۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

  • 30 سپتامبر 2016 - 9:50
  • 415 بازدید
محو دلدار  :  علت بقاي اسلام (خُلُق ۳۸)
محو دلدار  :  علت بقاي اسلام (خُلُق ۳۸)

محو دلدار : علت بقاي اسلام (خُلُق ۳۸)

محو دلدار  :  علت بقاي اسلام سخنراني آيت الله ناصري حفظه‌الله اشاره با توجه به تقارن اين ايام، با ماه‌هاي شريف محرم و صفر، مناسب ديديم دل‌هاي خوانندگان و فضاي مجله را با بيان گرم و شيواي آيت الله ناصري-حفظه‌الله- به نام مبارک امام حسين  ع مزين کنيم؛ از اين رو متن حاضر را که […]

محو دلدار  :  علت بقاي اسلام
سخنراني آيت الله ناصري حفظه‌الله

اشاره
با توجه به تقارن اين ايام، با ماه‌هاي شريف محرم و صفر، مناسب ديديم دل‌هاي خوانندگان و فضاي مجله را با بيان گرم و شيواي آيت الله ناصري-حفظه‌الله- به نام مبارک امام حسين  ع مزين کنيم؛ از اين رو متن حاضر را که برگرفته از سخنان ايشان است به خدمت شما خوانندگان محترم تقديم مي‌نماييم.
اين ايام، روزهاي پاياني سال قمري و ايام ابتدايي سال جديد قمري است. هر کاري را که در سال گذشته کرده باشيم خداوند خودش مي‌داند؛ چون تمام اعمال و رفتار و گفتار ما پرونده شده است و طبق آيات قرآني و روايات متواتر، هم فيلم برداري شده و هم شاهد براي آن‌ها گرفته شده است. خداوند، دستگاهي عجيب دارد. دستگاه حضرت حق، خيلي با عظمت و حساب شده است. شاهد کيست؟ زمين، ملائکه، اعضا و جوارح ما شاهد هستند. پيغمبر ص، اميرالمؤمنين  ع چهارده نور مقدس: همه شاهد هستند.
شهدا هم شاهد هستند.
برادرها! همه ما وضعمان خراب است. هيچ کدام از ما معصوم نيستيم و اشتباه داريم؛ لکن اشتباهات ما فرق مي‌کند.
کدام يک از ما معصوم است؟ همه ما آلوده هستيم و همه، به لطف و عنايت حق احتياج داريم. خوب، حالا راهي براي بايگاني کردن پرونده يکساله هست؟ بله؛ خودش فرموده است: دو رکعت نماز مي‌خوانيد و بعد هم مي‌گوييد: «خدايا! من نفهميدم، اشتباه کردم؛ ببخش». خدا هم بايگاني مي‌کند. خدايا! حساب سال گذشته ما را صاف کن. بيا ما را به حسين  ع ببخش. به‌خصوص، بسيار مناسب است که دعاي روز آخر سال و نماز مخصوص آن خوانده شود که در آن، بعد از حمد، يازده بار «اناانزلناه» و يازده بار «قل‌هوالله» و يازده بار آيت‌الکرسي است خوانده مي‌شود و در مفاتيح الجنان ذکر شده است.
فضيلت ماه محرم
ماه محرم، ماه عجيبي است. ماه جلوه‌گري حسين  ع است. ماه جلوه‌گري ولايت است؛ مخصوصاً دهه اول محرم، که چه خبر است در آن؟!
يکي از اساتيد اخلاق ما – خدا رحمتش کند – به بنده و شاگردانش سفارش مي‌کرد که:
مواظب باشيد در اين دهه محرم، خودتان را زينت نکنيد. به خانم‌هايتان بگويد خودشان را در اين دهه زينت نکنند. غذا که مي‌خوريد، براي لذت نخوريد. مي‌دانيد امام حسين  ع و اهل‌بيتش در چه حالي بودند؟! سزاوار نيست شيعيان و دوستان اهل‌بيت: با لباسي غير از لباس معمولي‌شان در اين دهه خودشان را زينت بکنند، يا اينکه به تفريح و مسافرت و خوش‌گذراني بروند و يا غذاهاي لذيذ بخورند و مهماني‌هاي شاد بگيرند. غذا بخورند؛ لکن با تشريفات نباشد.
اين سفارش را آن استاد اخلاق به ما مي‌کرد. حالا ما عمل کرديم يا نکرديم، حرف ديگري است. حالات بزرگان هم همين‌طور بوده است.
از حضرت رضا  ع نقل شده که فرمودند:
حقاً كه مصيبت امام حسين  ع پلك چشم ما را زخم، و اشك‌هاى ما را جارى، و عزيز ما را در ارض كرب و بلا، ذليل، و اندوه را تا روز قيامت دچار ما كرد. پس گريه‌كنندگان بايد بر شخصى مثل حسين گريه كنند؛ زيرا گريه براى آن حضرت باعث آمرزش گناهان بزرگ خواهد شد.
سپس حضرت رضا  ع فرمودند:
هر گاه ماه محرم فرا مي‌رسيد، پدرم خندان نبود. تا ده روز از محرم، غم و اندوه بر پدرم غالب بود. هنگامى كه روز عاشورا فرا مي‌رسيد، روز مصيبت و گريه پدرم بود و مي‌فرمود: «اين، همان روزى است كه امام حسين -صلوات الله عليه- در آن شهيد شد».۱
مرحوم ميرزا جواد آقا ملکي تبريزي مي‌فرمايد: «فرزند من در دهه ‌محرم، فقط نان خالي مي‌خورد و خورشت و چيز ديگري نمي‌خورد. اين شخص، ولايتش جلوه‌گري کرده و متوجه صحنه کربلا است».
منظور، اين است که مؤمنان بايد اين ايام را بسيار رعايت کنند. براي ورود به اين ماه، اعمالي ذکر شده که آقايان به مفاتيح و ديگر کتاب‌هاي دعا مراجعه مي‌کنند و ان شاء الله موفق هستند.
ابعاد مختلف واقعه عاشورا
تاريخچه کربلا از جميع ابعاد، غني است. غني‌ترين تاريخ در دنيا، تاريخ کربلاست و پرشورترين تاريخ هم تاريخ کربلا است. واقعه کربلا و جريان روز عاشورا داراي دو بُعد است؛ يک بُعد ظلماني و يک بعد نوراني. بعد ظلماني، عبارت است از: خيانت، جنايت، ظلم، قتل، اسب دواندن بر بدن‌هاي شهدا، اسارت، شلاق زدن اسيران، بستن اسراء آل محمد۶ به يک ريسمان و سوار کردن آن بزرگوران بر شتران بي‌جهاز و … اين بعد ظلماني و تاريک کربلا است که در آن، ظلم را به انتها درجه رساندند. فرمانده اين بُعد يزيد، عبيد الله، شمر، عمر سعد، محمد بن اشعث و .. هستند که فرمانده و مجري اين بعد از عاشورا بودند.
اما کربلا يک بعد ديگري هم داشت که سراسر زيبايي و نور بود. جلوه‌اي از عدالت، انسانيت،گذشت، فداکاري، بندگي حق، تسليم بودن در برابر امام و حجت حق، محبت و عشق، فداکردن همه چيز براي حضرت حق و … . تجلي حق‌پرستي، احياي قوانين الهي. احياي اسلام و قرآن، احياي توحيد، ابقاي نبوت و ولايت بود. فرمانده اين بُعد هم حضرت اباعبدالله ‌الحسين  ع و اهل‌بيت و اصحابشان بودند.
مجموعه تاريخ کربلا، در اين دو بُعد سير مي‌کند؛ بُعد ظلماني و بُعد نوراني.
قيام حسيني  ع علت بقاي اسلام
دانشمندان مي‌گويند: «هر چيزي داراي چهار علت است؛ علت مُحدِثه، علت مُبقيه، علت فاعلي و علت قابلي». هر چيزي که مي‌خواهد موجود بشود و بماند، بايد داراي اين چهار علت باشد. اسلام هم همين‌طور است. علت مُحدثه که باعث ايجاد و حدوث آن شد، وجود نبي‌اکرم ص هستند. اما علت مبقيه اسلام که باعث بقا و تداوم آن گرديد، قيام حسين ‌بن علي ع بود. حسين‌بن علي، علت مُبقيه اسلام هستند. مورخان ثبت کردند که بعد از نبي‌اکرم ص تا قيام حسين بن علي ع حدود پنجاه سال طول کشيد. در تاريخ، موجود است که بني‌اميه از همان ابتدا و به‌ويژه پس از رحلت رسول اکرم ص ضربه‌هاي سختي به اسلام و قرآن و ولايت زدند. در زمان خلفا، يک مقداري ظواهر را رعايت مي‌کردند؛ چون نزديک به عهد نبي‌اکرم ص بودند؛ اما بعد از حکومت اميرالمؤمنين  ع که دوران خلافت معاويه‌ بن ابي‌سفيان بود، بني‌اميه به سرعت به طرف فساد و نابودي اسلام و قرآن پيش رفتند. چه خيانيت و جنايت‌هايي که معاويه و پسرش، يزيد در اسلام به بار آوردند! هزاران مسجد و منبر براي لعن اميرالمؤمنين  ع تشکيل دادند. در يکي از جمعه‌ها، خطيب جمعه فراموش کرد به اميرالمؤمنين  ع لعن بکند و در ميان راه يادش آمد؛ لذا مردم را جمع کرد و همانجا خطبه‌اش را اعاده نمود و به اميرالمؤمنين  ع لعن کرد. بعد به همين مناسبت در آنجا مسجد ساختند. ببينيد کار به کجا رسيد.
يزيد -لعنة‌الله عليه- صريحاً در برابر مردم مي‌گفت:

لعبت هاشم بالملک فلا      خبر جاء و لا وحي نزل  ۲ 

يعني هاشم، جد پيامبر ص با مردم و روزگار، بازي کرد، و الا نه خبري از آسمان آمد و نه وحيي نازل شد.
آن ملعون مي‌گويد: نه وحي بود و نه جبرييل و نه مبدأ و معاد و … . به نام جانشين و خليفه پيغمبر ص و نماينده حق در زمين، اين شعر را در اجتماع مي‌خواند؛ لذا حسين‌ بن علي ع وظيفه خود ديد که قيام کند. قيام کرد و با تمام قدرت و نيرويي که داشت، وارد ميدان شد و اسلام و قرآن و شجره طيبه توحيد، نبوت و ولايت را آبياري کرد. ان شاء الله با قيام فرزندش، حضرت مهدي  ع اين درخت، سبز و خرم خواهد بود. البته ممکن است در برهه‌اي از زمان، پژمرده شود؛ لکن از بين نمي‌رود. قطعاً در هر سال، محرم که فرا مي‌رسد، اسلام و قرآن، تجديد مي‌شود و پژمردگي‌اش به واسطه خون حسين  ع برطرف مي‌گردد؛ لذا پيغمبر ص فرمودند:
‏ حُسَيْنٌ‏ مِنِّي‏ وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَيْنا؛۳
حسين از من است و من از حسين. خدا دوست بدارد هر کس که حسين را دوست دارد.
اين مطلب خيلي مهم است. يکي از معاني اين حديث نوراني، اين است که من، علت مُحدثه و ايجاد اسلام و تکامل و سعادت بشر هستم و حسين  ع علت مبقيه و علت بقاء اسلام و سعادت و تکامل بشر است.
معنايي براي «حُسَيْنٌ‏ مِنّي»
معاني ديگري هم براي اين حديث ذکر شده است. يکي از آن معاني اين است که حسين ‌بن علي  ع از وجود مبارک نبي‌مکرّم ص نشو و نما يافتند. براي توضيح اين مطلب به اين روايت توجه کنيد: موقع تولد امام حسين  ع، پيغمبر ص به حضرت زهرا س فرمودند: «دخترم! موقعي که فرزندم متولد شد، به او شير نده تا من بيايم». روز دوم بود يا سوم تولد امام حسين  ع بود و پيغمبر ص در مدينه تشريف نداشتند و حضرت زهرا۳ هم ابداً به امام حسين   ع شير ندادند.
پيغمبر پس از بازگشت از سفر، مستقيم منزل حضرت زهرا س آمدند. وقتي فرزند را به دست حضرت دادند، ايشان شروع به گريه کردن نمودند. حضرت زهرا سؤال کردند: «پدر جان مگر فرزند من عيبي دارد؟» فرمودند: «نه دخترم. فرزندت عيبي ندارد». سپس پيامبر ص به گوش امام حسين  ع اذان گفتند. جبريل نازل شد و عرض کرد: «يا رسول‌الله! حضرت حق سلامت مي‌رساند و مي‌فرمايد: اسمش را چه مي‌گذاري؟» حضرت فرمودند: «من سبقت بر حق نمي‌گيرم. آنچه او دستور بدهد». جبريل رفت و برگشت و عرض کرد: «حضرت حق سلام مي‌رساند و مي‌فرمايد: اسمش را حسين بگذار». حضرت، زبان مبارک را به دهان امام حسين  ع گذاشتند ايشان هم شروع به مکيدن کردند.
بعد از آن، يک روز در ميان، پيغمبر ص به منزل حضرت زهرا س مي‌آمدند و انگشت سبابه مبارکشان يا زبان مبارکشان را دهان امام حسين  ع مي‌گذاشتند. امام حسين  ع هم مي‌مکيدند و سير مي‌شدند.۴
يگانه فرزندي که شير مادر نخورد و زنده ماند، حضرت اباعبدالله  ع بودند؛ لذا پوست و خون و گوشت امام حسين  ع از پيغمبر ص است. اينجا است که کلامِ نورانيِ «حسين مني» يک معناي جديد پيدا مي‌کند و آن، اينکه رشد و نمو امام حسين  ع از وجود پيغمبر اکرم ص بوده نه از شير مادر بزرگوارشان.
اهميت عزاداري در محرم
عزيزان! در اين دهه‌، مجالس امام حسين  ع را اهميت بدهيد. امام حسين  ع در پيشگاه خدا خيلي آبرو دارند. اين مجالسي که مي‌رويد، هر جايي که باشد، بدانيد صاحب عزا حضرت زهرا س و امام زمان  ع هستند.
گريه براي آن حضرت، سختي هاي زمان احتضار را از بين مي برد؛ زيرا امام صادق  ع به مسمع بن عبد الملك فرمودند:
«آيا مصائبى را كه براى آن جناب فراهم كردند و آزار و اذيت‏هايى كه به حضرتش روا داشتند ياد مى‏كنى؟»
عرض كردم: «بلى». حضرت فرمودند: «آيا به جزع و فزع مى‏آيى؟» عرض كردم: «بلى به خدا قسم! به سبب ياد كردن مصائب آن بزرگوار چنان غمگين و حزين مى‏شوم كه اهل و عيالم اثر آن را در من مشاهده مى‏كنند، و حالم چنان دگرگون مى‏شود كه از خوردن غذا امتناع مي‌کنم و به وضوح، علائم حزن و اندوه در صورتم نمايان مى‏شود».
حضرت فرمودند: «خداوند، اشک‏هاى تو را مورد رحمتش قرار دهد. بدان که قطعا تو از كسانى محسوب مى‏شوى كه به سبب ما جزع نموده و به واسطه سرور ما مسرور شده و به دليل حزن ما محزون گرديده و به جهت خوف ما خائف بوده و در هنگام امنيت ما [در قيامت] در امان هستند. آگاه باش که حتما و به زودي هنگام مرگ، اجدادم را بالاى سرت خواهى ديد كه به ملك الموت، سفارش تو را خواهند کرد. بشارتى كه آنان به تو خواهند داد برتر و بالاتر از هر چيزى است و خواهى ديد كه ملك الموت از مادر مهربان به فرزندش به تو مهربان‏تر و دلسوز‏تر خواهد بود».
مسمع مى‏گويد:
سپس حضرت گريستند و اشک‌هاى مباركشان جارى شد و من نيز با آن جناب اشک ريختم. پس از آن حضرت فرمودند:
ستايش خدا را که با رحمتش ما را بر مخلوقاتش برتري داد و رحمت ويژه‌اش را به ما اهل بيت اختصاص داد. اى مسمع از هنگامى كه امير المؤمنين  ع شهيد شدند زمين و آسمان بر ما ترحم نموده و مى‏گريند و موجودى بيشتر از فرشتگان بر ما گريه نكرده است، ايشان اشك‏هايشان پيوسته جارى است و هرگز قطع نمى‏شود.
توجّه داشته باش احدى به سبب ترحم به ما و به دليل مصائبى كه بر ما وارد شده نمى‏گريد، مگر آنكه قبل از آمدن اشک از چشمش حق تعالى او را رحمت خواهد کرد. و وقتى اشک‏ها بر گونه‏هايش جارى شد، در صورتى كه يك قطره از آن‌ها در جهنّم بيفتد حرارت و آتش آن را خاموش و آرام مى‏كند كه ديگر براى آن حرارتى پيدا نمى‏شود.
بدان كسى كه قلبش براي ما دردناك شود، در روزى كه مرگش فرا برسد و ما را مشاهده کند، سرور و نشاطى برايش پيدا شود كه پيوسته اين سرور در او خواهد بود، تا در كنار حوض بر ما وارد شود.۵
طبق برخي روايات، گريه‌كننده بر امام حسين  ع در بهشت با ايشان و هم درجه ايشان خواهد بود.۶
لذا در اين جلسات شرکت کنيد و مؤدب باشيد و بدانيد که هم امام زمان  ع نظر دارند و هم حضرت زهرا۳٫ براي خشنودي اين دو بزرگوار شرکت کنيد. من معتقدم اين خيمه‌هاي عزايي که در خانه‌ها و جاهاي ديگر مي‌زنند، حکم حرم امام حسين  ع را دارد. اين جلسات هم همان حکم را دارد. همان‌طور که حرم امام حسين  ع جاي استجابت دعا است اين مجالس هم جاي استجابت دعاست، ملائکه در اين جلسات حاضرند و دعاها را آمين مي‌گويند. حضرت زهرا۳ تشريف دارند، امام زمان  ع نظر لطف دارند؛ لذا ممکن نيست کسي در اين جلسات وارد بشود و محروم از
اين مجلس بيرون بيايد.
خدا مي‌داند گريه و عزاداري براي امام حسين، چقدر فضيلت دارد. از ريان بن شبيب روايت شده که گفت روز اول محرم به خدمت امام رضا  ع رسيدم. حضرت فرمودند:
… اي پسر شبيب! اگر بر حسين  ع
گريه کني و آب ديدگان تو بر رويت جاري شود، حق تعالي جميع گناهان صغيره و کبيره تو را مي‌آمرزد؛ خواه اندک باشد و خواه بسيار.
اي پسر شبيب! اگر مي‌خواهي خدا را ملاقات کني، در حالي که هيچ گناهي نداشته باشي، حسين  ع را زيارت کن.
اي پسر شبيب! اگر مي‌خواهي که در غرفه‌اي از بهشت با رسول خدا و ائمه طاهرين محشور شوي، قاتلان حسين  عرا لعنت کن.
اي پسر شبيب! اگر بخواهي مانند شهداي کربلا باشي و ثواب آن‌ها را داشته باشي، هر گاه مصيبت آن حضرت را ياد کردي، بگو: «يا لَيتَني کُنتُ مَعَهُم فَاَفُوزَ فَوزًا عَظيماً» [اي کاش من با ايشان بودم و رستگاري عظيمي مي‌يافتم].
اي پسر شبيب! اگر مي‌خواهي در درجات عالي بهشت با ما باشي، براي اندوه ما اندوهناک باش و در شادي ما شاد. بر تو باد ولايت و محبت ما که اگر کسي سنگي را دوست داشته باشد، حق تعالي او را در قيامت با آن محشور مي‌کند‌.  ع
در روايت ديگري دارد موقعي که کسي بر امام حسين  ع گريه نمايد حضرت به او نظر مي‌کند و و برايشان طلب آمرزش كرده و از پدرانشان مي?خواهند كه براي آن‌ها استغفار كنند و به او مي فرمايند:
اي گريه كننده بر من! اگر بداني خدا چه چيزي از ثواب?ها براي تو مهيا كرده، هر آينه شادي تو زيادتر از اندوه تو خواهد شد.
آن بزرگوار از حق تعالي درخواست مي?كند كه هر گناه و خطا كه گريه كننده بر او كرده است بيامرزد.۸
اين، اثر فوق‌العاده گريه کردن بر امام حسين  ع است. انسان بايد خودش را از اين مجالس محروم نکند؛ هر چند کارهايش زياد و گرفتاري‌هايش بسيار است؛ لکن برادرها و خواهرها! شبانه‌روزي يک جلسه، ده دقيقه، ربع ساعت، براي خدا در اين جلسات شرکت کنيد. براي بزرگداشت عظمت امام حسين  ع و اهل‌بيتش شرکت کنيد. براي اينکه قطره اشکي بر مظلوميتشان بريزيد، شرکت کنيد. اگر گريه‌ات گرفت که چه بهتر؛ اگر گريه‌ات هم نگرفت، ناراحت نباش؛ خودت را شبيه گريه کننده‌ها در بياور. در روايت معتبر است که حضرت حق مي‌فرمايد:
مَنْ بَكَى عَلَيْهِ أَوْ أَبْكَى أَوْ تَبَاكَى‏ حَرَّمْتُ جَسَدَهُ عَلَى النَّار؛۹
کسي که بر امام حسين  ع گريه کند يا کسي را بگرياند يا خودش را شبيه گريه‌کننده درآورد، جسدش را بر آتش جهنم حرام مي‌کنم.
لذا بسيار مناسب است که انسان در اين جلسات شرکت بکند. حيف است که چنين فيوضاتي در دسترسي ما باشد و ما خودمان را محروم بکنيم.
پي‌نوشت‌ها
۱٫ بحار الأنوار، علامه محمدباقر مجلسى، دار إحياء التراث العربي، بيروت، دوم، ۱۴۰۳ ق، ج‏۴۴، ص ۲۸۳٫
۲٫ وقعة الطفّ، ابومخنف كوفى، قم، سوم، ۱۴۱  ع ق، ص ۲۶۸؛ اللهوف سيد بن طاووس، تهران، اول، ۱۳۴۸ش، ص ۱۸۱٫
۳٫ كامل الزيارات، جعفر بن محمد ابن قولويه، دار المرتضوية، نجف اشرف، اول، ۱۳۵۶ش، ص۵۲٫
۴٫ كافي، محمد بن يعقوب كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، چهارم، ۱۴۰  ع ق، ج‏۱، ص ۴۶۵٫
۵٫ كامل الزيارات باب۳۲، ص۱۰۱٫
۶٫ بحار الأنوار، ج‏۴۴، ص ۲  ع۸٫
  ع. امالي، شيخ صدوق، كتابچى، تهران، ششم، ۱۳  ع۶ش، ص ۱۳۰٫
۸٫ كامل الزيارات، ص ۱۰۳٫
۹٫ بحار الأنوار، ج‏۴۴، ص ۳۰۸٫

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *