خداوند در قرآن، مقام رسولش را از شاعري بالاتر ميداند و شاعري را در شأن او نميداند. (الحاقه:۴۱) 🔸اما قواعد شعر و جايگاه شعر محفوظ است، شعر بر اثر سجع و توازني كه دارد تأثير در نفس مي گذارد اما اگر شما آمدي براي نثر قاعده گذاشتي و كلمات ناموزون را تحت عنوان شعر ارائه […]
خداوند در قرآن، مقام رسولش را از شاعري بالاتر ميداند و شاعري را در شأن او نميداند. (الحاقه:۴۱)
🔸اما قواعد شعر و جايگاه شعر محفوظ است، شعر بر اثر سجع و توازني كه دارد تأثير در نفس مي گذارد اما اگر شما آمدي براي نثر قاعده گذاشتي و كلمات ناموزون را تحت عنوان شعر ارائه كردي در نفس سليم و لطيف اثر نمي گذارد.
🔹قدما خيلي شرائط را براي شعر داشتند از جمله اینکه كلمات بايد عذوبت داشته باشند و ناب باشند. گاهی شده یك دفعه يك شعري كار يك كتاب مي كرد.
در مورد رودكي مي گويند به عنوان شاعر سلطان در دربار سلطان وقت بود. معمولا همه سلاطین شاعر داشتند. سلطان به حدود شهر بلخ و سبزوار آمده بود و خيلي از آن منطقه خوشش آمده بود. هر سال چند ماهی، در اين منطقه مي آمدند.
آنقدر آن منطقه با صفا و پر برکت بود که نوشته اند ۲۰۰ رقم انگور فقط ميداد و همه رقم ميوه هاي فصل آنجا بود؛ هواي لطيف و امکانات فراهم بود.
🔸در آن سال پادشاه از آنجا خيلي خوشش آمد لذا فصل به فصل برگشت به پایتخت را تأخير مي انداخت و مي گفت حالا باشد تا فلان ميوه هم بيايد و بخوریم و بعد برویم.
🔹نوشته اند چند سال به همین منوال طول كشيد و پادشاه به مقرّ حكومتي برنمي گشت.
رؤساي لشگر آمدند به رودكي گفتند ما ديگر دلمان براي بچه هايمان تنگ شده و اينجا خسته شده ايم. دوست داریم سراغ اقوام و زندگيمان برويم، اگر توانستي پادشاه را تحریک کنی و از اين منطقه حركت بدهي أمراي لشكر يكصد هزار دينار به تو مي دهند.
🔸رودكي در يک موقعيت مناسب پیش سلطان آمد و همين شعر را شروع كرد بخواند که:
بوي جوی موليان آید همی
ياد يار مهربان آيد همی
🔹نوشته اند پادشاه بلافاصله بعد از اشعار بلند شد و بدون كفش، پابرهنه، راه افتاد، گفتند: كجا؟
گفت داريم مي رويم. تا دو فرسخ پياده رفت، تا لشگرگاه را جمع كنند و به ایشان برسند.
شعر گاهی اینچنین تأثير مي گذارد. فقط شناخت صحيح مي خواهد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.