در مهمانداریها، دیده شده است که وقتی نفس، کرم نداشته باشد، کریم نباشد، عجول باشد یا بخیل باشد، هنگام غذا خوردن مهمان، لقمه را دنبال میکند.
در مهمانداری، شرایطی وجود دارد که خلق و خوی خالص، زلال، دستنخورده، استاندارد و در اوج صفات کمال بشری میتواند آن را درک کند.
لُبّ حرکتهای اخلاقی، تربیتی، معنوی، توحیدی و معرفتی را باید از قرآن گرفت. نگاه میکردم که قرآن، چه لطایف و دقایقی را در سیرهی انبیا ارائه میکند!
جریان بشارتی که به ابراهیم علیه السلام داده میشود، در سورهی هود، سورهی حجر، سورهی ذاریات و سورهی عنکبوت فی الجمله آمده است.
وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ ۖ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ (سور هود – آیه ۶۹)
در این جریان بشری و مهماندار شدن، یک دوره اخلاق عملی، با مبانی صحیح خُلقی بیان شده است.
قَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ ۖ یعنی چه؟
یعنی سلام آنها با جملهی فعلیه و «نسلّم سلاما» است و سلام حضرت ابراهیم، با جملهی اسمیه است. تحیّت باید «باحسن منها» باشد و جملهی اسمیه، بیشتر بر ثبات و استقرار دلالت میکند. برای ابراهیم مهمان آمده است.
فَمَا لَبِثَ یعنی چه؟
یعنی به محضی که مهمان آمد، خودش را حاضر کرد. همینجا شما نگاه کنید که ما در آداب مهمانداری، چقدر گاهی کم میگذاریم! خلق و خوی استاندارد و خداپسند، احترامات ویژهی خودش را دارد.
أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ
کرم اقتضا میکند که مهمانداری کند و گوسالهی بریانشدهی «حنیذ» آورد که سه شرط دارد: اول اینکه سمین و چاق باشد، دوم اینکه «مشویّ» و بریان شده و پخته شده باشد و سوم اینکه «حار» و گرم باشد.
در مهمانداری، شرایطی وجود دارد که خلق و خوی خالص، زلال، دستنخورده، استاندارد و در اوج صفات کمال بشری میتواند آن را درک کند. قرآن با توجّه به این استانداردها، این افراد را الگو قرار میدهد و ارائه میکند تا مردم یاد بگیرند.
فَلَمَّا رَأَىٰ أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ (سور هود – آیه ۷۰)
یعنی نگاه، نگاه کریمانه به مهمان است و دستشان را نگاه کرده است که به غذا نمیرسد و چشمش را سر سفره، از طرف مقابل پر نکرده است. این، از ارکان کرم و خلق صحیح مهمانداری است.
در مهمانداریها، دیده شده است که وقتی نفس، کرم نداشته باشد، کریم نباشد، عجول باشد یا بخیل باشد، هنگام غذا خوردن مهمان، لقمه را دنبال میکند.