۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

  • 12 آوریل 2015 - 14:56
  • 445 بازدید
محو دلدار : بررسي جايگاه نواب اربعه(خُلُق  ۲۳)
محو دلدار : بررسي جايگاه نواب اربعه(خُلُق  ۲۳)

محو دلدار : بررسي جايگاه نواب اربعه(خُلُق ۲۳)

محو دلدار : بررسي جايگاه نواب اربعه(خُلُق  ۲۳) بخشی از سخنرانی آیت الله ناصری حفظه الله بسم الله الرحمن الرحیم. لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم … نُواب اربعه، حق بزرگی بر اسلام دارند. حضرت بقیة الله -روحی له الفداء- دو غیبت داشتند؛ غیبت صغرا و غیبت کبرا. غیبت صغرای آن حضرت، هفتاد […]

محو دلدار : بررسي جايگاه نواب اربعه(خُلُق  ۲۳)

بخشی از سخنرانی آیت الله ناصری حفظه الله

بسم الله الرحمن الرحیم.

لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم …

نُواب اربعه، حق بزرگی بر اسلام دارند. حضرت بقیة الله -روحی له الفداء- دو غیبت داشتند؛ غیبت صغرا و غیبت کبرا. غیبت صغرای آن حضرت، هفتاد و چهار سال طول کشید. سپس غیبت کبرای ایشان آغاز شد. حضرت پنج سالشان بوده که غیبت فرمودند. الآن۱ ۱۱۷۷ سال از عمر مبارک حضرت گذشته است. پنج سالي در محضر پدرشان بودند و بعد از آن، مسؤولیت عالم وجود به عهده ایشان گذاشته شد.

نقش نواب اربعه در دوران غيبت صغرا

نوّاب اربعه، میان حضرت و جامعه واسطه بودند. عثمان بن سعید میان مردم و امام علی النقی علیه السلام و نیز امام حسن عسکری علیه السلام واسطه بود. این دو امام بزرگوار می‌خواستند مردم به ندیدن امام زمانشان عادت کنند؛ لذا مخفی بودند و این، مقدمه غیبت صغرا و کبرا بود. وقتی اصحاب می‌خواستند محضر امام علی النقّی یا امام حسن عسکری علیهماالسلام برسند، پرده‌ای می‌زدند و حضرت پشت پرده می‌نشستند و با اصحاب صحبت می‌کردند.

 زمانی که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام به شهادت رسیدند، نامه‌ای از امام زمان علیه السلام رسید، مبنی بر این‌که شما میان ما و شیعیان و دوستان ما واسطه هستید.

عثمان بن سعید رحمه الله

حضرت مهدی علیه السلام در پنج سال اول زندگی، مخفی بودند. حتّی جعفر، برادر امام حسن عسکری علیه السلام خبر نداشت که برادرش فرزندی دارد. حضرت امام حسن عسکری علیه السلام وکیلی به نام عثمان بن سعید داشتند.

احمد بن اسحاق می‌گوید:

به محضر امام علی النقّی علیه السلام مشرف شدم، عرض کردم: «یابن رسول الله! من راهم دور است و نمی‌توانم خدمت شما برسم. دربارة مسائلی که می‌خواهم بپرسم، چه کنم؟» حضرت فرمودند: «از عثمان بن سعید سؤال کن. قول عثمان بن سعید، قول من است. خط او خط من، و دست او دست من است».۲

بعضي گذشتگان این طور ایمان داشتند. عثمان بن سعید که می‌گفت: امام زمان! قربانت شویم، امام زمان هم به ایشان ایمان داشتند. الآن ما مي‌گوييم: «بابی انت و امّی»؛ اما فقط لفظ است. حاضر نیستم یک قدم برای ولایت برداریم. حاضر نیستیم یک لحظه عّزت و آبروی خودمان را فدای اسلام بکنیم. می خواهیم اسلام را فدای خود کنیم.  دربارة نوّاب اربعه کتابی نوشته‌اند۳  که بسیار عالی است. آن را مطالعه کنید و ببینند این بزرگوارها چه کرامات و معجزات و خوارق عاداتی داشته‌اند. البته این کرامات، از ناحیه امام زمان علیه السلام بوده است و این‌ها واسطه بودند

محمد بن عثمان رحمه الله

پیش از وفات عثمان بن سعید، نامه‌ای از سوی امام زمان علیه السلام برای پسرش -محمد بن عثمان- صادر می‌شود و طی آن، اعلام می‌گردد که وی نایب دوم امام زمان علیه السلام است. حضرت به محمد بن عثمان می‌گویند: «پدر شما سعادتمندانه زندگی کرد و پسندیده فوت کرد… من این ضایعه را تسلیت می‌گویم. خدا اجر شما را بزرگ بدارد….»۴

حضرت مطالب و تأییدات مفصلی دربارة عثمان بن سعید بيان فرموده و او را به عظمت یاد می‌کنند. سپس مي‌فرمايند: «تو در غیبت صغرا به جای پدرت میان ما و شیعیان ما واسطه هستی».۵

نمایندگی این پدر و پسر در غیبت صغرا چهل و هشت سال طول کشید.

003

حسین بن روح رحمه الله

محمد بن عثمان، به واسطة بیماری پیش از وفات خود، خوابیده بود و جمعیت، اطراف او حلقه زده بودند. جعفر بن احمد، یکی اصحاب خاص محمد بن عثمان بالای سر او نشست. همه می‌گفتند بعد از محمد بن عثمان، جعفر بن احمد نایب امام زمان علیه السلام خواهد بود. حسین بن روح هم كه از خواص بود، پایین پای او نشسته بود. در دید مردم، حسين بن روح نسبت به جعفر بن احمد، درجة پایین‌تري داشت. محمد بن عثمان چشم‌هایش را باز کرد و گفت: «حضرت بقیة الله به من دستور دادند وصیت کنم حسین بن روح، نایب سوم باشد».

جعفر بن احمد که از اصحاب خاص بود و همة شیعیان می‌گفتند نایب می‌شود، به احترام حسین بن روح، بلند شد و پایین پای محمد بن عثمان نشست.۶

کدام یک از ما حاضریم چنین کاری بکنیم؟ جعفر بن احمد، بین اجتماع بر حسین بن روح مقدم بود؛ ولی وقتی این سخن را شنید، فوراً از بالای سر بلند شد و پایین پا نشست و حسین بن روح را بر جای خود نشاند. این، از آثار ایمان است.

پس از محمد بن عثمان، حسین بن روح که ساکن بغداد بود، مسؤولیت را به عهده گرفت.

كرامتي از جناب حسين بن روح رحمه الله

شخصی به محضر حسین بن روح آمد که مقداری طلا و پول آورده بود تا حسین بن روح آن‌ها را بگیرد و رسید آن را  از جانب حضرت، تحویل بدهد. حسین بن روح فرمود: «برو در دجله بینداز و بیا رسید آن را بگیر و برو». گفت: «در دجله؟» گفت: «بله». او هم رفت. خوب! نماینده حضرت است و بايد اطاعت كرد. طلاها را در دجله انداخت و رسید خواست. گویی آن شخص، دربارة حسین بن روح شکی در ذهنش بود که آیا اموال را به دست حضرت می‌رساند؟ لذا گفت: «رسید می‌خواهم». حسین بن روح هم گفت: «وقتی آمدي، رسید بگیر». پس از آن‌كه آمد، حسین بن روح كيسه‌اي نشانش داد و گفت: «كيسه‌اي كه می‌خواستی به من بدهی، همین است؟» گفت: «بله آقا! همین بود. من آن را در  دجله انداختم. دست شما چه می‌کند؟»۷

كرامتي از مرحوم ميرزاي قمي

مرحوم میرزای قمی هم كه در قبرستان شیخان قم دفن است قضیه‌ای مشابه قضیة پیش دارد. یک نفر بعد از فوت او سر قبرش می‌آید و خیلی گریه و زاری مي‌كند. از او مي‌پرسند: «چرا اين قدر گريه مي‌كني؟» می‌گوید: «كرامتي از او سراغ دارم. با كشتي از سفر بر مي‌گشتیم. كيسه‌اي که به کمر بسته بودم و حاوی همة دارایی‌ام بود، باز شد و در دریا افتاد. بعد از عبادات و توسلات مفصل مرا به میرزای قمی راهنمایی کردند. نشانی میرزای قمی را جویا شدم و در منزلش رفتم. مرحوم میرزا در را باز کرد و كيسه را به دستم داد. گفت: «بگیر و برو و به کسی هم نگو». این شخص وقتی با خوشحالی به شهر محل سکونت خود باز می‌گردد، دیری نمی‌پاید که به خود می‌آید و می‌گوید من کیسه طلا و دارایی خود را در دریا گم کردم. آیت الله میرزای قمی در قم و خانه‌اش به من باز گرداند، چطور من سبک سری کردم و این مرد الهی را رها کردم. با عجله به قم باز می‌گردد که متوجه می‌شود میرزای قمی از دنیا رفته است. این مرد ثروتمند مقبره‌ای بر قبر این مرد الهی می‌سازد و خود تا پایان عمر خادم آن مقبره می‌شود.۸

نظیر این کرامت را من از بعضی از بزرگان دیده‌ام؛ خدا می‌داند. ولی اگر راجع به امام زمان علیه السلام مطلبی بگوییم، برخی می‌گویند: «این‌ها غلو می‌کنند». این مطالبی که مي‌گوييم، برای دوستان ایشان است. مقام ائمه علیهم السلام را که نمی‌توانیم بشناسیم. آن مقام، خیلی بالاتر از این‌ها است. حضرت امام حسن علیه السلام می‌فرماید: «همانا برای خداوند در شرق و غرب عالم، وجود دو شهر بسیار بزرگ است… و در هر کدام با هزاران زبان با هم سخن می‌گویند که هر کدام با دیگری متفاوت است و من همه آن زبان‌ها را می‌شناسم و برای آن‌ها هیچ حجتی به جز من و برادرم حسین علیه السلام وجود ندارد».۹

علی بن محمد سمری رحمه الله

موقعی که اجل جناب حسین بن روح فرا رسید، حضرت بقیة الله توقیعی فرستادند که نیابت را به علی بن محمد سمری واگذار کن. او هم از بزرگان بود. حضرت را می‌دید و نامه‌ها را تحويل می‌داد و سپس جوابش را می‌آورد.

این دو بزرگوار هم نیابتشان ۲۶ سال طول کشید. موقعی که رحلت علی بن محمد سمری -نایب چهارم  امام زمان علیه السلام- رسید، نامه‌ای به این مضمون آمد که: دوستان را جمع کن و بدان که تا شش روز دیگر فوت می‌کني. آماده شو و براي نيابت احدي، وصیت نکن. غیبت صغرا تمام شد و غیبت کبرا آغاز شد. هرکسی که از این تاریخ به بعد ادعا کند که نایب خاص امام زمانم، قطعاً دروغ است و باید او را تکذیب کرد.۱۰

ادعاهاي دروغ

کسانی که اهل توسل بوده و محضر حضرت رسیده‌اند، بسیارند و کتاب‌هایی در این زمینه نوشته شده است؛ اما بعضی‌ها كه پیدا شده‌اند و مي‌گويند ما با امام زمان رابطه داریم، آقا به من دستور دادند، والله این‌ها دکان است. مخصوصاً در برخی شهرها زياد پیدا شده است. همة اين‌ها یا در و دکان، یا خیالات است. اخیراً چند نفر از آن‌ها نزد ما آمدند. به یکی از آن‌ها گفتم: «تو که با امام زمان ارتباط داری، فلان مطلب را بگو». جوابي ندادند و بلند شدند و رفتند.  بعضی از آن‌ها هستند که می‌خواهند خوب بشوند؛ ولی نمی‌دانند چه کار بکنند. به ریاضت و ذکری مشغول می‌شوند و خیالاتی می‌شوند. هر کسی، هر ذکری را نمی‌تواند بگوید. بله؛ ما اجازه داریم آنچه که از شرع مقدس رسیده است، انجام دهیم. تسبیح حضرت زهرا علیهاالسلام را هر چه می‌خواهی بگو؛ هیچ ضرر ندارد. دعاهایی که از اهل‌بیت علیهم السلام رسیده است، هر چه می‌خواهی بخوان؛ اما بنشینیم هزار بار فلان ذکر را  که عدد آن از اهل‌بیت علیهم السلام نرسیده است، بگوییم. این خطرناک است. همین طور که هر غذایی یک اثری دارد، هر ذکری هم اثری دارد.

بعضي‌ها دیده‌اند فلان آقا ذکري را مي‌گفته؛ او هم می‌نشیند روزی چند هزار  بار می‌گوید. بعد خیالاتی می‌شود و ادعا مي‌كند با حضرت رابطه دارد.  این‌ها یک بخش هستند. یک بخش هم دانسته دکان باز می‌کنند.

برادرها! خواهرها! تا پیش از زمان سفیانی و سید حسني و صدای آسمانی، هر کس هر پست و مقامی را ادعا کند و بگوید: با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ارتباطم و از جانب ایشان مأموریت دارم، طبق گفتة همة علمای شیعه بدانيد که یا دکان است یا آن شخص، مریض است.

از همة آن‌هايي هم که گفته می‌شود تشرف پیدا می‌کنند، بسیاری محضر خود حضرت نمي‌رسند. پنج طایفه با حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف ارتباط دارند. نجبا، نقبا، اوتاد، صلحا، رجال الغیب ممکن است خدمت یکی از این افراد برسند. حاج مؤمن رحمه الله که از رفقاي مرحوم علامه شهید دستغیب و از دوستان ما هم بود، خیلی مرد فوق العاده‌ای بود. حالات حاج مؤمن در كتاب داستان‌های شگفت آمده است. آن مرحوم می‌گفت: «سه شبانه روز محضر امام زمان بودم. چندین صف پشت سر حضرت نماز می‌خواندند. هر کسی هم جای مخصوصی داشت». عده‌ای اطراف حضرت هستند. ممکن است هر کدام از ما توسل پیدا کنیم، حضرت به رجال الغیب يا به اوتاد، يا به نجبا يا به نقبا دستور بدهند که برو و مشكل این آقا را حل كن. او مي‌آيد و کار من را اصلاح می‌کند. بعد من می‌گویم: «امام زمان را دیدم». کجا امام زمان را دیدی؟ تو کجا و امام زمان کجا؟! این‌ها واسطه‌هايي میان مردم هستند. به وسیله این‌ها هم زمین محفوظ است. پس از هر کسی به واسطة شخصی غیبی گره‌گشایی شد یا امری غير متعارف را دید، نمي‌تواند بگوید: امام زمان را دیدم. ممکن است یکی از اين پنج طایفه باشند.

پینوشت

  1. سال ۱۴۳۲هجري قمري.

  2. الغيبة للطوسي، محمد بن ابراهیم نعمانی، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۳۹۷ق، ص ۳۵۴٫

  3. سفیران امام عليه السلام، عباس راسخي، انتشارات محب يا «نواب اربعه، يا سفراي امام زمان عليه السلام»، علي دواني، انتشارات سازمان تبليغات اسلامي.

  4. الغيبة للطوسي، ص ۳۶۱٫

  5. همان.

  6. بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۵۴ و ۳۵۳؛ الغيبة للطوسي، ص ۳۷۰٫

  7. منتخب‏الأنوارالمضيئة، ص ۱۱۰٫

  8. آموزههای وحی در قصههای تربیتی، عبدالکریم پاکنیا، قصه ۲۲٫

  9. بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۴۱٫

  10. الغيبة للطوسي، ص ۳۹۵٫

 

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *