۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

  • 27 آوریل 2015 - 22:58
  • 497 بازدید
محو دلدار : اساس دین (خُلُق  ۳۷ )
محو دلدار : اساس دین (خُلُق  ۳۷ )

محو دلدار : اساس دین (خُلُق ۳۷ )

محو دلدار : اساس دین (خُلُق  ۳۷ ) برگرفته از سخنرانی آیت الله ناصری حفظه ‌الله اشاره به مناسبت ایام مبارک غدیر، بر آن شدیم تا لحظاتی دل به سخنان گرم و دلنشین حضرت آیت‌الله ناصری -حفظه الله تعالی- بسپاریم تا با بیانات ایشان با مسئله ولایت بیشتر آشنا شویم؛ ان‌شاءالله. با توجه به اینکه […]

محو دلدار : اساس دین (خُلُق  ۳۷ )

برگرفته از سخنرانی آیت الله ناصری حفظه ‌الله

اشاره

به مناسبت ایام مبارک غدیر، بر آن شدیم تا لحظاتی دل به سخنان گرم و دلنشین حضرت آیت‌الله ناصری -حفظه الله تعالی- بسپاریم تا با بیانات ایشان با مسئله ولایت بیشتر آشنا شویم؛ ان‌شاءالله.

با توجه به اینکه ایام، متعلق به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلاماست، سزاوار است که ذکری از این بزرگوار برده شود؛ لذا طی چند جمله مختصر و کوتاه، درباره ولایت صحبت می‌نماییم. البته در این حد نیستیم که امام علیه السلام را بشناسیم. مثل این است که به مورچه بگویند از کهکشان‌ها و سیارات سخن بگو. اما در حد یک ترجمه روایت، یادی از حضرت علی علیه السلام  می‌نماییم.

 اهمیت ولایت در اسلام

روایت صحیح و معتبری درباره ولایت، در کتب احادیث  نقل شده است که امام خمینی;  هم  در آثارشان مفصلاً درباره این حدیث شرح و بسطی داده‌اند. متن روایت این‌طور نقل شده که امام محمد باقر علیه السلام می‌فرمایند:

بُنِیَ‏ الْإِسْلَامُ‏ عَلَى‏ خَمْسٍ؛ عَلَى الصَّلَاۀِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ‏ءٍ كَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ. فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَكُوا هَذِهِ یَعْنِی الْوَلَایَة؛۱

اسلام بر پنج پایه بنا شده است؛ نماز، زکات، روزه، حج و ولایت. به هیچ چیزی به اندازه ولایت، دعوت و تأکید نشده است؛ اما مردم، چهار چیز اول را گرفته و ولایت را رها کرده‌اند.

 اسلام بر پنج پایه نهاده شده و پنجمین پایه اسلام، ولایت است. حق و حقانیت اسلام و قرآن، ولایت است. این خیلی مهم است. این مقدار سفارشی که به ولایت شده، درباره هیچ یک از فروع دین نشده است. شما ببینید برای نماز چقدر سفارش شده است. حتی محور قبولی اعمال را نماز قرار داده‌اند. در روایت هم داریم که امام صادق علیه السلام  فرمودند:

 أوَّلُ مَا یُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ عَلَى الصَّلَاةِ فَإِذَا قُبِلَتْ‏ قُبِلَ‏ مِنْهُ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ عَلَیْهِ رُدَّ عَلَیْهِ سَائِرُ عَمَلِه؛‏۲

اولین چیزی که در قیامات [از اعمال انسان] محاسبه می‌شود، نماز است.

اگر نماز قبول شد، بقیه اعمال قبول می‌گردد؛ اما اگر نماز قبول نشد، بقیه اعمال هم به صاحبش برگردانده می‌شود.

پس محور قبولی اعمال را نماز قرار داده‌اند. نماز، عمود دین است؛ اما با این حال اگر ولایت نباشد، این نماز پشیزی ارزش ندارد. حضرت می‌فرمایند: وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ‏ءٍ كَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ. یعنی سفارشاتی که درباره ولایت شده است درباره هیچ یک از فروع دین نشده است.

مقام ولایتی که می‌گوییم، همان مطالبی است که غالباً از کتاب‌های خود اهل ‌سنت بیان شده است. البته خارج از کتب آن‌ها مطالب زیادی هست؛ اما مدرک اول ما برای اثبات ولایت کلیه، برای اهل بیت عصمت و طهارت:  روایات خود اهل سنت است. 

ولایت تشریعی و تکوینی

ولایت بر دو قسم است؛ ولایت تکوینی و ولایت تشریعی. ولایت تشریعی، همان احکام پنج‌گانه است؛ یعنی واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح. روی این کره زمین، فقط و فقط این پنج حکم الهی هست. بیان کننده و صادر کننده این  احکام هم چهارده نور مقدس می‌باشند و در این زمینه، ولایت و اختیار دارند. به این ولایت، ولایت تشریعی می‌گویند.

این ولایت را پیغمبر۹  دارند و امام هم دارند؛ لذا وقتی علما می‌گویند این کار، واجب یا حرام یا مستحب و یا مکروه است ما باید بگوییم: چشم آقا؛ چون آن‌ها از خودشان نمی‌گویند، از اهل بیت:  می‌گویند. آنچه در رساله‌ها بیان می‌کنند، مستند به آیات و روایات و دستورات خدا و اهل بیت: است، نه خودشان.

این ولایت تشریعی را پیغمبر دارد، امام دارد، ولی‌فقیه دارد، حتی در مواردی پدر بر فرزندش ولایت تشریعی دارد؛ مثلاً پدر به فرزندش می‌گوید راضی نیستم این سفر را بروی، سفرش حرام است. و این یعنی ولایت تشریعی پدر بر فرزند. مولی برای عبدش هم این ولایت را دارد. شوهر بر زنش در مواردی این ولایت را دارد.

اما یک نوع ولایت است که به آن ولایت تکوینی می‌گویند. ولایت تکوینی، مقامش بالا است. ولایت تکوینی یعنی چه؟ ولایت تکوینی، یعنی نفوذ اراده ولی در مخلوقات؛ یعنی کسی که این ولایت را دارد، اراده‌اش در عالم وجود، نافذ است و همه عالم وجود، مرهون اراده این ولی است. این ولایت کلیه الهیه است.

انواع ولایت تکوینی

ولایت تکوینی هم بر دو قسم است. یک قسمش، ذاتی است و یک قسمش، با عنایت و بخشش است. قسم ذاتی آن برای خداست و خدا این ولایت را دارد؛ لذا در قرآن می‌فرماید:

 «اللهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا؛  سلام الله علیها خدا ولی کسانی است که ایمان آورده‌اند». ولایت کلیه تکوینه، اولاً و ذاتاً برای حضرت حق است. ریشه ولایت نزد اوست.  همین ولایت تکوینی را حضرت حق به چهارده نور مقدس عنایت کرده است؛ لذا این‌ها هم ولایت کلیه تکوینیه را دارند؛ اما نه بالذات، بلکه با عنایت الهی. این چهارده نور مقدس، هم ولایت تشریعی دارند و هم ولایت تکوینی به معنای کاملش را؛ یعنی جمیع عالم وجود به فرمان اهل بیت: است و حرفی در آن نیست.

حضرت اباعبدالله علیه السلام  قسم جلاله می‌خورند و می‌فرمایند:

وَ اللهِ! مَا خَلَقَ‏ اللهُ‏ شَیْئاً إِلَّا وَ قَدْ أمَرَهُ بِالطَّاعَةِ لَنَا؛۴

قسم به ذات احدیت! خدا هیچ موجودی را خلق نکرد، مگر اینکه به آن دستور داد که از ما اطاعت کند.

حاصل حدیث این می‌شود که همه عالم وجود به اختیار معصومان است؛ هر چه بگویند، همان می‌شود. حالا اگر این حرف برای برخی سنگین است می‌توان[در مرتبه‌ای پایین‌تر] گفت اهل بیت، مستجاب الدعوه هستند. هر چه از خدا بخواهند، خدا به آن‌ها می‌دهد. می‌توان گفت داشتن ولایت کلیه الهیه باعث می‌شود تا هر چه بخواهند خدا به آن‌ها بدهد. به هر حال می‌خواهید بگویید اهل بیت مستجاب الدعوه هستند، یا دارای ولایت کلیه الهیه، نتیجه‌اش تقریباً یکی می‌باشد. اهل بیت:  دارای این مقام به نحو کامل هستند. پیغمبرها و بعضی امامزاده‌ها و اولیا هم همان ولایت را دارند؛ اما ولایتشان جزیی است، نه کلی. اولیای الهی مثل سلمان، اباذر، مقداد، اویس قرنی و … که گاهی کارهای خارق‌العاده‌ای از آنان نقل شده، این‌ها هم مستجاب‌الدعوه بودند. معنای ولایت، همین است؛ اما ولایت جزئیه داشته‌اند؛ در حالی‌که چهارده ‌نور مقدس، دارای ولایت کلیه هستند و جمیع عالم وجود، به فرمانشان هست. اگر اراده بکنند، عالم وجود متلاشی می‌شود. به وجود این‌ها جمیع عالم وجود، ثابت است. ولایت کلیه، همان عنایت الهی است که هر لحظه به عالم وجود می‌رسد. شما نگاه بکنید گلی که شما می‌کارید لحظه به لحظه باید رطوبت از زمین به آن برسد که سبز و خرم باشد. اگر آب به آن نرسد، می‌خشکد و از بین می‌رود. عالم وجود هم همین‌طور است و لحظه به لحظه باید از طرف حضرت حق، به‌ آن افاضه فیض شود تا عالم وجود به حال خودش باقی بماند.

جایگاه امام در عالم هستی

 این حیات هفتاد ساله من و شما، جایی [نزد ما] ذخیره نشده است که من تدریجاً بخواهم از آن بهره ببرم ومقداری از حیات را استفاده کنم. این حیات، لحظه به لحظه از طرف حضرت حق به من می‌رسد. مثل این برقی که در این چراغ‌ها مصرف می‌شود، لحظه به لحظه از کارخانه به اینجا می‌رسد. برق در کنتور ذخیره نشده؛ بلکه آن به آن از کارخانه به این لامپ منتقل می‌گردد.  حیات من و شما هم همین‌طور است. عنایتی که از طرف حضرت حق  به عالم وجود می‌رسد، آن به آن به کنتور عالم وجود، یعنی به  ولی ‌الله المطلق افاضه می‌شود. بعد از ولی‌الله مطلق به موجودات دیگر منشعب می‌شود. مثل این آب که به زمین می‌دهیم؛ اما تنه درخت با قدرتی که دارد آب را به شاخه‌ها و برگ‌ها می‌رساند. اول آب را به طرف خودش می‌کشد و بعد به شاخه‌ها و برگ‌ها می‌رساند. ولایت کلیه که برای امیرالمؤمنین علیه السلام ثابت است هم همین‌طور می‌باشد. فیض و رحمت الهی به وسیله ایشان به تک تک موجودات عالم می‌رسد. ولایت، واسطه میان خالق و مخلوق و واسطه میان فیاض و مستفیض می‌باشد؛ مثل برق که صد درصد از کارخانه صادر می‌شود تا به تمام کنتورها برسد؛ اما اول به ترانس منتقل می‌شود، بعد از ترانس بر اساس ظرفیت و کشش هر سیمی به آن تزریق می‌شود. حضرت حق، عنایاتش را ابتدا بر ولی مطلقش نازل می‌کند که عبارتند از پیغمبر۹ و امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت زهرا  سلام الله علیها و امام حسن علیه السلام و امام حسین  علیه السلامو …  و الآن هم که حضرت بقیة‌الله علیه السلام هستند. بعد از ایشان به موجودات دیگر افاضه می‌شود؛ یعنی شخصی که توان و ظرفیت این واسطه‌گری را دارد، باید باشد. شخصی که می‌خواهد استضائه[دریافت نور و فیض] بکند، باید دارای دو جنبه باشد؛ یک جنبه یَلِی ‌الحَقی [الهی و قدسی] داشته باشد، تا قدرت داشته باشد فیوضات را از حضرت حق  بگیرد و یک جنبه یَلِی الخَلقی [ مادی و بشری] داشته باشد تا بتواند به موجودات دیگر افاضه کند. آن شخص الآن امام زمان علیه السلام  است.

لذا در قرآن و روایات ولایت را به آب تشبیه نموده‌اند. در آیه شریف می‌فرماید:

قُلْ أ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتیكُمْ بِماءٍ مَعین؛ ۶

بگو: به من خبر دهید اگر آب‌هاى [سرزمین] شما در زمین فرو رود، چه كسى مى‏تواند آب جارى و گوارا در دسترس شما قرار دهد؟

 در روایات هم آمده که منظور از آب در این آیه شریف، وجود مقدس امام زمان علیه السلام  می‌باشد.  امام را به آب مثال زدند یعنی حضرت هم مثل آب، هر چیزی را به کمال می‌رساند. گل باشد یا علف هرزه؛  لذا اینکه درباره اهل بیت می‌گویند قَسیمُ النارِ وَ الجَنَّه [تقسیم کننده بهشت و جهنم] هستند به همین اعتبار است و هر کسی را به کمال و رشدش می‌رسانند. همان‌طور که اگر آب نباشد، حیاتی نیست و همه می‌میرند، نه گیاهان نه حیوان و نه بشری باقی نمی‌ماند و حیات همه، به واسطه آب است، همین‌طور حیات همه به واسطه امام است.

ولایت را به نخ تسبیح هم مثال زده‌اند.

نخ تسبیح، دانه‌ها را ردیف و متصل کرده است که اگر این بند پاره شود، همه می‌ریزند. مَثَل امام هم در عالم وجود، مثل بند تسبیح است. الآن امام زمان همین‌طور است؛ لذا در روایات می‌فرمایند:

لَوْ بَقِیَتِ الْأَرْضُ یَوْماً وَاحِداً بِلَا إِمَامٍ مِنَّا لَسَاخَتِ‏ الْأَرْضُ‏ بِأَهْلِهَا؛ علیه السلام

اگر زمین یک روز بدون یکی از ما اهل بیت باقی بماند، حتماً ساکنین خودش را به خود فرو می‌برد.

 اگر امام زمان علیه السلام نباشد، دنیا خراب می‌شود. امام چنین ولایت و قدرتی دارد و البته این قدرت، از ذات امام نیست؛ بلکه خدا این‌چنین قدرتی را به ایشان داده است.

منظور اینکه فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام  قابل شماره نیست؛ آنکه بعد از پیغمبر۹  دارای ولایت کلیه الهیه

بوده، امیرالمؤمنین علیه السلام  بوده است. این چهارده نور مقدس، اَوَّلُ ما خَلَقَ الله [اولین مخلوق الهی] هستند. اول چیزی که خدا ایجاد کرد، انوار خمسه طیبه بود، بعد هم بقیه چهارده نور مقدس ایجاد کرد و در این زمینه، روایات متعدد است. در کلمات بزرگان هم به‌طور مشروح بیان شده است؛ لذا جمیع عالم وجود، به اختیار امیرالمؤمنین علیه السلام است.

سادگی در عین ثروتمندی

با این وجود، زندگی حضرت، خیلی ساده بود. معروف و مشهور است که فرش خانه‌شان، پوست گوسفندی بود. حضرت زهرا  سلام الله علیهامی‌رفتند با مشک از بیرون آب می‌آوردند تا بتوانند زندگی بکنند.

نقل شده است که یک‌بار حضرت زهرا  سلام الله علیها یک پرده در خانه‌شان آویزان کردند. پیغمبر۹  هر موقع که از سفر وارد مدینه می‌شدند، اول به خانه حضرت زهرا  سلام الله علیها  می‌آمدند. این بار آمدند و دیدند حضرت زهرا یک پرده در خانه‌شان آویزان کرده‌اند و دو النگو را که از غنائم جنگ، سهم حضرت علی علیه السلام شده بود نزد حضرت زهرا دیدند. حضرت برگشتند و داخل نرفتند. حضرت زهرا  سلام الله علیها  علتش را فهمیدند؛ لذا پرده را باز کردند و دستنبد را هم به فرزندان خود دادند و فرمودند: «این‌ها را به پیغمبر بدهید تا به هر فقیری که می‌خواهند بدهند». پیامبر تا این‌ها را دیدند سه بار فرمودند: «پدرش به فدایش باد».۸

این اندازه مراقب بودند. در عین حال ثروت حضرت علی علیه السلام را در بعضی از کتاب‌ها نوشته‌اند که مثلاً روزی نهصد مثقال نقره درآمد فدکشان بود و سیصد درهم، عایدات اماکن دیگر بود. علاوه بر فدک،   سلام الله علیها۶رشته قنات هم بود که درآمد داشت. درآمد این‌ها را حضرت چه کار می‌کردند؟ همه را به فقرا می‌بخشیدند و خودشان بعضی وقت‌ها گرسنه می‌خوابیدند. حضرت امیر علیه السلام می‌فرمایند:

آیا سزاوار است من که امام مسلمین هستم سیر بخوابم و یک نفر از امت من گرسنه بخوابد؟

 پیامبر۹ برای شفای حسنین۸از بیماری، روزه نذر کرده بود که خود حضرت، امیرالمؤمنین، فاطمه زهرا و حسنین: سه روز روزه بگیرند. در همان قضیه، حضرت امیر  جو  قرض کردند و به حضرت زهرا  سلام الله علیها  دادند ایشان آن‌ها را آسیاب کردند و نان پختند تا با آن افطار کنند. موقع افطار فقیر در خانه می‌آید و نان‌ها را  به فقیر می‌دهند و با آب افطار می‌کنند. نه یک شب، نه دو شب، بلکه سه شب روزه را با آب افطار می‌کنند. راوی می‌گوید: امام حسن و امام حسین۸ از گرسنگی مثل بید می‌لرزند.۹

 این، علی علیه السلام است.  ولایت کلیه هم دارند، ولی مطلق حق هم هستند و جمیع عالم وجود به فرمانشان هست؛ اما زندگی‌شان این‌گونه است. این علی علیه السلام است. ما هم باید یک مقداری از ایشان پیروی کنیم. فقط «یا علی» گفتن هنر نیست. عمل کردن به فرمایشات علی علیه السلام هنر است. تبعیت کردن از علی علیه السلام هنر است. با «یا علی» گفتن، کار تمام نمی‌شود. باید عمل کرد و به عمل کار برآید. ناصری هر چه می‌خواهد بگوید، برای خودش است؛ عمل باید بکند. اگر عمل کرد، درست است و اگر عمل نکرد، حرفش یک ریال ارزش ندارد. 

نکته پایانی

این نکته را هم عرض کنم که آن ولایتی که حضرت نبی اکرم۹  در روز عید غدیر اعلام کردند، همان ولایت تشریعی حضرت بوده است، نه ولایت تکوینی؛ زیرا حضرت امیر علیه السلام، قبل از عید غدیر هم دارای ولایت تکوینی بودند. شاهد آن هم هزاران معجزه و کرامتی است که از اول زندگی حضرت تا روز عید غدیر از ایشان صادر شده بود که همه به دلیل همین ولایت تکوینی حضرت بوده است.

خداوند به ما توفیق درک و شناخت اهل بیت: را عنایت بفرماید؛ ان‌شاءلله.

پی‌نوشت‌ها

  1. كافی، کلینی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱  سلام الله علیها۶۵ ش، ج‏۲، ص ۱۸٫

  2. من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱  سلام الله علیها ق، ج‏۱، ص ۲۰۸٫

  سلام الله علیها . سوره بقره: ۲۵ علیه السلام.

۴ . بحارالأنوار، علامه مجلسی، مؤسسة الوفاء بیروت– لبنان،‌ ۱۴۰۴ ق، ج‏۴۴، ص۱۸  سلام الله علیها.

۵ . سوره ملک:   سلام الله علیها۰٫

  1. كافی، ج‏۱، ص   سلام الله علیها۴۰٫

  2. دلائل الإمامة، محمد بن جریر طبری، قم، دار الذخائر للمطبوعات، ص ۴  سلام الله علیها۶٫

۸ . بحارالأنوار، ج‏۴  سلام الله علیها، ص ۸۴٫

  1. همان، ج‏  سلام الله علیها۵، ص۲  سلام الله علیها علیه السلام.

 

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

1 دیدگاه

  1. بسیار عالی
    بسیار جالب
    خدا خیرتان بدهد

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *