بسمه تعالی کد مطلب: ۹۶/۸۷/۱۸۶ شرط فهم قرآن خداوند در قرآن کریم میفرماید: ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجيد؛[۱] طبيعتاً بين كلمات قرآني و معانيشان ارتباط زیادی است. امام باقر علیهالسلام در روایتی میفرمایند: (ق) جَبَلٌ مُحِيطٌ بِالدُّنْيَا مِنْ زُمُرُّدٍ أَخْضَرَ فَخُضْرَةُ السَّمَاءِ مِنْ ذَلِكَ الْجَبَلِ؛ [۲] «قاف»كوهى است گرد دنيا از زمرد سبز؛ و سبزى آسمان، […]
بسمه تعالی
کد مطلب: ۹۶/۸۷/۱۸۶
خداوند در قرآن کریم میفرماید:
ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجيد؛[۱]
طبيعتاً بين كلمات قرآني و معانيشان ارتباط زیادی است.
امام باقر علیهالسلام در روایتی میفرمایند:
(ق) جَبَلٌ مُحِيطٌ بِالدُّنْيَا مِنْ زُمُرُّدٍ أَخْضَرَ فَخُضْرَةُ السَّمَاءِ مِنْ ذَلِكَ الْجَبَلِ؛ [۲]
«قاف»كوهى است گرد دنيا از زمرد سبز؛ و سبزى آسمان، از آن است.
ما چون از علوم حقیقی هيچ بهرهاي نداريم، گاهي حتي از روايات وارده در تفاسيرِ آيات يا كلمات قرآني، بهرهای نمیبریم؛ مثلا در مورد روایتی که ذکر شد، کسی كه خيلي كار كرده و مطالعه كرده ميگويد: اينها طبق نجوم قديم بوده و صحتش معلوم نيست و رواياتش هم ضعيف است؛ در حالی که يك باب و دريچهاي هست كه اگر آن باب باز شود، انسان ميبيند که همه آنها درست است. در طول تاريخ، افراد بسیاری سرشاخههاي علوم را به افكار خشك خودشان كشاندهاند و با نگرش مادي، روايات را بلاتكليف كردهاند. این توجيههاي غلط در طول روزگار، راههاي ما را بسیار دور كرده است.
بنا بر اين بوده است كه يك مسير توحيدي پايهگذاري گردد كه بشر با عالم غيب، مربوط شود. اصل، باطن عالم است. ديدگاه بايد ديدگاه حقيقي، نوراني و باطني باشد كه تا قيامت، مسائل را آسان ميكند؛ ولي بعضیها نگرش را نگرش مادي قرار دادهاند و مردم را به سمت خود ميكشانند که [در نتیجه] جز اضطراب، چيزي توليد نميشود.
علمايي كه واقعاً نظرشان اين بوده كه تفسیر آيات، فقط روايات را ميخواهد، خيلي تفسير كاملي است؛ اگر در را نبنديم و نگرش و تفاسيرمان را مادي نكنيم؛ ولي [باید بدانیم که] نميگذارند اين معاني نصيب غيرمطهّر شود:
لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ؛[۳]
جز پاكان به آن دست نيابند.
چون حقایق قرآني بايد براي روح، منصوص و ملموس باشد و همين اتفاق هم ميافتد؛ ولي چشم مادي ما توان نگرش را ندارد. به گونهای اين مطالب به هم پيوند و گره خورده است كه اگر طهارت نباشد، امكان دستيابي به آنها نيست. علما و بزرگاني در سابق بودهاند كه توان علميشان بالا بوده و رياضت كشيده بودند؛ اما قدرت بيان نداشتند؛ به همين خاطر بوده که صدمه ميخوردهاند. خود اهل بيت علیهمالسلام بسیار لطيف از كنار كار رد شدهاند. اين همه روايات از اهل بيت علیهمالسلام نقل شده است، يك سرّي كه دست همه افتاده باشد نيست. مگر روایات كم است؟! دوازده امام همه پُر از اسرار و ابزار آيات قرآني هستند. اين همه جلسات چهارهزار نفري – با كم و زياد – از شاگردان داشتهاند؛ ولي به گونهای قضيه را مكتوم نگه ميداشتند.
بعد از شهادت امام رضا عليهالسلام امام جواد عليهالسلام در مدينه بر منبر رفتند و فرمودند:
اگر بخواهم ـ به تعبير من ـ ساختار علوم را تغيير بدهم و مطلبي بگويم كه ابواب جديدي در علوم باز كند، ميتوانم و بعد دستشان را روي لبهاي مباركشان گذاشتند و به خودشان فرمودند:
يَا مُحَمَّدُ، اصْمُتْ كَمَا صَمَتَ آبَاؤُكَ؛[۴]
ای محمد، سکوت کن، همانطوری که پدرانت سکوت کردند.
قرآن مثل ماشين حساب سربستهاي است كه اگر كسي عدد دو را بشناسد و بعد علامت جمع را بزند و عدد دو را بزند، بعد دکمه مساوی را بزند، جواب چهار ميدهد، به هر كسي كه بتواند اين كار را بكند، همین جواب را میدهد.
زمان مرحوم نائيني رحمةاللهعلیه در نجف، مجموعهاي از علما بودند که درس تفسير ملا فتحعلی میرفتند. ايشان يك ماه هر شب آیه «وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإيمان»[۵] را ميخواند و تفسيري ميگفت كه غير از تفسير شب قبل بود و با روايات و آيات تطابق داشت. هر شب معنای شب قبل را پشت سر ميگذاشت و مطلب جديد بود و كسي از فضلای حاضر هم نميتوانست حرفي بزند. ایشان سي شب تفسير آن آيه را گفت تا اینكه ماه مبارک رمضان تمام شد. اگر ادامه پيدا میکرد باز هم برای تفسیر جا داشت.[۶]
——————————————————————————————-
[۱]. سوره ق، آیه ۱٫
[۲]. البرهان، ج۵، ص۱۲۶.
[۳]. سوره واقعة، آیه ۷۹٫
[۴]. دلائل الإمامة، ص۳۸۴.
[۵]. سوره حجرات، آیه ۷٫
[۶]. حقایق الاصول، ج ۱، ص ۹۵٫