🔻مردم دنيا در سراسر دنيا، حالات مختلفي دارند. در يك منطقه غالبا مردم خشن هستند؛ از يك منطقه انسان هاي لطيف و شاعر زياد برخاسته اند. در يك منطقه عموم مردم بيپروا هستند؛ در يك منطقه غالبا ديندار هستند و يك منطقه بي دين اند و … 🔸روح انسان هم به يك اعتبار مثل دنيا […]
🔻مردم دنيا در سراسر دنيا، حالات مختلفي دارند. در يك منطقه غالبا مردم خشن هستند؛ از يك منطقه انسان هاي لطيف و شاعر زياد برخاسته اند. در يك منطقه عموم مردم بيپروا هستند؛ در يك منطقه غالبا ديندار هستند و يك منطقه بي دين اند و …
🔸روح انسان هم به يك اعتبار مثل دنيا مي ماند كه هر زاويه اش، حالات مختلف و آب و هواي مختلف و نيروهاي تصفيه نشده دارد. واقعا بايد به اين سبک، وارد روحشناسي شد. چقدر روح آدمي بزرگ است و قسمت هاي حساسي دارد. در يك بخش و يك فضا و يك شهر از قسمت هاي روح انسان غلظت هست یا شهوت هست یا حرارت هست یا آب و هواي حار و هواي ناجور دارد و مسموم است. در بخش دیگر روح كوير است با افرادي خاص به خودش. خوبي و بدي در اين شهرها و قسمت هاي روحي، با هم تركيب شده است.
🔻انسان با امكاناتي که دستش هست، آمده است تا اصلاحات كلي در آب و هوا و روحيات اين شهرها بكند. مثلاً گريه لطافت مي خواهد؛ وقتي انسان در روحش لطافت ايجاد كرد گريه مي آيد.
🔸گريه كه آمد مناطق دل آدم از حالت كويري در مي آيند و باران رحمت مي گيرد. بعد يك مدتي كه گريه كرد حكمت بر زبانش مي آيد. علتش هم اين است كه در آن مناطق خشك كويري سرسبزي حاصل شده است.
🔹در نقطه مقابل گاهی خشونت ها فعال هستند هر چند انسان در صدد باشد چيزي از آن بروز نكند و خودش را خيلي راحت جلوه بدهد. خودِ همين [پوشاندن خشونت و خشم درون] هم تازه يك بيماري در مملكت روح است كه براي اهل تشخيص معلوم است كه این شخص دارای مشكل است.
🔸به هر حال يك نوع غلظتي در فضاهاي روح انسان هست. هر كدام به حسب خودش، بايد تبديل به لطافت بشود، منتهي در همان فضاهاي روحاني هم لطافت مرتبه به مرتبه است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.