مدتی است در موقع خواندن نماز حواسم پرت میشود و حضور قلب در نماز ندارم. لطفاً برای بر طرف شدن این مشکل و به دست آوردن حضور قلب در نماز، مرا راهنمایی کنید. پاسخ عدم حضور قلب در نماز، کم و بیش مشکل بیشتر افراد جامعه است و معمولاً مورد غفلت واقع میشود. دغدغة شما […]
مدتی است در موقع خواندن نماز حواسم پرت میشود و حضور قلب در نماز ندارم. لطفاً برای بر طرف شدن این مشکل و به دست آوردن حضور قلب در نماز، مرا راهنمایی کنید.
پاسخ
عدم حضور قلب در نماز، کم و بیش مشکل بیشتر افراد جامعه است و معمولاً مورد غفلت واقع میشود. دغدغة شما در برطرف کردن این مشکل را ارج مینهیم و نوعی لطف الهی میدانیم.
ابتدا به اهمیت حضور قلب در نماز میپردازیم تا ارزش آن بیشتر آشکار شود.
ضرورت و اهميت حضور قلب
بر اساس روایات متعدد، قبولی عبادات و خدمات اجتماعی انسان، مشروط به قبول شدن نماز است.۱
از طرفی در روایات آمده است به همان اندازهای که در نماز حضور قلب داری، نمازت قبول میشود.
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید:
إِنَّمَا لِلْعَبْدِ مِنْ صَلَاتِهِ مَا أَقْبَلَ عَلَيْهِ مِنْهَا بِقَلْبِهِ؛۲
همانا برای بنده، آن مقداری از نماز [مفید] است که حضور قلب دارد.
و پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله میفرماید:
خداوند، نماز بندهای را که قلبش با بدنش حاضر نباشد [حضور قلب نداشته باشد]، قبول نمیکند.۳
در نتیجه حضور قلب در نماز، شرط قبولی نماز و همه اعمال انسان میباشد. از بحث قبولی اعمال هم که صرف نظر کنیم آثار و نتایج فراوانی که برای نماز گفته شده، متوقف بر داشتن حضور قلب است. نمازی که در آن حضور قلب نباشد یا بینتیجه است یا کمترین نتیجه را دارد.
اگر در قرآن کریم میفرماید:
«إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر؛۴
نماز انسان را از فحشا و منکر باز میدارد» همانا نمازی است که با حضور قلب خوانده شود و الا اگر بدون حضور قلب باشد به همان نسبت بازداری از فحشا و منکر به حداقل میرسد. یا اگر در منابع اسلامی آمده است: خداوند به نمازگزار توجه و عنایت خاص میکند۵ یا نماز باعث نزول رحمت است۶ یا باعث بخشش و پاک شدن گناهان میشود۷ یا … این آثار و برکات، برای نمازی است که انسان در آن هنگام خود را در محضر الهی ببیند و متوجه جلال و جمال او باشد.
حضرت امام خمینی قدس سره در این باره میفرماید:
کلید گنجینه اعمال و باب الابواب همه سعادات، حضور قلب است که با آن، باب سعادت بر انسان فتح میشود و بدون آن جمیع عبادات از درجه اعتبار ساقط میگردد.۸
از این رو سزاوار است تا انسان برای به دست آوردن حضور قلب، ساعتها وقت بگذارد و برای به دست آوردن آن تلاش مداوم داشته باشد. حضور قلبی که میتوان گفت روح و جان نماز و همه اعمال انسان میباشد.
پراکندگی قوه خیال
یکی از عواملی که باعث تشتت در نماز و مانع حضور قلب میشود، حرکتهای پراکنده و غیر هدفمند قوة خیال است. ویژگی اولیه قوه خیال انسان این است که بسیار پر تحرک و پر رفت و آمد است؛ به طوری که در یک دقیقه گاهی به موضوعات متعددی میپردازد؛ مانند پرندهای که مرتب از شاخهای به شاخه دیگر میپرد.
البته دست حکمت الهی چنین خاصیتی را برای او نهاده است و این خاصیت قوه خیال، دارای برکات زیادی است؛ از جمله خیلی از اختراعات و حدسهای درست از همین قوة خیال آغاز شده است.
البته لازم است که این قوه، تحت کنترل و در اختیار انسان باشد و قوه خیال باید مانند پرنده شکاری باشد که سراغ هر شکاری که صاحبش گفت برود، مأموریتش را انجام دهد و برگردد و کاملاً به فرمان صاحبش باشد. به تعبیر دیگر هر گاه انسان بخواهد بر روی مسألهای خاص مدتی متمرکز شود، بتواند.
بنابراین، برای تحصیل حضور قلب، لازم است برای کنترل قوة خیال، مطالعه و تلاش ویژهای صورت گیرد. به نظر میرسد رعایت مطالبی که در پاسخ سؤال در این شماره و شماره بعد میآید به کنترل این قوه کمک میکند.
در این شماره به عواملی که مانع به دست آوردن حضور قلب است، میپردازیم و به لطف خدا در شماره بعد به راهکارهایی که برای به دست آوردن حضور قلب وجود دارد خواهیم پرداخت.
اين موانع را در سه حوزه مي توان دسته بندي کرد: موانع شناختي، موانع رواني، موانع رفتاري.
موانع شناختي
يكي از مهمترين موانع حضور قلب، جهل ما ميباشد. وقتي به خدايي كه در مقابلش به نماز ميايستيم، شناخت لازم را نداريم، خيلي راحت از او دل بر ميگردانيم. هنگامي كه اهميت و آثار بيشمار نماز را نميدانيم، با سستی و کسالت با آن برخورد ميکنيم. از آنجا كه شناختي نسبت به خودمان و نيازمان به نماز نداريم؛ نماز را يك تكليف مشقت آور میدانیم و نیز نسبت به اهميت حضور قلب در نماز و راههاي تحصيل آن اطلاع كافي نداريم؛ از این رو به اين مشكل فرصت سوز عادت کرده، به تحصيل حضور قلب در نماز به عنوان يك امر ناممكن مینگریم و از تحصيل آن نا اميد هستيم.
موانع رواني
معمولاً فکر و خیال انسان، دنبال شیء مورد علاقهاش است. پرنده خیال آدمی، روی شاخهای مینشیند که از نگاه او دارای میوهای جذاب باشد. حال اگر دنیا و مظاهر رنگارنگ و بیپایان آن مورد علاقه آدمی بود، پرنده خیال هم هر لحظه روی شاخهای از دنیا مینشیند و به آن میپردازد؛ اما اگر انسان فقط به حضرت احدیت علاقه داشته باشد، خواه ناخواه دل و خیال هم فقط به او مشغول میشود؛ چنانچه حافظ میسراید:
###در دلم نیست به غیر از الف قامت دوست # چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم##
فردی که سر تا پا شیفته مظاهر دنیایی است، نباید از خود انتظار حضور قلب داشته باشد. در واقع حال این شخص مانند کسی است که بر خلاف جریان شدید آب رودخانه شنا میکند و میخواهد به مقصد برسد.
وقتی جهت شخصیت انسان به طرف دنیاست، به دست آوردن حضور قلب سخت میشود. تا وقتی تمام هم و غم انسان، به دست آوردن مال بیشتر یا شهرت و مقام بیشتر یا شهوترانی بیشتر است، پیدا کردن قلبی خلوت و متوجه به خداوند متعال و آخرت، امر ناممکنی است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید:
يَا ابَاذَر! إِنَّ الدُّنْيَا مَشْغَلَةٌ لِلْقُلُوبِ وَ الْأَبْدَان؛۹
همانا دنیا باعث مشغول شدن قلبها و بدنها میشود.
در روایات آمده است: محبت و علاقه به دنیا، ریشه همه خطاها و فتنهها و رنجها و آفات است. همانا دنیا فاسد کننده دین و یقین است و … .۱۰
شیطان نیز هر موضوعی از دنیا را به ذهن انسان نمیاندازد؛ بلکه موضوعی را القا میکند که برای انسان، جالب و مهم است و میداند که اگر به یاد آن بیفتیم، دنبال آن را خواهیم گرفت. چنانچه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است:
زمانی که بنده مشغول نماز میشود، شیطان پیش او میآید و میگوید: فلان مسأله و فلان چیز را به یاد بیاور و آن قدر این کار را تکرار میکند که آن شخص نمیداند چند رکعت از نمازش را خوانده است.۱۱
برای برطرف شدن علاقه به دنیا، راهکارهای متعددی بیان شده است که مهمترین آنها تفکر، یاد مرگ و انس و خلوت با حضرت حق است. برای اطلاع بیشتر در این زمینه به کتب اخلاقی مراجعه کنید.
یکی از عواملی که مانع به دست آمدن حضور قلب میشود، یأس و نا امیدی است. متأسفانه شیطان حتی در جامعه دینی و مذهبی ما چنین القا کرده است که تحصیل حضور قلب، امر ناممکن و محالی است و چارهای هم برای آن نیست.
انسانی که از به دست آوردن چیزی نا امید باشد، برای تحصیل آن تلاش نمیکند و خود را با وضعیت موجود وفق میدهد؛ در حالی که یأس، اعظم بلاها۱۲ مایه ناکامی۱۳ و قاتل صاحب خود۱۴ است. یأس، یکی از سپاهیان شیطان است.
اگر حضور قلب داشتن ممکن نبود، خداوند به آن امر نمیکرد و از طرفی از ما هم نخواستهاند به یک باره در همه نماز حضور قلب داشته باشیم؛ بلکه از ما خواستهاند به تدریج حضور قلب خود را در نماز بیشتر کنیم تا پس از مدتی در همه نماز غرق توجه به حضرت حق باشیم.
زمانی که درون انسان به چیزی مشغول است؛ مثلاً از چیزی میترسد یا اضطراب دارد یا غمناک است یا به شدت شادمان است، در همه این حالات نمیتواند روی یک موضوع مشخص از جمله نماز متمرکز شود. تا وقتی که این احساسات و هیجانات در دورن انسان حکمرانی میکنند، آرامش لازم برای ورود در نماز فراهم نیست؛ لذا باید با فکر و تأمل و ذکر و استغفار و … این هیجانات را از خود دور کنیم، تا زمینه برای حضور قلب فراهم شود؛ چنانچه امام صادق علیه السلام میفرماید:
هنگامی که به در مسجد رسیدی، تا عبادت خدا را بکنی بدان که به درگاه پادشاه عظیمی رسیدهای و قلبت را از هرچه که مشغولت میکند و مانع و حجاب میان تو و پروردگارت هست، خالی کن؛ چرا که خداوند قبول نمیکند مگر عملی را که خالصتر و پاکتر باشد.۱۵
چنانچه اشاره شد، عقربه دل انسان به سمت چیزی که دوست دارد، حرکت میکند و از آنچه دوست نمیدارد فاصله میگیرد. کسانی که به تعبیر قرآن، خواندن نماز برایشان سخت و بزرگ است۱۶ هرگز دلشان با نماز همراهی نمیکند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قبل از رسیدن وقت نماز به شدت منتظر رسیدن وقت اذان و نماز بود و هنگامی که وقت نماز میرسید به مؤذن خود میفرمود: «ارحنا یا بلال؛۱۷ [اذان را بگو و] ما را خوشحال کن».
لذا باید این بیعلاقگی و بیمیلی را از خود دور کنیم. انشاءالله در شماره بعد بیشتر به این موضوع میپردازیم.
موانع رفتاري
بر اساس آیات و روایات فراوان، گناه و معصیت الهی باعث تیرگی و سخت شدن دل میشود. دلی که سخت شد دیگر نمیتواند به عالم بالا نظر داشته، در نماز حضور قلب داشته باشد. دلی میتواند به محضر الهی راه پیدا کند و از همنشینی با او لذت ببرد که نورانی و لطیف باشد.
چنانچه عارف فرزانه حضرت آیت الله العظمی بهجت رحمه الله میفرماید:
این احساس لذت در نماز، یک رشته مقدمات خارج از نماز دارد و یک رشته مقدمات در خود نماز. آنچه پیش از نماز و در خارج نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود، این است که انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند. معصیت، روح را مکدر میکند و نورانیت دل را میبرد.۱۸
یکی از عوامل حضور قلب این است که در تمام ۲۴ ساعت باید حواس (گوش و چشم و …) خود را کنترل کنیم؛ زیرا برای تحصیل حضور قلب باید مقدماتی را فراهم کرد. باید در طول روز گوش، چشم و همچنین سایر اعضا و جوارح خود را کنترل کنیم و این، یکی از عوامل تحصیل حضور قلب است.۱۹
همانطور که نماز باعث دوری از فحشا و منکر میشود، فحشا و منکر هم باعث دوری از حقیقت نماز میشود و این دو، رابطه متضاد با هم دارند. قلبی که لذت گناهان را چشیده باشد، مسموم و بیمار و مرده است و دل بیمار و مرده، حیات لازم جهت برقراری ارتباط با عالم غیب و درک محضر الهی را ندارد.
باید با آب توبه دل را شست و شو داد و با تمسک به ذکر خدا و استغفار و ترک معاصی، دل را از این مردگی نجات بخشید و آماده درک محضر الهی نمود.
هرزگی چشم: حواس ظاهری انسان، مجاری ورودی قوه خیال هستند. هرچه این ابزار را بیشتر به کار بگیریم، فعالیت قوه خیال هم زیاد میشود. در بین این حواس، چشم از اهمیت و تأثیر بیشتری برخوردار است.
نگاههای متعدد و غیر لازم و لغو موجب پراکندگی دل میشوند تا چه رسد به نگاههای حرام و شهوت آلود که تأثیرات ویرانگر و فراوانی در تشتت خیال دارد. چشمچرانی، شنیدنیهای غیر لازم و پرگویی و خندههای بیش از حد، قبل از اینکه ضرر به دیگران بزند، به خود شخص ضرر وارد میکند و باعث آشفتگی، اضطراب، بیحالی و رخوت نسبت به معنویات، به خصوص نماز میشود.
در روایتی حکایت شده خداوند متعال به حضرت داوود وحی نمود:
گاهی بنده من نماز میخواند و من آن نماز را به صورتش میزنم و میان خود و صدای او، مانع ایجاد میکنم و به صدای او توجه نمیکنم. آیا میدانی او چه بندهای است؟ او بندهای است که با چشم گناه آلود در حریم خصوصی مؤمنان زیاد نگاه میکند.۲۰
گاهی عوامل خارجی باعث عدم حضور قلب میشود؛ برای مثال، سر و صدا، رفت و آمد، گرمی و سردی هوا، لباسهای تنگ، خارش بدن، احتیاج به دستشویی و… .برای اینکه بتوانیم راحتتر به حضور قلب در نماز برسیم، باید این موانع را برطرف کنیم و مقدمات را به گونهای فراهم کنیم که این موانع و مشکلات نباشد.
با کمال تأسف عادت کردهایم انرژی و قوای جسمی خود را بیشتر برای امور دنیا صرف کنیم؛ در حالی که وقتی انسان خسته و کسل است، هرگز میل به عبادات و امور معنوی ندارد. لازم است طوری برنامهریزی کنیم که زمان نماز، انرژی و نشاط لازم را برای انجام این فریضه سرنوشتساز داشته باشیم. با کمی استراحت یا استفاده از خوراکیهای مناسب میتوانیم نشاط از دست رفته را به خود برگردانیم. امام باقر علیه السلام میفرماید:
با بیحالی و خواب آلودگی و کاهلانه به نماز نایستید؛ چرا که اینها از علامات نفاق است. خداوند مؤمنان را نهی فرمود که به طرف نماز بروند؛ در حالی که مست هستند و منظور از مستی [یا یکی از مصادیق مستی] در اینجا خواب آلودگی است.۲۱
برخی افراد چه بسا با نیتهای خوب مثل خدمت به اجتماع یا تحصیل امکانات بیشتر برای خانواده یا به دست آوردن مدارج عالی علمی در کوتاهترین زمان یا تبلیغ دین در بیشتر حد ممکن و… آنچنان وقت خود را پر میکنند که احساس میکنند فرصت پرداختن به نماز با مقدمات و شرایطش را ندارند. اینها افرادی هستند که شیطان به سبب شناختی که از آنها دارد، با گناه و معصیت از خدا دورشان نکرده است؛ بلکه با عناوین و نیتهای خوب از اصل و حقیقت دورشان میکند، تا آنجا که با دوری از نماز با حضور قلب، حاضر به ارتکاب گناه هم میشوند.
در حالی که هر چیزی حد و اندازه خود را دارد. روایات و آیات متعددی هشدار میدهند که هیچ چیز نباید جای عبادت و خلوت با خدا را بگیرد و خلوت و انس با یاد خدا را عامل موفقیت و برکت در کارهای دیگر میدانند. برخی روایات بیان میکنند که روزت را به چند قسمت تقسیم کن و یک قسمت مهم و قابل توجه آن را به عبادت خدا اختصاص بده و … .
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام هیچگاه به بهانه خدمت به خلق و … از نماز و عبادات طولانی و مستمر خود کم نکردند.
این حالت، جز فریب و دسیسه شیطان و نفس، چیز دیگری نیست و چه بسا به فساد و تباهی انسان منجر شود.
اعاذنا الله من شرور انفسنا
در ادامه به راهکارهايي خواهيم پرداخت که رعايت آنها باعث زمينهسازي تحصيل حضور قلب ميشود.
الف. راهکارهاي شناختي
معرفت و شناخت حضرت حق
کسي که انسان با او صحبت ميکند، هر قدر مهمتر و با عظمتتر باشد، گوينده نيز بيشتر و بهتر در سخن گفتن توجه داشته، آداب ظاهري و باطني را رعايت ميکند.
اميرالمؤمنين علیه السلام در وصف متقين فرمود:
عظم الخالق في انفسهم فصغر مادونه في اعينهم؛۲۲
عظمت خداوند در دلهاي آنها جلوهگر شد؛ آنگاه غير خدا در نظرگاه ايشان کوچک و حقير گرديد.
نيز در جايي ديگر ميفرمايد:
هرکس معرفتش به خدا صحيح شود، نفس و همتش از عالم فاني، منصرف خواهد شد.۲۳
شناخت اهميت و اسرار نماز
انسان هر اندازه اهميت و آثار کاري را بيشتر بداند، بيشتر به آن اهميت ميدهد. اگر کاري در نظر انسان کم اهميت و تکراري جلوه کرد، خيلي ساده و سريع از آن ميگذرد.
نماز هم از اين قاعده مستثنا نيست. اگر انسان، آثار و اهميت آن را به خوبي درک کند، تمام توجه و نيروي خود را به آن معطوف مينمايد. مؤمن، بايد بداند که نماز، مايه نزول رحمت۲۴و پناهگاهي برابر کيدهاي شيطان است.۲۵تا زماني که مؤمن بر نمازهايش مواظبت دارد، شيطان نااميد است؛ اما زماني که نمازهايش را ضايع کند، شيطان بر او جرأت مييابد.۲۶
پيامبر اعظم صلی الله علیه و آله به جناب ابوذر ميفرمايد:
اي ابوذر! تا زماني که در نمازت هستي، در واقع مشغول کوبيدن در کاخ پادشاه هستي. هر کس در کاخ پادشاه را با اصرار زياد زد، به روي او باز ميکنند. اي ابوذر! هيچ مؤمني نيست که به نماز ايستد، مگر اينکه رحمت و برکت ميان او و عرش الهي را پر ميکند و ملکي را مأمور ميکنند تا به او ندا دهد: «اي فرزند آدم! اگر ميدانستي چه عطاها و پاداشهايي به سبب نمازت دريافت ميکني، و اگر ميدانستي با چه کسي مشغول صحبت هستي، هرگز خسته نميشدي و روي از نماز بر نميگرداندي».۲۷
اگر جايگاه و اهميت نماز را بدانيم، ديگر به عنوان يک تکليف سخت و خسته کننده و تکراري به آن نگاه نميکنيم.
علاوه بر اطلاع از اهميت و آثار و فوايد بيشمار نماز، آگاهي از اسرار اجزاي نماز هم باعث تقويت حضور قلب در نماز ميشود. فلسفه و سر تکبيرة الاحرام و قرائت و رکوع و سجود و تشهد و…چيست؟ دانستن اين اسرار کمک بسياري به حضور قلب ميکند.۲۸
تفکر قبل از نماز
يکي از اموري که کمک شاياني به تحصيل حضور قلب ميکند، تفکر قبل از ورود به نماز است. تفکر، باعث آرام شدن دل و بر طرف شدن حجابهاي ظلماني حاکم بر وجود انسان ميشود.
شايسته است نمازگزار، کمي قبل از اذان با آرامش بر سجاده بنشيند. آرامش و بي تحرکي بدن، به آرام شدن دل کمک ميکند. با تفکر در موضوعات مناسب، به تدريج قلب از امور دنيايي جدا شده، به سوي عالم غيب متمايل گردد.
موضوع اين تفکر، هر گونه موضوعي نيست؛ بلکه موضوعاتي مورد نظر است که جنبه هشداري و غفلت زدايي آن بيشتر باشد؛ براي مثال، دربارة عظمت خداوند يا عمر از دست رفته يا به گناهاني که انجام داده و حساب و عقاب آنها بينديشد.
ب. راهکارهاي رواني
عزم براي حضور قلب
عارف فرزانه حضرت آيت الله ميرزا جوادآقا ملکي تبريزي رحمه الله در اين زمينه ميفرمايد:
سبب پيدايش حضور قلب، همت آدمي است؛ زيرا قلب، تابع همت و اراده است. اگر همت تو نماز باشد، قلبت هم در نماز، حاضر خواهد بود؛ ولي اگر همتت در پي چيز ديگري باشد، قلبت هم از نماز غافل و نزد همان چيز خواهد بود. خداوند براي هيچ کس دو قلب قرار نداده است. براي احضار قلب در نماز، راهي جز اينکه همتت را متوجه نماز سازي، نيست؛ زيرا همواره همت انسان متوجه امري ميشود که خيري از آن، گمان داشته باشد و آن را مايه سعادت خود بداند؛ لذا حضور قلب هنگام نماز، تابع ايمان انسان به حقيقت نماز و برتري آن نسبت به همه اعمال و عبادات است.۲۹
آخرين نماز
يکي از سفارشهاي اهلبيت علیهم السلام اين است که هرگاه خواستي نماز بخواني، مانند کسي نماز بخوان که ميخواهد با نماز وداع کند و ميترسد که ديگر فرصت نماز پيدا نکند و آخرين نماز خود را ميخواند؛ چرا که معلوم نيست آيا عمر ما تا نماز بعدي باقي است يا نه.۳۰
از نظر رواني، نماز خواندن در اين حالت، تأثير زيادي در حضور قلب خواهد داشت.
ج. راهکارهاي رفتاري
داشتن نظم و انضباط در زندگي
يکي از عواملي که باعث تشتت قوه خيال ميشود، بينظمي در رفتار و زندگي است؛ چرا که اين بينظمي، به فکر و قلب او هم سرايت ميکند.
يکي از دلايل اينکه در نماز و غير نماز، به ياد کارها و دغدغهها و وظايفمان ميافتيم، اين است که نظم و ترتيب و حساب وکتاب در کارمان نيست. اگر براي کارهاي روزانة خود برنامه داشته باشيم و هر چيز را در جا و زمان خود قرار دهيم، اين ترس و دلهره از بين ميرود و کمتر، باعث پراکندگي ذهن ميشود.
يک راهکار عملي اين است که اموري را که برايتان مهم است و نگران فراموشي آنها هستيد، قبل از نماز روي برگهاي بنويسيد تا امنيت خاطر لازم براي نماز را به دست آوريد.
تمرين و جديت براي مقابله با پراکندگي خيال
مسلم است که تحصيل حضور قلب نيز مانند کارهاي ديگر به تمرين نياز دارد. ابتداي نماز، بايد مصمم شويم که فقط به خدا توجه کنيم و اجازه ندهيم چيزي ما را از ياد خدا غافل کند. سپس هرگاه تشتت حواس پيش آمد، به محض يادآوري، دوباره به نماز بازگرديم و اين کار را پيوسته تکرار کنيم تا آرام آرام حضور قلب افزايش يابد.
حضرت امام خميني قدس سره در اين باره ميفرمايد:
طريقه عمده رام نمودن آن [= قوه خيال] «عمل نمودن به خلاف است» و آنچنان است که انسان، در وقت نماز، خود را مهيا کند که حفظ خيال در نماز کند و آن را حبس نمايد و به مجرد اينکه بخواهد از چنگ انسان فرار کند، آن را استرجاع نمايد [= برگرداند] … و نگذارد سر خود باشد.
و اين در اول امر، کاري صعب [= مشکل] به نظر ميرسد؛ ولي پس از مدتي عمل و دقت و علاج، حتماً رام ميشود و ارتياض پيدا ميکند[= ورزيده ميشود]. شما متوقع نباشيد که در اول امر بتوانيد در تمام نماز حفظ طاير [= پرنده] خيال کنيد. البته اين، امري است نشدني و محال و شايد آنها که مدعي استحاله [= محال بودن] شدهاند، اين توقع را داشتهاند؛ ولي اين امر بايد با کمال تدريج و تأني و صبر و… انجام بگيرد.۳۱
حضرت آيت الله بهجت رحمه الله در اين باره ميفرمود:
اگر کسي بخواهد حضور قلب تحصيل کند، لحظهاي که در نماز توجه پيدا ميکند، اختياراً قلب خود را منصرف [به غير خدا] نکند. همين اقدام سبب دوام حضور [قلب در آينده] ميشود. تا عمل نکند، نفهمد.۳۲
توجه به معاني نماز
اگر قوه خيال را مشغول نکنيم، ما را مشغول خواهد کرد؛ لذا براي افراد مبتدي سفارش شده براي اينکه قوه خيال مشغول باشد و به غير نماز نپردازد، به معاني الفاظ نماز توجه کند، تا حضور قلب، حفظ شود.
البته بزرگان، حضور قلب در نماز و توجه به حضرت حق را چيزي فراتر از توجه به معاني الفاظ نماز ميدانند و توجه را امري فارغ از الفاظ و صورتهاي ذهني معنا ميدانند؛ اما براي افراد مبتدي، چارهاي جز اين نيست.
برنامه عبادي و توجه در طول روز
يکي از شاگردان علامه طباطبايي رحمه الله از نداشتن حضور قلب در نماز گلايه ميکند و راهکاري براي درمان اين مشکل ميخواهد. ايشان، در ابتدا جوابي نميدهد؛ ولي پس از اصرارهاي او، ميفرمايد: «شما نميتواني». شاگرد ميگويد: «آقا! شما بفرماييد. حداقل اگر کسي پرسيد، به او بگويم». علامه ميفرمايد:
فکر، در نماز دنباله افکار شبانهروز است. کسي که صبح تا ظهر به ياد خدا نبوده است، نميتواند هنگام نماز، ياد خدا را استمرار دهد.
اگر به سفارشهاي اسلام دربارة تلاوت قرآن، خواندن نمازهاي نافله، خواندن دعاها و رعايت آداب نماز مثل اذان و اقامه و دعاهاي قبل و بعد نماز، در حد توان خود عمل کنيم، گذشته از آثار فراوان ديگري که اين کارها دارند، وجودمان آرامش بيشتري مييابد و بهتر ميتوانيم حضور قلب را حفظ کنيم.
انتخاب زمان مناسب
حضرت امام خميني قدس سره:
از اموري که انسان را بر تحصيل حضور قلب بسيار کمک ميکند، مراقبه از وقت است که عهد معهود و ميعاد موعود حق است. شخص سالک الي الله و مجاهد في سبيل الله اگر نتوانست تمام اوقات خود را به حق دهد، لا اقل اين پنج وقت را که حق تعالي به او وقت داده و براي ملاقات دعوت فرموده، بايد مراقبت کند و از حق تعالي با جان و دل تشکر کند که به او اجازه ورود به مناجات داده و بار خدمت در مجلس انس و محفل قدس داده است. پس، از آن غفلت نکند و از وعدهگاه حق تخلف نورزد. شايد مواظبت بر اوقات و مراقبت از ميعاد ملاقات که در اول امر، بيمغز و صوري است، به توفيق حق و دستگيري آن ذات مقدس -جل شأنه- حقيقت پيدا کند و با مغز شود.۳۳
آري؛ نفسي که از ابتداي وقت نماز، ساعتها از زير بار امر الهي و خلوت با او به دلايل مختلف شانه خالي کرده باشد، حتماً در اواخر وقت هم ميل و رغبتي به توجه به سوي خدا و انصراف از خلق نخواهد داشت. واداشتن نفس به نماز اول وقت، هرچند سخت باشد، پس از مدتي گشاينده درهاي رحمت و موفقيت خواهد بود. از عارف کم نظير، آيت الله سيد علي قاضي رحمه الله نقل شده است که فرمود: «اگر کسي نمازهاي روزانه خود را اول وقت بخواند و به مقامات عالي نرسد، مرا لعن کند.»۳۴
انتخاب مکان مناسب
از مواردي که در حضور قلب خيلي مؤثر است، مکان نماز است. مکان نمازگزار نبايد اشتغالآور باشد. قطعاً مکان پر سر و صدا، پر زرق و برق، يا مکان خيلي گرم يا خيلي سرد، تمرکز انسان را از بين خواهد برد. همانگونه که در رسالههاي عمليه آمده است، خواندن نماز مقابل درِ باز يا مقابل تصوير و… مکروه است.
از سوي ديگر، اعمال و رفتار ما در پيرامون ما تأثيرگذار است. خانهاي که در آن، انواع گناه اتفاق ميافتد، بدون آرامش و نورانيت باطني است. توصيه شده است انسان در منزل خود، مکان مناسبي براي عبادت اختصاص دهد. همين که انسان نمازها و عبادات خود را در آن مکان به جا آورد، به تدريج، مکان هم نوراني ميشود؛ لذا آن مکان براي نمازهاي بعد آماده ميگردد و نفس انسان هم با آن مکان، مأنوس ميشود.
يا اگر بتواند نماز خود را در مسجد يا در حرمهاي اهلبيت علیهم السلام يا امامزادگان شريف بخواند که محل رفت و آمد ملائکه و عبادت صالحين است، قطعاً فضا براي برقراري ارتباط با حضرت حق و حضور قلب مناسبتر خواهد بود.
حضور در نماز جماعت باعث ميشود فضا و محيط بر ما تأثيرگذار باشد و حضور قلب و حال بهتري براي عبادت کسب کنيم.
رعايت مقدمات نماز
يکي از اشتباهات ما اين است که ميان کارهاي روزانه و نماز فاصله نمياندازيم و تا دقيقه آخر، مشغول امور مختلف هستيم. آنگاه بلافاصله تکبيرة الاحرام نماز را ميگوييم و توقع داريم نفس و روح ما با گفتن تکبيرة الاحرام از دنيا کنده شده، به عالم غيب توجه کند. لازم است با نزديک شدن وقت نماز، انسان از کارهاي روزانه دست بکشد و با آرامش و حضور قلب، وضو بگيرد. کمي آرام و بيصدا در محل عبادت خود بنشيند و فکر کند يا ذکر بگويد، تا قلبش آرام بگيرد و آماده ورود به محضر الهي شود و در آستانة ورود به نماز نيز با حالت توجه و طمأنيه اذان و اقامه گويد و سپس نماز را آغاز کند.
رعايت تواضع ظاهري در نماز
شکل ظاهري بدن ما، در خلق و خو و حالات نفس ما مؤثر است. شاهانه نشستن و راه رفتن، باعث ميشود کم کم تکبر و عجب سراغ ما بيايد. از طرفي، افتاده و متواضعانه رفتار کردن، باعث ميشود نفس هم کم کم متواضع شود؛ لذا همين که در نماز، خالصانه بايستيم و به سجدهگاه، نگاه کنيم و دستها را بر روي رانها قرار دهيم و چنين مستحباتي را در نماز رعايت کنيم، در حضور قلب ما مؤثر خواهد بود.
در روايات زيادي هم سفارش شده است که هنگام نماز، انسان با محاسن خود يا چيز ديگر بازي نکند۳۵ و احترام محضر الهي را رعايت نمايد.
آرام و حزين خواندن نماز
چگونه خواندن نماز هم در حضور قلب تأثيرگذار است. اگر سريع و با شتاب نماز بخوانيم و آرامش ظاهري نداشته باشيم، توقع حضور قلب، بيجا است.
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: لا صلاة لمن لايتم رکوعها و لا سجودها؛۳۶
براي کسي که رکوع و سجود نماز خود را به صورت تمام و کامل نميخواند، نمازي نيست.
علاوه بر آن، بزرگان سفارش کردهاند موقع گفتن ذکر به گونهاي ذکر بگوييد که گوشتان بشنود. همين که گوش انسان، صداي ذکر و نماز ما را بشنود، در کنترل خيال، مؤثر است و به نوعي تغذيه و مشغول کردن قوه خيال است. اگر بتوان نماز را با صوتي حزين خواند، قطعاً در تحصيل حال معنوي، تأثيرگذار است.
توسل قبل از نماز
از سفارشهاي گرانقدر آيت الله العظمي بهجت رحمه الله اين بوده که پيش از ورود به نماز، به وجود مقدس حضرت ولي عصر علیه السلام که نمازگزار واقعي است، متوسل شويم و از ايشان طلب ياري کنيم. آن عالم فرزانه ميفرمود:
اصلاح نماز، مستلزم اصلاح ظاهر و باطن و دوري از منکرات ظاهري و باطني است. از راههاي اصلاح نماز، توسل جدي به حضرت ولي عصر علیه السلام در حال شروع نماز است «بموالاتکم تقبل الطاعة المفترضه» [و به واسطة پذيرش ولايت و پيوند با شما [اهلبيت علیهم السلام] عبادت واجب، قبول ميشود].۳۷
تنوع اذکار نماز
اگر هميشه اذکار و ادعيه و سورههاي نماز ما يکسان باشد، براي نفس به صورت عادت و تکراري ميشود و در خلال آن، فرصت مييابد به امور ديگر بپردازد؛ لذا توصيه ميشود سورههاي نماز را تکراري نخوانيد. مستحب است در رکعت اول، سوره قدر و در رکعت دوم، سوره توحيد خوانده شود و در روزهاي جمعه سورههاي ديگر. دعاي قنوت را در هر قنوت عوض کنيد و دعاهاي مربوط را بخوانيد. اذکار رکوع و سجده را متفاوت بگوييد. تنوع، براي نفس جذابيت دارد.
در پايان، علاوه بر کتابهاي «آداب الصلوة» امام خميني قدس سره و «اسرار الصلاة» آيت الله ميرزا جواد آقا ملکي تبريزي رحمه الله، مطالعه کتابهاي «حضور قلب در نماز»، از علي اصغر عزيزي و «حضور قلب در نماز»، از محمد بديعي را توصيه ميکنيم.
پینوشتها:
این مطلب بدون برچسب می باشد.