم منافاتی با وضوح آن ندارد. اگر شرعاً روز خاصی برای شهر خاصی اول ماه باشد، همان می‌تواند به دلیلی مخفی گردد. حال که قرینه داریم آنچه برداشت کرده‌اند نمی‌تواند مقصود روایات باشد، پس ظهور در این معنای جدید پیدا می‌کند. والله اعلم.

در عصر ائمه (علیهم السّلام) هم چنین اتفاقاتی وجود داشته و جایی نقل نشده که ائمه (علیهم السّلام) سفرایی به هزاران کیلومتر دورتر برای رؤیت هلال بفرستند. مثلاً شیخ طوسی در تهذیب نقل کرده است که در دوران حکومت امیرالمؤمنین (علیه السّلام)، مردم پس از بیست و هشت روز روزه، هلال عید فطر را مشاهده کردند. امام (علیه السّلام) به منادی دستور داد به مردم اعلام کند که ماه رمضان ۲۹ روزه است و یک روز روزه قضا بگیرند.[۴۸]

۴-۳ مقام تطبیق

اگر دو مطلب گذشته را پذیرفته باشیم، روشن می‌شود که چرا بسیاری از علمای مدقق به اختلاف اول ماه اعتراضی نکرده‌اند. البته اختلاف اول ماه از دو جهت است:

یکی اختلاف تکوینی که منجر به اختلاف در اول ماه می‌شود. اگر به نقشه‌های معیار یالوپ و عوده که بسیار به واقعیت نزدیکند توجه کنیم، اختلاف در اول ماه بسیار کم بوده و در مناطق نزدیک به هم اغلب اتفاق نمی‌افتد. مثلاً شاید چندین سال طول بکشد که بین ایران و عراق، اختلاف در عید یا ماه مبارک اتفاق بیفتد.

دوم اختلاف مبنایی است که هم بین علمی شیعه و هم بین علمای شیعه و تصمیم‌گیران اهل سنت اتفاق می‌افتد. ظاهراً عمده‌ی اعتراضی که در این راستا از برخی اعلام صورت گرفته از همین جهت است. امام موسی (که خدایش بازگرداند) با عالمان مسلمان در این باره گفت وگو و مکاتبه می‌کرد. از جمله در نامه‌ای به شیخ حسن خالد مفتی لبنان در تاریخ ۲/۳/۱۳۴۸ ش می‌نویسد: «می‌توان برای به‌دست آوردن طلوع ماه نو در افق به روشهای نوی علمی اعتماد کرد تا روز عید فطر به دقت معلوم شود و مسلمانان جهان بتوانند روز واحدی را به عنوان عید گرامی بدارند.»[۴۹]

در جهت دوم، حجه‌الاسلام رضا مختاری پیشنهادی ارائه کرده‌اند که درخور توجه است. طبق بررسی صورت گرفته – که با واقعیت نیز تطبیق دارد – اختلافات علمای شیعه ثمره‌ی دو مبناست:

۱. اشتراط اتحاد آفاق یا عدم آن.

۲. اعتبار رؤیت با چشم مسلح و عدم آن.

در اتحاد آفاق که آیت‌الله خویی (رحمه‌الله) اجمالاً[۵۰] و محدث بحرانی (رحمه‌الله) تفصیلاً[۵۱] به آن معتقدند، بیشتر مراجع نظر مخالف دارند. همچنین در رؤیت با چشم مسلح که پرداختن به آن از زمان مرحوم نائینی اتفاق افتاد نیز، نظر اکثریت عدم کفایت با چشم مسلح است.[۵۲] لذا ایشان با ذکر نکاتی، پیشنهاد داده‌اند که اگر نظر مشهور که مطابق با نظر مرحوم امام خمینی (رحمه‌الله) است در جوامع اعمال شود، چه با حکم حاکم چه با مشورت نماینده‌ی مراجع مخالف، این وجه دوم تا حدی قابل رفع است. نکاتی که ایشان برشمرده‌اند به شرح زیر است:

  • این طرح متضمّن حلّ اختلاف ناشی از فتواست (آن هم در اعلام رسمی حلول ماه) اختلاف موضوعی با شورای نمایندگان مراجع قابل‌حل است.
  • حضور نمایندگان مراجع در ستاد استهلال کشور مناسب و راهگشا است.
  • بهتر است برای پرهیز از تشویش در جامعه، صداوسیما از اعلام عید در کشورهای اسلامی غیر شیعی مانند عربستان ولیبی که معمولاً مبنای درستی ندارند، اجتناب کند و نظر مراجع شیعه و رهبر معظم (دامت برکاتهم) و ستاد استهلال کشور را اعلام کند.
  • تقویم رسمی ایران طبق نظر حضرت امام خمینی (أعلی‌الله مقامه) و مشهور فقها تنظیم شود.
  • مقلدان فقها و مراجع بزرگواری که نظر مبارکشان خلاف مشهور است می‌توانند به فتوای مرجع خود عمل کنند، یا از باب جواز تبعیض در تقلید به فتوای مشهور – که فقهای مشهور طراز اول (أحیاء و أمواتاً) در بین آنان زیاد است- عمل کنند.
  • هنگامی‌که فقط رؤیت با چشم مسلح صورت گرفته باشد،‌ و رؤیت بدون ابزار، ممکن نباشد اعلام رسمی عید فطر در ایران باعث می‌شود بخش عمده‌ای از مردم به‌اشتباه بیفتند و بپندارند وظیفه‌ی آنان افطار و نماز عید است. در حالی که چنین نیست. وظیفه شرعی کسانی که بر تقلید حضرات آیات امام خمینی،‌ آیت‌الله گلپایگانی،‌ آیت‌الله اراکی (رضوان الله علیهم) باقی مانده‌اند،‌ علاوه بر مقلدان مراجع معظم در قید حیات که رؤیت با ابزار را معتبر نمی‌دانند، روزه است که اعلام عمومی عید،‌ آنان را به‌اشتباه می‌افکند.
  • در تاریخ مرجعیت شیعه فراوان اتفاق افتاده است که مرجعی برای پیشگیری از بروز مشکلی، مردم و مقلّدان را به فتوای مراجع دیگر ارجاع داده است، حتی امام خمینی (رحمه‌الله) در موارد متعددی دستور داده‌اند به فتوایی غیر از نظر خود ایشان عمل شود. تبیین و جمع‌آوری مواردی این‌چنین،‌ نیازمند تدوین مقاله‌ای مستقل است.[۵۳]

نتیجه گیری

در این نوشته پس از بیان کلیات، به بررسی وضعیت جایگاه رؤیت در ادله پرداخته شده است. با توجه به این‌که رؤیت در روایات، موضوع نبوده و طریقی برای احراز موضوع در نظر گرفته شده، عامل تعیین کننده در اول ماه، کاملاً مرتبط با وضعیت تکوینی است. سپس با بیان وضعیت تکوینی، پیش‌بینی‌پذیری رؤیت‌پذیری ماه به چالش کشیده شده و اثبات شده که با توجه به روش‌ها و معیارهای کنونی، روش اطمینان آوری برای جایگزینی رؤیت هلال وجود ندارد. سپس در نگاه به مسئله با هدف ایجاد نظم اجتماعی، نتیجه گرفته شده که هرچند نظم کلی با ساختار تکوینی سازگاری ندارد، ولی پیشنهادهایی جهت بهتر کردن اختلاف موجود در تعیین اول ماه وجود دارد. پیشنهاد می‌گردد این بررسی هر چند سال یک‌بار تکرار شود.

منابع

*قرآن کریم

کتاب‌ها

  • ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، چاپ دوم، قم، موسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۳ ه ق
  • انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، چاپ دوازدهم، قم، شریعت، ۱۴۳۱ ه ق
  • بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة فی احکام العتره الطاهره، چاپ اول، قم، موسسه النشر الاسلامی، ۱۴۰۵ ه ق
  • حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، چاپ اول، قم، موسسه آل البیت، ۱۴۱۲ ه ق
  • حسن‌زاده، امیر و دیگران، ماه نو، چاپ دوم، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۸۷ ه ش
  • حلی، حسن بن یوسف، إرشاد الأذهان إلی أحکام الإیمان، چاپ اول، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، ۱۴۱۰ ه ق
  • _____________، تذکرة الفقهاء، چاپ اول، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۱۴ ه ق
  • _____________، قواعد لاحکام، چاپ اول، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، ۱۴۱۳ ه ق
  • _____________، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، چاپ اول، مشهد، مجمع البحوث الإسلامیه، ۱۴۱۲ ه ق
  • خویی، ابوالقاسم، موسوعه الامام الخویی، چاپ دوم، قم، موسسه احیا آثار الامام خویی، ۱۴۱۴ ه ق
  • سید بن طاووس، علی بن موسی، الإقبال بالأعمال الحسنه فیما یعمل مرّه فی السنه، چاپ دوم، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، ۱۴۱۸ ه ق
  • صدر، موسی، شریعتمداری، حمیدرضا، «تقریب مذاهب اسلامی، گامی به پیش»، هفت آسمان, شماره ۷, ص ۱۳۰ ـ ۱۳۳، آذر ۱۳۷۹
  • طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام فی شرح المقنعة للشیخ المفید، چاپ چهارم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۴ ه ش
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، چاپ چهارم، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ ه ق
  • مختاری، رضا، نوروزی، محسن، رؤیت هلال، چاپ اول، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۸ ه ش
  • ملک پور، ایرج، تقویم تطبیقی، چاپ اول، تهران، پرشکوه، ۱۳۸۰ ه ش
  • منتظری، حسینعلی، الافق او الآفاق، چاپ اول، قم، سایه، ۱۴۳۱ ه ق
  • نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، چاپ هفتم، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ ه ش

 

مقالات

  • بوژمهرانی، علیرضا، «نقدی بر معیار برنارد یالوپ در تعیین خط رؤیت پذیری هلال با چشم مسلح»، تحقیقات اسلامی ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴، شماره ۱ و ۲
  • صیاد، محمدرضا، «تقویم هجری قمری»، ماهنامة نجوم، سال ۴‌، شمارة ۱، صص ۲۸-۲۹، مهر ۱۳۷۳
  • _________، «جدول‌های تقویم هجری قمری»، گزارش پانزدهمین کنفرانس ریاضی کشور، دانشکده‌ی علوم دانشگاه شیراز، صص ۷۹-۱۱۱، ۱۳۶۳
  • _________، «دوره تغییرات طول ماه هلالی حقیقی»، فصلنامه علمی پژوهشی فرهنگ، شماره ۲۴، صص ۱۸۹-۱۹۵، سال دهم (زمستان ۱۳۷۵ و بهار ۱۳۷۶)
  • _________، «بررسی علمی رؤیت هلال ماه رمضان و شوال در ایران»، تحقیقات اسلامی، شماره ۱ و ۲، صص ۸۵ تا ۹۶، سال ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴
  • _________، قاضی میر سعید، سید محسن، «بررسی نجومی رؤیت پذیری هلال ماه‌های رمضان و شوال ۱۴۲۵ در ایران»، تحقیقات اسلامی، شماره ۱ و ۲، صص ۱۴۷ تا ۱۵۶، سال ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴
  • فاضل، محمدجواد، «اعتبار ابزار جدید در رؤیت هلال»، مجله فقه اهل‌بیت شماره ۴۳، ۱۳۸۴
  • مختاری، رضا، «نکته‌ها (۱۴) حکم رؤیت هلال»، فقه اهل‌بیت، شماره ۴۹، صص ۱۰۷ تا ۱۲۲، بهار ۱۳۸۶
  • _________، «چشم مسلح و رؤیت هلال»، فقه، شماره ۵۰، صص ۷۳ تا ۱۱۸، زمستان ۱۳۸۵
  • _________، «مباحث رؤیت هلال در گزارشی از مجموعه رؤیت هلال»، فقه، شماره ۴۴، صص ۱۷۹ تا ۲۱۳، تابستان ۱۳۸۴
  • _________، «اعتبار قول هیوی در رؤیت هلال»، تحقیقات اسلامی، شماره ۱ و ۲، صص ۴۵ تا ۷۶، ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴
  • _________، «نکته‌ها (۱۰) (خسوف و کسوف، حج، اتحادمسلمین)»، فقه اهل‌بیت، شماره ۴۴، صص ۹۰ تا ۹۶، زمستان ۱۳۸۴
  • _________، «نگاهی به تلاشها و راه حلها برای رفع مشکل رؤیت هلال»، فقه، شماره ۴۳، صص ۱۶۸ تا ۲۰۱، بهار ۱۳۸۴
  • _________، «اعتبار قول هیئت دانان در رؤیت هلال»، فقه، شماراه ۴۰، صص ۸۰ تا ۱۱۹، تابستان ۱۳۸۳
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، «چشم انداز روشن و امیدوار کننده محاسبات نجومی در اثبات هلال»، تحقیقات اسلامی ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ شماره ۱ و ۲
  • Ala’a H.Jawad, How long is a lunar month?, in Sky & Telescope, November 1993, pp. 76 – ۷۷

پایان نامه‌ها

  • دانشورپور، مریم، بررسی رؤیت پذیری هلال ماه، دانشگاه شهید چمران اهواز، ۱۳۸۹

ویژه نامه‌ها

  • تاریخ و فرهنگ معاصر، ویژه نامه پنجم: یادنامه امام موسی صدر، ۱۳۷۵

سایت‌ها

 

پی‌نوشت‌ها:

[۲] لَمَّا ضُرِبَ اَلْحُسَینُ بْنُ عَلِی عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ بِالسَّیفِ فَسَقَطَ رَأْسُهُ ثُمَّ اُبْتُدِرَ لِیقْطَعَ رَأْسُهُ نَادَی مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ اَلْعَرْشِ أَلاَ أَیتُهَا اَلْأُمَّةُ اَلْمُتَحَیرَةُ اَلضَّالَّةُ بَعْدَ نَبِیهَا لاَ وَفَّقَکمُ اَللَّهُ لِأَضْحًی وَ لاَ لِفِطْرٍ قَالَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ فَلاَ جَرَمَ وَ اَللَّهِ مَا وُفِّقُوا وَ لاَ یوَفَّقُونَ حَتَّی یثْأَرَ ثَائِرُ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ.

[۳] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۴، ص ۱۷۰

[۴] سوره یونس، آیه ۵

[۵] تفاوت اماره‌ی شرعی مطلق و اماره‌ی شرعی بعنوانه العرفی این است که مرجع عندالشک همواره در اماریت مطلق همین اماره است ولی در دومی اگر عندالعرف، ایجاد ظن نوعی نکند، دیگر اماره نیست. مثل روییدن مو بر عانه که اگر مثلاً در ۵ سالگی به دلیل استعمال داروی خاصی اتفاق بیفتد، عندالعرف دیگر ظن نوعی به ویژگی خاص فیزیکی (مثل بلوغ فیزیکی) ایجاد نمی‌کند. لذا اگر آن را اماره‌ی شرعی بعنوانه العرفی در نظر بگیریم، دیگر نمی‌تواند اماره‌ی شرعی برای بلوغ باشد.

[۶] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام , ج ۴, ص ۱۵۵

[۷] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی, جلد ۴, صفحه ۷۶

[۸] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۲۶۱ به بعد

[۹] سوره بقره، آیه ۱۸۷

[۱۰] انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، ج۱، ص۳۳

[۱۱] بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج ۱۳، ص ۲۶۷

[۱۲][۱۲] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج ۷، ص ۳۴۳

[۱۳] انصاری، مرتضی، رسائل المرتضی، ج ۳، ص ۱۴۱

[۱۴] حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب، ج ۲، ص ۵۹۲

[۱۵] حلی، حسن بن یوسف، قواعد لاحکام، ج ۱، ص ۳۸۷

[۱۶] حلی، حسن بن یوسف، ارشاد الاذهان، ج ۱، ص ۳۰۳

[۱۷] حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقها، ج ۶، ص ۱۲۲

[۱۸] بحرانی، یوسف بن محمد، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج ۱۳، صص ۲۶۶-۲۶۸

[۱۹] https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D9%87_(%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86)

۳۱ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲ بامداد

[۲۰]https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C_%D9%87%D8%AC%D8%B1%DB%8C_%D9%82%D9%85%D8%B1%DB%8C

۳۱ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲ بامداد

[۲۱] همان

[۲۲] ملک پور، ایرج، تقویم تطبیقی، جلد ۱، ص ۵ (نقل به مضمون)

[۲۳] https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%87%D9%84%D8%A7%D9%84

۳۱ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲ بامداد

[۲۴] شماره‌گذاری ماه‌گردها بر اساس اعداد ارنست ویلیام براون (Ernest William Brown – ۲۹ نوامبر ۱۸۶۶ تا ۲۲ ژوئیه ۱۹۳۸) منجم و ریاضی‌دان اهل آمریکا صورت گرفته که از ۱۶ ژانویه ۱۹۲۳ آغاز گردیده است.

[۲۵] دوره‌ی ساروس، دوره‌ای زمانی است با چرخه‌ای حدود ۱۸ سال و ۱۱ روز و ۸ ساعت (تقریباً ۶٬۵۸۵ و یک‌سوم روز) که می‌تواند برای پیش‌بینی گرفتگی خورشید و گرفتگی ماه استفاده شود. بعد از گذشت ۱۸ سال از یک کسوف یا خسوف، مکان نقاط گره‌ای مدار ماه به‌جای قبلی خود برگشته، ماه و خورشید و زمین تقریباً دوباره به حالت قبلی برمی‌گردند و کسوف یا خسوفی شبیه همان کسوف یا خسوف قبلی (ازلحاظ مکان وقوع، زمان وقوع، شکل گرفتگی و اندازه‌ی گرفتگی) روی می‌دهد. گفته می‌شود این گرفت‌های مشابه تشکیل یک دنباله می‌دهند. هر دنباله‌ی ساروسی دارای یک شماره‌ی اختصاصی است.

[۲۶] صیاد، محمدرضا، تقویم هجری قمری، ماهنامه نجوم، سال ۴‌، شماره ۱، صص ۲۸-۲۹٫

[۲۷] صیاد، محمدرضا، جدول‌های تقویم هجری قمری، گزارش پانزدهمین کنفرانس ریاضی کشور، دانشکده‌ی علوم دانشگاه شیراز، صص ۷۹-۱۱۱

 [۲۸] Ala’a H.Jawad, How long is a lunar month?, in Sky & Telescope, November 1993, pp. 76 – 77

[۲۹] http://daneshyar.blogfa.com/post/150

۳۱ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲ بامداد

[۳۰] هاشمی رفسنجانی، اکبر، چشم‌انداز روشن و امیدوارکننده محاسبات نجومی در اثبات هلال، تحقیقات اسلامی ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ شماره ۱ و ۲

[۳۱] فاضل، محمدجواد، اعتبار ابزار جدید در رؤیت هلال، مجله فقه اهل‌بیت، شماره ۴۳

[۳۲] Bernard Douglas Yallop

[۳۳] حسن‌زاده، امیر و دیگران، ماه نو، صص ۱۱۲-۱۱۴ (در این کتاب معیارهای دیگری نیز برای پیش‌بینی رؤیت هلال ذکر شده است.)

[۳۴] Range

[۳۵] بوژمهرانی، علیرضا، نقدی بر معیار برنارد یالوپ در تعیین خط رؤیت پذیری هلال با چشم مسلح، تحقیقات اسلامی ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ شماره ۱ و ۲

[۳۶] دانشورپور، مریم، بررسی رؤیت پذیری هلال ماه، دانشگاه شهید چمران اهواز، ۱۳۸۹

[۳۷] Mohammad Shawkat Odeh

[۳۸] مختاری، رضا، مشکل رؤیت هلال، فقه اهل‌بیت، شماره ۴۳، ۱۳۸۴، ص ۲۴۲

[۳۹] صدر، موسی، تاریخ و فرهنگ معاصر، ویژه‌نامه پنجم: یادنامه امام موسی صدر، ص ۴۴۱٫

[۴۰]با نگاهی به ساعت بین‌المللی در تلفن همراه، مطلب فوق به‌راحتی تأیید می‌گردد.

[۴۱] خویی، ابوالقاسم، موسوعه الامام الخویی، ج ۲۲، ص ۱۱۶

[۴۲] لَمَّا ضُرِبَ اَلْحُسَینُ بْنُ عَلِی عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ بِالسَّیفِ فَسَقَطَ رَأْسُهُ ثُمَّ اُبْتُدِرَ لِیقْطَعَ رَأْسُهُ نَادَی مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ اَلْعَرْشِ أَلاَ أَیتُهَا اَلْأُمَّةُ اَلْمُتَحَیرَةُ اَلضَّالَّةُ بَعْدَ نَبِیهَا لاَ وَفَّقَکمُ اَللَّهُ لِأَضْحًی وَ لاَ لِفِطْرٍ قَالَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ فَلاَ جَرَمَ وَ اَللَّهِ مَا وُفِّقُوا وَ لاَ یوَفَّقُونَ حَتَّی یثْأَرَ ثَائِرُ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ.

[۴۳] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۴، ص ۱۷۰

[۴۴] قُلتُ لَهُ: جُعلتُ فِداکَ مَا تَقُولُ فِی الصَّومِ فَإِنَّهُ قَد رُوِیَ أَنَّهُم لَا یُوَفِّقُونَ لصَومٍ؟ فَقَالَ: «أَمَا إِنَّهُ قَد أُجِیبَتْ دَعوَةُ المَلِکِ فِیهِم» قَالَ: فَقُلتُ: وَکَیفَ ذَلِکَ جُعِلتُ فِداکَ؟ قَالَ: «إِنَّ النَّاسَ لَمَّا قَتَلُوا الحُسَینَ (صلوات اللّه علیه) أَمَرَ اللّهُ (تبارک وتعالی) مَلَکاً یُنَادِی: أَیَّتُهَا الأُمَّة الظَّالِمَةُ القَاتِلَةُ عَترَةِ نَبِیِّهَا! لَا وَفَّقَکُمُ اللّهُ لِصَومٍ وَلَا لِفِطرٍ.

[۴۵] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۴، ص ۱۶۹، باب النوادر من کتاب الصیام، ح ۱

[۴۶] ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۵۲۳

[۴۷] سید این طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۳۳۹

[۴۸] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج ۴، ص ۱۵۸، ح ۴۴۴

[۴۹] صدر، موسی، تقریب مذاهب اسلامی، گامی به پیش، هفت‌آسمان, شماره ۷, ص ۱۳۰ ـ ۱۳۳،

[۵۰] خویی، ابوالقاسم، موسوعه الامام خویی، ج ۲۲، ص ۱۱۶

[۵۱] بحرانی، یوسف، الحدایق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج ۱۳، ص ۲۶۵

[۵۲] نقض و ابرام مخالفت مشهور در مصاحبه‌ای از ایشان که آدرس آن در صفحه بعد آمده، موجود است.

[۵۳]http://ijtihadnet.ir/%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D9%84-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%81%E2%80%8C-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%A4%DB%8C%D8%AA-%D9%87/ 15 مهر ساعت ۱۵

 

جهت مشاهده نسخه پی دی اف مقاله اینجا را کلیک کنید.

ارتباط استهلال، پیشرفت علوم و نظم اجتماعی – محمدمهدی کمالی

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *