۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » گفتار های حجت الاسلام ناصری
  • 05 مارس 2016 - 20:21
  • 523 بازدید
تقدیم انذار بر تبشیر (۲۶)
تقدیم انذار بر تبشیر (۲۶)

تقدیم انذار بر تبشیر (۲۶)

کد مطلب   : ۲۶/ ۸۵/ ۹۴ خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُون؛[۱] شايسته نيست مؤمنان همگى [به سوى ميدان جهاد] كوچ كنند. چرا از هر گروهى از آنان، طايفه‌‌‌‌‌‌‌اى كوچ نمى‌‌‌‌‌‌‌كند […]

کد مطلب   : ۲۶/ ۸۵/ ۹۴

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید:

وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُون؛[۱]

شايسته نيست مؤمنان همگى [به سوى ميدان جهاد] كوچ كنند. چرا از هر گروهى از آنان، طايفه‌‌‌‌‌‌‌اى كوچ نمى‌‌‌‌‌‌‌كند [و طايفه‌‌‌‌‌‌‌اى در مدينه بماند]، تا در دين آگاهى يابند و به هنگام بازگشت به سوى قوم خود، آن‌ها را بيم دهند؟ شايد [از مخالفت فرمان پروردگار] بترسند، و خوددارى كنند.

انذار، كار هر كسي نيست، انسان بايد انذار شده باشد تا بتواند انذار كند. انذار، يكي از موضوعات قرآني و كار انبيا بوده است. بشارت، آسان‌‌‌‌‌‌‌تر از انذار است. در قرآن، بشارت به همراه انذار آمده است؛ اما انذار به حسب اهميتش بدون بشارت هم آمده است؛ مانند آیه شریفه:

إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ؛[۲]

تو فقط بيم‌دهنده‌‌‌‌‌‌‌اى.

إِنْ أَنْتَ إِلاَّ نَذيرٌ؛[۳]

تو فقط انذاركننده‌‌‌‌‌‌‌اى‌‌‌‌‌‌‌.

بشارت، مخصوص سالکی است که حرکت کرده است. اگر به سالك مبتدي، بشارت داده شود، متوقّف مي‌‌‌‌‌‌‌گردد. تجربه نشان داده است كه بشارت و دل‌خوشي زياد، حركتي ايجاد نمي‌‌‌‌‌‌‌كند؛ بلکه فقط دل را خوش مي‌‌‌‌‌‌‌كند؛ آن هم دل‌خوشی تخیلی که بعد از بیست یا سی سال، انسان متوجه شود که حرکتی نکرده است. این بشارت و دل‌خوشی برای نفس، شيرين، گوارا و طبيعي است؛ اما آن‌چه باعث حركت در خود انسان يا ديگري مي‌‌‌‌‌‌‌شود، انذار است. شيوه انبيا هم همین‌طور بوده است.

سبک علمای مکتب نجف هم انذار بوده است. مرحوم ملاحسينقلي همدانی که عارفی قویّ، راه‌رفته و كامل بود، با يك كلمه، انقلابي در افراد ايجاد مي‌‌‌‌‌‌‌كرد؛ انقلابي كه افراد، سراغ گناه و اعمال گذشته‌شان نمی‌رفتند. ابوفرار نجفي، یکی از افراد شرور نجف بود؛ مرحوم ملاحسینقلی در گوش او جمله‌ای گفت که مي‌‌‌‌‌‌‌گويند ابوفرار نعره‌ای ‌‌‌‌‌‌‌زد و به سمت ايوان طلاي اميرالمؤمنين علیه‌السلام رفت و همان‌جا از دنيا رفت.

بشارت، اگر در طول راه و به همراه محبت باشد، خیلی اثر دارد؛ یعنی شخص انذارهایش را دیده باشد؛ نه این که بشارت برای مبتدی باشد. بشارت برای مبتدی، داعی حرکت نمی‌شود.

حضرت شعیب علیه‌السلام در ميان انبيا، سیر محبتی داشتند. محبت، فرع معرفت است و معرفت به خدا، فرع مجاهده و شناخت نفس. افرادی که در جامعه، هزار رقم مشكلات دارند، انذار و محبت مورد تأیید قرآنی است که آن‌ها را نجات می‌دهد. آخرش باید در انسان، يك حركتي ايجاد شود. تمام مشكل ما اين نيست كه محبت نداريم. محبت، فرع معرفت و زحمت است. وابستگي‌‌‌‌‌‌‌هاي نفساني، مانع انسان است. اگر نفس را رها کنی، بیش از هشت ساعت می‌خوابد. از خواب هم که بیدار شود، میل به انواع غذاها دارد. ارتباط با خانواده هست، ارتباط با اجتماع هست. با این همه اشتغالات، این نفس می‌خواهد مبتلا به عشق خدا باشد؛ معلوم است که نمی‌شود.

مسيري را كه انبيا و بزرگان از حواريين ائمه ارائه مي‌‌‌‌‌‌‌كردند، اين بوده است كه شخص را به سمت اصلاح پیش می‌بردند؛ اول او را از تعلّقات نفس جدا می‌کردند و به او مي‌‌‌‌‌‌‌شناساندند؛ سپس او را گرفتار محبت مي‌‌‌‌‌‌‌کردند. در این صورت آن محبت، محبتي پايدار است.

—————————————————————————

[۱] سوره توبه، آیه ۱۲۲

[۲] سوره رعد، آیه ۷

[۳] سوره فاطر، آیه ۲۳

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *