چشمه زلال : هنگامه بهاران
حضرت حجت الاسلام و المسلمين جعفر ناصري
اشاره
يکي از عوامل تأثيرگذار در سلوک معنوي و سرعت آن، زمان است. برخي از زمانها نسبت به زمانهاي ديگر، در پيشرفت معنوي، تأثير بيشتري دارند و موجب سرعت بخشيدن به طيّ مسير خودشناسي و معنوي ميشوند. آنچه از روايات و نيز کلام بزرگان فهميده ميشود اين است که ماه رجب، از بهترين فرصتهاي رشد معنوي است. متن پيش رو، برگرفته از سخنان جناب حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ جعفر ناصري -حفظه الله- ميباشد که در جمعي از فضلاي حوزه علميه قم و با موضوع بهرهگيري از زمان به ويژه ماه رجب، ايراد شده است.
فصول معنوي سال
خداوند متعال از روى حكمت و مصلحت، فصلهايى در عالم طبيعت قرار داده که هر كدام، يك شاهكار است. ميتوان گفت در امور معنوى هم اين چهار فصل وجود دارد و هر كس در حالات خودش اين چهار فصل را حس مىكند. يک فصل، طراوت و شادابي و بسط وجود دارد که بهار معنويت است؛ يک فصل هم فصل پاييز است که خصوصيت آن، قبض و گرفتگى روحي است و چه بسا بىحساب و كتاب هم نباشد. گاهى به دلائلى، امامان معصوم: به بهار اين فصول، اشاره كردهاند؛ مثلاً ماه رجب، شعبان يا ماه مبارك رمضان ميتوانند جزء بهارهاى معنوى باشند؛ منتها اگر دلى از فصل بهار معنوى هم به طراوت نيفتاد، مشكل از خود اوست و اين، مشكل بزرگي است. انسان در ابتداى حركت معنوى خودش، از زمان و مكان استفاده مىكند؛ براي مثال، شب و روز جمعه را براى خودش به نوعي پربركت مىداند؛ مكان هم همينگونه است و مکانها هم از نظر تأثير معنوي بسيار متفاوتند.
ماه رجب، يك بهار معنوى است. نسبت ما با اين بهار مىتواند متفاوت باشد؛ يعنى مىتوانيم بسيار گذرا به آن نگاه كنيم و از آن رد شويم، و مىتوانيم هم خيلى بهره ببريم. چقدر به عبادت، استغفار و خواندن سوره توحيد در ماه رجب سفارش شده است؟ بهسبب اينکه عبادت در اين زمانها با عبادت در زمانهاي ديگر متفاوت است. اگر ما زمان را بيشتر مىشناختيم، شايد بهتر متوجه مىشديم كه زمانها با هم بسيار متفاوتند. اينكه اهل بيت: به عبادات خاص در زمانهاي خاص سفارش مىكردند، حساب و كتاب و قواعدي دارد. آن بزرگواران با زمان در ارتباط هستند. زمان، داراي جايگاه و حقيقتي مهم است؛ بهويژه زمان برزخى که بايد از آن بهره برد و با آن انس پيدا كرد.
زمان، موضوعي است که فکر کردن، پژوهش و مطالعه درباره آن، بسيار لازم و مفيد است. سؤال اساسي اين است که دليل تفاوت زمانها با يکديگر در چيست و شرافت برخي زمانها از کجاست؟ مثلاً چرا ليلةالقدر بهتر از هزار ماه دانسته شده است؟
در زماني که توفيق، هماهنگ مىشود، انسان از اوقاتش بسيار بهره مىبرد. اينها چيزهايى است كه براى همه ما تجربه شده است كه هر زمان با زمان ديگر مىتواند بسيار متفاوت باشد. اما متأسفانه براى ما اسباب غفلت و تشتت فراوان شده و طبيعتاً حركت در مسير خودشناسى و معنوى، امروزه سختتر است. البته بسياري از مسائل هم حل شده و خيلى از عقول و فهمها بالا رفته است؛ اما از آن طرف هم حركت به سمت خداى متعال، شرايط خود را مىطلبد. طبق روايات اهلبيت:، در اقوام گذشته، يك عابد در آن زمانى كه زندگىها بسيار آسان و به دور از كثرات بود، بيست سال در كوه عبادت مىكرد، تا «عابد» بشود. حالا من آمدهام و مدعى هستم كه مىخواهم از بركات معنوى بيشتري بهره ببرم؛ مثلاً مىخواهم سرباز امام زمان۷ باشم؛ اما به شرايط و اقتضائاتش ملتزم نيستم. البته منظور، بيستسال عبادت در کوه نيست؛ اما همتي اينگونه که شخص، سالها خود را وقف دين خدا يا خدمت به دين و اهلدين بکند، کمتر ديده ميشود. سربازي امام زمانعلیه السلام بسيار بلندمرتبه و مقامي عالي است. شرايط خودش را نياز دارد و همت و تلاش ويژه ميطلبد.
در حالات معنوي و روحي ما هم ممکن است فصل پاييزى بر ما عارض بشود و ما را از حيث معنوى سرد بكند و در نتيجه پشت كار و توجهات ما را كم نمايد، توسلات ما را بکاهد؛ اما در مقابل، زمانهايي هم هست که اگر قدر بدانيم، ميتوانيم جبران کنيم و رشد مضاعفي داشته باشيم. ماه رجب، يکي از اين زمانها است که خيلى پربركت است. فقط يك عزم و يك اراده مىطلبد. رسول خدا۹ كه گُل سرسبد خلقت بودند، در برخي از زمانهاي اين ماههاي عزيز، بستر خواب را جمع مىكردند. اينها براى ما درس است كه ما هم بايد در ماه رجب، يك حركت نو را آغاز كنيم.
فضيلت ماه رجب
مرحوم ملكى تبريزى در المراقبات دربار? شرافت اين ماه، نقل مىكنند که حتى عربهاى جاهلى قبل از اسلام هم منتظر ماه رجب مىشدند.۱ در جاهليت، مردم به سبب حفظ حرمت، در ماه رجب قسم نميخوردند. حتي اگر کسي، کسي را کشته بود چنانچه بازماندگان مقتول، قاتل را در ماه رجب ميديدند -در حالي که مدتها دنبال او بودهاند- متعرض او نميشدند و احترام ماه رجب را به عنوان اولين ماه از ماههاي حرام نگه ميداشتند.۲ از نظر شرافت، ماه رجب، يک ماه مخصوص است.
از حضرت رسول۹ نقل شده كه فرمودند:
إِنَّ اللهَ تَعَالَى نَصَبَ فِي السَّمَاءِ السَّابِعَةِ مَلَكاً يُقَالُ لَهُ الدَّاعِي فَإِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ يُنَادِي [نادى] ذَلِكَ الْمَلَكُ كُلَّ لَيْلَةٍ مِنْهُ إِلَى الصَّبَاحِ: طُوبَى لِلذَّاكِرِينَ طُوبَى لِلطَّائِعِينَ وَ يَقُولُ اللهُ تَعَالَى: «أَنَا جَلِيسُ مَنْ جَالَسَنِي وَ مُطِيعُ مَنْ أَطَاعَنِي وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِي الشَّهْرُ شَهْرِي وَ الْعَبْدُ عَبْدِي وَ الرَّحْمَةُ رَحْمَتِي فَمَنْ دَعَانِي فِي هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ وَ مَنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ وَ مَنِ اسْتَهْدَانِي هَدَيْتُهُ وَ جَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَيْنِي وَ بَيْنَ عِبَادِي فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَيَّ»؛۳
خداوند در آسمان هفتم، ملکي را منصوب کرده که به او «داعي» ميگويند. هرگاه ماه رجب فرا ميرسد، آن ملک هر شب تا صبح چنين ندا ميدهد: خوشا به حال ذاکران! خوشا به حال اهل طاعت! همانا خداوند متعال ميفرمايد: «من همنشين کسي هستم که با من همنشيني کند، و مطيع کسي هستم که از من اطاعت نمايد، و آمرزند? کسي هستم که از من آمرزش بطلبد. اين ماه، ماه من است و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است؛ پس هر کس در اين ماه، من را بخواند، او را اجابت ميکنم و هر کس از من درخواستي داشته باشد، به او عطا ميکنم و هر کس از من هدايت بخواهد، او را هدايت مينمايم. من اين ماه را ريسماني ميان خود و بندگانم قرار دادم که هر کس به اين ريسمان چنگ بزند، به من وصل شده است».
اين عبارت هم خالى از لطف نيست كه گاهى يك ظرف زمان مىتواند يك حبل و ريسمان، و يك وسيلهاى براى تقرّب به حق تعالى بشود. به هر حال، در ماه رجب يك عزم و يك اراده جدي براي آغاز حرکت معنوي را ميطلبد.
ماه رجب، دروازه ورود به ماه رمضان
عباداتي که انسان در ماه رجب انجام ميدهد، مقدماتي ميشوند براي نصيبهاي ماه مبارک رمضان. كسي كه ميخواهد ماه رمضان خوبي داشته باشد، بايد از ماه رجب به فكر باشد. برکات ماه رمضان، واقعاً بايد انسان را در طول سال تأمين کند. انسان ميتواند برکاتي در ماه رمضان براي خود ذخيره کند که در تمام سال، از آنها استفاده نمايد؛ اما بايد اين حرکت را از ماه رجب شروع کند. متأسفانه هر سال، بسياري از نعمتها و توفيقاتي که قابل استيفا بوده، از دست ما ميرود. انجام برنامهها و اعمال صالح در ماه رجب، باعث ميشود که غير از
برکات خود ماه رجب، انسان ذخيرهاي براي درک ماه مبارک رمضان هم داشته باشد و بتواند شب قدر را بهتر درک کند.
اينکه قرآن ميفرمايد: «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ»،۴ يک حقيقت است؛ اما ما وقتي با اين شب روبهرو ميشويم، اين شب براي ما بهتر از هزار ماه نيست و درصد بهره ما از ليلةالقدر، خيلي کم ميشود. اگر از الآن کار کرديم، بهره ما بالا ميرود. همه کارهايي که در ماه رجب ميکنيم، زمينهاي است که انسان بهرهاي از قدر داشته باشد و نصيبش بيشتر شود. تا برسد به آنجا که شب قدر او از هزار شب که نه، از هزار ماه بهتر باشد.
اعمال مناسب ماه
يکي از مهمترين اعمالي که مناسب است در اين ماه انجام شود، برقراري انس و الفت با قرآن است که بايد از اين ماه با نظم و پشتکار، شروع شود. در ماه شعبان بايد به مقدار قرائت قرآن اضافه شود، تا در ماه رمضان به اوج برسد. البته مهم اين است که هرکسي مطابق ظرفيت خودش رفتار کند، نه کمتر و نه بيشتر. انسان بايد خود را براي ماه رمضان آماده كند؛ چون ماه رمضان، بهار قرآن است. بايد قبل از ماه مبارک، قرآن خواندن منظم و با برنامه براي انسان، ملكه شده باشد، وگرنه ماه رمضان هم بدون بهر? ويژه تمام ميشود.
عمل بعدي، روزه است که ولو يکي دو روز در هفته، بسيار مناسب و مؤثر است. روايات متعددي هم در اين زمينه وارد شده است.۵
عمل ديگر، استغفار در اين ماه است که در روايات و کلمات بزرگان، بسيار به آن سفارش شده است.۶
همچنين خواندن دههزار سور? توحيد در طول اين ماه. خدا رحمت كند مرحوم آيتالله سيدعبدالکريم كشميرى; را؛ ايشان خيلى سفارش مىكرد به اين عمل در طول ماه رجب. اين دستور در روايت هم آمده است که هر کس ده هزار سوره توحيد را با نيت صادق در ماه رجب بخواند، روز قيامت، در حالي وارد محشر ميشود که مانند روز اول تولد، از تمام گناهانش خارج و پاک شده است و هفتاد ملک، او را به بهشت بشارت ميدهند. ۷
مرحوم آيتالله کشميري مىگفتند: «مرحوم قاضى و بعضى از اساتيد، به اين عمل بسيار سفارش ميکردند». ده هزار سوره توحيد، وقتي تقسيم بر سي روز ماه بشود، براي هر روز، کمي بيش از ۳۰۰سوره بايد خواند که اين مقدار، خيلي زمان نياز ندارد. اگر اين تعداد سورهتوحيد در طول ماه رجب خوانده شود، بسيار پر برکت است و يکباره انسان را سبک ميکند. اين عمل، در پروند? اعمال انسان بايد باشد و در کلّ ماه رجب هم بايد خوانده شود، نه اينکه طي چند روز، تمام آن را بهجا آورد.
از طرفى اين ماه، ماه ولادت اميرالمؤمنين۷ و ماه ولايت است؛ لذا توجه و توسل به اين بزرگوار هم بسيار بجا است.
جديت در اعمال بدون جديت در عمل، پاي انسان ميلنگد. در سالهاي اخير، گاهي ديده ميشود که يک خلطي رخ ميدهد و شبههاي در اذهان پيش ميآيد و راه را براي مردم تا حدودي مبهم ميکند؛ مثلاً برخي به مردم القا ميکنند که لازم نيست انسان خيلي به اين عبادات بپردازد و مؤمنان را به سمتي ميبرند که فقط به واجبات عمل کنند و التزامي به مستحبات و دستورات ديني نداشته باشند؛ در حالي که سيره اهل بيت: و حواريون ايشان و عالمان صالح و اولياي الهي، برخلاف اين است. آن بزرگواران به اموري فوق انجام واجبات هم بهشدت التزام داشتهاند. شما در حالات حواريون اهلبيت نگاه کنيد که چه جديتي، چه در ماه رجب و چه در بقيه ايام داشتهاند؛ ارتباطشان را با قرآن و با نماز و بيداري شب ببينيد.
نقل شده است حضرت سيدالشهداء علیه السلام در لحظات آخر بر بالين جناب حبيب بن مظاهر آمدند؛ حبيبي که از اصحاب آقا اميرالمؤمنينعلیه السلام و امام مجتبيعلیه السلام هم بوده است. حضرت به او فرمودند:
از خدا انتظار دارم که حاميان و ياران مرا اجر دهد. اي حبيب! چه مرد برگزيدهاي بودي که هر شب، قرآن را ختم ميکردي.۸
اين بزرگواران سعي ميکردند خودشان را به مقصد برسانند. بالاخره در برابر نفس، کوه موانعي هست که اگر کسي در دنيا آنها را رد نکند، در برزخ بايد بسيار معطّل و گرفتار شود. هر چه انسان ذخيرهاي خدايي و نفسي قدسي داشت از عالم انوار، هدايت ميشود و راه صلاح به او القا ميگردد و حرکتهاي او تنظيم ميشود. بايد دانست که راه صلاح و اصلاح هم حساب و کتابي دقيق دارد و نميشود اين قضايا را خيالي توجيه کرد و پيش رفت که در اين صورت، انسان به بنبست ميرسد.
متأسفانه برخي قضاياي معنوي در حال حاضر، از مسير صحيح خود فاصله گرفته است. در سيره اوليا، حرکت به سوي خداى متعال، قاعده داشته و قاعدههايش هم متقن، دقيق و شفاف بوده است؛
مثلاً راوى (ربيع بن خثيم) مىگويد: نزد اويس قرنى رفتم. بعد از نماز صبح بود و ديدم مشغول تعقيبات است.
همان نزديكىها نشستم و او را زير نظر داشتم. ديدم تا ظهر، مشغول نماز و تعقيبات بود. سپس نافله ظهر را مشغول شد و بعد هم نماز ظهر را خواند. ديدم دوباره مشغول سجده طولانى و نماز و عبادت بود، تا مغرب. نماز مغرب و عشايش را هم با آداب تمام خواند. مدتي گذشت، ديدم يا به سجده است يا رکوع يا قيام يا قعود… تا وقت نافله شب، نافله شبش را خواند و من همين طور تا نزديك صبح، او را زير نظر داشتم. تا نماز صبح و تعقيبات نماز صبح را خواند، ديدم گويي چشمهايش را خواب گرفته و سوزش پيدا كرده است. اويس گفت: «اللّهُمَّ إِنِّى أعُوذُ بِكَ مِنْ عَيْنٍ نَوَّامَةٍ و مِن بطنٍ لايشبَع؛ خدايا! به تو پناه مىبرم از چشم پرخواب و از شکمي که پر نميشود»۹٫
اين حرف را کسي ميگويد كه اين جور عبادت كرده است.
البته خيلىها مىگويند كه اگر كسى بخواهد اين جورى عبادت بكند، به هيچ كارى نمىرسد. اين حرف، درست است. نه كسى مىتواند اينگونه عمل کند و نه كسى سفارش ميکند كه اين گونه بايد عبادت كرد. اينگونه عبادت سنگين، توفيقى مىخواهد که نصيب اولياست. منتها معمولاً كسى كه با اينگونه عملکرد اولياي الهي مخالفت مىكند، ميخواهد همان يك ساعت تعقيبات را هم حذف کند. آن هشت ساعت و ده ساعت عبادت اولياي الهي را رد مىكند كه نيم ساعت ننشيند يا نبيند كه كسى اين مقدار نشسته و به تعقيبات و به عبادت مشغول است. ذکر حالات بزرگان و امثال اويس قرني براي اين است که الگو بگيريم و هريک در حد توان و ظرفيت خود، از اوقات خود به بهترين نحو، استفاده کنيم. اين، کارِ اويس قرنى و حواريون اهل بيت: است که يک شب بگويد: «هذه لَيْلَةَ الرُّكوعِ؛ امشب شب رکوع است» و شب تا صبح را به يک رکوع بگذراند و شب ديگر بگويد: «هذه لَيْلَة السُّجودِ؛۰۱ امشب شب سجده است» و شب تا صبح در سجده به سر ببرند. گفتن اين حالات آسان است؛ ولى تا كسى حظّ ذكر ركوع را نبرد، تا كسى در هر «سبحان الله» كه مىگويد، عشق نكند و با خداى متعال انس نگيرد، نمىتواند تا اين حد ادامه بدهد. گاهي براي ما هفتاد بار گفتن «سبحان الله» سخت است؛ چه برسد به اينكه يك شب تا صبح را اينگونه به عبادات بگذرانيم.
ما واقعاً از لذائذ معنوي محروم هستيم و زندگي ما خيلى مادى شده است. ذائقه ما، شبيه كسى است كه يك غشاء و مانعي مثل پلاستيك روى زبانش كشيده شده و در نتيجه، او هيچ چيزى را حس نمىكند و ذائقهاش از کار ميافتد. به حسب بعضى نقلها۱۱ و مطالب بزرگان، انسان با هر اسمى از اسماء خدا که مأنوس ميشود، لذتى به او دست مىدهد كه با هيچ لذتى برابرى نمىكند. اسامى خداوند، انس و لذت خودشان را دارند که ما از آن محروميم.
در برزخ و قيامت، هيچ لذتى براى مؤمن بهتر از لذائذ روحى نيست. در همين دنيا هم همينطور است. در آن عالم، ذائقه مؤمن باز مى شود؛ چه از غذا، چه از نعم بهشتى، و چه از انس با اهل بيت: لذتهايي ميبرد که تا کنون آنها را نچشيده است؛ چون ذائقهاش خراب بوده است.در روايت است که حسينيون (كسانى كه در دنيا اهل ارتباط با حضرت سيدالشهدا۷ و دلداد? آن حضرت بودهاند) در قيامت دور آقا هستند. فرشتگان بهآنها پيغام مىدهند كه: بياييد بياييد؛ ولى اينها فقط مشغول نظاره جمال حضرتش هستند.۱۲ چه انسى بالاتر از اين؟ در دنيا امكان چنين انسها و لذتهايي هست؛ منتها آنقدر خشونت و سختي روح و محبت به دنيا، نفوس ما را در برگرفته كه هيچ تجربه قابل توجهي از انس با اهل بيت: و قرآن و اسماء الهي نداريم.
اميدواريم ماه رجب بر همهدوستان، مبارک و پرنصيب باشد و همهما با عنايت آقا اميرالمؤمنين۷ از رجبيون به شمار رويم و از اين لذتهاي غيرقابلوصف و حقيقي متنعم شويم؛ ان شاء الله.
پينوشتها
۱٫ المراقبات، آيت الله ملکي تبريزي، قم، نهاوندي، ۱۴۲۶ق، ص۳۵٫
۲ . كافي، شيخ کليني، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ۱۴۰۷ق، ج ۷، ص۴۵۰٫
۳٫ إقبال الأعمال، سيد بن طاووس، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ۱۴۰۹ق، ج ۲، ص ۶۲۸٫
۴ . سوره قدر: ۳٫
۵٫ من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۴۱۳ق، ج ۲، ص ۹۱٫
۶٫ إقبال الأعمال، ج۲، ص ۶۴۸؛ بحارالأنوار، علامه مجلسى، بيروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۹۴، ص ۳۸٫
۷ . همان.
۸ .بحار الأنوار، ج۴۵، ص۲۷٫
۹٫ بهجه الآمال في شرح زبده المقال، شارح: علياري تبريزي، تهران، بنياد فرهنگ اسلامي کوشانپور، ۱۳۷۱ش،?ج۲، ص۳۶۸٫
۱۰ . مكاتيب الأئمة۷، على احمدى ميانجى، قم، دارالحديث، چاپ اول، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۴۱٫
۱۱٫ يا مَنْ ذِکْرُهُ حُلْوٌ، دعاي جوشن کبير (مصباح کفعمي، ص۲۴۷).
۱۲ . بحارالأنوار، ج۴۵، ص ۲۰۷٫