۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » مقالات منتخب طلاب
  • 07 فوریه 2024 - 11:58
  • 152 بازدید
  • نویسنده : یونس طاهری
ردی قاطع بر جریان احمدالحسن البصری
ردی قاطع بر جریان احمدالحسن البصری

ردی قاطع بر جریان احمدالحسن البصری

      ردی قاطع بر جریان احمدالحسن البصری چکیده: با توجه به این که در سال های گذشته، فرقه ایی با ادعای یمانی بودن و…. در زمینه مهدویت، به اسم فرقه احمدالحسن الیمانی دربین شیعیان  تشکیل شده است ودر جهان تشیع در حال گسترش یافتن است وهمچنین با توجه به فعالیت گسترده این گروه، […]

 

 

 

ردی قاطع بر جریان احمدالحسن البصری

چکیده:

با توجه به این که در سال های گذشته، فرقه ایی با ادعای یمانی بودن و…. در زمینه مهدویت، به اسم فرقه احمدالحسن الیمانی دربین شیعیان  تشکیل شده است ودر جهان تشیع در حال گسترش یافتن است وهمچنین با توجه به فعالیت گسترده این گروه، در فضای مجازی و حقیقی، تصمیم برآن شد که در این مقاله ابتداء به شناخت مختصری از یمانی حقیقی، پرداخته شود و پس ازآن به شناخت این فرقه انحرافی، موسس ان، ادعاهای انان و …پرداخته شود. پس از شناخت کافی  به رد های کلی و عامی که براین فرقه وارد شده است، به صورت مختصر پرداخته شده است؛ واز آنجا که این فرقه ضاله در فضای مجازی، که امروزه با فضای حقیقی تفاوتی ندارد، بسیار فعال است تصمیم گرفته شد تا دو اشکال اساسی قوی، راحت و همه فهم را که به طرفداران احمد الحسن در سال۲۰۱۹ توسط نویسنده وارد شده را و هم چنین تمامی شبهات حول ان دو اشکال را، که با ادله متقن پاسخ داده شد را دراختیار خواننده عزیزقراربگیرد؛ تا مهرابطالی باشد، بر حقانیت این فرقه ضاله.

کلیدواژه ها:

احمدالحسن،احمداسماعیل،دروغین،شبهه،پاسخ،مدعی،روایات

مقدمه:

با توجه به این که بحث های ظهورمنجی و علامات اخرالزمان و یا علامت های قبل از ظهو، همیشه از داغ ترین و پرطرفدارترین بحث های میان جوامع مختلف ،بوده است.  این اعتقادات به خاطر دشمنی با حقیقت، شهرت، پول و…دچار افت هایی هم بوده است، افت هایی مثل مدغیان دروغین.

در عصر کنونی یکی از این مدعیان دروغین، که توانسته با فعالیت گسترده خود عده­ی زیادی از ساده دلان را بفربید، احمد اسماعیل بصری معروف به الحمدالحسن یمانی نام دارد. او که متاسفانه در کشورخودمان نیز طرفدارانی دارد؛ این امام ینترنتی، فعالیت بسیارگسترده ای در فضای مجازی داد و این امر انسان را وادار میکند ،تا نسبت به دیگران احساس مسئولیت کند و جامعه خویش را بوسیله واکسن استدلال، برهان و تعقل  دربرابر این ویروس منحوس، واکسینه کند.

در این مقاله سعی شده ابتداء، با شناختی صحیح از یمانی موعود و هم چنین شناختی صحیح ، از یمانی کذاب کنونی یعنی احمد اسماعیل، فرقه، اهداف و ادعاهای انان و به شناختی کلی از این فرقه برسیم و پس ازآن به چند اشکال وارد از خود همین فرق ها بین یمانی حقیق و غیر ان پرداخته می­شود. اما با توجه به این که اکثریت فکرمیکنند، رد احمد الحسن احتیایج به فقه الحدیث، رجال و… و امکان رد کردن این فرقه برای عوام بخصوص نیست ، برآن شدیم تا دو اشکال اساسی، قوی و عقلی منطقی را که وارد بر این انسان کذاب است، را بیان کنیم  و به سوالات و شبهات پیرامون این دو اشکال جواب بدهیم. این دو اشکال و پاسخ های حول، ان نتیجه بحث مجازی نویسنده با یکی از بزرگترین طرفداران احمد اسماعیل است؛ و شبهات وارده  بر دو اشکال نیز تماما، از سوی انان وارد شده و توسط نویسنده پاسخ داده شده است. خواننده محترم با یادگیری این جواب ها، که مبنی بر اصول اعتقادی محکم و منطقی است می­تواند برای همیشه ازشر این فرقه ضاله درامان باشد.

در روایات شیعه و واهل سنت بخش مهمی ازروایات مربوط به،­­  ظهور منجی و حوادث قبل و بعد از ان ­می­باشد. ازجمله نشانه های ظهور در اخبار اخرالزمان، که در روایات شیعه و یافت می­شود خروج یمانی می­باشد.

به عنوان نمونه امام صادق(علیه السلام) می­فرمایند:
((پیش از قیام قائم پنج نشانه خواهد بود که همگی از علامات محتوم است: یمانی و سفیانی و صیحه و کشتن نفس زکیه و فرو رفتن زمین در بیداء[۱].)) (صدوق، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۶۵۰، ح۷.)

بنابراستدلال بعضی از علما  او از طرف خاندان منتسب به اهل بیت پیامبر و از سادات میباشد. سید­ابن طاووس در کتاب خود به اسم فلاح السائل به این مطلب با حدیثی از امام صادق علیه السلام به این مطلب، اشاره می­کنندکه ایشان فرمودند:

((…و قیام مردی از خاندان عمویم زید در یمن))( سید بن طاوس ، ص ۱۷۱)

یمانی کیست؟

یمانی،  پیرو مذهب اهل بیت علهم السلام بوده و از انجا که در روایت امده، که ایشان مردم را به سوی امام زمان دعوت میکند باید شیعه دوازده امامی باشد. بعضی از علما معتقدند خروج یمانی از نشانه های حتمی ظهور حضرت حجت عج میباشد؛ با توجه به روابات فهمیده می­شود که یمانی از یاران منجی موعود عج میاشد و در روایات اشاره هایی به  چگونگی خروج، اهداف، نشانه ها ومکان خروج اوشده است که به برخی از ان ها اشاره خواهد شد.

مکان خروج

باتوجه به انچه در روایات مربوط به یمانی امده، از نشانه های  قطعی در مورد یمانی، خروج  او کشور یمن برای یاری حضرت مهدی (عج) و مبارزه با سفیانی می­باشد. با این که اسمی از او به طور مشخص در روایات نیامده لکن به خاطر خروج از یمن، یمانی نامیده شده است.

چگونگی زمان خروج

در روایات به طور صریح، به این مطلب اشاره شده است که، یمانی به همراه سفیانی و خراسانی دریک سال، یک روز ویک ماه خروج خواهند کرد، و بین خروج انها فاصله ایی نیست. در حدیثی از امام باقر علیه السلام در کتاب، ارشاد شیخ مفید چنین امده: ((قیام سفیانی، خراسانی و یمانی، در یک سال، یک ماه و یک روز خواهد بود که هدایت یافته ترین پرچم، پرچم یمانی است زیرا که به حق دعوت می کند.))( شیخ مفید، ج ۲، ص ۳۷۵)

یمانی شخصیتی قبل و متصل به ظهور

باتوجه به انچه در روایات، از ویژگی های یمانی امده دشمنی و جنگ او با سفیانی است؛ باتوجه به قرائن دیگر رد روایات، از ویژگی های یمانی و سفیانی،­ می­توان پی به این برد که از زمان امدن یمانی، تا ظهور حضرت مهدی(عج) فاصله چندانی نخواهد بود؛ به خاطر همین مساله بعضی این فاصله، را از شش ماه تا یک سال، تخمین زده­ اند. ازجمله این روایات که در کتاب، غیبت نعمانی امده است کلام امام باقرعلیه السلام است، که میفرمایند:

((سفیانی و قائم هر دو در یک سال نمایان می‌شوند))( نعمانی، ص۲۶۷)

جریان های دروغین

جریان مهدویت باتوجه به اهمیت فراوان و جهان شمولی که دارد، در طول تاریخ مورد هجمه های زیادی، از سوی مخالفان و دشمنان واقع شده است؛ و همانند دیگر مباحث مهم اعتقادی مثل نبوت، امامت و…که دچار آفت مدعیان دروغین شد، این جریان اعتقادی اصیل نیز، سالم از فتنه دشمنان نمانده است؛ فتنه هایی که به وسیله ساختن مدعیان دروغین در طول تاریخ، قصد تخریب این جریان الهی را داشته­اند.

جریان انحرافی یمانی

از جریان های انحرافی بحث مهدویت، که چندسالی است در کشور عراق شکل گرفته است و درحال گسترش میان شیعیان، بخصوص شیعیان عراق و ایران است، میتوان به جریان احمد اسماعیل ملقب به احمد الحسن اشاره کرد. جریانی که ادعاهایی عجیب، انحرافی والبته  بزرگ در زمینه مهدویت دارد؛ و باتوجه به گسترش سریع و دارا بودن امکانات زیاد، میتوان به بودن دست هایی پشت پرده از طرف دشمنان اسلام ناب و مذهب حقه تشیع پی برد.

اما احمد اسماعیل کیست؟

احمد اسماعیل السلمی البصری موسس این فرقه انحرافی، فردی­ عراقی تبار است. او درسال ۱۹۸۶ میلادی در استان بصره متولد شده است، و در سال ۱۹۹۹ از دانشکده مهندسی نجف فارغ التحصیل شد و مدتی نیز، در حوزه شهید محمد صدر در نجف اشرف درس طلبگی خواند.

او ادعا میکند، بارها حضرت حجت (عج )را در خواب و بیداری مشاهده کرده است و آن حضرت اورا، مامور به هدایت جامعه کرده است و در سال۲۰۰۱ میلادی، ادعاهای باطل خود را علنی کرد و با مواجه تند علما مواجه شد. او بعد فریفتن عده ای از شیعیان عراق وفعالیت های نظامی طرفدارانش، تحت تعقیب پلیس بغداد قرار گرفت و به همین علت از عراق گریخت و پس ازآن از طریق اینترنت با طرفداران خویش، در ارتباط است.

چرا احمد الحسن؟

 طرفداران احمد اسماعیل، با توجه به روایتی در وصف امام زمان(عج)، برای این که او را منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام کنند، به جای احمد اسماعیل، به او احمد الحسن میگویند در حالی که روایت نه به طور مستقیم، نه از نظر دلالت ربطی به این شخص ندارد.

برخی از ادعا­ها

او ادعاهای باطلی دارد، که به صورت خلاصه به انها اشاره خواهد شد:

۱٫ادعای سیادت و فرزند امام عصر(عج) بودن:

اوخود­­ را،  فرزند با واسطه امام عصر(عج) میداند؛ و ادعای سیادت میکند؛ در حالی که، به اقرار خاندان او در عراق و به واسطه تحقیقات  وزیر امنیت عراق، این خاندان از سادات نیستند. منبع:( الصنهاجی، مهدی بن تومرت، ص۱۲۱)

او که مدعی است با پنج واسه فرزند امام مهدی عج می باشد لکن برزگان عشیره اش اقرار دارند که نسب پنجم او به فردی   به اسم داوود ابن هنبوش برمیگردد نه امام عصر عج

۲٫امام سیزدهم:

او مدعی است بعد از امام عصر(عج)، ۱۲امام دیگر خواهد امد؛ و او امام سیزدهم، است.

۳٫یمانی و فرستاده امام عصر(عج)

او خود را، فرستاده و نائب امام عصر و یمانی موعود نیز، می­داند. اینها تنها گوشه ایی، از اباطیل و ادعاهای پوشالی احمد اسماعیل می باشد.

رد این مدعی دروغین

در رد ادعاهای باطل این مدعی دروغین، همین بس که استناد او برای اثبات حقانیت خودش یا به احادیث بسیار ضعیف السند است،که بسیار عام و چند وجهی هستندو یا دست به دامان، خواب دیدن و استخاره گرفتن می­شود هرچند رد این نی شخصی بسیار راحت است، ابتدا به چند اشکال کلی، پیرامون این فرقه پرداخته می­شود وسپس به شکل تفصیلی به دو مورد، از بهترین استدلال های علمی­کلامی و شبهات وارد شده پیرامون این استدلال ها، از طرف احمدالحسنی ها،که حاصل بحث های خود نوسینده با طرفداران وی است پرداخته خواهد شد.

اشکالاتی کلی براحمد­ اسماعیل

  1. باتوجه به روایاتی­که، خروج یمانی موعود را، به صراحت از یمن اعلام کرده؛ یا این که خروج سفیانی، یمانی و سید خراسانی را، در یک سال، یک ماه و یک اعلام میکند و یا این که بعد از خروج یمانی،فاصله ایی تا ظهور حضرت ولیعصر(عج) نخواهد بود؛ و عدم انطباق این نشانه ها، با ادعاهای مطرح شده از سوی او و یارانش می­توان به کذب احمداسماعیل،پی برد.
  2. احمدالحسن چگونه نائب از امامی است،که کوچک ترین تائیدیه علمی و متقنی از طرف امام عصر(عج )برای او نیامده است ؟به خلاف اینکه در سیره اهل بیت سلام الله علیهم ایشان همیشه،نائبان خویش را به وسیله نامه تایید میکردند. چطور است که این خواب های واهی را فقط مردم عوام می­بینند؟ و چگونه است که یک­بار امام عصر (عج) در پی کشته شدن یا زندانی شدن طرفداراناحمدالحسن، نه به خواب عالم نه مسئولی نمی­رود هر چند حجیت خواب، بخصوص در مسائل اعتقادی غیر ثابت، بلکه مردود است.
  3. او چگونه امام، نائب ­و دعوت کننده به حقی است که حتی یک بارهم حاضر نشده جلوی دوربین حاضرشود؟ و به صورت زنده، یا غیرآن با هواداران خود به گفت وگو بپردازد و مردم را به سوی حق دعوت کند؟

۴٫او چگونه امام و نائب امامی است که جدای ­از­ این­که با خواب دیدن مردم را به خودش دعوت میکند،

هیچگاه نه خودش، نه طرفدارانش، حاضر به بحث علمی و مناظره نیستند؟ آیا این بود شیوه ائمه علیهم السلام؟

۵٫طرفداران وی، همیشه درحال مغالطه و عوض کردن معانی روایات مربوط به ظهور و غیر ظهور هستند، تا بتوانند از این راه غلط، احمدالحسن را اثبات کنند.

دو اشکال اساسی به احمد الحسن

مقدمه

اما به عنوان مقدمه قسمت اصلی بحث، لازم است ذکر شود که ، یکی از مواردی که می­توان به راحتی به وسیله آن مدعیان دروغین را رد کرد، پیداکردن تناقض در کلام، اعمال و پیش گویی های انان است؛ زیرا از محکم ترین دلایل اثبات قران، نبوت، انبیا و…نبود عدم تناقض است زیرا وجود تناقض ناشی از، مولایی غیرحکیم است و مسلما اگر ادعا الهی باشد ازخالق حکیم تناقضات بروز نخواهد کرد.

نویسنده در سال۲۰۱۹میلادی از طریق فضای مجازی،وارد بحث با طرفداران  احمد اسماعیل شد؛ بحث به این صورت بود که نوسینده با وارد کردن دو اشکال اساسی و پاسخ دادن حول شبهات اشکالات وارده، از جانب طرفداران احمد الحسن، ادعاهای کذب آنان را روشن کرد.[۲] فرقه ای انحرافی،که از جواب های آنان بوی سازمانده ایی منظم، از ایادی بیگانه ای مثل صهیونیسم و وهابیت به مشام می رسد.گفتنی است اموزش این دو اشکال بر احمد اسماعیل و شبهات حول انها، برای مخاطبین عزیز به عنوان سلاحی برای مقابله با این فرقه ضاله،قابل استفاده می­باشد.

چند نکته:

قبل ازشروع بحث اصلی، به نکات زیر توجه شود:

  1. دو اشکال وارد شده بر احمد اسماعیل اشکالاتی قوی، راحت وهمه فهم هستندو این اشکالها، نسبت به اشکالاتی، مانند رجال الاحادیث یا فقه الاحادیث که به احادیث مورد استناد،وارد است مهم­ترو راحت­تر هستند.
  2. احمداسماعیل امامی است مجازی،که فعالیت بسیار زیادی در شبکه های اجتماعی، مثل توییتر، اینستاگرام و سایت شخصی خود دارد؛ او مرتبا مشغول توییت گذاشتن و…است و نهایت لطفی که، در حق طرفداران خود می­کند این است که، هرچند وقت یک بار برایشان صوت پر میکند و در سایت خودش بارگذاری میکند. ونکته مهم اینجاست که اشکالات وارد شده بر او، وارد بر همین صوت هاست،که به اقرار خودش و طرفدارانش صوت قطعی خود او است.
  3. طرفداران احمداسماعیل در فضای مجازی، خصوصا به زبان فارسی دارای فعالیت بسیار گسترده ایی هستند. به شکلی که این حجم ازصفحات فعال، بی شباهت به یک لشکر مجازی نیست. و پس از کمی دقت مشخص میشود که ابشخور همه تبلیغات، پاسخگویی و مطالب این صفحات از یک منبع مادر است.

۴٫شیوه بحث به این صورت بوده که، نویسنده دو اشکال اساسی را مطرح میکند و طرفداران احمد الحسن، برای جواب که در حقیقت فرار از این اشکال ها بود، ده ها شبها دیگر مطرح میکردند و نویسنده به همه انها پاسخ داد

که در نتیجه توسط طرفداران احمدالحسن مسدود(بلاک)شد.

۵٫پایه اشکالات وارد شده برمبانی احمدالحسنی ها، اعتقادت محکمی هم چون عصمت امام، حکمت خداوند ، وجه اکمل بودن و افضل بودن امام نسبت به مردم، ایات صریحه قران کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام  می باشد.

اشکال اول به احمد الحسنی ها:

اگر صوت هایی که از احمد اسماعیل،در سایت او منتشر میشود را گوش کنید، نکته ایی بارها به چشم میخورد غلط خواندن قران کریم، نهج البلاغه و بدتر از آن، اشتباهات نحوی و صرفی او در حرف زدن است، یعنی هنگامی که عربی فصیح صحبت میکند، بارها مجرور را منصوب منصوب را مجرور و….میخواند؛ این شخص چگونه امامی است که ایات قران کریم را،که بر خاندان وحی نازل شده و طبق حدیث شریف، عدل امام معصوم است به غلط میخواند مگر قواعد ادبیات عرب را نمیشناسد که بارها، خطای ادبیاتی دارد چگونه علم ندارد و بدتر از این افرادی که به ظاهر باید از او پایین تر باشند، مثل یک طلبه سال های اول حوزه از جهات ادبیات و روخوانی مشکلی ندارد ولی این امام ساختگی، قران را اشتباه میخواند؟ لازم است این امام نزد طلاب برود، واین قواعد را بیاموزد. این چه امامی است که زبان مادری خویش را نیز به درستی نمی­تواند صحبت کند؟

هنگامی که این سوالات، برای طرفداران فرقه ضاله احمدالحسنی ها بیان شد باکمال وقاحت، برای توجیه امام دروغین خودشان بسیاری از مطالب حقه عقلی و نقلی را زیر سوال بردند؛ و در پاسخ شروع به مطرح نمودن شبهات زیرکردند:

جواب های احمدالحسنی ها به اشکال­اول:

جواب اول احمد الحسنی ها:

قران های الان غلط  است و هیچ کدام از قرائت های حال حاضر، قرائت اهل بیت علهیم السلام نیست و آنچه احمدالحسن میخواند صحیح است و مطابق با قرائت اهل بیت است.

رداین شبهه:

  1. بنا بر شواهد تاریخی، این هفت نوع قرائت ریشه دارد و مشهورترین ومعتبرترین قرائات، بین شیعه و سنی قرائت حفص از عاصم است که عاصم هم روایت و قرائتش، ازامیرالمومنین علیه السلام است و علمای بسیاری این قرائت را تایید کرده اند. از جمله ایت الله معرفت در کتاب علوم قرانی چنین می­گویند:

((عاصم در بين قرای معروف به خصوصيات و خصائلي ممتاز بوده كه به او شخصيتي قابل توجه بخشيده است. ضابطي بي‏نهايت استوار و در اخذ قرآن از ديگران محتاط تر بوده است . قرائت را از كسي غير از ابو عبدالرحمن السلمي كه از علي عليه السّلام فرا گرفته بود اخذ نمي‏كرد . آن را به زر بن حبيش كه قرائت را از ابن مسعود آموخته بود عرضه مي‏كرد. در تمام دوره‏هاي تاريخ، قرائت عاصم، قرائتي بوده كه بر همه  قرائت ها، ترجيح داشته و بين عامه مسلمانان، رواج داشته و همگان بدان توجه داشتند.)) (محمدهادی معرفت، ۱۳۸۱، ص۲۳۵)

  1. ۲. روایات متقنی وجود دارد که، از حضرات اهل بیت علیهم السلام در مورد صحت قران کنونی و مطابقت ان با قران واقعی سوال شد، که ائمه علیهم السلام در این روایات قران حاضر را مورد تایید قراردادند و برمطابقت قران کنونی، با قران واقعی صحه گذاشتند. در حدیثی از امام صادق علیه السلام چنین نقل شده که در جواب همین سوال یعنی مطابقت این قران و قران حقیقی سوال شد حضرت فرمودند:

((قرآن را بخوان آن‌چنانكه که مردم می­خوانند))( وافی ج ۵، باب اختلاف القرآءات، ص ۲۷۳)

جواب دوم احمد الحسنی ها:

خود اهل بیت علهم السلام،طبق روایت قران را اشتباه میخواندند اصحاب به ایشان تذکر می­دادند و علم نحو را تشبیه به بوی گند میکردند روایت:

((محمد ابن مسلم می­گوید:امام صادق علیه السلام اینگونه قرائت کرد: وَ لَقَدْ نَادَينَا نُوحاً پس به ایشان گفتم: فدایاتان شوم نُوحٌ‏ اگر به قاعده عربی دقت کنید پس امام فرمود مرا از این سخنان ازار دهنده رها کنید))( نورى، حسين بن محمد تقى، ۱، ۱۴۰۸ق)

رد این شبهه:

  1. این حدیث دقیقا علیه خود شماست، چون امام معصوم علیه السلام دقیقا طبق قوائد نحوی، قرائت فرمودند هرچند به روایت دیگری از آیه بوددر این قرائت، فعل نادینا احتیاج به مفعول به دارد و مفعول به در اینجا نوح است که باید قاعدتا منصوب باشد، که همین گونه نیز هست و صحابی امام که عرض میکند به امام که اشتباه خواندید ونوح به ضم درست است،خلاف قواعد ادبیات عرب گفته است؛ و مراد او قرائت معروف ایه بوده است.
  2. چگونه فراموش کنیم، قرانی راکه، یکی از معجزات آن، فصاحت؟ است وچگونه فراموش کنیم پیامبری راکه کلام نورانی اش از فصاحت و بلاغت بالایی برخوردار بوده است؟ امیر المومنینی که خود، بنیان گذار علم نحو است و از بلغا تاریخ است و یا امام سجادی که فصاحت و بلاغت در دعاهای نورانی شان به اوج خود رسیده است وهمچنین کلام بلیغ و فصیح اهل بیت علیهم السلام را که در روایتی در وصف امام رضا علیه السلام راوی میگویدوالله کان افصح الناس را چگونه می­توان فراموش کرد وهمه این ها را، به خاطر ادعاهای تو خالی یک متوهم زیرپا بگذاریم؟

جواب سوم احمدالحسنی ها:

قران تحریف شده است واین مورد در، روایات نیز بدان اشاره شده است؛ و هنگامی که حضرت مهدی ظهور کند، قرانی جدید همراه خود می­اورد.

رد این شبهه:

۱٫شبهه پوسیده تحریف قران، بارها توسط بزگان به دلایل محکم عقلی رد شده است؛ و در رد همین شبهه بس از که خالق حکیم محال است چیزی را،که به عنوان معجزه جاوید نازل کرده است را، بتوان تحریف کرد چون این گونه دیگر اصلا معجزه نیست. فرض بفرمایید این همه سال بندگان خویش را،رها کرده تا توسط قرانی انحراف یافته، از مسیر کمالی که برایشان در نظر گرفته بود دور شوند و به مقصد پروردگار حکیم نرسند. این همه تاکید پیامبر(صلی الله علیه و اله)در حدیث ثقلین و…به قران کریم، العیاذ بالله اشتباه بوده و پیامبرمردم را، مامور تمسک، به کتابی می­کرده که منحرف شده است؟چگونه است قرانی که، این همه روایت درفضل قرائت، انس،  حفظ و…آن امده، در مورد قرانی تحریف شده باشد؟ در حالی که در جای خودش، ثابت شده است که این قران کنونی، همان  قران زمان ائمه علیهم السلام است. و چگونه پیامبری که درحدیث ثقلین، قران را ثقل و ماترک خود معرفی میکند و آن را عدل اهل بیت علهم السلام قرارمی­دهد کتابی اشتباه  منحرف شده باشد.  وآیا حقیقتا ممکن است قرانی که پیامبر در وصف ان فرمود ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا که مایه هدایت ابدی است، منحرف شده باشد؟ یعنی العیاذ بالله حضرت نبی نمی­دانسته اند یا…حاشاو کلا چون که، نسبت دادن چنین احتمالاتی نسبت به مولای حکیم و نبی مکرم  وخاندان ایشان(علیهم السلام)، یا از جاهل بر می­ایدیا منافق.

  1. آنچه در روایات بدان اشاره شده، از اینکه حضرت ولیعصر(عج)، قرانی جدید می اورند،اینگونه نیست که قران عوض میشود، بلکه سنت های قرانی، فراموش شده را، زنده می­کنند و به قرینه واضحه از روایات،حضرت قران به همراه تفسیر امیر المومنین علیه السلام می­اورند،که در خود روایات به این مطلب اشاره شده که حضرت امیرالمومنین علیه السلام، خودشان قران را کتابت کردند وان قران را همراه با تفسیر، شان نزول و ترتیب نزول سوره ها را کردند سپس، ان را به مردم عرضه کردندو پس از رویگردانی خلیفه وقت و مردم حضرت به این مضمون فرمودند ((دیگر این تفسیر را نخواهید دید))البته با توجه به تاریخ و راوایات، این قران هم اکنون به امام عصر(عج) ارث رسیده است. (خرمشاهی ، ۱۳۸۹ش، ج۲، ص۴۶۸)
  2. و به عنوان نکته پایانی دررد این شبهه: برفرض محال که العیاد بالله قران کریم منحرف شده ، وامام عصر(عج) قران جدیدی می اورند، و باز بر فرض محال که احمد اسماعیل،قران را طبق قرائت درست میخوانده؛ ولی چرا ساده ترین قواعد ادبیات عرب را، که طلبه سال اول حوزه بلد است، در قرائت قران رعایت نمیکند؟ مثلا او در یکی از سخنرانی هایش هنگام خواندن سوره کوثرکه، کودکان هم ان را صحیح می­خوانند صل را صلی خواند به ضمیر مونث،در حالی که آیه شریفه خطاب به پیامبر است،انصافا این چه امامی است؟یا چه قرانی است؟

این تقریبا تمام مباحثی است که، در اشکال اول بر دجال بصره وارد شد، و به شبهات پیرامون آن پاسخ داده شد و مشاهده شد که این فرقه انحرافی، برای ثابت کردن عقاید انحرافی خود دست به دامن زیر سوال بردن قران، اهل بیت و عقاید حقه مسلّمه شیعه شد.

اشکال دوم بر احمد الحسنی ها:

مقدمه:

  1. احمد اسماعیل با توجه به ادعاهایی، که دارد از جمله عصمت، امامت، نیابت ازمعصوم و…باید مبرای از هرخطا، سهو و اشکالی باشد زیرا به عقیده بسیاری از متکلمین امامیه معصوم، از هر خطایی مبرا است؛ حتی خطای سهوی حتی در مواردی مثل، امور غیر مهم و امور شخصی. در همین زمینه به عنوان نمونه، به گفتار علامه حلی در زمینه سهو النبی پرداخته می­شود:

((اگر سهو النبی ممکن باشد، احتمال دارد این خطا به نبوت او سرایت کند.))(علامه حلی، ۱۴۱۷ق، ص۴۷۲.)

  1. از راه های شناخت امام و حجت خدا، نص تعیین کننده امامت، از سوی معصوم است. مثل حدیث غدیر که پیامبر فرمودند(( من کنت مولاه فهذا علی مولاه)) و با قید هذا، امیرالمومنین علی ابن ابی طالب را معینا مشخص فرمودند و نفرمودند، من کنت مولا فعلی مولاه که صدق بر تعداد زیادی از علی ها بکند. از قیبل این نصوص بر تایید احمد اسماعیل نداریم و او برای تایید خود، به روایاتی متمسک میشود که با چشم پوشی از ضعف سند به وسیله بد معنی کردن ان روایت ها، انها را بر خود تطبیق می­دهد؛ پس از روی ناچاری برای تایید این مدعی، باید دست به دامن یکی از اصلی ترین راه های اثبات حجت خدا بودن، یعنی درخواست معجزه شویم؛ راهی که پیامبران الهی وائمه سلام الله علیهم اجمعین بارها برای اثبات حقانیت خود، از آن استفاده می­کردند. حال از این امام اینترنتی،که تا بحال کسی او را در فیلم، پخش زنده، عکس و… ندیده و فقط هرزچندگاهی،صوت هایش منتشر میشود[۳] چگونه درخواست معجزه کنیم؟

در کتاب عیون اخبار الرضا روایتی از حضرت رضا علیه السلام نقل میشود ،که گفت وگویی است بین اباصلت و امام علیه السلام ؛ در این گفت وگو امام رضا علیه السلام یکی از ملاک های شناخت امام را معرفی می­کنند:

به نقل از اباصلت هروی:((امام رضا (ع) با هر گروه و ملیتی از مردم، با زبان مادری او سخن میگفت، به خدا سوگند او از خود آنها به زبان محلی شان داناتر بود و از خودشان فصیح تر صحبت می کرد، روزی به او گفتم: ((ای پسر رسول خدا، من از آشنایی شما به این همه زبانهای مختلف در شگفتم! چه طور ممکن است یک انسان به این همه زبانهای رایج و ملتهای مختلف آشنا کامل داشته باشد؟! آن حضرت در پاسخ فرمود: ای اباصلت! من حجت خداوند بر تمامی مردم روی زمین هستم، و پروردگار متعال حجت و خلیفه ی خویش بر قومی نمی گرداند کسی را که زبان و گویش آنها را بلد نباشد، آیا سخن امیرمؤمنان را نشنیده ای که فرمود: به ما فصل الخطاب­عطاشده است و آیا فصل الخطاب غیر از آشنایی به لغات و زبانهای گوناگون چیز دیگری است؟))( شیخ صدوق، ج ۲۰، ص ۲۳۰)

اشکال دوم بر احمد الحسنی ها:

باتوجه به روایت امام رضا علیه السلام، یکی از عقلی ترین  واسان ترین راه های مورد تایید شرع برای اثبات امامت مدعی ان، این است که مدعی با شرایط صحیح و معقول، بیاید و به زبان های مختلف صحبت کند، زیرا این مورد از مواردی است که تعریف معجزه، یعنی انچه مردم عاجز از انجام ان هستند بر ان صدق میکند؛ البته در روایات مختلف ذکرشده،که بارها این معجزه، توسط ائمه سلام الله علهم به اثبات رسیده است؛که جلوتر به چند روایت، از روایات ان اشاره میشود. البته از امامی که در زبان مادری خویش را نیز،اشتباه می­کند و قواعد ان را، رعایت نمیکند انتظاری نمی­رود. ولی هنگامی که در فضای مجازی این اشکال، به عنوان اشکال اساسی دوم یعنی درخواست معجزه، و ان هم معجزه تکلم به زبان های مختلف مطرح شد، با جواب هایی بس اشتباه و پر از شبهه که بوی شبهات وهابیت را نیزمیداد،مواجه شدیم هر چند برای عزیزان ثابت شد که اینها در راه اثبات دجال بصره، ابایی از زیرسوال بردن عصمت معصومین، صحت قران و…که از ضروریات دین و مذهب است ندارند.

جواب اول احمد الحسنی ها:

۱٫هیچ جای قران نیامده است،که پیامبر یا معصوم باید به زبان ها مختلف تکلم کند، و به عنوان معجزه بیان نشده است؟

رد این شبهه:

  1. همه مسائل در قران کریم ذکر نشده است؛ قران کریم به تبیین اصول پرداخته است و قران و روایات در کنار یکدیگر، مکمل هم هستند، مثلا ایه ای راجع به دو رکعتی بودن نماز صبح نداریم، درحالی که از مسلمات بدون شک، درمیان مسلمین است.
  2. از اصول مسلم قرانی، برای شناخت مدعی حقیقی از غیر حقیقی که بارها در قران به ان پرداخته شده است، بحث معجزه و قضایای پیرامون ان است که در قالب قضیه های مختلف، از خود خداوند متعال تا انبیا الهی علیهم السلام نقل شده است،که این خود دلیلی است بر طریقیة معجزه،در اثبات حقانیت مدعی الهی.

جواب دوم احمدالحسنی ها:

خداوند در قران میفرماید:

((و ما هیچ رسولی در میان قومی نفرستادیم مگر به زبان ان قوم))(ابراهیم،۴)

با توجه به این ایه لزومی ندارد که حجت خدا احمد الحسن به زبان دیگری صحبت کند.

رد این شبهه:

  1. این ایه شریفه منافاتی با بحث معجزه و به زبان دیگر صحبت کردن ندارد؛ و ثبوت شی لاینفی اثبات غیره و ایهبه هیچ وجه، در مقام بیان این نیست. با توجه به بعضی تفاسیر[۴] ایه شریفه در بیان این است،که خداوند متعال در مقام امتنان هر فرستاده ایی را به زبان قوم خودش فرستاد؛ ودر ادامه ایه میفرماید ((تا برایشان تبیین کند.))

۲٫اگر بگوییم کلام شما صحیح است و احمد الحسن، به عنوان عام رسول یا جانشین رسول(امام عصر) است ؛ باید حداقل بتواند زبان عربی را خوب صحبت کند؛ در حالی که زبان عربی راهم پر از اشتباه  و غلط صحبت می­کند البته این مطلب با چشم پوشی از، خواندن پر از غلط  قران و نهج البلاغة، که لکه نگی است بر دامن این مدعی دروغین می­باشد.

جواب سوم احمدالحسنی ها:

خود پیامبرخدا، حضرت موسی هنگامی که برای هدایت می­رود به خداوند عرض میکند من صحبت کردن بلد نیستم ((برادرم هارون که ناطقه اش از من فصیح تر است))(قصص،۳۴)ودرخواست کرد که هارون نیز همراه ایشان برود. از طرفی فرعون هم، حضرت موسی را به سخره گرفت و گفت ((ام انا خیر من هذا الذی هومهین و لایکاد یبین مگر نه این است که من از این کسی که خوار و بی مقدار است و نمیتواند روشن وگویا سخن بگوید بهترم؟))(زخرف،۵۴)

رد این شبهه:

  1. حضرت موسی علیه السلام به خداوند متعال عرض نکرد، من صحبت کردن بلد نیستم، یا نمیتوانم صحبت کنم بلکه عرض کردند، برادر من فصیح تر از من است؛ افصح بر وزن افعل نشانه بهتر بودن است نه این که ایشان فصیح نبودند. هر چند طبق برخی تحقیقات در این ایه فصاحت، به معنای روش بیان استدلال است نه زیبا سخن گفتن بماند که احمد اسماعیل، قادر به صحیح صحبت کردن هم نیست،چه برسد به فصاحت و زیبایی.

۲٫شما برای از بین بردن جایگاه و وجاهت کلام  حضرت موسی علیه السلام، به کلام فرعون که خود از جهنمیان است تمسک میکنید؛ یعنی کلام اومورد قبول شما است، انجا که انا ربکم الاعلی میگوید چه؟ان را هم قبول دارید؟ یا کلام آن دسته از کافران  که پیامبران را العیاذ بالله مجنون،شاعر و ساحر میخوانند را هم قبول دارید؟ خب معلوم است کلام فاسقی مثل فروعون،که اتفاقا دراین ایه به قول خودتان در مقام تمسخر حضرت است را نمیتوان قبول کرد؛ با این استدلال در ظاهر هم جزء فرعونیان قرار گرفتید هر چند، در باطن پیرو فرعونتان احمد اسماعیل که انا حجة الله میگوید هستید.

جواب چهارم احمدالحسنی ها:

پیامبر اسلام  هنگامی که برای دعوت به اسلام، به کشور های دیگر نامه می­نوشتند، به زبان عربی نامه کتابت میشد؛ و این خود دلیل بر این امر است که، به زبان های دیگر مسلط نبودند.

رد این شبهه:

۱٫اثبات شی نفی ماعداه نمی­کند، یعنی این حضرت رسول صلی الله علیه و اله نامه هایشان به زبان عربی کتابت نمی شد، هیچ دلالتی بر این مطلب ندارد که ایشان، زبان دیگری غیر عربی نمیدانستند.

۲٫در دنیای سیاست امروز، یکی از سیاست های اصلی هر کشور این است که بزرگان آن کشور،در ارتباط با کشور های دیگر به زبان خود گفت وگو میکنند؛ ودر جلسات و نامه ها از مترجم استفاده می­شودکه این امر یعنی تکلم به زبان خود، نشانه بزرگی و قدرت آن کشورمی­باشد. برای مثال رهبر معظم انقلاب، با آن که به زبان و مکالمه عربی تسلط دارند، در دیدار های خود با بزرگان کشور های عربی، به زبان فارسی صحبت می­کنند و در این دیدار ها از مترجم استفاده میشود، یا حجت الاسلام نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان درمصاحبه های اخیر خود با صدا و سیمای ایران، با وجود این که  به زبان فارسی، تسلط دارند به زبان عربی صحبت کردند. این ها شاهد مثال هایی است از این­که این امراز اصول دیپلماتیک، و نشانه قدرت در ارتباط با کشور های دیگر است.

جواب پنجم احمدالحسنی ها:

در هیچ کجای از روایات نیامده است، که اهل بیت علهم السلام  به زبان دیگری صحبت کرده باشند؛ و هیچ دلیل روایی بر این مطلب وجود ندارد.

رد این شبهه:

باید درجواب گفت اتفاقا، روایات متعددی در این زمینه وجود دارد. و اهل بیت علیهم السلام نه تنها به زبان غیر عربی مثل فارسی ترکی و…صحبت میکردند بلکه به گویش های مختلف نیز، مسلط بودند با اهل ان گویش به گفت گو می­پرداختند. اری از ولی و حجت حقیقی خداوند متعال، که وصل به سرچشمه قدرت نامنتهای الهی است، انجام چنین معجزاتی بعید نیست .ولی انچه از ان مطمئن هستیم این است که انجام چنین کارهایی بر مدعیان دروغین ممکن نیست و به فضل خداوند سبب رسوایی انان خواهد شد.                                              در اینجا به بخشی از این روایات اشاره خواهیم کرد.

تکلم به زبان ترکی در روایت علامه مجلسی در بحارالانوار:
ابوهاشم جعفری گفته است: ((درمدینه، امام علی النقی علیه السلام با «بغا» از نگهبانان متوکل عباسی که ترک زبان بود، به ترکی سخن گفتند. وی از اسب پیاده شد و جای اثر پای اسب امام را بوسید. او را قسم داده و خواستم از سخنان امام به من خبر دهد.
بغا پرسید: هذا نبیّ؟ این شخص پیامبر است؟ گفتم: پیامبر نیست. گفت: او مرا با نامی که در سرزمین های ترک نشین در کودکی صدا می زدند و هیچ کس تا امروز از آن خبر نداشت صدا زد!))   (مجلسی محمد باقر،ج۵۰،ص۱۲۴)

تکلم امام معصوم به زبان فارسی و اسلاوی در کتاب بحار الانوار:
علی بن مهزیارگفته است(( به محضر امام علی النقی علیه السلام شرفیاب شدم و امام به فارسی با من سخن گفتند. روزی غلام خود را خدمت امام فرستادم. اوکه سقلابی بود، در هنگام بازگشت بسیار شگفت زده بود، پرسیدم: چه خبر شده است؟ گفت:چگونه شگفت زده نشوم! امام هادی علیه السلام پیوسته به زبان سقلابی ( اسلاوی) همانند یکی از خود ما سخن می گفت، به گونه ای که تصور کردم او سقلابی است و در آنجا بزرگ شده است.))(همان،ج۵۰،ص۱۳۰)
ابوهاشم جعفری نیز گفته است((من با متطیب در محضر امام علی بن محمد النقی علیه السلام به فارسی سخن گفتم. امام روی به من نموده و با تبسم فرمود: گمان می کنی غیر از تو کسی فارسی را به خوبی نمی داند؟
متطیب به امام عرض کرد: جانم فدای شما باد! شما فارسی را خوب می دانید؟ امام پاسخ دادند: آری.))(همان،ج۵۰،ص۱۳۶)

جواب ششم احمد الحسنی ها:

آگاهی به همه زبان ها، مختص به خداوند متعال است و فقط اوست که می­تواند به همه زبان ها تسلط داشته باشد؛ اگر غیر از خداوند متعال کسی مثل اهل بیت به همه زبان ها تسلط داشته باشد این براری مخلوق و خالق میشود و اشتراک غیر در صفات مخصوص خداوند به حساب می­اید.

رد این شبهه:

  1. چه کسی گفته اگاهی به همه زبان ها، فقط مختص خداوند متعال است؟ریشه این اعتقاد کدام دلیل عقلی و یا نقلی می­باشد؟و بی شک این حرفی است بدون دلیل است.

۲٫چه کسی گفته است در این صورت مخلوق با خالق برابری می­کند؟آن هم در صفت خاص و اگر انسان، مثلا در صفت وجود با خداوند متعال مشترک شد هر چند این صفت در انسان بالعرض و در باری تعالی بالذات است در اینجا خالق با مخلوق برابری کرده است؟ بماند که اثبات نشدهاست ، که تسلط به همه زبان ها از صفات خاص خداوند متعال است، ونمی­شودکس دیگری، درآن شریک باشد.

  1. چرا برای اثبات دجال بصره، دست به دامان شبهات وهابیت میشوید؟ اهل بیت علیه السلام که وصل به سرچشمه علم الهی هستند، نیازی نیست برای رد کرامات و فضائل انها، و اثبات یک مدعی دروغگو، دست به دامان شبهات وهابیت شوید؛ ایا در زیارت رجبیه حضرت ولی عصر (عج)در مدح حضرات اهل بیت نخوانده­اید که ((لا فرق بینک و بینهم الا انهم عبادک و خلقک))در صفات و…هیچ فرقی بین خداوند و اهل بیت نیست، مگر اینکه اهل بیت بنده و مخلوق خدا هستند[۵]. و فرقی بین خدا و اهل بیت نیست و هرچه اهل بیت دارند از ان خداست و اهل بیت همگی بنده ومحتاج به خداوند هستند. همین اهل بیت علیهم السلام ، از علم سرشار خداوند متعال بهره­ مندند و حقیقتا صحبت کردن به، زبان های دیگر کاری برایشان ندارند چرا که ((ان الله علی کل شی قدیر.))

جواب هفتم احمدالحسنی ها:

اگر امام یا پیامبر بتواند، به زبانهای مختلف صحبت کند وتسلط کامل داشته باشد؛ این امر سبب می­شود که ازحالت عادی بودن خارج شود، ومتمایز از مردم شود، و به خاط همین مردم  نبوت او را نپذیرند از همین جهت بود که به گفته قران میگفتند:

((اشراف قوم او که کافر شدند (به مردم) گفتند که این شخص جز آنکه بشری است مانند شما که می‌خواهد بر شما برتری یابد فضیلت دیگری ندارد و اگر خدا می‌خواست (رسول بر بشر بفرستد) همانا از جنس فرشتگان می‌فرستاد، ما این سخنانی که این شخص می‌گوید در میان پدران پیشین خود هیچ نشنیده‌ایم.[۶] )) (مومنون،۲۴)

رد این شبهه:

۱٫مگر در روایات مختلف بیان نشد، که حضرات ائمه علیهم السلام به زبان های مختلف صحبت میکردند؟ مگر این صراحت قران نیست که حضرت سلیمان علیه السلام، زبان حیوانات را میدانست و با انان به تکلم می­پرداخت کجا باعث غیر عادی بودن ایشان میشد؟

۲٫کفار آن زمان توقع داشتند پیامبر، شخصی باشد فرشته گونه روی هوا راه برود، غذا نخورد، به بازار نرود و…. خود این اگرچه فهم اشتباهی است، ولی این توقع نشان دهنده طلب تمایز، و معجزه داشتن از مدعی الهی است.و انها هم معتقد بودند پیامبر باید شخصی غیر عادی، باشد از ان جهت که مدعای خود را به دیگران اثبات کند. حتی این مساله، برای کفار جاهلی ان زمان واضح بوده ولی برایپیروان احمداسماعیل، چگونه روشن نیست جای سوال دارد؟

۳٫با توجه به تعریف معجزه مشخص می­شود، معجزه چیزی است که دیگران عاجز از انجام ان هستند و فقط شخص مدعی است، که قادر بر انجام ان است؛ و خود این باعث فرق بین  مدعی حقیقی و غیر آن میشود. اری معجزه همان چیزی که یمانی اینترنتی، قادر بر انجام کوچک ترین ان نیست و هم اکنون او با فریتن انسان های ساده دل و جاهل به شیادی خود ادامه میدهد.

نتیجه گیری:

نتیجه ایی که می­توان از مطالب گذشته گرفت این است که فرقه­ی ضاله­ی احمدالحسن یمانی با توجه ه ادله عقلی و نقلی بسیار سست بی بنیان است و با دها دلیل همزمان رد میشود و این که فعالیت گسترده ایی دارند حتی به اقرار بسیاری از متخصصان این امر  دارای حمایت صهیونیسم و امریکا است.

این فرقه راه بردی جز استفاده ازجهل مردم ندارد؛ وبر مومنین خصوصا طلاب لازم است با روشنگری ایتام محد و المحمد را از چنگال دشمنان محمد و ال او نجات دهند به وسیله برهان قاطع و ادله واضحه تا ریشه کنی این غده سرطانی از جامعه شیعی.

منابع:

*قران کریم

۱٫شیخ صدوق.کمال الدین،ج۲

۲٫سیدابن طاووس.فلاح السائل

۳٫شیخ مفید.الارشاد

۴٫نعمانی.غیبت نعمانی

۵٫مهدی بن تومرت.الصنهاجی

۶٫معرفت.محمدهادی.علوم قرآنی ۱۳۸۶

۷٫فیض کاشانی ملامحسن.وافی

۸٫نوری محمد حسین.مستدرک المسائل

۹٫علامه حلی.کشف المراد

۱۰٫شیخ صدوق عیون اخبار الرضا

و…

[۱] «قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْيَمَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ وَ الصَّيْحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاءِ؛

[۲] اشکالات و پاسخ ها نگهداری شده و الان در خدمت قاری محترم قرار خواهد گرفت.

[۳] و شبه عدم وجود خارجی و در صورت وجود قتل او نیز میرود

 [۴]ثقفی تهرانی محمد،تفسیر روان جاوید، جلد ۳ صفحه ۲۲۰

[۵] و غیر از صفت خالقیت البته چند صفت خاص دیگربرای خداوند از همین صفت انتزاع شده است.

[۶] فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا هَٰذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلَائِكَةً مَا سَمِعْنَا بِهَٰذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *