بسم الله الرحمن الرحیم کد مطلب: ۹۵/۸۷/۱۰۶ سلوك، يك لايه پنهاني دارد و آن اين است كه اگر انسان، استاد را پيدا كرد و راه را شروع كرد، مجموعه را هم باید بپذيرد؛ یعنی بزرگان سلوكي را كه قلب به قلب، متصلاند و اوليایي كه در دايره گستردهتري تا قريبِ به زمان اهلبيت علیهمالسلام بودهاند […]
بسم الله الرحمن الرحیم
کد مطلب: ۹۵/۸۷/۱۰۶
سلوك، يك لايه پنهاني دارد و آن اين است كه اگر انسان، استاد را پيدا كرد و راه را شروع كرد، مجموعه را هم باید بپذيرد؛ یعنی بزرگان سلوكي را كه قلب به قلب، متصلاند و اوليایي كه در دايره گستردهتري تا قريبِ به زمان اهلبيت علیهمالسلام بودهاند بپذیرد. اين كار، خاصيتش چیست؟ خاصيتش اين است كه اگر بنا باشد حقيقتي به روح شما منتقل بشود، همراهي آن بزرگان بسيار موثر است و انسان را همراهي ميكنند. اگر انسان، به اول عالم ارواح برسد، ميبيند كه هشت ساعت، روح فلانبزرگ، همراهش هست، دهساعت آن ديگري هست، سه روز فلان بزرگ و پنج روز بزرگ دیگری. بهطوری كه انسان در راهرفتنش حس ميكند كسي الآن همراهش هست؛ حتي خود آن ارواح نیز لذّت ميبرند و اين اجازه را دارند. گاهي بچههايي كه قرار است فوقالعاده شوند، ارواح بزرگان روی آنها سرمايهگذاري ميكنند و به سمت آنها كشيده ميشوند يا به آن کودکان عنايت دارند. بنابراین انسان، علاوه بر پذیرش استاد، باید مجموعه را هم بپذيرد و بداند كه اين، يك شجره است که حيات دارد. انسان سعي كند خودش را فرد اين مجموعه قرار بدهد. سير و سلسله باقيمانده، سلسله انبيا و اوليا است. اگر خير و بركاتي باشد، در ارتباط معنوي خالص فرد با ارواح اوليای خدا و اهلبيت عليهمالسلام است.
با توجه به اینکه ارتباط با ارواح اهل بیت عليهمالسلام مثل نورافكني است كه ما تحملش را نداريم، ارتباطِ با ارواح اولياي خدا، اين مشكل را برطرف ميكند. اين بزرگان بين ما و ارواح اهل بيت عليهمالسلام واسطه هستند. اگر ما اين بزرگان را كه به ولايت رسيدهاند بپذيريم، داخل در جمعي شدهايم كه از آن جمع، نور، بهره و بركاتی شامل حال ما میشود. شاید خودمان متوجه نباشيم؛ اما اگر انسان، کمی لطافت پيدا كند، همسايگي با عالم ارواح، بسیار پیدا میکند. گاهی اینکه مؤمن، در مجالس حضرت سيد الشهداء عليهالسلام يكمرتبه گريههاي شديد نصيبش ميشود، بهخاطر همراهی روح بزرگان با اوست. انسان خیلی ميتواند بهره ببرد؛ اما خيلي افراد، موقعيت را از دست ميدهند. نگاهداشتن اين موقعيت، خيلي سخت است، مراعاتكردن ميطلبد و انسان بايد دائم در محضر باشد.
اگر انسان، عمل صالحی به این بزرگان هدیه کند، ارتباط و علاقه میآید و این، بسیار محسوس است. اگر يك نفر دلش در ارتباط با اوليای خدا، پاك و زلال بود، چهدليلي دارد كه آن ولي خدا نیايد؟ فقط محدوده افراد ميماند كه ممكن است اجازه نداشته باشند؛ آن هم برای افرادي است كه گير و گرفتاری داشته باشند؛ و الا يك ولي خدا مثل آیت الله كشميري رحمةاللهعلیه مجالسی را که چه بسا در ايام حياتش دوست داشت حضور داشته باشد و مشقت راه را هم تحمل میكرد، حالا كه اينقدر سعه دارد، چهدليلي دارد كه نيايد؟ اگر من يك عمل صالحي براي ایشان انجام دادم، چهدليلي دارد كه کنار من نيايد؟ بخشی از خيراتي كه به انسان ميرسد، بهخاطر ارواح اوليا و ملائكه است. ملائكه هم همراه ارواحِ اوليا هستند و ميآيند. اينكار، انسان را تقويت ميكند، وجود ميدهد، به دل انسان بركت ميدهد، شخصيت فرد، متفاوت ميشود، معنوي ميشود.
چرا اينقدر فكر ما كوتاه است؟ بهخاطر اينكه عمرمان را در کنار راديو، تلويزيون، روزنامه و غیره گذراندهایم. شیاطین در اینگونه کارها به پای انسان میچسبند؛ اما اگر حركت، حرکتی معنوي و دارای آرامش شد، بركاتش زياد خواهد بود.
مرحله بعد، خود اهل بيت عليهمالسلام هستند که انسان باید خيلي بزرگ باشد تا بتواند آن بزرگواران را همراهي کند. انسان بايد توسلاتش را بيشتر كند. آن بزرگواران در عالم ارواح، طبيعتاً سعهشان بيشتر است. در زمان آقا علي بن موسي الرضا عليهالسلام فردي به نام علی بن اسباط، اموالي را به خراسان ميبرد تا به دست حضرت برساند. در بین راه، سارقين اموالش را از او گرفتند و به دندانهایش هم آسیب رساندند. اين شخص، به يكي از آباديهاي اطراف پناه برد و خيلي متأثر شد و با خود گفت: اموال را بايد به دست امام رضا عليهالسلام ميرساندم؛ امّا نشد، دندانهایم هم که اینطور شد. يك شب آقا علي بن موسي الرضا عليهالسلام را در خواب دید که فرمودند: «براي اموال، نگران نباش و براي دندانهايت هم گیاه سُعد استفاده كن». این شخص کمی از آن گیاه استفاده كرد؛ حالش بهتر شد و به سمت خراسان حرکت کرد. در خراسان، مردمي براي ملاقات حضرت منتظر بودند. زمانی که حضرت آمدند، به او که رسيدند فرمودند: «از سُعد براي دندانهايت استفاده كردي، بهتر شد؟» گفت: «بله». فرمودند: «داخل انبار بیا». آقا درِ انبار را باز كردند و فرمودند: «اينها اموال ربوده شده شماست».[۱]
ممكن است كسي ظرفيت نداشته باشد در عالم بيداري و ظاهر، برايش اتفاق بيفتد؛ لذا در عالم خواب میفهمد. سعه و ارتباطها، در عالم ارواح بيشتر است.
******************************************
[۱]. بحار، ج ۴۹، ص۷۲٫