۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » گفتار های حجت الاسلام ناصری
  • 21 فوریه 2016 - 14:57
  • 615 بازدید
حیات قرآن (۱۳)
حیات قرآن (۱۳)

حیات قرآن (۱۳)

کد مطلب :  ۹۴/۸۵/۱۳ تمام مدح‌های قرآن کریم، مربوط به اهل بیت علیهم‌السلام و تمام بدی‌های آن، مربوط به دشمنان اهل بیت علیهم‌السلام است؛ اما انسان بايد نور داشته باشد و بر قواعد، مسلط باشد تا بفهمد در آیات قرآن، مراد از فرعون و هامان و قارون و … چه کسانی هستند. طبق روایات، زمانی […]

کد مطلب :  ۹۴/۸۵/۱۳

تمام مدح‌های قرآن کریم، مربوط به اهل بیت علیهم‌السلام و تمام بدی‌های آن، مربوط به دشمنان اهل بیت علیهم‌السلام است؛ اما انسان بايد نور داشته باشد و بر قواعد، مسلط باشد تا بفهمد در آیات قرآن، مراد از فرعون و هامان و قارون و … چه کسانی هستند. طبق روایات، زمانی که امام زمان ـ علیه السلام ـ ظهور می‌کنند، پشت مسجد كوفه، كلاسهايي برای آموزش قرآن تشكيل می‌دهند كه مردم، تفسير و تأويل آیات را نسبت به اهل بيت علیهم‌السلام بدانند. اگر کسی الگوهاي خوب و بد را در قرآن جدا کند و با تسلط بر قواعد، تاريخ اسلام را مرور نماید، مي‏ بيند که قرآن بر تاريخ صدر اسلام و حتی زمان‌های ديگر نیز منطبق می‌شود؛ مثلاً ظاهر کلمه‌ای در قرآن، مربوط به زمان فرعون است؛ ولي باطن آن کلمه، مربوط به زمان نزول است و منطبق بر فرد یا افرادی مي‏ شود. اگر کسی به تاريخ مراجعه کند، سير انطباق آیات قرآن بر افراد مختلف در طول تاریخ را در روايات پيدا می‌كند. ابوبصیر می‌گوید: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ـ علیه السلام ـ : إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِ‏ قَوْمٍ هادٍ؟ فَقَالَ: رَسُولُ اللَّهِ ـ صلی الله علیه و آله ـ الْمُنْذِرُ وَ عَلِيٌّ ـ علیه السلام ـ الْهَادِي. يَا أَبَا مُحَمَّدٍ هَلْ مِنْ هَادٍ الْيَوْمَ؟ قُلْتُ: بَلَى جُعِلْتُ فِدَاكَ! مَا زَالَ مِنْكُمْ هَادٍ بَعْدَ هَادٍ حَتَّى دُفِعَتْ إِلَيْكَ. فَقَالَ: رَحِمَكَ اللَّهُ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ! لَوْ كَانَتْ‏ إِذَا نَزَلَتْ‏ آيَةٌ عَلَى‏ رَجُلٍ‏ ثُمَ‏ مَاتَ‏ ذَلِكَ الرَّجُلُ مَاتَتِ الْآيَةُ مَاتَ الْكِتَابُ وَ لَكِنَّهُ حَيٌّ يَجْرِي فِيمَنْ بَقِيَ كَمَا جَرَى فِيمَنْ مَضَى؛ از امام صادق ـ علیه السلام ـ درباره آیه إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِ‏ قَوْمٍ هادٍ پرسیدم؛ فرمود: «رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ منذر است و علی ـ علیه السلام ـ هادی است. ای ابامحمّد! آیا امروز هادی وجود دارد؟» گفتم: «بله،فدایت شوم! از خاندان شما پیوسته هادی پس از هادی هست تا امروز که هدایتگری، به شما سپرده شده است». امام فرمود: «خدا تو را رحمت کند ای ابامحمّد! اگر چنین بود که آیه‌ای برای مردی نازل می‌شد، سپس او می‌مُرد، آیه نیز می‌مرد، و قرآن نیز می‌مرد؛ ولی قرآن زنده است و همان گونه که درباره گذشتگان جریان داشت، درباره آیندگان نیز جریان دارد». سنّت خدا بر این بوده است که باطن قرآن، مخفی باشد. ببینید اگر انسان، بخواهد يك مغز بادام را از طبيعت بگيرد، آن مغز خالص چگونه پوشیده و محفوظ است؟ يك پوست نازك بر روي آن است، روي آن پوست نازك، يك پوست خشن است و روي پوست خشن، يك پوست سبز ديگر است. آن پوست سبز و مشابه آن به درختي كه در بین صدها درخت، ثمر داده و از بین نرفته متصل شده است. سنّت در عالم اين است كه هر مغزي، پوششي سخت، روي آن باشد. قرآن و تشیّع همانندمغزی است که اين‏ علوم، پوششِ آن است؛ ولی مردم دوست دارند به پوسته آن مشغول باشند.

—————————————————

۱٫ الغیبة للنعمانی، ص ۳۱۸٫
۲ . اصول کافی، ج۱، ص۱۹۲٫

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *