۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » گفتار های حجت الاسلام ناصری
  • 07 مارس 2016 - 22:53
  • 369 بازدید
ضرورت مربّی (۲۸)
ضرورت مربّی (۲۸)

ضرورت مربّی (۲۸)

کد مطلب   : ۲۸/ ۸۵/ ۹۴ رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: أَدَّبَنِي‌‌‌‌‌‌‌‌‌ رَبِّي؛ (۱) پروردگارم مرا تربیت نمود. رسول خدا صلی‌الله‌ علیه ‌وآله تحت تربيت مستقیم حقّ‌تعالي قرار داشتند؛ اما افراد دیگری که در مسير توحيد قرار گرفته‌اند، تحت تعليم و تربيت فرد یا افرادی بوده‌اند. در سلسله انبيا، حضرت موسی علیه‌السلام با حضرت شعيب علیه‌السلام […]

کد مطلب   : ۲۸/ ۸۵/ ۹۴

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند:

أَدَّبَنِي‌‌‌‌‌‌‌‌‌ رَبِّي؛ (۱)

پروردگارم مرا تربیت نمود.

رسول خدا صلی‌الله‌ علیه ‌وآله تحت تربيت مستقیم حقّ‌تعالي قرار داشتند؛ اما افراد دیگری که در مسير توحيد قرار گرفته‌اند، تحت تعليم و تربيت فرد یا افرادی بوده‌اند. در سلسله انبيا، حضرت موسی علیه‌السلام با حضرت شعيب علیه‌السلام ارتباط پيدا كردند؛ امیرالمؤمنین علیه‌السلام و حضرت زهراء سلام‌الله‌علیها در دامن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله تربيت و بزرگ شدند؛ حضرت اباعبدالله و امام حسن مجتبي تحت تربیت رسول خدا، حضرت زهرا و امیرالمؤمنین علیهم‌السلام بودند و همین‌طور سایر ائمه به ترتيب، تحت تربیت پدر بزرگوار خویش بوده‌اند. به ندرت پيدا مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود كه فردي تربیت را مستقيم از خدواند گرفته باشد. اراده حق‌تعالي این است که انسان‌ها تحت نظر مربّی تربیت شوند. همان‌طور که در روایتی نقل شده است که امام باقر علیه‌السلام فرمودند:

يَا أَبَاحَمْزَةَ يَخْرُجُ أَحَدُكُمْ فَرَاسِخَ فَيَطْلُبُ لِنَفْسِهِ دَلِيلًا وَ أَنْتَ بِطُرُقِ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ السَّمَاءِأَجْهَلُ مِنْكَ بِطُرُقِ الْأَرْضِ فَاطْلُبْ لِنَفْسِكَ دَلِيلًا(۲)

ای ابوحمزه! هر یک از شما براى مسافرتِ چندفرسخى خود، راهنما مى‌جوید و حال آن كه تو از راه‌هاى آسمان نسبت به راه‌هاى زمين بى‌اطلاع‌ترى؛ پس براى خود راهنما بطلب.

اگر يك نفر بخواهد فقيه شود، فقيه شدن به اين نیست كه تمام رساله‌های عملیه را بخواند. اگر همه رساله‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را بخواند، مسائل را خوب ياد مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌گيرد؛ ولي قوه استنباط و استدلال براي او حاصل نمي‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. اگر كسي بخواهد داراي اين قوه و ملكه بشود، راه طولاني در پیش دارد. بعضی بزرگان مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرمودند: «فقیه شدن، شغل شاغل است و خود من هنوز گاهي روزي هفت ساعت مطالعه مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنم، براي اين كه آن ملكه و قوه استنباط و استدلال از دست نرود». اگر در همين سیرِ فقیه‌شدن دقّت کنیم، می‌بینیم که بسیار سختي دارد؛ سالیان زیادی خدمت اساتید و مراجع باید درس خواند و سال‌ها ممارست، تمرين، مطالعه و مباحثه لازم است تا با مبانی آشنا شد و قوه استنباط و استدلال را به دست آورد.

امور معنوي نیز همين‌طور است. اين كه كتب شرح حال مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌نویسند که فلان‌آقا فلان‌كار را مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌كرد و فلان‌آقا به فلان‌عبادت اهتمام داشت، خوب است؛ اما دردي را درمان نمی‌کند و با مطالعه اين کتاب‌ها نمي‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود به نتيجه رسيد. اگر كسي بخواهد واقعاً قواعد دستش بيايد، واقعاً داراي نور بصيرت شود، صاحبِ نظري صحیح شود، با مطالعه اين کتاب‌ها و شرح حال‌ها نمي‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. اگر انسان با اوليای خدا آشنا و به آن‌ها علاقه‌مند شود، خوب است؛ اما اين، راه‌رفتن و سیر نیست. اگر انسان بخواهد به دستورالعمل‌هایی که در این کتاب‌ها نوشته شده است عمل کند، دچار تشتت عمل می‌شود.

گاهي تشتت عمل، روح و ذهن انسان را پراكنده می‌کند. اعمالي كه انسان انجام مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد، بايد طبق حساب و كتاب باشد. پرهيز از محرمات و عمل به واجبات، قدم اول است كه صحبتي در آن نيست. بحث بر اعمال اضافه دیگر است؛ مانند خواندن بعضي از ادعيه و تكرار بعضي از اسماء خداوند که برای انسان، شبیه دارو هستند و نیاز به تشخیص و تجویز مربّی متخصّص دارد و سر از خود، نمی‌توان آن‌ها را مصرف کرد.

—————————–

[۱] . بحار الانوار، ج ۶۸، ص ۳۸۲٫

[۲] . کافی، ج۱، ص ۱۸۴٫

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *