بسمه تعالی کد مطلب: ۲۰۰/ ۸۷/ ۹۶ ما در مورد قوه خيال به عنوان يکي از ابزارهای شيطان، شناختی نداريم و نمیدانیم که قوه خیال چه کار ميکند و ما چه اندوختههايي از خيالات سابق داريم. اين خیالات است که براي صُوَر خواب، ذخيره ميشود. انسان هر چه بیشتر بحارالانوار مرحوم علامه مجلسي قدسسره را مطالعه […]
بسمه تعالی
کد مطلب: ۲۰۰/ ۸۷/ ۹۶
ما در مورد قوه خيال به عنوان يکي از ابزارهای شيطان، شناختی نداريم و نمیدانیم که قوه خیال چه کار ميکند و ما چه اندوختههايي از خيالات سابق داريم. اين خیالات است که براي صُوَر خواب، ذخيره ميشود.
انسان هر چه بیشتر بحارالانوار مرحوم علامه مجلسي قدسسره را مطالعه ميکند، اعتقادش به آن بزرگوار بيشتر ميشود. اعتقادات این مرد روي حساب و کتاب بوده است. او غرق در روايات بوده و همه امور را بر روايت منطبق کرده است. ایشان در بخش خوابها، خواب حضرت يوسف علیهالسلام و آن دو زنداني را که نقل ميکند، در حاشيهاي ميفرمايد:[۱] «روح انسان در حين خواب بايد عروج کند و بالا برود. وقتي بالا ميرود تا مقدار زيادي، عالم مخلوط است. قبل از اينکه روح به آسمان اول برسد، همه صحنهها نيمبند است و خوابهاي پريشان در اين بخش ديده ميشود که اعتباري به آن نيست. وقتي در آسمان اول به بالا ميرود، آنجا هم طبقات دارد و به محدودههاي ايماني بستگی دارد و اینکه روح هر کس چقدر بتواند بالا برود.»
وقتي انسان ميميرد، روح معناي بحت[۲] را ميگيرد و درک میکند. آن معناي صرف و عريان معنويِ صورتبندي نشده، از عالم نفس به قوه خيال ارائه ميشود، و قوه خيال لباس به او ميپوشاند و اين در کمتر از یک ثانيه صورت ميگيرد. گویی آن لباس را ميبيند، ولي لباسش را خودش ميپوشاند، معنا را گرفته است و در پوشاندن اين لباسها براي اشکال، قيافهها، معاني و صور، [اقدام می کند]. روح مؤمن، بالاست و به شرطي که از محدودههاي مبهم خارج شده باشد، يک معناي لخت و عرياني را از بخشي از آسمان ميگيرد، بعد قوه خيال، به اين معنا لباس ميپوشاند. اگر خيالات انسان، کنترلشده و تثبيتشده نباشد، ممکن است خیلی خلط پيش بيايد؛ برخلاف وحيي که براي انبياء ميرسد؛ چون آنها در مراحل عالي عالم قرار دارند، درون خودشان هم مصفاست؛ يعني هيچ زنندگي ندارد، عصمت دارند، عصمت خيال هم دارند؛ لذا لباسهاي ناجور به معاني پوشانده نميشود و متقن و قابل ارائه به مردم است. بقيه مردم، حتي اگر کسي يکبار آلوده به معصيتي شده باشد، در صقع[۳] نفس ميماند؛ مگر پاكِ پاک شده باشد. عالم آن بسیار دقيق است و حتی پيغمبر خدا صلیاللهعلیهوآله هم که با اصحاب مينشستند، بیشتر از رؤیاها براي بشارتها استفاده ميکردند.[۴]
حتی اگر کسی چيزي را ميگفت، تفأل به خير ميزدند. هيچ چيزي که غير قابل تغيير باشد، نيست؛ لذا پيرمردي بود خيلي اهل خواب بود و خوابهاي عجيبي هم ميديد و نقل ميکرد، پيش بينيهايي براي انقلاب ميکرد، البته خوشبين هم نبود؛ ولي زمان ميگذشت و اتفاقي هم نميافتاد؛ چون [عوامل دیگری نیز در امور] سيطره دارد و خیلی مانند اين موارد پيدا ميشد؛ اما يكي از امتيازات طريقتي مرحوم آیت الله قاضي قدسسره اين بوده که در کمال عمق، حرکت ميکرده است.
بعد از خوابها و در يک پله بالاتر، نوبت مکاشفات است؛ به آنها هم خيلي نميشود [اعتماد کرد]؛ چون شبیه آلبومي است که فقط باید در دست خود شخص باشد و يك كلمه نخواهد از آن حرف بزند. هر چه انسان صحبت نکند، موارد مطمئن آن بالاتر ميرود. اين کار يک ملاکی دارد که وقتي نقل ميشود، از درون خود انسان گرفته تا وقت لباس پوشاندن به آن معاني، در آن تزلزل حاصل ميشود. سبک مرحوم آیت الله قاضي قدسسره و امثال ایشان این بوده است که حتي شاگردانشان را هم نميگذاشتند به اين چیزها اعتماد کنند. بسیاری افراد هستند که [مکاشفه را] دوست دارند. اين چيزي نيست که کسي از آن خوشش نيايد؛ ولي مرحوم آیت الله قاضی، شاگردان خود را از اين قضايا رد ميکردند و نميگذاشتند مشغول به این قضایا باشند.
چند ثانیه از خوابهاي سلوکي بعضي از دوستان، دو ساعت صحبت دارد. به بعضي از رفقا گفتم: خوابهايي که میبینید را بنويسيد، چون يک خاصيتي که به انسان ميدهد اين است که انسان را دانا ميکند به اينکه عالم غيب، چه عالمي است؟
حضرت يوسف علیهالسلام چرا ميگويد: يازده ستاره به من سجده کردند؟[۵] اين يازده نفر که خواستند قاتل حضرت يوسف علیهالسلام باشند، چرا آنها را در خواب به صورت ستاره که جايگاه خوبي دارد، دیده است؟
خوابي که عميق باشد قائل آن خواب، لب که بر ميدارد، از صحت و درستی آن حکايت ميکند. حتی گفتهاند که خواب گاهي تا نيمه ميرود، و نيمه دیگرش يک چيزي دیگر است. [خواب] عالم عجيبي است.
من فکر ميکنم خواب، همپاي وحي انبياء است. اگر خود همين مسأله برای انسان حل ميشد، اطلاعاتي از عالم غيب به انسان، دست میداد. اگر براي خود انسان این قضایا روشن شود، اینها گسترهاي از معرفت است؛ يعني حداقل اطلاعات مفيدي است براي اينکه انسان بفهمد جنس سماوات از چيست؟ چه قضايايي درون آن، اتفاق ميافتد؟ تغيير و تبديل در آن ممکن است يا نه؟
زمان اساتيد مرحوم مجلسي، مثل مير فندرسک، مرحوم ميرداماد، زماني بوده است که توجه آنها به اخبار زيادتر بوده و از حيث آيات و روايات اين قضايا را خوب از هم جدا کردند. اگر همين مطالب، کامل به شيعه برسد، اطلاعات بسيار مفيدي است. خود مرحوم علامه مجلسي تقريباً موقعیتی حساس داشت؛ از اين جهت که فصل قبلي ايشان، يعني پدر ایشان، اساتيد پدرشان مثل شيخ بهايي و مير فندرسک و … مرکز اطلاعات اهلبيت علیهمالسلام و کتب روايي بودند، و لذا مرحوم علامه مجلسي در برههاي از زمان قرار گرفت که پشت او پر بود [از این علوم]. ایشان شروع کرد به چينشِ این اطلاعات. خداوند هم ایشان را براي حد گذاري روي روايات اهلبيت علیهمالسلام انتخاب کرده بود؛ لذا در برههاي از تاریخ، تراز و ميزاني فراهم کردند که نسلهاي آينده شيعه، اعتقادات خودشان را با اين تراز درست کنند. کتاب ایشان واقعاً بحارالانوار است و اين بزرگوار، خدمت بزرگی کرد.
————————————————————————————————————–
[۱]. بحار الأنوار، ج۵۸ ، ص ۱۹۵ و ص۲۱۷٫
[۲]. بحت به معنای خالص و محض است (لغتنامه دهخدا)
[۳]. صقع به معنای ناحیه و گوشه است (لغتنامه دهخدا).
[۴]. بحار الأنوار؛ ج۵۸ ؛ ص۱۵۹ و ص۱۸۰٫
[۵]. سوره یوسف، آیه ۴.