خداوندی که بدیع السموات و الارض هست و یک رکن از ارکان اصلی معرفت را وجود خود بشر قرار داده است و فضایی در باطن قرار داده است که موجب شده است طبقات انسان ها در درک مختلف و بی نهایت باشد.
مسیر بی نهایت
فرد در مسائل تربیتی کار می کند، اما چون در باب فضیلت متبحر نیست، با مشکل همراه می شود. وجود بشر برای ادراک بی نهایت است. این که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله استغفار می کند و می گوید:
چون جا دارد، بی نهایت است! ماییم و مدیریت بینابین قابلیت و فاعلیت! هرچه کار کنیم، باز هم جا دارد! هر چه رشد کنیم، باز هم هست؛ تا برسیم به جایی که هم و غممان بشود
حضرت ابراهیم علیه السلام می گوید
من از روى اخلاص، پاكدلانه روى خود را به سوى كسى گردانيدم كه آسمانها و زمين را پديد آورده است؛ و من از مشركان نيستم.
یعنی توانستم کنترل کنم تمام توجهم خداست!
ما می گوییم الله اکبر! ولی ذهنمان سیال است، نمی توانیم کنترل کنیم. ما وجه باطنمان با فیزیک عملمان، با هم تطابق ندارد. وقتی نفس را خوب شناختی، مدیریت بر خویشتن راحت می شود. مدیریت معلول به هویت است و هویت توجه به باطن و خدا می خواهد. این مسیر بی نهایت است.