پرسش: گاهی حالات معنوی خوبی پیدا میکنم؛ اما خیلی زود از دست میدهم. برای حفظ این حالات چه کارهایی انجام دهم؟ پاسخ: با عرض سلام و ادب خدمت شما! درباره معنویت و حالات خوش معنوی سخن گفتهاید؛ گوهر شیرین و جذابی که بودنش به زندگی انسان معنا میدهد و نبودش انسان را به پوچی و […]
گاهی حالات معنوی خوبی پیدا میکنم؛ اما خیلی زود از دست میدهم. برای حفظ این حالات چه کارهایی انجام دهم؟
پاسخ: با عرض سلام و ادب خدمت شما!
درباره معنویت و حالات خوش معنوی سخن گفتهاید؛ گوهر شیرین و جذابی که بودنش به زندگی انسان معنا میدهد و نبودش انسان را به پوچی و حیوانیت میکشاند؛ معنویتی که اگر در وجود انسان پدید آید آرامش، لطافت، نرمی و صفا به همراه خواهد داشت و انسان از بودن و زندگی خود لذت میبرد و هزاران بار خدا را برای اینکه او را خلق کرده و فرصت زندگی داده است، شکر میکند و در فضایی کاملاً دلچسب و لذتبخش زندگی میکند و اگر نباشد انسان دچار افسردگی، اضطراب، فشارهای روحی و… میشود و احساس پوچی میکند و روزی هزار بار از خدای خود میپرسد که چرا مرا آفریدی و برای اینکه از این فشارها نجات یابد، خود را به انواع سرگرمیها سرگرم میکند.
راهکار معرفتی
با توجه به آنچه بیان شد، معنویت، اکسیر حیاتآفرین و معنابخشی است که به سادگی روزیِ افراد نمیشود؛ گوهری است گرانبها که باید برای تحصیلش زحمت کشید و وقت صرف کرد و وقتی هم به دست آمد باید سخت از او مراقبت کرد؛ چنانکه شما خواننده گرامی این دغدغه مقدس را دارید. از این رو، هر چه بیشتر به ارزش و تأثیرات فراوان این عطاهای ربانی معرفت پیدا کنیم، برای حفظ آن نیز سعی و کشش بیشتری میکنیم؛ چرا که انسان هرچه را با ارزشتر بداند در حفظ آن هم بیشتر تلاش میکند و این پرسش و مطالعات در این موضوع نیز در همین راستای معرفتافزایی تحلیل میشود.
راهکار عملی
اما چه کنیم تا این حالات معنوی پایدار شود و این درّ گرانمایه به ارزانی از کف نرود؟
قبل از هرچیز باید عرض کنم اگر منظور از حالات خوش معنوی حالت گریه و اشک و آه عارفانه است که این موارد بخصوص برای افرادی مانند ما که در ابتدای راه سلوک هستیم همیشگی نخواهد بود. ما نباید انتظار داشته باشیم در همه اعمال عبادی و از اول تا آخر آن حالت خوش گریه داشته باشیم. چرا که داشتن چنین حالتی مستلزم طهارت قلب و لطافت روح و تهذیب کامل نفس است که فعلا ما به آن نرسیده ایم. بلکه باید برای دست یافتن به چنین حالتی تلاش کنیم تا روز به روز چنین حالاتی بیشتر و بهتر برایمان حاصل گردد. اما انتظار همیشگی بودن آن فعلا برای ما انتظار بجایی نیست.
اما اگر منظورتان از حالت خوش معنوی حالت مراقبه و توجه و تقوی است برای حفظ این حالات در ادامه نکاتی خدمتتان تقدیم می شود.
برای شناخت راه پاسداری از حالات معنوی لازم است زمینهها و عوامل پیدایش آن را را به خوبی شناسایی کنیم و همان کارها را ادامه دهیم؛ زیرا بزرگان فرمودهاند «علت موجده علت مبقیه» نیز هست؛ یعنی آنچه باعث ایجاد چیزی میشود علت بقای آن هم هست.
معمولاً وقتی این حالات برای ما ایجاد میشود که برخی اعمال صالح را انجام داده و زمینه ایجاد این دریافتهای معنوی را فراهم کردهایم و در کنار آن از انجام کارهایی که مانع پیدایش یا از بین برنده این حالات است خودداری کردهایم؛ زیرا اگر این خودداری نبود، هرگز چنین حالاتی در ما پدید نمیآمد.
از این رو بحث را در دو بخش ارائه میکنیم:
الف) انجام امور معنویتساز
معمولاً این حالتها در ایام ماه مبارک رمضان یا ماه محرم و صفر یا ایامی که انسان به زیارت مشاهد مشرفه میرود بیشتر حاصل میشود. اگر دقت کنیم ما در این ایام به بعضی اعمال صالح، مقید و ملتزم میشویم؛ از این رو پس از چند روز مداومت بر آن عمل بتدریج و جرعه جرعه تأثیرات آن در جان و دل ما آشکار میگردد؛ مثلاً در ماه مبارک رمضان سحرخیز میشویم؛ نماز، دعا، انس با قرآن و استغفار داریم، روزه میگیریم و نَفْس را از خیلی از خواهشها و تمایلاتش باز میداریم و به آن سختی میدهیم، به مسجد و اجتماعات معنوی میرویم.
همه این امور، آرام آرام، جان ما را صفا میدهد و معنویت را در وجود ما پدید میآورد؛ پس اگر میخواهیم حالات معنوی در ما حفظ بشود باید برای انجام این اعمال معنویت آفرین برنامه ریزی منظم نمود و با رعایت نظم و انضباط کارهایی را که انجام میدادیم، تکرار کنیم و ادامه دهیم.
خداوند متعال درماننامهای برای ما فرستاده و در آن چنین مژده داده است:
«إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ»۱
و در آیه دیگر فرموده است: «وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّريقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً؛۲ اگر در راه ما استقامت کنند، حتماً به آنها آب فراوانی خواهیم چشاند»
و رسول خوبیها صلی الله علیه و آله بشارت دادهاند که اگر بر اعمال صالح مداومت داشته باشید برکات زیادی از آن حاصل میشود؛ از جمله اینکه گناهان را ترک خواهید کرد و از فشارهای روحی نجات خواهید یافت، یقین به دست خواهید آورد، علاقه به نجات و آخرت پیدا خواهید کرد، اعتقاداتتان قوی و تصحیح میشود، از شیطان دوری خواهید کرد و اهل عدل و گفتار حق خواهید شد.۳
در احادیث فراوانی تأکید شده است که: اعمال عبادی که در حد ظرفیت شماست و برایتان زیاد سنگین نیست انتخاب کنید؛ اما آن را یک سال ادامه دهید.۴
آری، ایمان با انجام عمل صالح و مداوم، تثبیت میشود.۵ اگر همان انسی که در ماه مبارک با قرآن، روزه، دعا و نماز گرفتهاید یا ارتباط روحی با اهلبیت علیهم السلام و توسل به ایشان را ادامه دهید. مطمئن باشید لذتها و پاداشهای معنوی بالاتر و بهتری را به مرور زمان خواهید چشید.
معمولاً احساس معنویتی که بعد از انجام اعمال عبادی برای ما حاصل می شود که بزرگان به آن «حال» می گویند سطحی است و هنوز در جان ما رسوخ نکرده و ریشه ندوانده است، از این رو کمی بعد از پایان آن عمل آن حالت هم از بین می رود. اما اگر ما آن عمل عبادی را تکرار کردیم و هر روز آن حالت معنوی حاصل شد کم کم در جان و روح ما رسوخ می کند و ماندگاریش بیشتر از قبل می شود و آرام آرام به «ملکه» تبدیل میشود و پس از آن خیلی دیرتر از دست خواهد رفت و به تعبیر عرفا «حال» تبدیل به «مقام» میشود.
از این رو یکی از سفارشهای مهم اهلبیت علیهم السلام و بزرگان سلوک، مراقبه و محاسبه بوده است. باید با جدیت و حساسیت از خود مراقبت کنیم تا مبادا سرمایة گرانقدری را که در پرتو انجام اعمال صالح ذخیره کردهایم از کف بدهیم.
بزرگان دین، آنقدر برای مراقبه اهمیت قائل شدهاند که امام کاظم علیه السلام در تعبیری میفرماید: «از ما نیست کسی که هر روز محاسبه نفس نکند پس اگر عمل خیری انجام داده از خداوند بخواهد زیادترش کند و اگر عمل بدی انجام داده استغفار و توبه کند.»۶
علامه طباطبایی رحمه الله بزرگ عارف و مفسر قرآن میفرماید: «کلید [رشد] در مراقبه است، تا مراقبه نباشد و درست صورت نگیرد بقیه کارها و دستورات در سیر و سلوک، هیچ و بیاثر است.»۷
پيامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هرگاه باغى از باغهاى بهشت ديديد، در آن گردش كنيد. عرض شد: اى پيامبر خدا! باغ بهشت چيست؟ فرمود: مجالس مؤمنان.۹
حضرت علی علیه السلام: جالِسِ العُلَماءَ يَزدَدْ علمُكَ ، و يَحسُنْ أدبُكَ ، و تَزكُ نَفْسُكَ.۱۰
با دانشمندان بنشين تا بر دانشت افزوده گردد، اَدَبت نيكو شود و تزكيه نفس يابى.
ب) پرهیز از کارهای معنویت سوز
در ادامه به برخی امور خواهیم پرداخت که معنویت سوزند و برای حفظ دستآوردهای معنوی باید به شدت از آنها دوری گزید.
یکی از اموری که ترک آن برای حفظ و رشد معنویت، حتمی و اجتنابناپذیر است معصیت است. گناه، همه داشتههای انسان را از بین میبرد و صفای دل و سبکی روح و آرامش آن را به سختی، سنگینی، تاریکی، تشویش و اضطراب مبدل میکند.۱۱
از حضرت صادق علیه السلام هم نقل شده است که میفرمایند: «إِنَّ الرَّجُلَ يُذْنِبُ الذَّنْبَ فَيُحْرَمُ صَلَاةَ اللَّيْلِ وَ إِنَّ الْعَمَلَ السَّيِّئَ أَسْرَعُ فِي صَاحِبِهِ مِنَ السِّكِّينِ فِي اللَّحْمِ؛۱۲ همانا انسان گناه میکند و به سبب آن از نماز شب محروم میشود. تأثیر کار بد در انجام دهنده آن سریعتر از تأثیر چاقو در گوشت است.»
یکی از اموری که خیلی سریع در روح انسان تأثیرگذار است مجالست و معاشرت با افراد ناصالح و اهل غفلت در دنیا است.
هم در علوم تربیتی و روانشناسی و هم در منابع دینی اثبات شده که انسان ناخودآگاه از افرادی که با آنها همنشینی میکند تأثیر میگیرد و در عین حال در ایشان اثرگذار هم هست.
امیر علم و معرفت حضرت علی علیه السلام میفرماید:
صحبة الأشرار تكسب الشر كالريح إذا مرت بالنُتَن حملت نُتَنا؛۱۳
مصاحبت و همراهی بدان باعث کسب بدی میشود مثل باد که هر گاه بر چیز بد بو بگذرد بوی آن را با خود جابهجا میکند.
از نگاه حضرت امیر علیه السلام هر مجالست و معاشرتی تأثیری در روحیه ما میگذرد۱۴ و آن حضرت همنشین بد را آفت خیر و خوبی میداند.۱۵ پس طالب امور معنوی باید از همنشینی و رفاقت با غافلان و شیفتگان زیور دنیا بپرهیزد؛ و گرنه به مرور زمان رنگ آنها را خواهد گرفت و نمیتواند حالات خوش معنوی داشته باشد.
یکی از اموری که معنویت انسان را کاهش میدهد و مانع رشد آن است لذتجویی بیش از حد است.
لذایذ مادی زیاد از حد، باعث سنگینی روح و قساوت قلب میشوند. خوراک زیاد، خواب زیاد، شهوترانی زیاد هر چند حلال باشد به طور کلی پرداختن به هواهای نفسانی، آفتی است که انسان را از گلستان معنا و معنویت دور میکند و باعث کمفروغ شدن پرتو آن در دل انسان و تاریکی قلب میشود؛ از این رو در این امور باید یا میانهروی کرد یا با رعایت شرایط و وجود مقدمات آن باید به حداقل اکتفا کرد؛ و گرنه معنویتجویی و هواپرستی با هم جمع نمیشود و هر کدام که آمد، دیگری خواهد رفت.
امام علی علیه السلام میفرمایند: «كَيْفَ يَجِدُ لَذَّةَ الْعِبَادَةِ مَنْ لَا يَصُومُ عَنِ الْهَوَی ؟۱۶ کسی که خود را از هواهای نفسانی حفظ نکند چگونه لذت عبادت را خواهد چشید؟!»
و در روایت دیگری میفرمایند: «رأس الآفات الوله باللذات؛۱۷ سرآمد همه آفتها اشتیاق زیاد به لذات مادی است.»
خواب و خوراک زیاد، نفس انسان را فاسد میکند و باعث ضرر میشود.۱۸
نشاط و سلامتی بدن و روح، باعث نشاط قلب و آمادگی برای عبادت و تحصیل معنویت میشود و بیماری و خارج شدن از اعتدال جسمی باعث بروز گرفتگی، خستگی و کسالت روح میشود؛ از این رو مؤمن سالک باید به وضعیت بدنی و روانی خود توجه کند تا سالم و با نشاط بماند و از این راه، به حالات معنوی او ضرر نخورد.
بسیاری از سستیها یا بیحالیهایی که برای ما عارض میشود مربوط به نوع خوراک یا مقدار آن یا آب و هوا و … است که در مقالههای طبی همین مجله به این موضوع پرداخته شده است؛ از این رو تحصیل اعتدال مزاج، یکی از امور مؤثر در رشد معنوی سالک است.
نکات پایانی
بخشی از بیاقبالیها و بیمیلیها به معنویات، طبیعی است. روایات تأکید کردهاند که «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَتَنَفَّلُوا وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَعَلَيْكُمْ بِالْفَرِيضَةِ؛۱۹ همانا دلها گاهی به معنویات روی میآورند و گاهی رو بر میگردانند. پس هرگاه رو آوردند پس شما به مستحبات هم بپردازید و هر گاه رو برگرداندند به واجبات اکتفا کنید.»
البته بیمیلی به عبادات، گاهی ریشه در امور غیر طبیعی دارد که در جای خود باید بررسی شود؛ اما نباید انتظار داشته باشیم مثل بزرگانی که زندگینامه و حالات آنها را خواندهایم همواره حالت توجه و نشاط معنوی داشته باشیم. اگر میبینیم که بزرگان ما این حالت را داشتهاند پس از عمری تلاش و زحمت به این حالت رسیدهاند؛ وگرنه چه بسا در مراحل ابتدایی و در سنین ما آنها هم دچار قبضهای طبیعی و اقبال و ادبار قلب بودهاند.
آنچه مهم است عمل به وظیفه بندگی است. حالات خوش معنوی، عطاهایی هستند که خداوند گاهی میدهد و گاهی به مصلحت میگیرد. ما نه با آمدنشان باید دچار غرور و عجب و خود بزرگ بینی شویم و نه با رفتنشان دچار یاس و ناامیدی گردیم. حتی برخی بزرگان معتقدند سرعت رشد در مواقعی که انسان دچار قبض طبیعی( نه مواردی که منشا قبض گناه و معصیت است) می شود بیشتر هم هست.
گاهی خداوند برای اینکه بندهاش دچار عجب و غرور نشود حالات و توفیقات معنوی را از وی میگیرد تا بنده شکستگی و شرمندگی خود را از دست ندهد و دچار مهلکه عُجب و غرور نشود. از نظر حضرت حق، گناهی که باعث شرمندگی و شکستگی انسان توبه و انابه او شود بهتر از عمل نیک است که باعث عجب و غرور انسان شود.۲۰
حضرت حق در حدیث زیبای قدسی میفرماید: «من به مصالح بندگانم آگاهترم. بعضی از بندگان مؤمن من هستند که اهل عبادت من هستند و شبها از بستر لذیذ خود برمیخیزند، به عبادت میپردازند و نفس خود را در راه عبادت من به زحمت میاندازند؛ اما من به علت لطفی که به آنها دارم گاهی یکی، دو شب، خواب را بر آنها مسلط میکنم تا آنها را حفظ کنم.» پس بندة من، صبح از خواب بلند میشود؛ در حالی که از دست خود ناراحت، خشمگین و نالان است. اگر او را با عباداتی که انجام میدهد رها کنم به سبب آن عبادتها دچار عجب میشود و به هلاکت میافتد؛ به سبب عجب و رضایتی که از خودش پیدا میکند تا جایی میرسد که گمان میکند از همه عابدان، برتر است و دیگر از اهل تقصیر در عبادت من نیست و به این علت از من دور میشود؛ در حالی که خودش گمان میکند درحال نزدیک شدن به من است.۲۱
یکی از اموری که همه اهل بیت علیهم السلام و بزرگان، هر روز به آن ملتزم بودهاند استغفار است. به هر حال چه بدانیم چه ندانیم در طول شبانهروز، گناهان، غفلتها و کارهای خلاف سلوک از ما سر میزند؛ از این رو پیش از اینکه آثار این امور جمع شود و باعث سنگینی و کسالت روح و از بین رفتن معنویت ما بشود باید آنها را با آب توبه، اشک و استغفار در سحر و غیر سحر برطرف کرد.
نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله که عصمت کبری داشت، فرمود: «من هر روز هفتاد مرتبه استغفار میکنم»۲۲ ما که با او قابل مقایسه نیستیم باید چه کنیم؟! از این رو شایسته است انسان سالک از استغفار و برکات فوق العاده آن غافل نباشد تا آنچه از معنویات روزیاش شده از دست ندهد.
حضرت حق سبحانه و تعالی در قرآن میفرماید: «وَ يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِكُمْ وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمين؛۲۳ ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوی او بازگردید تا (باران) آسمان را پی در پی بر شما بفرستد و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید و گناهکارانه (از حق) روی برنتابید.»
طبق این آیه شریفه، استغفار باعث قویتر شدن انسان در مسائل مادی و معنوی خواهد شد.
یکی از دعاهایی که همه بزرگان به آن ملتزم بودهاند دعا برای ثبات قدم و محفوظ ماندن از مکاید شیطان است. هر انسانی که تصمیم میگیرد به سمت خدا حرکت کند، بیدرنگ، شیاطین به او حمله میکنند تا نگذارند به خداوند نزدیک شود؛ چنانکه امام صادق علیه السلام فرمود: «شیاطینی که اطراف مؤمن هستند از زنبورهایی که اطراف گوشت را میگیرند بیشترند.»۲۴
پس جا دارد انسان، هر روز و هر شب دعا کند و به خداوند پناه ببرد و به حرزها و دعاهایی که برای دفع شیاطین در روایات آمده متمسک شود تا از گزند آنها در امان بماند.
پینوشتها
این مطلب بدون برچسب می باشد.