۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

  • 01 آوریل 2015 - 17:00
  • 745 بازدید
محو دلدار : لباس روح (خُلُق  ۱۲)
محو دلدار : لباس روح (خُلُق  ۱۲)

محو دلدار : لباس روح (خُلُق ۱۲)

محو دلدار : لباس روح (خُلُق  ۱۲) سخنراني حضرت آيت الله ناصري بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم اشاره: در شرح خطبه همام مقدمه‌اي در مورد اهميت تقوا و تقسيم تقوا به تقواي فردي و اجتماعي، در شمارة دهم بيان شد؛ در اين مجال، تقوا به عنوان لباس روح معرفي مي‌شود که هم ما را محافظت مي‌کند و هم نياز […]

محو دلدار : لباس روح (خُلُق  ۱۲)

سخنراني حضرت آيت الله ناصري

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

اشاره:

در شرح خطبه همام مقدمه‌اي در مورد اهميت تقوا و تقسيم تقوا به تقواي فردي و اجتماعي، در شمارة دهم بيان شد؛ در اين مجال، تقوا به عنوان لباس روح معرفي مي‌شود که هم ما را محافظت مي‌کند و هم نياز به محافظت دارد؛ و در ادامه براي آشنايي با آثار تقوا دل‌هاي شما را به سفرة معنوي آيات قرآن کريم دعوت مي‌کنيم:
بسم الله الرحمن الرحيم. و لا حول و لا قوة الّا باالله العلي العظيم
عرض كرديم كه تقوا محدوديت نيست. کسي نمي‌تواند بگويد تقوا مرا محدود مي‌کند. تقوا محدوديت نيست، بلکه مصونيت است. اين واژه و مشتقاتش ده‌ها مرتبه در قرآن به كار رفته كه معلوم مي‌شود اهميت فراواني دارد. تقوا عالي‌ترين صفت انبيا و اولياست. حضرت اميرمؤمنان عليه السلام نيز خطبه‌هاي زيادي راجع به تقوا ايراد فرموده‌اند و در خطبه ۹۱ به طور مفصل در اين باره مطالبي آمده است. حضرت مي‌فرمايد: «ألا فَصُونُوها وَ تَصُونُو بِهَا؛ شما تقوا را (در همه حالات و حرکتتان) رعايت و حفظ بکنيد و تقوا نيز شما را حفظ مي‌کند»؛ يعني اگر آداب و رسومي را که شرع مقدس براي من تعيين کرده است رعايت کنم، آن‌گاه تقوا مانند پليس باطني روح مرا از انحراف و آلودگي و حجاب‌هاي ظلماني حفظ مي‌کند و نمي‌گذارد آسيبي به آن برسد، كه به تعبير قرآن «وَ لِبَاسُ التَّقْوَا ذَلِکَ خَيْرٌ»۲. صريح آيه شريفه است که تقوا به منزله لباس است. لباسي باطني است همان‌گونه که اين لباس، مرا از سرما و گرما حفظ مي‌كند، تقوا هم لباس روحاني است که نمي گذارد ظلمت و آلودگي‌ها و گرد و غبار غفلت بر آن بنشيند و روحت را هميشه شاد و خرم نگه مي‌دارد. با وجود آنكه لباس، مرا حفظ مي‌كند، من نيز لباس را از سرقت و پاره شدن حفظ مي‌كنم. تقوا نيز اين گونه است: هم آن تو را حفظ مي‌كند و هم تو آن را حفظ مي‌كني، هم تقوا محافظ توست و هم تو محافظ آن هستي. بنابراين هيچ «دوري» پيش نمي‌آيد.
آن‌گاه امام عليه السلام فرمودند: «اَلمُتَّقيُّ مَنِ اْتَّقَ الذُّنوب؛ متقي کسي است که گناه نکند». کسي که گناه  نکند، متقي است. گناه دو جهت دارد: يا ترک واجبات است، يا انجام محرمات. ترك واجب و انجام حرام، هر دو گناه است. متقي كسي است كه هم واجباتش را ترك نكند و هم محرمات را انجام ندهد. آن‌گاه حالت نفساني در وجود انسان پيدا مي‌شود. طبع شعر از کجا آمده؟ خدا اين را به شما داده. در اثر انجام واجبات و ترک محرمات نيز خدا به شما حالتي مي‌دهد که چشم دلت باز مي‌شود و پشت ديوارها را مي‌بيني، مستجاب الدعوه مي‌شوي. پيرمرد بسيار خوبي در نجف بود كه حمّالي مي‌كرد. پنجاه سال قبل او را در نجف ديده بودم. محاسن بلند و قد کوتاهي داشت با اينکه حمال بود و به لباس‌هايش چند وصله داشت، اما هميشه شسته و قشنگ بود. طنابي هم بر دوش مي‌انداخت و سرش هم پايين بود و هميشه ذکر مي‌گفت. نقل شده كه بچة خواهر اين مرد، از پشت بام سقوط مي‌كند و خواهر فرياد مي‌زند. در همان لحظه اين پيرمرد هم حضور داشت و مي‌گويد: خدايا، نگهش دار! بچه در ميان زمين و آسمان مي‌ماند. پيرمرد نزديك مي‌رود و مي‌گويد: خدايا، بچه را بده. او را گرفت و بر زمين گذاشت. مردم پيرامونش جمع شدند و گفتند مستجاب‌الدعوه شده‌اي؟ گفت: من حمّال خودتانم. يك عمر خدا هر چه گفت، من فرمان بردم. حالا من از خدا تقاضايي داشتم و خدا عطا كرد. در روايتي، حضرت حق فرموده است: «عَبْدي أطِعْني حَتَّي أجْعَلُکَ مَثَلي؛ اي بنده من، اطاعت من را بکن تا مثل من بشوي»؛ يعني همين‌طور که من به هر چي بگويم باش، مي‌شود، تو نيز به هر چي بگويي باش، مي‌شود. چندين روايت به همين مضمون هست.
به هرحال، در اثر انجام واجبات و ترك محرمات، حالتي به انسان داده مي‌شود که از گناه بدش مي‌آيد. اين كار امكان دارد؛ همان گونه كه بيماري كه تب دارد، از لذيذ‌ترين غذا متنفر است. کسي که تقوا پيدا کند نيز همين‌گونه است. اما اين يك شكل است. شكل ديگرش آن است كه مي‌بيند حقيقت اين غذا و حقيقت اين معصيت چيست و چشمش باز است. لذا انبيا معصيت نمي‌کردند. مرتكب کوچک‌ترين معصيت نمي‌شدند؛ چون اثرش را مي‌ديدند. پزشکي را فرض كنيد كه زني بسيار زيبا را ديده باشد، اما مي‌داند كه فلان مرض مسري را دارد. اين دكتر اصلاً به او ميل پيدا نمي‌کند. يا مثلاً كسي كه شديداً گرسنه است، آيا غذايي را که همه‌اش چرک و خون است، مي‌خورد؟ تقوا نيز حقايق را نشان مي‌دهد. آنها که چشمشان باز شده و حقايق را مي‌بينند، از راه تقوا به اين جا رسيده‌اند. حقيقت غذا را مي‌ديدند و نمي‌توانستند غذاي حرام را بخورند.
آثار تقوا
۱٫خدا دوستش دارد
کسي که تقوا داشته باشد، آثار زيادي دارد. يکي از آثار تقوا اين است که خدا دوستش دارد: «اِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُتَّقين»۳. اين صريح قرآن است. کسي که خدا دوستش باشد، چه غمي دارد؟ قصه اياز و سلطان محمود است كه گفت من تو را که دارم، همه چيز دارم. کسي که خدا را دارد، همه چيز دارد.
۲٫ دركاري نمي‌ماند
اثر ديگرش اين است: «ومَنْ يَتَّقِ الله يَجْعَل لَهُ مَخْرَجا».۴ کسي که تقوا داشته باشد، در کارهايش در نمي‌ماند نه در کارهاي دنيوي و نه در کارهاي اخرويش. دركارها فرج و گشايش برايش حاصل مي‌شود.
۳٫ بركات نازل مي‌شود
يکي ديگر از آثار تقوا اين است كه بركات آسمان و زمين نازل مي‌شود. در سوره اعراف آيه ۹۶ مي‌فرمايد: «وَ لَوْ أنَّ اَهْلَ الْقُري ءَامَنُواْ وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَ الْأرْضِ؛ اگر مردم تقوا و ايمان داشتند، برکات آسمان و زمين برايشان نازل مي‌شد». اينكه برکات آسمان از ما منع شده است، در اثر معاصي و بي‌بند و باري‌هاي ماست. به خدا و پيامبر و ولايت توهين مي‌کنند و من و شما هم ساکت مي‌نشينيم. چنان كه در جلسه قبل عرض کردم، ما نيز عقاب مي‌شويم، طبق آيه شريفه. سكوت خوبان در برابر خلاف شرع و خلاف ضوابط الهي، باعث عقاب آنها هم مي‌شود. همين کارها شد که اين وضعيت پيش آمد. لذا از رحمت الهي هيچ خبري نيست. کسي که تقوا داشته باشد، خدا برکات زمين و آسمان را بر او فرو مي‌ريزد. کشاورزي مي‌کنيم و در زمين هزار متر زمين بايد چندين خروار گندم به عمل بيايد، مي‌بينيد يک خروار محصول مي‌دهد. قاعده‌اش اين است كه طبق صريح آيه قرآن، يک دانه گندم، هفت‌صد دانه بدهد. پس چطور شده است که بذر مي‌ريزيم و تخمش هم از بين مي‌رود؟ آيه شريفه مي‌فرمايد: «سَبْعَ سَنابِل فِي کُلِ سُنْبُلَة»؛۵ يعني يک گندم بايد هفت خوشه بدهد و هر خوشه هم صد دانه داشته باشد كه مي‌شود هفتصد دانه و در ادامه آيه هم آمده: «وَ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشَاء»؛۶ به بعضي بيش از اين مقدار هم مي‌دهيم. اهل تقوايي از شيراز نقل کرده که يک دانه گندم کاشته و ۱۴۰۰ دانه گندم برداشت كرده؛ يعني محصول يک مَن گندم، ۱۴۰۰ مَن گندم بوده. اين اثر تقواست. تقوا پيشه کن و با خدا رفيق باش که نانت در روغن است.
۴٫ دشمن مسلط نمي‌شود
در آيه ديگر مي‌فرمايد: «اِنْ تَصْبِرُو وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّکُم کَيْدَهُم شَيْئًا»؛۷ يعني اگر تقوا داشته باشيد، دشمن نمي‌تواند بر تو مسلط بشود و تو را اذيت کند.
۵٫ اعمال اصلاح مي‌شود
مي‌فرمايد: «يُصْلِح لَکُم أعمالَکُم»؛۸ تقوا اعمال من را اصلاح مي‌کند.
۶٫گناهان آمرزيده مي‌شود
همچنين مي‌فرمايد: «و يَغْفِرُ لَکُم ذُنُوبَکُم».۹ و اگر من تقوا پيدا کردم، خدا گناهان من را مي‌بخشد.
۷٫ قدرت تشخيص
بعد مي‌فرمايد: «اِن تَتَّقُوا الله يَجْعَل لَکُم فُرقانا»۱۰. اثر ديگر تقوا آن است كه اگر بخواهند از اسلام و قرآن و ولايت جدايت کنند، خداوند «فرقان» و قدرت تشخيص مي‌دهد.
۸٫ قبولي اعمال در گرو تقواست
مي‌فرمايد: «اِنَّما يَتَقَبَّلُ الله مِنَ الْمُتَّقين».۱۱ يکي ديگر از آثار تقوا اين است که خدا اعمالت را قبول مي‌کند و همه را مي‌پذيرد. خداوند اعمال متقين را قبول مي‌کند، نه اعمال هر کسي را.
۹٫آثار ديگر تقوا
زيادتي محبت به حق، حفظ از انحراف اخلاقي و جنسي، و استجابت دعا است. انسان متقي، ديگر غذاي حرام هم نمي‌خورد، ديگر در بازار کم و زياد نمي‌کند، طبق ضوابط عمل مي کند، ربا نمي‌خورد. در روايت، حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: «تَرْکُ لُقْمَةٍ مِنَ الْحَرام أحَبُّ اِلَي الله مِن صَلَوة ألْفَيْ رَکْعَة» اگر کسي يک لقمه حرام را ترک کند، آثار و ثوابش بهتر از دو هزار رکعت نماز مستحبي است با شكمي كه پر از غذاي حرام است، هيچ ارزش ندارد. كسي كه شكمش پر از حرام است، نمازش قبول نمي‌شود، نه نماز واجبش و نه مستحبش. در روايات متعددي داريم که اگر کسي يک لقمه حرام بخورد، تا چهل روز عباداتش مقبول نيست. زن و فرزندي كه به آنان غذاي حرام مي‌دهم، در روز قيامت از من شکايت مي‌کنند و عبادات من هم هيچ اثري ندارد.
انساني كه مي‌خواهد متقي باشد، ابتدا بايد حق‌الناس را بپردازد و چيزي از حقوق مردم بر گردنش نباشد. و اگر نمي‌توانم فعلاً حق آنها را بپردازم، بايد تصميم بگيرم که بعد بپردازم و آن موقع مي‌توانم لباس تقوا را بپوشم و روح تقوي در وجود من جلوه‌گر بشود. حضرت فرمودند که ردكردن يک درهم از حق الناس، در نزد خدا بهتر از هفتاد حج مقبول است.
اگر نمي‌خواهي كه مردم كلاه سرتان بگذارند، شما هم بر سر آنها كلاه نگذاريد. اگر دوست نداريد كه مالتان را بخورند، شما هم مال مردم را نخور. اگر نمي‌خواهيد پشت سرت حرف بزنند، شما هم پشت سر آنان حرفي نزنيد.

پي‌نوشت‌ها
۱٫ سوره آل‌عمران: ۱۸۲.
۲٫ سوره اعراف: ۲۶.
۳٫ سوره توبه: ۴.
۴٫ سوره طلاق: ۲.
۵٫ سوره بقر: ۲۶۱.
۶٫ سوره بقره: ۲۶۱.
۷٫ سوره آل‌عمران: ۱۲۰.
۸٫ سوره احزاب: ۷۱.
۹٫ سوره آل‌عمران: ۳۱.
۱۰٫ سوره انفال: ۲۹.
۱۱٫ سوره مائده: ۲۷.

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *