۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

  • 15 آوریل 2015 - 10:31
  • 434 بازدید
چشمه زلال : عاشورا گنجينه الگوها (خُلُق ۲۶)
چشمه زلال : عاشورا گنجينه الگوها (خُلُق ۲۶)

چشمه زلال : عاشورا گنجينه الگوها (خُلُق ۲۶)

چشمه زلال : عاشورا گنجينه الگوها حضرت حجت الاسلام و المسلمين جعفر ناصري اشاره يکي از عوامل پويايي و حيات معنوي در شيعه، وجود الگوهاي والا و جامع است. در مسير تربيت به الگو نياز است و بدون الگو، طي مسير سخت ميشود؛ چرا که علاوه بر خط دهي فکري و عملي، الگو است که […]

چشمه زلال : عاشورا گنجينه الگوها
حضرت حجت الاسلام و المسلمين جعفر ناصري

اشاره
يکي از عوامل پويايي و حيات معنوي در شيعه، وجود الگوهاي والا و جامع است. در مسير تربيت به الگو نياز است و بدون الگو، طي مسير سخت ميشود؛ چرا که علاوه بر خط دهي فکري و عملي، الگو است که کشش ايجاد ميکند و راه را براي حرکت هموار ميکند. در قرآن کريم۱ و روايات اهلبيت عليهم السلام بر اين امر تأکيد شده است.
راه الگوگيري
يک جوان يا نوجوان براي فعاليت در يک رشتة ورزشي، در ابتداي راه به الگوهاي جهاني نياز ندارد. در اين مرحله چه بسا يکي از ورزشکاران محله و شهر، براي او الگو باشد و او را يک قدم به کمال نزديک کند و در مراحل بعد است که به الگوهاي بالاتري نياز پيدا ميکند.
در مسائل معنوي نيز همين موضوع مطرح است. بديهي است که سرمشقهاي نهايي کمال و انسانيت، اهلبيت عليهم السلام هستند؛ ولي چون توان ما به حدي نيست که بتوانيم دائم در محضر ائمه عليهم السلام باشيم و مستقيم از آنها بهره ببريم، با الگوهاي واسطهاي ارتباط برقرار ميکنيم.
قرآن کريم ميفرمايد:
قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في‏ إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ؛۲
قرآن کريم، علاوه بر حضرت ابراهيم عليه السلام، پيروان او را نيز الگو معرفي ميکند.
بدين ترتيب ما يک هرم الگوها داريم که در رأس اين هرم، پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله، اهلبيت عليهم السلام و انبياي عظام هستند و در مراتب بعد، عالمان رباني و اولياي الهي و مؤمنان هستند. براي رشد معنوي لازم است به اين شبکه وصل شويم، تا اينکه قدم به قدم به کمال برسيم و محضر اهلبيت عليهم السلام را درک کنيم.
البته تذکر اين نکته ضروري است که الگو دانستن اولياي خدا و انسانهاي شريف که ما دون اهلبيت عليهم السلام هستند به معناي قطع ارتباط -هر چند موقت- با آن خاندان عصمت و طهارت نيست. يک مؤمن خداجو هميشه و در همه حال، دست توسل به دامان آن خاندان مطهر ميزند و آن بزرگواران را در قلة انسانيت و تابلوي نهايي راه سلوک ميداند.
اکنون به تناسب ايام، يادآوري ميکنيم که کاروان کربلا و اصحاب امام حسين عليه السلام۳ بهترين و جامعترين الگوها را در بر دارد؛ پروانگاني که گرد شمع وجود مقدس امام حسين عليه السلام گرد آمدند و و ما آنها را چنين زيارت ميکنيم:
السلام عليکم أيها الشهداء أنتم لنا فَرْطٌ و نحن لکم تَبَعٌ؛
سلام بر شما اي شهدا! شما پيشگام ما هستيد و ما پيرو شماييم.۴
از کودکان و زنان و جوان نوباوه گرفته که رجز ميخواند و ميگويد: «اميري حسين و نعم الامير»؛ تا آن غلام سيه چرده و همچنين از حر بن يزيد رياحي تا امثال حبيب بن مظاهر، هر يک با عملکرد خود، الگويي ماندگار در طول تاريخ شدند.
هر کس با توجه به موقعيت خود ميتواند با اين الگوها ارتباط برقرار کند تا به کمال نزديک شود و بتواند محضر اهلبيت عليهم السلام را درک کند.البته براي موفقيت در اين الگوگيري، فعاليت علمي و نظري صِرف کافي نيست؛ بلکه به تلاش مضاعف در محورهاي گوناگون نياز است که اکنون به برخي از اين موارد اشاره مي‌کنيم:
۱٫ اگر بخواهيم راهي به عاشورا بيابيم و با اين الگوها پيوند برقرار کنيم، به مطالعه مستمر دربارة جريان عاشورا نياز داريم؛ يعني بايد به طور مستمر با اين الگوها ارتباط فکري داشته باشيم و ايامي نباشد که ذهن ما از توجه به اين گوهرهاي والا خالي باشد.
۲٫ توسل به سيدالشهداء عليه السلام و استمداد از حضرت را بايد از برنامههاي جدي خود بدانيم و به کم هم قانع نشويم؛ براي مثال در زيارت عاشورا ملاقات با حضرت بقية الله عجل الله تعالي فرجه الشريف و مقام محمود، عاقبت به خيري، همراهي با امام حسين عليه السلام و آبرومندي و… ميخواهيم که نشان ميدهد در توسل به آن حضرت چه موارد مهمي را ميتوان بايد درخواست کرد. از آيت الله سيد علي آقا قاضي رحمه الله نقل شده است:
اكثر افرادي كه موفق به نفي خواطر شده و توانستهاند ذهن خود را پاك و صاف نموده و از خواطر مصفا كنند و بالاخره سلطان معرفت براي آنان طلوع نموده است، در يكي از اين دو حال بودهاند:
اول در حين تلاوت قرآن مجيد و التفات به خواننده آن، كه چه كسي در حقيقت قاري قرآن است. در آن وقت بر آنان منكشف ميشده كه قاري قرآن، خدا است. دوم از راه توسل به حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام؛ زيرا آن حضرت را براي رفع حجاب و موانع طريق نسبت به سالكين راه خدا، عنايتي عظيم است.۵
توسّل به سالار شهيدان عليه السلام به ويژه در دهة اول ماه محرم از اهميت بسياري برخوردار است. مرحوم آيت الله کشميري در اين باره ميفرمود:
سزاوار است انسان از اول محرم تا سيزدهم محرم در ساعت و مکان مشخص، زيارت عاشورا با صد لعن و صد سلام و دعاي علقمه بخواند و آن را ترک نکند. اگر کسي در طول سال، بيش از اين ايام را موفق به خواندن زيارت عاشورا شد، هنيئاً له [گوارايش باد] وگرنه حداقل اين است که در هر سال، خواندن زيارت عاشورا در اين ايام را از دست ندهد.
۳٫ چنانکه به طور مکرر توصيه شده است، بايد از ارتباط با عاشورا و امام حسين عليه السلام با اشک غافل نشويم؛ از اين رو لازم است در مجالس امام حسين عليه السلام حاضر شويم و براي مصائب آن حضرت اشک بريزيم. اين اشک، آثار معنوي فوقالعادهاي دارد. آيت الله سيد عبدالکريم کشميري رحمه الله ميفرمود:
چشم بصيرت انسان بر اثر چند عمل باز ميشود؛ يکي از آن اعمال، گريه بر امام حسين عليه السلام است. گريه بر حضرت، قدرتي ميدهد که انسان ميتواند حقايق ملک و ملکوت را ببيند.
گريه بر امام حسين عليه السلام گوهر وجود انسان را صيقل ميدهد، از آلودگيها و غبارها پاک ميکند و وجود انسان را طلايي ميکند؛ چرا که اين گريه مانند ديگر گريهها نيست که احياناً براي امور مادي هستند؛ بلکه گريهاي است با پشتوانهاي ويژه و معادلات دقيق و حساب شده.اين گريه، صرفاً يک اتفاق عاطفي و عصبي نيست؛ بلکه پشتوانههاي بسياري دارد که براي اين اشک، زمينهسازي کرده است؛ از جمله محبتي که سبب احساس يگانگي و پيوند عاطفي ميشود و پيش از آن، معرفت و شناختي که باعث اين محبت است. همچنين امور اعتقادي متعدد از توحيد و نبوت گرفته تا امامت و حقانيت اهلبيت عليهم السلام و حتي تقبيح ظلم و ظالم و… و پذيرش اين امور، وراي اين اشک و آه، نهفته است؛ لذا ممکن نيست کسي براي حضرت سيدالشهدا عليه السلام بيدليل و بيهوده گريه کند.
از اين رو اگر کسي منقلب شد و توفيق گريه يافت، حيف است که آن را از دست بدهد و بايد بکوشد تا اين مقام ارزشمند را حفظ کند؛ چرا که هيچ عبادتي مانند گريه بر سيدالشهدا عليه السلام و پيوند قلبي با آن حضرت سبب پاکي از رذائل و تکامل و رشد نميشود.
به اميد آنکه با انس فکري، عاطفي و عملي با سيدالهشدا عليه السلام و عاشورائيان بتوانيم به اين شجره طيبه نزديک شويم و قلوبمان به قلوب اين اولياي الهي متصل شود و در شعاع مغناطيس کهرباي سيدالشهدا عليه السلام قرار گيريم و به کمال برسيم. ۶
پي‌نوشت
۱٫ سوره احزاب: ۲۱٫
۲٫ سوره ممتحنه: ۴٫
۳٫ قال الحسين عليه السلام: «و لکم فيّ اسوة» موسوعه کلمات الامام حسين، ص ۳۶۱٫
۴٫ کامل الزيارات، ص ۳۶۰٫
۵٫ رسالة لب اللباب.
۶٫ در اين نوشتار از برخي سخنان استاد گرانقدر حجت الاسلام والمسلمين جعفر ناصري درباره حضرت سيدالشهدا عليه السلام و جريان عاشورا بسيار بهره گرفته‌ايم.

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *