بسمه تعالی کد مطلب: ۱۹۸/ ۸۵/ ۹۶ بخشی از گريه بر حضرت سيدالشهداء علیهالسلام حال است و بخشى از آن به چند امر مربوط مى شود؛ يكى از آن امور، غذاى حلال است. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحا؛[۱] از غذاهاى پاكيزه و حلال تناول كنيد و به اعمال صالح […]
بسمه تعالی
کد مطلب: ۱۹۸/ ۸۵/ ۹۶
بخشی از گريه بر حضرت سيدالشهداء علیهالسلام حال است و بخشى از آن به چند امر مربوط مى شود؛ يكى از آن امور، غذاى حلال است. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحا؛[۱]
از غذاهاى پاكيزه و حلال تناول كنيد و به اعمال صالح بپردازيد.
در دعاها هم آمده است:
اللهم ارزقنی رزقاً حلالاً طیباً؛[۲]
خدایا رزق حلال و طیب نصیب من کن.
اکل طیّب، خود از مصادیق عمل صالح است که مراتبى دارد. هر چه درجه و مرتبه طيّب، بالاتر برود، عمل صالحِ بيشتر، بهتر و خالصترى نصيب انسان مى شود. اکل غیر طیب، یعنی غذاى نامناسب، انسان را تا حدّ دشمنان امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا میبَرد. حضرت سید الشهداء علیهالسلام خطاب به دشمن فرمود:
فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيْلَكُمْ [۳]
شکمهای شما از حرام پر گشته و بر دلهایتان مهر زده شده است. وای بر شما!
اين نکته قابل توجه است كه اين دو زاويه (اکل حرام و دشمنی با امام) با همدیگر چه ارتباطی دارند. غذاى حرام، انسان را به چه جاهایی میکشاند؛ و به چه مضرّاتى مى رساند؛ به چه مشكلاتى دچار مى کند؛ و از آنطرف هم غذاى حلال و طيّب، چقدر توفيقآور است.
همانطور كه هر چيز، ظاهرى دارد و باطنى، غذا هم همينطور است. غذاى ظاهرى، مراتب دارد. براى غذاى حلال، شرایطى وجود دارد. در همین غذای ظاهری، حلال، غير از طيّب است. فرض كنيد انسان، پيتزا یا ساندويچ مى خورد و پول آن هم حلال بوده است. طبق قواعد، اين غذا حلال است؛ ولى معلوم نيست طيّب باشد. شما مقايسه كنيد غذايى آماده را كه از يك مغازه تهیه میکنید با يك سيبزمينى كه خودتان آن را گرفته و پختهايد و در حال گرسنگی به همراه نان تناول میکنید. در این غذا که خودتان تهیه کردهاید، درصدى از طیّب را مى يابيد؛ ولى در آن غذا که از مغازه تهیه کردهاید، طیّب را نمى يابيد. در بعضی غذاها درصد طیّب بيشتر میشود. غذايى برای انسان گواراست كه وجود انسان، بر پاكى، زلالى و طيّب بودن آن گواهى بدهد. البته انسان نباید دچار وسوسه شود؛ ولى باید بداند که غذا تأثیرگذار است.
غذاهاى روح هم حلال و حرام دارد. خداوند در قرآن میفرماید:
فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِه؛[۴]
پس انسان بايد به غذاى خود بنگرد.
راوی از حضرت صادق علیهالسلام مىپرسد:
ما طَعامُه؟
«منظور از طعام چیست؟»
حضرت میفرمایند:
عِلمُهُ الَّذي يَأخُذُهُ عَمَّن يَأخُذُهُ؛[۵]
علمش را ببیند از چه کسی اخذ میکند.
ببيند چه چيزى دارد ياد مى گيرد، پاك و زلالش را ياد بگيرد. چيزى ياد بگيرد كه به خدا نزديكش كند. علم هم يك نوع خوراك است. غذاى پاك و حلال، انسان را موفق مى كند، شفا در آن هست، توفيق عبادت در آن هست. غذا و رزق ناجور، بى توفيقى مى آورد، دلسختى مى آورد، چشم را مى خشكاند، دل را مى ميراند.
محبت به دنيا، هم چشم را مى خشكاند و هم تضرّع را از بین مى برد. اينها خوراك انسان است. انسانی که تمام همّ و غمّ او، امور مالی باشد، اين همّ و غمّ، خوراك او محسوب میشود.
چرا گاهی يك نفر با اینکه نويسنده و عالم است، اعتقاد نامناسبی نسبت به اهل بيت علیهمالسلام دارد؟ چون غذاهاي علمی او حلال، زلال و پاک نبوده است؛ لذا آن غذاها را الآن بیرون مى ريزد و باعث مسمومیّت يك عدهای در ولایت، عصمت و خیلی از مسائل دیگر میشود. ممكن است يك نفر خيلى جليل القدر باشد؛ اما در مدتی از عمر خود، غذاى علمى او آلوده بوده است؛ به همین سبب، آثار سوء آن غذای آلوده، بعد از مدتی خود را نشان میدهد. پس غذاى معنوى هم يك بخش حلال و حرام و يك بخش طيّب و غير طيّب دارد. امام صادق علیهالسلام فرمودند:
الْعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللَّهُ فِي قَلْبِ مَنْ يَشَاء؛[۶]
علم، نوری است که خداوند متعال در قلب هر کس که بخواهد قرار میدهد.
این علم نافع، غذاي طيّب است و خيلى راحت به دل انسان مى نشيند، پاك و زلال است و بركات آن هم خيلى زياد است. اگر انسان، این دو بخش غذا [غذای مادی و غذای معنوی] را مراعات كند، پيوندش با اهل بيت علیهمالسلام پيوند ديگرى خواهد بود. اگر در انسان وابستگی به دنیا زياد شد، خيلى از مشكلات برای او ایجاد میشود؛ ولی اگر انسان با آن وابستگیها مبارزه کرد، خيلى از مشكلاتش حل مى شود.
——————————————————————–
[۱] . سوره مومنون، آیه ۵۱٫
[۲] . کافی، جلد۲، ص ۵۵۰٫
[۳]. بحار الأنوار، جلد۴۵، ص۸٫
[۴] . سوره عبس، آیه ۲۴
[۵] . البرهان في تفسير القرآن، ج۵، ص ۵۸۵٫
[۶] . مصباح الشريعة، ص۱۶٫