۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » مقالات حاج شیخ جعفر ناصری
  • 01 آوریل 2014 - 8:52
  • 460 بازدید
حوزه علميه مرکز تقوا، آرامش و محبّت (فصلنامه راه رشد ۱۲)
حوزه علميه مرکز تقوا، آرامش و محبّت (فصلنامه راه رشد ۱۲)

حوزه علميه مرکز تقوا، آرامش و محبّت (فصلنامه راه رشد ۱۲)

حوزه علميه مرکز تقوا، آرامش و محبّت برگرفته از سخنان حجت‌الاسلام‌والمسلمين جعفر ناصري در مدرسه حضرت صاحب‌الزمان؟عج؟ (۱۲/۲/۸۸) بسم‌الله … حسبنا الله و نعم الوکيل نعم المولي ونعم النصير … حوزه يعني مأمن، حوزه يعني محل قدس و طهارت و پاکي، حوزه يعني امام صادق؟ع؟ حوزه يعني دين خدا حوزه يعني سيره انبياء، از آدم […]

حوزه علميه مرکز تقوا، آرامش و محبّت
برگرفته از سخنان حجت‌الاسلام‌والمسلمين جعفر ناصري در مدرسه حضرت صاحب‌الزمان؟عج؟ (۱۲/۲/۸۸)

بسم‌الله … حسبنا الله و نعم الوکيل نعم المولي ونعم النصير …
حوزه يعني مأمن، حوزه يعني محل قدس و طهارت و پاکي، حوزه يعني امام صادق؟ع؟ حوزه يعني دين خدا حوزه يعني سيره انبياء، از آدم و نوح و ابراهيم تا حضرت محمد مصطفي؟ص؟ و اهل‌بيت طاهرينشان، طلبگي يعني شاکله خدائي، طلبه يعني مانند انبياءشدن، ارزش و قدر طلبگي را نمي‌توان با ميزان¬هاي دنيايي معلوم کرد، اگر ملاک‌ها مادي باشد خيلي ارزان‌فروشي است، طلبگي يعني برداشتن حجاب‌ها از قلب تا خدا و اهل‌بيت؟عهم؟ طلبگي يک شيوه زندگي معنوي و خدائي است و مانند علومي که در دانشگاه تدريس مي‌شود، نيست؛ شايد من اگر راجع به طلبگي وارد مصاديق آن شوم براي دوستان راحت‌تر حل مي‌شود همان‌گونه که قرآن راه توحيد را در قالب زندگي انبياء بيان کرده. در قرآن براي هر نبي چند زاويه الگويي درست کرده که تا قيامت ارتباط مردم با اين انبيا برقرار باشد؛ براي حضرت ابراهيم؟ع؟ الگوي پدري و الگوي اصل اسلام و سنّت‌هاي ابراهيمي را قائل است. حوزه‌هاي علميه ما مراکز تقوا بوده مراکز آرامش و محبّت بوده يعني در گام اول ظلم نکردن به حد و حدود ديگران و هر کسي در محدوده تعريف‌شده خودش کار خودش را انجام دهد، مجموعه‌هاي حوزوي نه‌فقط در مدت کوتاه درسي و اتمام سطح باهم در ارتباطند بلکه اميد داريم که با ورود به فضاي طلبگي تا قبر و قيامتمان زير چتر و پرچم امام صادق؟ع؟ باشيم و محضر رسول خدا؟ص؟ در کنار آقايمان حضرت بقيه‌الله؟عج؟ برويم. ما به دنبال چنين طلبگي بوده‌ايم که به حوزه آمده‌ايم.
که عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشکل‌ها:
ممکن است در ذهن برخي دوستان بيايد که نيّت اوليه ما خيلي خالص بود و براي خدا آمديم، نه امور مادي مهم بود نه رياستي مي‌خواستيم خوب باشيم و خوب بشويم اما الآن به يک مشکلاتي گرفتارشده‌ايم، مشکلاتي وجدانشان را آلوده مي‌کند، مشکلاتي که نفس را از استقرار و آرامش دور مي‌کند، در جواب بايد عرض کنم که مسير علم به‌تنهايي هم خيلي پر نشيب و فراز است و اگر اين علم، علم نوراني شد نشيب و فرازش بيشتر است چون شرايطش سخت‌تر مي‌شود يک جوان دانشگاهي ممکن است چند تا دوست ناباب و … داشته باشد و درسش را هم خوب بخواند و خوب پيش برود و در رشته خودش متخصّص هم بشود، امکان آن رشد علمي در آن فضا هست ولي علوم حوزوي نور است، فرمايشات اهل‌بيت؟عهم؟ و آيات قرآن است پر از اسرار است و از ما طهارت مي‌طلبد، ما بايد افراد پاک باشيم تا بتوانيم رشد کنيم، تجربه نشان داده در حوزه اگر کسي از مسير امام زمان؟ع؟ فاصله گرفت، اگر از مسير تقوا فاصله گرفت از حيث اجتماعي، زمان و مهلت پيدا نمي‌کند و سقوط مي¬کند
بخشي از مشکلات، طبيعي است، برخي، مربوط به جسم است و فقط بايد از کانال خودش حل شود، انتظار نداشته باشيد حالا که طلبه شديد بايد حتماً سردرد و معده دردت هم خوب شود، نه اين جزء شرايط طلبگي نيست خدا براي آن پزشک قرار داده و راه خودش را بايد رفت، قسمت بعد حسّاس است يک سري مشکلات نوعاً مشکلات شخصيتي، رواني و تربيتي است، تأثيرات غلطي روي شخص آمده مثلاً دچار غرور علمي شده و خيلي خودش را علامه مي‌داند و فکرمي کند در عرش پرواز مي‌کند، اين‌ها بيماري است البته وقتي‌که افق علمي‌اش خيلي بالا رفت تازه متوجه مي‌شود چه هست، آنچه بايد بداند نمي‌داند، آيه‌اي است که کمر همه علما را مي‌شکند، مي‌فرمايد: «و فوق کل ذي علمٍ عليم»، اين آيه شامل عالم‌ترين فرد دنيا هم هست، اين مشکل شخصيتي و رواني است، اکثر مشکلات مربوط به خلق‌وخوي و اخلاق است. خلق‌وخوي همان مرکز اخلاق را گويند که هيئتي در نفس مستقر مي‌شود و اعمال از او صادر مي‌شود و ” اِن خَيراً فَخَيراً و اِن شَراً فشراً”، اگر اين مرکز اخلاق دچار مشکل بود اعمالي که صادر مي‌شود دچار مشکلات هست و بايد غيرازاين که ما درصدد اصلاح اعمال هستيم آن بازگشتمان به اصلاح خلق هم باشد. خيلي مشکلات مربوط به اين حيث رواني، تربيتي و شخصيتي است و اصلاح آن با رفتن پيش متخصّص آسان مي‌شود و نبايد حل مشکلات رواني را هم از طلبگي درخواست کرد، اين نشدني است. بايد مشکلات تفکيک شود به مسائل جسمي به‌طور جداگانه پرداخته شود و به مسائل مربوط به روان [مانند وسواس، استرس‌ها و…] نيز به‌صورت مجزا بايد پرداخت. مرکزيت مطالب علم روانشناسي در آيات و روايات است ولي غربي‌ها بااينکه به اين مرکز دست نيافته‌اند توسط دانشمندان خود به‌عنوان مکتشف بزرگ اين علم شناخته‌شده‌اند و علت آن عدم تلاش ما در اين زمينه است. در بين حکماي اسلامي مطالب علمي خيلي خوب و زيبايي راجع به خودشناسي است که ما غفلت کرده‌ايم. خيلي از کساني که در ايران و تحت مسائل معنوي و عرفاني مطالبي را عرضه مي‌کنند فقط تخصصشان در بخش روان است چراکه بخش روان خيلي قدرت دارد و در مواردي حتي ممکن است دست روي سر کسي بگذارد و سردرد او بهبود يابد لذا مردم به او متمايل مي‌شوند و متأسفانه او هم خودش را جاي پيغمبر و امام و علما معرفي مي‌کند. علت گرايش مردم به اين افراد يکي کمبود اطلاعات مردم است و ديگر اين‌که فرق معجزه و اثر را نمي‌دانند، فرق بين مراکزشان را نمي‌دانند درحالي‌که جايگاه مسائل از هم جداست. لذا بايد مشکلات را از کانال‌هاي خودش حل کرد. خيلي از مشکلات با يک ورزش و تداوم در ورزش حل مي‌شود، مخصوص در سنين جواني يک ورزش منظم ضرورت دارد که انرژي‌هاي انبارشده تخليه شود و افکار دچار تشتّت نگردد. پس چرا طلبه به يک ورزش ملتزم نباشد. پس از رد شدن از بخش جسم و روان، مسائل معنوي شروع مي‌شود و ما بايد بين اين موارد تفکيک قائل شويم. ورود ما و شما در زمينه¬هاي عجيب‌وغريب هيچ ضرورتي ندارد ما بايد موقعيت‌هاي خود را بشناسيم و اگر مانعي براي درس خواندن و جديّت در تحصيل هست سعي کنيم آن را مرتفع کرده، با سلامت جسمي و رواني اين مسير را ادامه دهيم و مشکلات اين مسير راهم برطرف نماييم.

سعي کنيد مشکلاتتان را برطرف کنيد، اين طريق را ادامه دهيد و از شما افرادي دانشمند عالم و متقي و اهل ولايت، ساخته بشود، آيت‌الله‌العظمي بهجت مي‌فرمودند اساتيد ما نقل مي‌کردند که حوزه اصفهان به‌گونه‌اي بود که از اطراف اصفهان وقتي طلبه‌اي وارد حوزه مي‌شد بعد از مهروموم‌ها مجتهد برمي‌گشت، احتياجي به هيچ حوزه ديگري حتي نجف نبود. کاملاً از جهت علمي تأمين مي‌شد مرحوم آخوند کاشي يکي از علمايي است که زندگي خيلي عجيبي دارد، کتاب‌ها در شرح‌حال ايشان نوشتند که مکرر بعضي آقايان نقل مي‌کنند که سحر وقتي وارد مدرسه صدر مي‌شديم مي‌ديديم دروديوار و درختان دارند ذکر سبّوحٌ قدّوس مي‌گويند، به هواي مرکز صدا رفتيم مي‌ديديم از حجره آخوند کاشي است اين بزرگوار در همين حوزه اصفهان چندين علم از هيئت و طب را تدريس مي‌کرد، مرحوم جهانگيرخان هم در فلسفه و رياضيات متخصص بود. اين دو بزرگوار در ضمن از اساتيد اخلاق هم بوده‌اند ولي به‌گونه‌اي زندگي مي‌کردند که يکپارچه علم و تقوا بوده‌اند. مرحوم حاجي کلباسي، سيد شفتي، نيز از علماي اصفهان بوده‌اند. اين بزرگان وقتي دستشان را به‌طرف آسمان بلند مي‌کردند خدا دست آن‌ها را رد نمي‌کرد، اگر مي‌بينيد جامعه براي حوزه احترام قائل است به‌واسطه اين الگوهاي علمي و عملي بوده اگر مي‌خواهيد آينده روشن داشته باشيد غير از جدّيت در تحصيل (که طلبه بي‌سواد آخرش به کار نمي‌آيد) بايد يک الگوي معنوي از همين اکابر حوزه و بزرگان با يک خط تهذيبي بر جان من و شما حاکم باشد، قدم اول ما همين است بي‌خود دنبال اسراري که بين انبيا و خدا مي‌گذشته نباشيد، برخي دوستان يک سوا لاتي مي‌کنند که به موقعيت ما مربوط نمي‌شود يک خبري بوده بين يک نبي و خدا که فکر مي‌کند اين هم بايد الآن در اين موقعيت همان کارها را بکند، نه ما الآن وظيفه‌داريم طلبه مهذب باشيم، طلبه پاک باشيم، امام زمان؟عج؟ پسند باشيم. بخش الگوهاي حوزه بحثي مفصل است و سبک اداره حوزه يک سبک خيلي سنتي و جالبي بوده است. علامه مجلسي رسالت خود را اين‌گونه انجام مي‌دادند که حدود ۲۰ نفر از آقايان به منزل ايشان مي‌آمدند و تحقيقات مي‌کردند، صحبت‌ها مي‌کردند، کتاب مي‌نوشتند ولي الآن دنياي ديگري شده که بايد هماهنگ عمل کند، قبلاً طلبه بايد سال‌ها فقر را تحمل مي‌کرد الآن خيلي‌ها تحمل آن را ندارند حضرت آيت‌الله‌العظمي بهجت؟ره؟ مي‌فرمودند ايام طلبگي ما در حوزه نجف، گاهي خيلي از طلبه‌ها در هفته غذاي پختني نصيبشان نمي‌شد نه غذاي گوشتي، بلکه مثل سيب‌زميني هم براي آن‌ها فراهم نبود. اين سختي‌ها يک فيلتري براي ورود طلبگي بود که هر کس مي‌خواست وارد شود بايد خالص و خدائي مي‌شد، آن‌وقت مقدمات تهذيب فراوان بود، اصلاً خود نجف، مرقد آقا اميرالمؤمنين؟ع؟ و زيارت دوره‌اي، يک کانال معنوي فراواني بود و فضاي مناسب‌تري ايجاد مي‌کرد، دوران علمايي مثل آسيد ابوالحسن اصفهاني تا ميرزاي بزرگ يک‌فصل عجيبي است آن فصل در نجف علماي بسيار بزرگواري بودند که واقعاً زندگي‌نامه‌هايشان ارزشمند است، سختي‌کشيده و علم را به دست آورده بودند و ارتباطشان با آقا اميرالمؤمنين؟ع؟ زياد بود.
خدا براي شما همه امکانات را فراهم کرده کمر همت را ببنديد باتقوا و جدّيت در تحصيل، به کمتر از اجتهاد نبايد قانع شويد به‌گونه‌اي بايد مشي کرد که پيوند بين ما و امام زمان؟عج؟ ايجاد شود و تازه بماند. ما اگر پيوند نداشته باشيم فايده‌اي نخواهد داشت. يکي از علت‌هاي موفقّيت علماي گذشته اين بوده که در مشکلات متوسّل به آقا حجت بن الحسن؟عج؟ مي‌شدند.
فقط کافي است بين دل ما و حضرت بقيه الله؟عج؟ اتصال برقرار شود در مشکلات جزئي و کلي دنيا جواب مي‌دهد. ان‌شاءالله دلمان و دلتان پر از نور و پر از عشق نشاط به آقا صاحب‌الزمان؟عج؟ باشد و بتوانيم اين اتصال را نگه‌داريم اگر مي‌خواهيم ده سال ديگر بااتصال به امام زمان روشن باشيم بايد از الآن شروع کنيم، دلتان شاد و قلبتان مطمئن با ياد خدا با ذکر صلوات.

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *