۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

  • 05 آوریل 2015 - 17:18
  • 897 بازدید
محو دلدار : ‌ویژگیهای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف(۱) (خُلُق  ۱۶)
محو دلدار : ‌ویژگیهای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف(۱) (خُلُق  ۱۶)

محو دلدار : ‌ویژگیهای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف(۱) (خُلُق ۱۶)

ویژگیهای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف(۱) (خُلُق  ۱۶) برگرفته از سخنراني‌هاي آيت الله ناصري دامت برکاته بسم الله الرحمن الرحیم درآمد درباره امام زمان عليه السلام و موضوعات گونـاگون مرتبط با آن حضرت، مطالب فراوانـي نگاشته شده است. يـکي از عرصه ‌هاي دشوار و دور از دست اين آموزه ارزشمند ديني، قلم راندن […]

ویژگیهای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف(۱) (خُلُق  ۱۶)

برگرفته از سخنراني‌هاي آيت الله ناصري دامت برکاته

بسم الله الرحمن الرحیم

درآمد
درباره امام زمان عليه السلام و موضوعات گونـاگون مرتبط با آن حضرت، مطالب فراوانـي نگاشته شده است. يـکي از عرصه ‌هاي دشوار و دور از دست اين آموزه ارزشمند ديني، قلم راندن در بارة ويژگي‌هاي امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است. کسي نمی‌تواند ادعا کند که توانايي دارد دربارة ويژگي‌هاي امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف سخن بگويد و در توصيف آن حضرت مطلبي بنويسد. سخن گفتن و قلم راندن در بارة هر موضوع، وقتي امکان دارد که نويسنده، از آن موضوع، شناخت کامل و کافي داشته و بر آن موضوع، احاطه‌ کامل داشته باشد.
حکايت ما و حضرت مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف، حکايت قطره و دريا است. قطره، با آن همه محدوديت خود، هرگز نمی‌تواند به بي‌کرانگي و وسعت دريا بپردازد. وجود مقدس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به ذات حضرت حقّ متصل است و شناخت آن اقيانوس بي‌انتها و آن نور نامحدود، براي ما غير ممکن است. سؤالي که پيش می‌آید اين است که چگونه می‌توانيم به شناختي از آن بزرگوار برسيم؟ در جواب بايد گفت در اين باره، احاديثي از معصومان علیهم السلام به دست ما رسيده است که با مراجعه به آن‌ها می‌توانيم در شناخت ويژگي‌هاي امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف گامي برداريم. با اين مقدمه کوتاه، دل به احاديث و روايات مي‌بنديم و با کمک اين گفتار نوراني بر آن می‌شویم که برخي ويژگي‌هاي حضرت مهدي‌ عجل الله تعالی فرجه الشریف را برشماريم.
پيش از ورود به بحث، ذکر دو نکته ضروري است.
۱٫ ويژگي‌هايي که براي حضرت حجت عليه السلام در روايات آمده است، بدان معنا نيست که ديگر امامان علیهم السلام برخي صفات کمالي را ندارند يا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بيشتر و بهتر، از آن صفات برخوردار است؛ بلکه سخن در زمان، مکان و شرايط خاصي است که موجب بروز ويژگي‌ها و خصوصياتي براي حضرت مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف شده است.
۲٫ سخن در شرافت پدر و فرزندي نيست؛ بلكه سخن ما، در ديگر مراتب كمال است كه وابسته به رابطة پدرى و فرزندى نيست. با اين توضيح و با عنايت به روايات معصومان علیهم السلام به بررسي برخي ويژگي‌هاي منــحصر به فرد امــام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مي‌پردازيم.۱
۱٫درخشش نور حضرت در مقايسه با ديگر معصومان علیهم السلام
مى‏‌دانيم كه ولايت، نور است و صاحبان ولايت، نوربخش؛ از اين رو پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله خورشيد عالم وجود است و بدون ترديد، نشانگر نورانيّت حضرت حق ـ جلّ و علا ـ . به همين علّت است كه در ادعيه، خطاب به اهل‌بیت علیهم السلام مى‏خوانيم:
السَّلامُ عَليكُم يَا نورَ اللهِ فِي ظلُماتِ الأرضِ.۲
در بعضى از ادعيه نيز، از امامان ما به «انوار» تعبير شده است.۳ اين انوار، حاصلِ مقام توحيد و ولايت آنان است؛ چرا که هر اندازه كسى به توحيد خداوند متعال معرفت يابد، به همان مقدار به قلة کمال و بندگي و مراتب ولايت نزديک‌تر شده و از نور توحيد، بهره‏مند مى‏گردد. از آنجا كه هيچ كس ـ حتّى پيامبران بزرگ الهى ـ در مراتب معرفت خدا،‏ همچون اهل‌بیت نيستند، همچنين از آنجا كه اينان سرچشمه ولايتند و ولايت ديگر اوليا، در اصل از سوى آنان افاضه شده است، پس هيچ موجود ممكنى -حتّى مجرّدات محضى همچون جبرائيل يا اسرافيل- در مراتب نورانيّت همچون صاحبان چهارده گانه عصمت كبرا نمی‌باشد‏.
با اين همه، ميان اينان، نور وجود مبارك حضرت حجّت عليه السلام از درخشش ويژه‏اى برخوردار است. پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله در شب معراج، آن هنگام که به مقام «ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى * فَكَانَ قَابَ قَوسَيْنِ أَو أَدْنَى»۴ رسيد، اطراف عرش، اشباح چهارده نور مقدّس را مشاهده فرمود. اين اشباح، شبح وجود مبارك خود آن حضرت، وجود مبارك حضرت زهرا و نيز ائمّه اطهار علیهم السلام بود. ميان اين چهارده نور مقدّس، نور حضرت حجّت كه به حالت ايستاده، شمشيرى در دست داشت، نورى سبز و بسيار خيره كننده جلوه مي‌کرد كه درخششي ويژه داشت.
۲٫عروج پس از تـولد
اين مطلب، در شمارى از روايات وارد شده است و برخى از بزرگان نيز بدان تصريح کرده‏اند كه چون حضرت، متولّد شد، دو فرشته از سوى حضرت حق آن حضرت را به آسمان بردند. در اين سير ملکوتي، سخنانى از ناحيه حضرت حق خطاب به آن بزرگوار صادر شد؛ بخشى از آن سخنان چنين است:
مرحباً بكَ عبدِي لنصرةِ دينِي و إظهارِ أمرِي و مهديّ عبادِي، آليتُ أنِّي بكَ آخذُ و بكَ أعطِي و بكَ أغفرُ؛۵
آفرين بر تو اى بنده من! از اين رو كه دين مرا يارى خواهى كرد و امر مرا آشکار نموده و بندگان مرا 002هدايت مى‏كنى. قسم خورده‏ام كه به واسطه تو بگيرم و به واسطه تو عطا كنم و به واسطه تو بيامرزم.
اين ويژگى درباره هيچ يك از ديگر امامان اهل‌بیت علیهم السلام روايت نشده است و گويا فقط اين بزرگوار به هنگام ولادت، معراجى چنين رفيع داشته‏اند.
۳٫ جمع بين اسم و كنيه پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله
يكى از دستورات صريح پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله كه بيشترِ فقها نيز بدان فتوا داده‏اند، آن است كه در شريعت اسلام، جمع بين اسم و كنيه پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله براى همگان، به جز خاتم ولايت مطلقه، حرام است. بدين ترتيب هيچ كس نمى‏تواند فرزندش را «محمّد» بخواند و كنيه او را «ابوالقاسم» گذارد. اين حرمت، ناشى از نصّ صريح پيامبر است كه فرموده‏ است:
جمع كردن بين اسم و كنيه من براى احدى جايز نيست.۶
اين، در حالى است كه ناميدن فرزند به نام مبارك پيامبر صلی الله علیه و آله، در شمار مستحبّات است؛ زيرا گذشته از آثارى كه اين نام دارد، ناميدن فرزند به اين نام، در وجود او نيز آثارى خاص همراه خواهد داشت. طبق بعضى از روايات، مستحبّ است انسان، فرزند پسرش را تا پنج روز پس از ولادت به اين نام بخواند و پس از آن، اگر خواست، نام او را تغيير دهد. در اين باره شمارى از دانشمندان مسلمان، رساله‏هايى از خود به جا گذاشته‌اند که در آن‌ها از اسرار حرام بودن جمع بين نام و كنيه پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله سخن گفته‏اند. با اين همه حضرت ولىّ‏عصر در نام و كنيه، همانند پيامبر عظيم الشأن مى‏باشند.۷
۴٫حرمت بر زبان راندن نـام مبارك حضرت
يكى از ويژگى‏هاى حضرت، آن است كه در زمان غيبت، بردن نام اصلى – م ح م د – آن بزرگوار حرام است. آن حضرت، داراى يكصد و هشتاد و دو نام هستند؛ امّا نام اصلىِ ايشان، همان نام پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله است و بردن اين نام به عنوان نام ايشان در زمان غيبت، حرام شمرده است. در اين رابطه، هشت قول وجود دارد؛ امّا شمارى از اعاظم شيعه ـ همچون شيخ مفيد و شيخ طوسي قدس سرهماـ قول به حرمت را قايل هستند؛ از اين رو، در هر حال، احتياط در ترك ذكر نام اصلى ايشان است.۸
آخرين سخن در اين مقام آنكه حضرت، نور است و نام او، نور و شيعه را از بردن نام مبارکش لذّتى حاصل مى‏شود كه از هيچ امر ديگرى چنين لذّتى براى او به دست نمى‏آيد؛ از اين رو است كه ذكر شريف «يا مهدى»، «يا صاحب الزمان»، «يا صاحب العصر»، «يا ولىّ العصر» و امثال اين اسامى و القاب، مستحب است و در تکرار آن‌ها ثواب و نورانيت فراواني به ارمغان گذاشته شده است. با اين حال، ذكر نام اصلي ايشان -همان گونه که گذشت- بنابر فتواي برخي از فقها جايز نيست.
۵٫ عدم مجالست بـا مشركان و منـافقان
مى‏ دانيم در هر مجالست و مصاحبت، آثارى است و هيچ كس نمى‏تواند منكر آن شود. صحيفه نفس انسان، مانند آينه‏اى است كه شعاع شخصيّت افراد در آن اثر مى‏كند. اين اثر ممكن است نوراني باشد و به جلاى اين آينه كمك كند يا از گونه ظلمت باشد و همچون زنگارى اين آينه را مكدّر سازد؛ از اين رو است كه به همه ‌-به ويژه به جوانان كه از نفس شفاف و روشني برخوردارند- سفارش شده است كه همواره نگران دوستان خود باشند و بنگرند با چه کسي مجالست مى‏كنند.
اين مطلب، بيشتر دربارة جوانان سفارش شده است؛ امّا به هيچ وجه منحصر در آنان نيست. حضرت عيسى عليه السلام حواريون خود را چنين سفارش مى‏فرمود:
با افرادى كه ديدار آنان شما را به ياد خداوند متعال مي‌اندازد، مجالست داشته باشيد.۹
حال با وجود آنکه معصوم، از چنين مجالستى اثر نمى‏پذيرد، باز مى‏دانيم كه پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله هر روز هفتاد بار استغفار مى‏كردند،۱۰ تا صفاى نفس نفيس ايشان، دچار زنگار نشود. يكى از مصاديق مظلوميّت اهل‌بیت علیهم السلام همين مصاحبت اجبارىِ آنان با خلفا و مصاحبان آنان است. مصاحبت طولانى مدّت حضرت رضا عليه السلام با مأمون عبّاسى در شمار همين مصايب است كه مدّتها وجود نازنين امام را آزار ميداد.
ولي حضرت حجّت عليه السلام ، در همة عمر، هيچ مجالستى با كفّار، مشركان و منافقان نداشته‏ و تنها با صالحانى كه به زيارت آن بزرگوار نايل شدهاند، مصاحبت فرموده‏ است. از اين رو است كه مى‏توان عدم مجالست با اينان را، از ويژگى‏هاى ولىّ‏عصر عليه السلام دانست.
ادامه دارد…

پي نوشت
۱- مرحوم علاّمه حائرى يزدى، پنجاه ويژگى از ويژگى‏هاى آن حضرت را بر شمرده‏اند؛ بنگريد: الزام‏الناصب، ج ۱، ص ۴۷۶٫
۲-  بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۲۱۵؛ جمال‏الأسبوع، ص ۳۵٫
۳-  بحارالأنوار، ج ۹۷، ص ۳۴۵٫
۴-  سورة نجم: ۹ و ۸٫
۵- بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۲۷٫ گويا اين متن پيراسته از آشفتگى و حذف نيست.
۶- همان، ج ۳۸، ص ۳۰۴؛ المناقب، ج ۱، ص ۲۳۳٫
۷- در اين رابطه بنگريد: منتخب‏الأثر، ص ۱۸۲٫ در اين مصدر به ۴۸ حديث در اين باره اشاره شده است.
۸- براى تفصيل در اين مطلب بنگريد: شرعه‏التسمية ـ نگاشته محقّق داماد، چاپ اصفهان، مهديّه ميرداماد، سال ۱۳۷۱ ؛ الزام‏الناصب، ج ۱، ص ۲۷۲٫
۹-  بحارالأنوار، ج ۹۷، ص ۸۴؛ مصباح‏الشريعة، ص ۱۶۰٫
۱۰- بحارالأنوار، ج ۱۷، ص ۴۴؛ مستدرك‏الوسائل، ج ۵، ص ۳۲۰، حديث ۵۹۸۷٫

 

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*