بسم الله الرحمن الرحیم کد مطلب: ۱۴۱/ ۸۵/ ۹۶ بهترين هديه اي كه حوزههاي علميه به نيروهاي خودش ميدهد، يك سَفَر جهادي به سمت خداشناسي است؛ لذا پس از بازگشت از این سفر براي هدايت جامعه، مردم آنها را مي پذيرفتند. مرحوم آیت الله سيد اسماعيل هاشمي در اصفهان که پيرمردی هشتاد ساله و خيلي […]
بسم الله الرحمن الرحیم
کد مطلب: ۱۴۱/ ۸۵/ ۹۶
بهترين هديه اي كه حوزههاي علميه به نيروهاي خودش ميدهد، يك سَفَر جهادي به سمت خداشناسي است؛ لذا پس از بازگشت از این سفر براي هدايت جامعه، مردم آنها را مي پذيرفتند.
مرحوم آیت الله سيد اسماعيل هاشمي در اصفهان که پيرمردی هشتاد ساله و خيلي محترم و امامزمانی بود، مي فرمود: سيد شفتي و حاجی کلباسی از علماي اصفهان بودند و امور آن شهر بين آن دو بزرگوار تقسیم شده بود. زماني حاجي كلباسي به يكي از اشرار كه شرب خمر كرده بود، حدّي جاري مي كند که برای آن شخص شرور، خیلی سنگین تمام میشود. به همین دلیل به فکر انتقام میافتد و يك سال به نماز جماعت حاجي كلباسي میرود. او در صف اول نماز حاضر میشود و سر خود را نیز میتراشد.
بعد از یک سال که به تدریج، ارتباطش با حاجي كلباسي صمیمی مي شود، يك روز جمعه، حاجی را براي ناهار دعوت ميکند. وقتي حاجي وارد خانه این شخص مي شود، مي بيند افرادی شرور در مجلس نشستهاند و هر کدام یک قمه جلويشان گذاشته اند و حالشان هم عادي نيست. آن شخص به حاجي مي گويد: يك سال انتظار كشيدم و اين آقايان هم آمدهاند حساب شما را برسند. ايشان خيلي راحت ميگويد: مانعي ندارد. فقط اجازه دهيد دو ركعت نماز بخوانم و توسّلی داشته باشم. آن شخص مي گويد: مانعي ندارد؛ آن اتاق، خالي است.
ايشان مي رود و متوسّل به حضرت بقية اللّه روحيلهالفداء مي شود. سيد شفتي در آن زمان، نيروهايي داشته كه به آنها «چماقنقره اي» میگفتند. در همین لحظه سید با نیروهای خود به داخل خانه میریزند و به دنبال حاجي مي گردند. سيد به سراغ حاجي رفت و ديد ايشان در سجاده نشسته است. سيد پرسيد: شما اينجا چه كار مي كنيد؟ حاجي گفت: آمدن من به اینجا جريان دارد؛ اما شما اينجا چه كار مي كنيد؟ سيد فرمود: بعد از نماز، صدايي شنيدم كه میگفت: عبد صالح ما را درياب. حاجي پرسید: آدرس اينجا را از كجا پيدا كرديد؟ سيد گفت: كاري به این قسمت نداشته باشيد.
آنچه كه مردم را از نظر اعتقادي، اينگونه محكم كرده است، وجود چنین افرادی است که متصل و مرتبط با امام زمان عليهالسلام هستند. گاهی مردم تمام امور زندگيشان را به یک روحانی واگذار مي كنند و آن روحانی را فرد اميني مي دانند كه صحبتهايش حساب شده است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.