بسم الله الرحمن الرحیم کد مطلب: ۹۵/۸۶/۱۰۷ بين اساتيد اخلاق و اين قضاياي سلوكي، در رشد و معارف، دو سير بوده است: بعضيها به خواص الاشياء رسيده بودند؛ به اين معنا كه يك آيه یا ذكري را با يك عددي خاص داشتهاند، و وقتي دستور آن را به شخصی ميگفتند، آن شخص، در خواب یا […]
بسم الله الرحمن الرحیم
کد مطلب: ۹۵/۸۶/۱۰۷
بين اساتيد اخلاق و اين قضاياي سلوكي، در رشد و معارف، دو سير بوده است: بعضيها به خواص الاشياء رسيده بودند؛ به اين معنا كه يك آيه یا ذكري را با يك عددي خاص داشتهاند، و وقتي دستور آن را به شخصی ميگفتند، آن شخص، در خواب یا بيداري چيزي مشاهده ميكرده يا مشكلش برطرف ميشده است. اين سبک، يك باب وسيعي است كه مردم خيلي به دنبال آن میروند و خيلي افراد براي سلوك، همينها را شنيدهاند كه مثلاً آن آقا با غذاي بیستنفر، دویستنفر را غذا داده است، و آن يكي چه كار كرده است، که نهايتش به بخش كرامات بازگشت ميكند؛ البته اگر مخلوط نباشد و بايد آنها را هم جداگانه بررسي كرد؛ ولي اين سبک برنامهها دردي را درمان نميكند. اذكار و توجّهات خوب است، در بین مسیر معنوی هم بايد باشد؛ امّا بايد براي آن اعتدال انساني، براي رسيدن به نور، براي طيّ طريق به سمت توحيد و رد كردن عوالمش كه دستِ آخر يك فرد خدايي شده باشيم، انسان باید خود را ساخته باشد.
بسیاری افراد بودهاند كه وارد اين قضايا شدهاند؛ امّا به خاطر صفاتي پنهان و خواستههاي شيطاني كه سی سال نگه داشتهاند، از این ابزار برای خواهشهاي نفساني و شيطاني، استفاده ميكنند، با اینهمه صدمات و زحماتی که کشیدهاند. حسدِ پنهان، زمانی که خودش را نشان ميدهد، خيلي بد نشان ميدهد. براي تعديل و اعتدال صفات و متصف شدن به ملكات عالي، بايد اين راه را رفت و این راه، گريه زیاد ميخواهد، قرآن ميخواهد، بيداري شب ميخواهد. مهم اين است كه انسان، راهش را رفته باشد. انسانِ راهرفته با انسان راهنرفته خیلی فرق میکند.
فوقالعادگي را – اگر معنايش فوقالعادگي باشد – در فرصت كوتاهي به انسان ميدهند، و اصلاً لازم نيست انسان ساليان طولاني زحمت بكشد؛ امّا آنچه مهم است عبارت است از اعتدال انساني، توجه به خداي متعال، بیرونآمدن از افراط و تفريط، متصفشدن به قواي عقلاني، احيای روح و حيات طيبه؛ ولو يك كرامت هم در آن نباشد.
بعضي از بزرگان، اصل كرامات را اينگونه معنا كردهاند كه كرامت، قابل قولدادن و وعدهدادن نيست؛ یعنی از قبل نمیتوان آن را پيشنهاد داد؛ بلکه کرامت، چيزي است كه خداوند متعال عنایت میکند.
مسير انسان، كنارگذاشتن افراطها و تفريطهاست. گاهي افراطها و تفريطهاي سنگيني در كارهاي ما هست؛ مثلا توجّه ما به توحيد، كم است. افراد خوبمان حرفي نداريم تا صبح هم سينه بزنيم که كار بسيار خوبي هم هست؛ ولي نكند در قيامت كه پرده کنار برود، ببينيم بايد برخوردمان با مسائل توحيدي به گونهاي ديگر ميبود، و بايد در ما توحيد تقويت ميشد؛ توحيدي كه اهل بيت عليهمالسلام معرفي ميكنند.
همين طرقي كه برای رسیدن به توحید بوده است، اينها فيلتر ميخواهد. طرق متعددي بوده است و همه، داعيه اين قضايا را داشتهاند؛ اما در طول تاريخ که نگاه كنيم، افراط و تفريط در آن بوده است، صوفيه يا گروههاي مختلفی به وجود آمدهاند. يك روش پاك و زلال همان است كه علماي صالحِ زاهدِ راهرفته، از قرآن و اهل بيت ارائه ميكنند که سيره حواريين ائمه، بهترين موردِ گوياي اين مطلب است. اگر هم بخواهیم [این روش] کمی مشخصتر شود، بايد الگوهايش را در حوزهها پيدا كرد. حوزه، خطرش كمتر است؛ در بقيه جاها، آشوب و افراط و تفريط، زياد هست و مشكلات بسیاری دارد.
سلام و تشكر
در راستاى فرمايش ايشان عرض ميكنم
بنا به فرموده ايت الله بهجت رحمه الله (به اين مضمون): گمان نكنيم كه اهلبيت عليهم السلام براى شيعيان و اصحاب و حواريين خود، چيز ديگه اى گفته اند و براى ما نگفته اند، نخير، بلكه دستورات انها همين نهج البلاغه و خطبه همام و نصايح و توصيه هايى كه به ابوذر و كميل و مالك اشتر و عبدالله بن جندب و…. همين ها بوده است منتها ما دنبال اين هستيم كه يك بيرى از بشت كوه قاف بيايد و مطالبى غير از اينها به ما بگويد