🎤 چه خوب بود کل اخلاق را از انبیا و قرآن میگرفتیم. چه کسی گفته است که نمیشود؟! می شود. داستان بشارت به حضرت ابراهیم علیه السلام از همین قبیل است
ما در استخراج قواعد تربیتی، اخلاقی، معنوی، معرفتی، توجهمان به آیات کم است. چه خوب بود اگر ما، کل اخلاق را از انبیا و قرآن میگرفتیم. چه کسی گفته است که نمیشود؟! نمونه: داستان بشارت به حضرت ابراهیم علیه السلام.
گاهی بشارت به ابراهیم است و گاهی بشارت به همسرش است. گاهی بشارت، از ناحیهی حق تعالی است و گاهی بشارت، از ناحیهی رسل و ضیوف است و آنها، از ناحیهی حق تعالی میگویند.
گاهی بشارت، به غلام و فرزندی است که بنا است نصیبشان شود [بدون اینکه اسمش آورده شود] و گاهی با اسم آمده است. گاهی آنچه که بشارت به آن داده میشود، «غلام حلیم» است و گاهی «غلام علیم» است.
گاهی بشارت، فقط به فرزند است و گاهی به فرزندِ فرزند هم هست و میگوید:
فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ (سوره هود – آیه ۷۱)
اینها حکمت دارد که شاید ما اصلاً توجّهی به آن نمیکنیم.
پدر ما نقل میکردند که خدمت مرحوم آیتالله سید جمال الدین گلپایگانی بودیم. طلبهای آمد که با ایشان خداحافظی کند و میخواست برای تبلیغ و ادامهی زندگیاش، از عراق به ایران بیاید. مرحوم آقا سید جمال فرمودند: «برو و تو را به خدا سپردم و خدا را هم به تو سپردم.» خدا را به تو سپردم یعنی عزیز من، از جهت ارتباط مراقبهی با خدای متعال، جهتِ توجّهیات با خداوند را کمرنگ نکن. مبادا خدا را فراموش کنی و خدا هم تو را فراموش کند. ایشان گفتند: «تو را به خدا سپردم و خدا را هم به تو سپردم.» خدا را به تو سپردم یعنی آن درصد و کیفیّت مراقبت، توجّه و ارتباطی که با حق تعالی داشتی و با اعمال روزانه و مواظبتها، آن را نگه داشته بودی، این حالت را نگه دار و دیگر تنزّل نکن.