کد مطلب : ۲۵/ ۸۵/ ۹۴ خداوند متعال در قرآن کریم از زبان حضرت شعیب علیهالسلام میفرماید: وَ ما تَوْفيقي إِلاَّ بِاللَّه؛ [۱] توفيقات من فقط از ناحيه پروردگار است. براى رسیدن به خیر، توفيق لازم است. توفيق، امرى نيست كه خود انسان به طور مستقیم آن را حاصل كند. توفيق، يعنى سامانیابی و هماهنگ […]
خداوند متعال در قرآن کریم از زبان حضرت شعیب علیهالسلام میفرماید:
وَ ما تَوْفيقي إِلاَّ بِاللَّه؛ [۱]
توفيقات من فقط از ناحيه پروردگار است.
براى رسیدن به خیر، توفيق لازم است. توفيق، امرى نيست كه خود انسان به طور مستقیم آن را حاصل كند. توفيق، يعنى سامانیابی و هماهنگ شدن ابعاد و زوايایى براى رسيدن به مقصد كه چه بسا خارج از دسترس و قدرت عبد است.
توفيق، روآوردن امورى است که متفاوت و دور از همدیگر هستند و باید سامان داده شوند تا با انسان، ارتباط پيدا كنند و انسان را به مقصدی كه دارد نزديكتر کنند. آن قدر این امور، زياد هستند كه تنظیم آنها خارج از قدرت ما است. آن چه كه در قدرت ما است، اموری مانند نماز اول وقت، شرکت نکردن در مجالس لهو و … است. خداوند متعال اينچنین اعمالی را از انسان انتظار دارد. خداوند متعال به انسان نفرموده است که ابعاد و زواياى توفيقى را به نفع خود سامان بده! خداوند متعال آنچه كه از انسان مىخواهد، سامانيافتن امورى است كه قدرت بر انجام آنها دارد و این که اوقات خود را به اهمال و فراموشى سپری نکند.
اگر انسان آنچه را که خداوند از او انتظار دارد انجام دهد، بقیه امور را خود خداوند درست مىكند. وقتی انسان، نماز اول وقت و مشابه آن را انجام داد، این نماز اول وقت به صورت زنجيرهوار، ارتباط با امور دیگر پیدا میکند و با آنها هماهنگ میشود.
عبد باید بخش اختياری را از بخش غیراختیاری تمییز دهد و آن بخش اختیاری را انجام دهد. بعضی از افرادی كه در اين مسيرها قدم مىگذارند خلط بين مراتب میکنند؛ مثلا به يك روايت برخورد مىكند كه مربوط به سرّ يك نبى بوده است و آن شخص میخواهد به آن عمل کند؛ در حالی که این عمل، مخصوص به مرتبه آن نبی بوده است.
به هر حال، خداوند متعال، حاکم بر تمام امور است. ما ضربه اين را مىخوريم كه آنچه بر عهده ما گذاشته شده است را خوب اجرا نکردهایم. بعضىها مىگويند: من نااميد هستم؛ چون موقع انعقاد نطفه، پدرم حالات خوبی نداشته است.
در جواب این افراد باید گفت: هزاران مشكل دیگر دارى که با اختیار خود آنها را ایجاد کردهای؛ آنها را حل كن! اين كه مىفرمايند: «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِيض»، [۲] واقعا حقّ است. حتّى اگر فرض كنيم انعقاد نطفه فرزند در زمان مناسبى نبوده، ظلم است كه خداوند متعال، موجودىِ اين عبد را براى رسيدن به صلاح، منحصر در تأثير انعقاد نطفه در زمانى نامناسب قرار داده باشد. خداوند به اين شخص، سرمايه بيشترى براى رسيدن به هدف خير و صلاح مىدهد؛ ولی استحقاق جهنمی شدن او، به اين دلیل است که سرمايه خود را از بين برده است؛ نه به اين دلیل كه انعقاد نطفه او در زمان مناسبی نبوده است.
اهل بيت علیهمالسلام به همه زوايا احاطه داشتهاند؛ لذا تأثیر انعقاد نطفه را براى فرزند نمیفرمودند که ناامید بشود؛ بلکه براى پدر بیان مىفرمودند كه مراعاتهای لازم را انجام دهد.[۳] این مطلب را باید بدانیم که تأثير انعقاد نطفه در وقتى نامناسب، علّت تامهاى براى شقاوت نيست؛ بلکه درصد تأثیر آن، مختصر است. از طرف دیگر، تأثیر سرمايه و موجودى عبد براى رسيدن به سعادت، از همه موارد بیشتر است.
به اصطلاح نقش اصلی را نسبت به عوامل دیگر، اراده واختیار دارد اگر این سرمایهها را زير پا بگذارد، پیوسته به شقاوت نزديكتر مىشود. البته کسی که مثلا در انعقاد نطفه او مشکلی هست، مدتی باید تلاش بیشتری انجام دهد، نه اینکه هميشه تلاش مضاعف داشته باشد؛ اين مسیر به صورت مقطعمقطع است.
————————————————————-
[۱] . سوره هود، آیه ۸۸
[۲] . کافی، جلد۱، صفحه ۱۶۰
[۳] . مانند روایت قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام إِذَا أَتَى أَحَدُكُمْ أَهْلَهُ فَلْيَذْكُرِ اللَّهَ فَإِنَّ مَنْ لَمْ يَذْكُرِ اللَّهَ عِنْدَ الْجِمَاعِ فَكَانَ مِنْهُ وَلَدٌ كَانَ شِرْكَ شَيْطَانٍ وَ يُعْرَفُ ذَلِكَ بِحُبِّنَا وَ بُغْضِنَا؛ هر کس هنگام انعقاد نطفه فرزند خود به یاد خداوند متعال نباشد، شیطان در آن دخالت کرده است و این با دوستی و دشمنی با ما مشخص میشود. (بحار، ج۶۰، ص ۲۰۱)